امام خمینی ثابت و استوار از آغاز تا کنون

فرهنگ
«اگر می گوئید فرهنگ داریم، ذخائر داریم، محصل داریم، طبیب و مهندس داریم، پس چرا از خارج استخدام می کنید؟ چرا ماهی صد هزار تومان به یک خارجی می دهید؟ جواب بدهید! اگر ندارید وا اسفا به این مملکت، صد سال است فرهنگ و دانشگاه دارد، ولی دکتر ندارد! مهندس ندارد!….»
(۱۲آذر۴۱مسجد اعظم قم)
«راه اصلاح یک مملکتی، فرهنگ آن مملکت است، اصلاح باید از فرهنگ شروع شود. دست استعمار در فرهنگ ما کارهای بزرگ می کند، نمی گذارد جوانهای ما مستقل بار بیایند، نمی گذارد در دانشگاه جوانهای ما رشد کنند…اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح می شود، برای اینکه از فرهنگ است که در وزارتخانه ها می رود، از فرهنگ است که در مجلس می رود، از فرهنگ است که کارمند دولت می شود، شما یک فرهنگ مستقل درست کنید یا بدهید ما درست کنیم، شما می ترسید از آمریکا، می ترسید از دیگران، بدهید ما درست کنیم، اختیار فرهنگ را دست ما بدهید….».
(۲۷/۶/۴۲)
«آنچه می توان گفت ام الأمراض است رواج روز افزون فرهنگ اجنبی استعماری است که در سالهای بسی طولانی جوانان ما را با افکار مسموم پرورش داده و عمال داخلی استعمار بر آن دامن زده اند و از یک فرهنگ فاسد استعماری جز کارمند و کارفرمای استعمار زده حاصل نمی شود، باید کوشش کنید مفاسد فرهنگ حاضر را بررسی کرده و به اطلاع ملتها برسانید و با خواست خداوند متعال، آن را عقب زده، به جای آن فرهنگ اسلامی انسانی را جایگزین کنید تا نسلهای آینده با روش آن که انسان سازی و عدل پروری است تربیت شوند.»
(۲۴ ربیع الاول ۱۳۹۱ هجری قمری)
«فرهنگ مبدأ تمام خوشبختیها و بد بختیهای ملت است. اگر فرهنگ ناصالح شد، جوانانی که در این فرهنگ ناصالح تربیت می شوند، در آتیه فساد ایجاد خواهند کرد… اگر فرهنگ صحیح باشد، جوانان ما همه صحیح ساخته می شوند.»
(۱۹/۱۱/۵۶ نجف اشرف)
«بر فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غربزدگی مبازره نمائید و روی پای خود بایستید و بر روشنفکران غرب زده و شرق زده بتازید و هویت خویش را دریابید.»
(۲۱/۶/۵۹)
«…دعوت به فرهنگ اسلامی بکنید، این فرهنگهای غربی را بیش از پنجاه سال است که دیدید و هر چه بر سر این ملت آمد از این فرهنگ غربی آمد. هر انحرافی که برای جوانهای عزیز ما پیدا شد به واسطه این فرهنگ غربی بود. روشنفکر ها توجه کنند به اینکه مهلت بدهند چند سالی هم فرهنگ اسلامی باشد، تجربه کنند، ببینند که با فرهنگ اسلامی چه خواهد شد.»
(۱۵/۹/۵۹)
«بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودات هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد. و با انحراف فرهنگ هر چند جامعه در بعد های اقتصادی، سیاسی، صنعتی ونظامی قدرتمند و قوی باشد ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند و بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد و ساده اندیشی است که گمان شود با وابستگی فرهنگی، استقلال در ابعاد دیگر یا یکی از آنها امکان پذیر است.»
(۳۱/۶/۶۰)
«اگر مشکلات فرهنگی و آموزشی بصورتی که مصالح کشور اقتضا می کند، حل شود، دیگر مسائل به آسانی حل می گردد. صدماتی که کشور ما از فرهنگ رژیم شاهنشاهی خورده است قابل مقایسه با ضررهای اقتصادی و غیره نبوده است.»
(۲۵/۷/۶۰)
«در این امر سواد آموزی که یکی از با ارزش ترین امور است باید همه قشرهای ملت کمک کنند چه آنهائی که می خواهند سواد آموزی کنند و چه آنهایی که می خواهند یاد بگیرند و چه سایر افراد کشور.»
(۷/۱۰/۶۰)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *