نقش مردم در پیروزی و تداوم انقلاب

مهم ترین عاملی که انقلاب ها بر آن استوار است حضور مردم در صحنه می باشد. ولی دیده شده است که گاهی پس از انقلاب های مردمی که در برخی کشورها به وقوع پیوسته است سستی و خستگی و فتوری در آنان ایجاد شده که دلیل ان فتور تکیه نکردن رهبران انقلاب بر قدرت خود مردم که در صورت معنوی بودن استمداد گرفته از قدرت لایزال الهی است و هیچ نیروی هر قدر که عظیم هم باشد توان مقابله با آن را ندارد دلیل دیگری برای سستی مردم می توان در پیوستن انقلاب به یکی از ابرقدرت ها دانست در حالیکه خود مردم همان گونه که انقلاب را از عدم به وجود آودند با کمال شهامت می توانند از انقلاب خود نگهداری کنند به ویژه اگر انقلاب و رهبران اصلی را از خود بدانند، هیچ دایه ای نمی تواند از مادر مهربان تر باشد و اگر ابرقدرت ها هم از انقلابی به صورتی طرفداری کنند قطعا مردم و انقلاب مورد نظر آن ها نمی باشد بلکه منافع و مصالح شخصی خود را در نظر دارند.
آری در انقلاب های زیادی که در طول تاریخ برپا شده است رهبران آن انقلاب ها چون از مردم بریدند و با آن ها فاصله گرفتند انقلابشان یا بکلی محو ونابود شده و یا با ماسکی دروغین چهره منافقانه ای به خود گرفته که بدون شک این چهره قلابی برای همشه نمی تواند مردم را فریب دهد
انقلاب اسلامی ایران که تا کنون با آن همه توطئه های رنگارنگ از سوی ابرقدرت ها و قدرتهای ستمگر روی پای خود ایستاده و نه تنها تزلزلی در آن پیدا نشده بلکه هر آن از آن قبل قوی تر و نیرومندتر و مستحکم تر می شود و جهان را به حیرت و شگفتی واداشته است برای این است که رهبر آن از همین ملت بوده «قل انما انا بشر مثلکم» و با زبان خود مردم با مردم سخن می گفته و هیچ گاه توکل خود را بر خدایش از یاد نبرده بلکه با همان مشعل فروزان الهی که مردم را از ظلمات جهل به نور ایمان در طول تاریخ رهنمون ساخته استمداد می طلبد و درگه و بیگاه با ارشادها و پندهای حکیمانه خود مردم را از انحراف به سوی راست و چپ پرهیز داده و آنان را به سوی «الله» می خواند.انقلاب اسلامی ایران هیچ گاه از مردم جدا نبوده و جدا نخواهد بود این انقلاب از درون مردم جوشیده و در راه مردم که راه خدا است مستقیمانه گام بر می دارد و لذا با رفتن یک یا چند تن از خدمتگزاران به ملت از پای در نخواهد آمد چرا که پشتوانه اش دریائی مواج از مردم به پا خواسته است و دریا از خشک شدن به دور است.
از این رو است که باید مردم را همانگونه که امام نیز دستور می دهند در صحنه نگهداشت و از آنان فاصله نگرفت که فاصله گرفتن از مردم همان و به سوی بیراهه رفتن همان
عوامل ایجاد انقلاب ها
در پیدایش هر انقلابی درو عامل وجود دارد که هر یک دیگری را تکمیل می کند آن دو عامل عبارتند از ۱- عامل منفی ۲- عامل مثبت
عامل منفی همان شاه یا سلطان یا رئیس جمهور ظالم و ستمگری است که برای نگهداشتن تخت و تاج خویش به مردم ظلم و ستم بیش از حد روا می دارد حرث و نسل را از بین می برد اموال مردم را همانند شتری که درگیاهان بهاری افتاده است به تاراج میبرد حرمت ها را نگه نمی دارد آزادی ها را از ملت می گیرد آزادی اندیشه را سلب می کند خود را به زور بر دیگران تحمیل می کند فحشا و منکرات را ترویج می نماید خداخواهان را به سیاه و چال ها می افکند مومنین را تحقیر و مستکبرین را تجلیل و در یک کلام برای بقای بیشتر خویش را از جان و مال مردم مایه می گذارد
این جا است که عامل مثبت باید دست به کار شود و آن ستمگر و ستمگری را وارونه سازد عامل مثبت قیام الله است «قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله مثنی و فرادی» عامل مثبت رهبران دینی و روحانی هستند که با تبلیغات خود باید روحیه ستم ناپذیری را در مردم ایجاد کنند که در سایه این عامل مثبت دیکتاتور ظالم از بین می رود و به جایش حکومتی مردمی جایگزین می شود.
در اینجا سئوالی پیش می آید که در طول سالهای دراز، حکومتهای جائرانه و مستبدانه ای بر مردم حکومت می راندند و با اینکه روحانیون آزاده و مبارزی پیشاپیش ملت برای سرنگونی آنان قیام می کردند، متأسفانه پیروزی نصیب آنان نشده و همواره چنین قیامهائی یا در نطفه خفه و یا پس از گذشت چندین ماه به سکون و مرگ گرائیده است.
با بررسی این چنین انقلاب ها و حرکت ها در می یابیم که چند انگیزه باعث به ثمر نرسیدن آن ها شده است
۱٫ آماده نبودن شرایط سیاسی اجتماعی برای آغاز یک حکومت اسلامی
۲٫ پایین بودن سطح شعورانقلابی در مردم
۳٫ نا هموار بودن امکانات تبلیغاتی و دشواری ارتباط و تماس با افراد
۴٫ نبودن رهبری حکیمانه و مدبرانه در راس امر
۵٫ پیدایش اختلاف و نزاع در میان رهبران حرکت ها در آغاز کار
۶٫ نداشتن کادرهای کارآزموده و لازم برای ایجاد ارتباط مخفی و مستمر با توده مردم
۷٫ مغرور بودن به قدرت های پوشالی و تکیه نکردن بر قدرت های لایزال الهی
بنابراین آن چه انقلاب ما را به پیروزی رساند در درجه اول وابسته بودن رهبر به خدای یگانه و وارسته بودن از هر چه رنگ و بوی ضد خدایی دارد و از طرفی آماده کردن شرایط سیاسی اجتماعی با تبلیغ و نشر فرهنگ جهاد و پیکار با ستمگران و شیطان صفتان با آن پندهای خالصانه ای که از دل امام تراوش می کرد و به دل های مردم می نشست و مردم را به صورت دژی استوار و محکم در برابر دشمنان خدا و دین در آورد که با یک صدا و یک دست در مقابل طاغوت ایستادند و از خونریزی ها و سفاکی های او نلرزیدند و نلغزیدند و به راه خود ادامه دادند تا آن را به زمین زدند و انقلاب الهی خود را برای همیشه به خواست خداوند در ایران زمین به ثبت رساندند به امید این که دیگر ملت های ستم کشیده و در بند از این حرکت الهی استمداد جسته و طاغوت های دوران با اربانشان به خاک ذلت و خواری بکشانند. به امید آن روز فرخنده که پرچم اسلام در سراسر جهان به اهتراز درآید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *