سید محمد جواد مهری
قسمت دوم
شیخ مرتضی انصاری
در مقاله گذشته، با بیانی نارسا، پیرامون شخصیت و مقام شیخ انصاری، این چهره بسیار تابناک و درخشان جهان اسلام، بحثی مختصر داشتیم، اینک به دنباله آن بحث می پردازیم:
• اخلاق و رفتار شیخ انصاری:
شیخ انصاری (ره) نه تنها در علم گوی سبقت را از دیگران ربوده بود بلکه در عمل نیز نظیری نداشت. به مشکلات و امور مردم رسیدگی می کرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین، با بودن علما و طلاب در یکی از شهرستان ها اجازه نمی داد سهم امام را از آن جا به جائی دیگر ببرند و سفارش می نمود که در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
صاحب کتاب «زندگانی شیخ انصاری» نقل کرده است که: شخصی خدمت شیخ رسید و به او گفت: فلان طلبه چای می خورد! (گویا در آن زمان چای مرسوم نبوده و جزء تشریفات به حساب می آمده است) و با این سخن می خواست سعایتی کرده باشد ،حقوق آن طلبه کم شود. ولی شیخ با شنیدن این سخن ، رو به او کرده، گفت: خدا رحمتت کند که این مطلب را به من گفتی و دستور داد اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چای را نیز از بیت المال به وی بپردازند تا اینکه با راحتی و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.
شیخ نه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می کرد بلکه همواره به فکر فقرا و مستمندان بوده و شبانه همانند رهبر و مولایش امیر المؤمنین (ع) به خانه های مسکونی فقرا سر می زد و مواد غذائی بر دوش گرفته بر خانواده های مستمند و بیچاره تقسیم می نمود.
در «لؤلؤ الصدف» چنین آمده است: «… و اغلب عطایای آن مرحوم در سر بوده، کثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند که همیشه سالانه و ماهانه به آن ها می رسید و هیچ نمی دانستند از کجا است. در وقت سحر بر در خانه فقرا می رفت با لباس مبدل و صورت خود را ستر می کرد (می پوشاند) و به مقدار حاجت آن ها مرحمت می فرمود و چون شیخ مرحوم از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی که بر درب منازل این مردم در اوقات غیر متعارفه می آمده، آن مرحوم بود و انصافاً روی اسلام را سفید کرد..».
نوشته اند: یکی از یاران شیخ، نسبت به این کار انسانی وی (کمک به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید کرد. شیخ در پاسخ گفت: «این وسیله فخر و کرامتی نیست زیرا وظیفه هر فرد معمولی است که امانت را به صاحبانش برساند و این وجوه هم حقوق فقرا است که به عنوان امانت نزد من می باشد و من به صاحبانش می رسانم».
ملکات فاضله و اخلاق پسندیده شیخ قابل توصیف نیست. در همان هنگام که رهبری امت را به عهده گرفته بود و مجلس درس داشت و نماز جماعت بر پا می نمود و کارهای مردم را بررسی می کرد و عیادت بیماران و تشییع جنازه ها می رفت و گره از مشکلات مردم باز می کرد، در آن زمان یکی از علما ـ نقل می کند ـ که خدمت شیخ رسیدم و به او گفتم: فلان سید طلبه بدهکار و بیچاره است، مرحمتی در باره او بفرمائید! شیخ می فرماید: «اکنون پولی ندارم مگر هشت تومان که مربوط به دو سال نماز و روزه است، این را به ایشان بدهید و از وی بخواهید که دو سال نماز و روزه را به جای آورد». آن عالم می گوید: در پاسخ گفتم: ولی او مرد محترمی است و از خانواده های با شخصیت است و تاکنون چنین کارهائی نکرده است. شیخ مقداری تأمل نمود سپس چنین فرمود:
«دو سال عبادت (نماز و روزه) را خودم به جا می آوردم (از طرف صاحب وجه) و شما هشت تومان اجرتش را به آن سید بدهید.»
شیخ انصاری به قدری متقی و پرهیزکار بود که حتی هدایائی که برای ایشان می آوردند، بین طلاب تقسیم می نمود، و خود به اندازه حقوق یک طلبه معمولی بر می داشت.
در کتاب «دار السلام» آمده است: «با آن که در هر سال زیاده از صد هزار تومان از وجوه به سوی او متوجه می گردید، وفات کرد و درهم و دیناری نگذاشت و در حیات به اقل ما یقنع به اکتفا نمود».
در «نور الآفاق» آمده است: «مرحوم علیین مقام، حجه الاسلام و آیه اله المک العلام، عالم ربانی الحاج شیخ مرتضی الانصاری «اعلی الله مقامه و طاب مضجعه» نقل شده که ایشان از خود مالیه ای نداشتند و همیشه به اقل ما یقنع معیشت می کرده و به عسرت می گذرانید و فرمود: من یک نفر فقیر هستم، باید مانند یک نفر از فقرا زندگی نمایم».
نویسنده کتاب «شخصیت شیخ انصاری» می نویسد:
«شیخ هنگامی که خواست دختر خود را با برادرزده اش شیخ محمد حسن انصاری عروسی نماید، حاج محمد صالح کبه (وکیل شیخ در بغداد) به نجف آمدو از وی استدعا نمود که اجازه دهد تا جمیع مخارج این امر خیر را از مال خویش به عهده گیرد ولی شیخ به او اجازه نداد و قبول نفرمود و با یک جهیزیه بسیار ناچیز عروسی را انجام داد».
آری! باید از روش زندگی این بزرگان سرمشق بگیریم و به جای ایکه دنبال سنت های غلط و بیجائی که از بیگانگان بر ما تحمیل شده، برویم از سنت های الهی و اسلامی که توسط رهبران و سروران روحانی ما به ما یاد داده شده، پیروی کنیم. این سنت های خوب و خداپسندانه را می توان در لا به لای زندگی آن بزرگان و شخصیت های والا مقام یافت و از آن ها تبعیت کرد.
• مسجد شیخ انصاری :
یکی از خدمات ارزنده ای که شیخ انصاری به حوزه علمیه نجف کردند، ساختن مسجد بود که در اوقات نماز، جماعت در آن به پا می شد و در سایر اوقات مرکزی بود برای درس و بحث و تحقیق لابه لای متون فقهی و اصولی.
داستان بنای این مسجد، از این قرار بوده که یکی از ثروتمندان ایرانی مبلغی را به شیخ داد تا برای خود منزلی بسازد. شیخ با آن پول، زمین خرید و در آن زمین مسجد ساخت. هنگام بازگشت آن ثروتمند به نجف اشرف، شیخ او را به مسجد برد و گفت: این است منزل من که توسط شما ساخته شده! و بدین وسیله ارادت و محبت آن مرد به شیخ بیشتر شد. در کتاب «ماضی النجف و حاضرها» آمده است: «این مسجد را شیخ انصاری به نظارت استاد معروف حاج محسن استاد ساخت و خود در آن جا به نماز جماعت اشتتغال داشت». پس از رحلت شیخ، علما و دانشمندان بزرگ در آن مسجد اقامه جماعت می کردند و مجالس درس خارج نیز داشتند که تاکنون هزاران طلبه فاضل از این مرکز الهی مستفیض شده اند.
• استادان و شاگردان شیخ:
شیخ انصاری در تمام مدت تحصیل، تنها نزد شش نفر از دانشمندان و علمای بنام، دروس اسلامی را آموخته است که این بزرگان عبارتند از:
۱- شیخ حسین انصاری دزفولی: شیخ انصاری قسمت زیادی از دروس مقدماتی خود را نزد ایشان خوانده است.
۲- ملا محمد شریف مازندانی معروف به شریف العلماء.
۳- شیخ موسی کاشف الغطاء: مقام علمی ایشان به قدری بلند است که پدرش شیخ جعفر کبیر، او را از تمام فقهای شیعه به جز محقق و شهید اول، برتر و بالاتر دانسته است. شیخ انصاری به مدت یک سال یا کمی بیشتر نزد ایشان فقه و اصول آموخته است.
۴- شیخ علی کاشف الغطاء، برادر شیخ موسی کاشف الغطاء.
۵- سید محمد مجاهد فرزند سید علی صاحب «ریاض»: شیخ انصاری چهار سال در محضر درس ایشان حاضر شده و بهره های فراوانی برده است.
۶- حاج ملا احمد، علامه نراقی: آن بزرگوار ساکن کاشان بوده و در یکی از مسافرت های شیخ انصاری به آن دیار، چون دریافته بود که ایشان از فقهای بزرگ و جامع معقول و منقول بوده است، مدتی در آن جا اقامت گزید و از محضر درس آن شخصیت والا مقام درس های زیادی آموخت.
در جلسه درس شیخ انصاری بیش از پانصد طلبه حاضر می شدند که بسیاری از آنان به درجه اجتهاد رسیده و از شخصیت های عالم تشیع به شمار می آیند. اینک برخی از آنان را در این جا نام می بریم:
۱- میرزا محمد حسن شیرازی معروف به مجدد شیرازی: پس از وفات شیخ انصاری، مردم به میرازی شیرازی (ره) رجوع کردند و مرجعیت عامه شیعه به آن بزرگوار رسید.
۲- میراز محمد حسن قمی.
۳- سید جمال الدین اسد آبادی.
۴- میرزا حسین نوری معروف به علامه نوری.
۵- شیخ محمد طه نجف.
۶- شیخ عبد الحسین جواهری فرزند صاحب جواهر.
۷- آخوند ملا محمد کاظم خراسانی معروف به آخوند، صاحب کتاب اصولی معروف «کفایه الاصول».
۸- شیخ میرزا محمود عراقی صاحب «قوامع».
۹- سید مهدی حسینی قزوینی.
۱۰- شیخ جعفر شوشتری.
۱۱- میرزا محمد هاشم خوانساری.
۱۲- حاج میرزا حسین خلیلی.
۱۳- شیخ محمد حسن مامقانی.
۱۴- میرزا حبیب الله رشتی.
۱۵- شیخ ابراهیم آل صادق.
• تألیفات شیخ انصاری:
تألیفات و آثار علمی شیخ انصاری گرچه زیاد نیست ولی از نظر محتوا فوق العاده است. کافی است نظری به دو کتاب رسائل و مکاسب ایشان بیافکنیم تا به مقام علمی وی پی ببریم.
علامه نوری در پایان جلد سوم «مستدرک» می گوید: «هر یک از علما و فقهای الام که پس از ایشان آمدند ناچار، اوقات خود را صرف کتاب ها، نوشته ها و تحقیقات علمی او کرده، کوشش ها و زحمت ها کشیدند تا اینکه از اندیشه های شیخ استفاده کنند، و با آن همه رنج ها که در این راه متحمل شدند، اعتراف به عجز خود در رسیدن به افکار شیخ می کنند تا چه رسد که به مقام او نائل آیند».
• برخی از نوشته های شیخ انصاری:
۱- رسائل شیخ، «فرائد الاصول» نام دارد که در علم اصول، ابتکاری و بی نظیر است و می توان شیخ را از مؤسسین این علم دانست.
۲- مکاسب یا متاجر که از متون مهم فقهی و کتابی درسی است.
۳- رساله در ارث.
۴- رساله در تقیه.
۵- رساله در خلل.
۶- حاشیه بر استصحاب قوانین.
۷- حاشیه بر نجاه العباد.
۸- کتاب الطهاره.
۹- کتاب رجال.
۱۰- رساله در قطع.
۱۱- اصول الفقه.
۱۲- حواشی متفرقه بر عوائد نراقی.
• وفات شیخ انصاری:
شیخ انصاری، استاد فقه و اصول و استاد مجتهدین و دانشمندان، این فقیه پارسا و با تقوا پس از ۶۸ سال زندگی پر برکت، در شب هیجدهم جمادی الثانی، سال ۱۲۸۱ هجری قمری در نجف اشرف دنیا را بدرود گفت و عالم را در وفات خود سوگوار نمود.
پس از رحلت شیخ، ملا محمد طالقانی او را غسل داد و سید علی شوشتری بر وی نماز گذاشت و در حجره ای متصل به درب قبله صحن مطهر حضرت امیر (ع) در جوار شیخ حسین نجف که در زهد و تقوی بی نظیر بوده، به خاک سپرده شد. خبر وفات شیخ، عالم اسلام را به سوگ و عزا نشاند.
امروز مقبره شیخ مورد توجه مسلمانان است و آنان که به زیارت امیر المؤمنین علیه السلام مشرف می شوند، کنار قبر شیخ نیز عرض ادب می کنند.
درود بی پایان خدا بر او و بر پویندگان راه او.