نظام امامت

طرح تشکل در اسلام

نظارت والی بر امور کارمندان و مسئولین

قبلاً یادآور شدیم که یکی از مهمترین وظائف والیان و نمایندگان امام در نظام امامت هماهنگ نمودن مسئولین ادرات و نهادهای دولتی بوده است، و اینک همان مطلب را با توضیح لازم دنبال می کنیم.

علی(ع) در عهدنامه خود به مالک اشتر می فرماید: بدان! کسانی که تحت سرپرستی والی هستند به چند طبقه تقسیم می شوند که هیچکدام از یکدیگر بی نیاز نیستند و صالح بودن و درستی کار هر طبقه بستگی به صالح بودن طبقه دیگر دارد.

«و اعلم ان الرعیه طبقات لا یصلح بعضها الا ببعض و لا غنی ببعضها عن بعض»

در این فراز از عهدنامه امام(ع) گوشزد می کند که باید بین این طبقات هماهنگی کامل برقرار باشد، بدینگونه که همه آنها صالح باشند و رو به رشد و صلاح بروند تا فسادی ببار نیاید.

سپس امام(ع) طبقات ملت را باین شرح بیان فرموده است:

  1. نیروهای مسلح و لشگریان خدا.
  2. دفترداران و مسئولان دبیرخانه های خصوصی و عمومی.
  3. قاضیان دادگستری و مجریان عدالت
  4. مالیات پردازان از مسلمانان واقلیت های مذهبی.
  5. تجار و بازرگانان.
  6. کارگران و پیشه وران.
  7. مستمندانی که باید از صدقات اداره شوند.

امام (ع) پس از شرح طبقات ملّت در توضیح اینکه اصلاح هر طبقه بستگی به اصلاح دیگر دارد سخنی دارند که خلاصه مضمون آن این است:

نیروهای مسلح به اذن خدا حصار رعیت و باعث امنیت کشور و عزت اسلامند، و قوام ملت بستگی به آنها دارد، و نیروهای مسلح نمی توانند پا برجا بمانند مگر اینکه دارای بودجه کافی باشند تا بتوانند در مقابل دشمن مقاومت کنند، و بودجه دولت فراهم نمی گردد مگر اینکه قضات و مالیات پردازان و مسئولین در آمدهای دولتی‌ـ آنها که قراردادهای معاملات و مالیات های دولتی را منعقد می کنند ـ درستکار باشند، و قوام همه اینها بستگی به صالح بودن و سالم بودن بازار و بازاریان دارد. و کوتاه سخن اینکه : آنگاه عدالت در جامعه مستقر می گردد که همه طبقات صالح و سالم باشند و هماهنگ در مسیر صحیح گام بردارند.

پس از بیانات فوق، امام(ع) به مالک اشتر دستور می دهد که بر همه کارها نظارت کند و امور مسئولین و کارمندان و امور تجارت و بازار را زیر نظر داشته باشد و مطلب را باین شرح ادامه می دهد:

برای سرپرستی نیروی نظامی و مسئولان امنیتی شخصی را انتخاب کن که در نظر تو خیر خواه ترین افراد برای خدا و رسول و امام تو باشد و در بین افراد، پاکدل تر و در حلم و بردباری از دیگران افضل باشد.

«فولّ من جنودک انصحهم، فی نفسک لله و لرسوله ولا مامک و انقاهم جیبا و افضلهم حلما»

در این فصل، امام(ع) عنایت زیادی دارد که باید مسئولان امنیتی مورد توجه خاص والی باشند و باید والی آنها را اهمیّت بدهد و مورد توجه خاص خود قرار دهد.

امام، درباره انتخاب قاضی می فرماید: برای حکومت و داوری بین مردم، فردی را انتخاب کن که در نظر تو از همه ملت تو افضل و دارای اینگونه صفات باشد.

(صفاتی را که امام(ع) توضیح داده اند حدود ۱۲ صفت می باشد که شرح آن از موضوع بحث خارج است).

«ثم اختر للحکم بین الناس افضل رعیتک فی نفسک ممن لاتضیق به الامور و …»

و درباره انتخاب کارمندان می فرماید: در امور کارمندان خود نظر کن و آنان را بعد از امتحان به کار بگمار و با میل نفسانی خود بدون مشورت آنان را انتخاب مکن که این عمل خیانت محسوب می شود.

«ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختبارا و لا تولهم محاباه و اثره فانهما جماع من شعب الجوروالخیانه»

و پس از انتخاب کارمندان برای آنان بازرس مخفی قرار بده تا کارهای آنها را زیر نظر داشته باشند که این عمل آنان را وادار می کند که امانت را رعایت کنند و با ملت با رفق و مدارا رفتار نمایند.

«و ابعث العیون من اهل الصدق و الوفاء علیهم فان تعاهدک فی السر لأمورهم حدوه لهم علی استعمال الامانه و الرفق بالرعیه»

و در مورد نظارت بر امور مالی می فرماید: جمع مالیاتها و امور مالی را زیر نظر داشته باش که به صلاح پرداخت کنندگان باشد و به مردم اجحاف نشود … و بیش از کوشش خود برای جمع مالیات برای آبادانی زمین کوشش کن زیرا مالیات بدون آبادانی بدست نمی آید.

«وتفقدا امرا الخراج بما یصلح اهله من نظرک فی استجلاب الخراج لان ذلک لا یدرک الا بالمعماره»

و درباره نظارت بر امور بازار و بازاریان می فرماید:

درباره تجار و پیشه وران و صاحبان صنایع سفارش های آنها را بپذیر و آنها را به خیر و نیکی سفارش نما و بر نرخ ها نظارت داشته باش و از احتکار و گرانفروشی و سایر اجحافات جلوگیری کن که نابسامان بودن این کارها برای والیان ننگ است.

ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات و اوص بهم خیراً … فامنع من الاحتکار، ولیکن البیع بیعا سمحا بموازین عدل و اسعار لا تجحف بالفریقین»

نرخها باید بگونه ای باشد که نسبت به فروشنده و خریدار هیچکدام اجحاف نشود. و درباره مستمندان می فرماید:

«ثم الله الله فی الطبقه السفلی من الذین لاحیله لهم من المساکین و المحتاجین».

خدا را درباره مستمندان و بیچارگان در نظر داشته باش (درباره این طبقه امام (ع) سفارش بسیاری دارد که شرح آن از موضوع این بحث خارج است.

از مجموع مطالب یاد شده چنین بدست می آید که والی و نماینده امام در هر شهر و شهرستان باید به جمیع کارها نظارت داشته باشد و همه را سرپرستی کند، و یا حداقل می توانیم بگوئیم شیوه حکومت علی(ع) اینچنین بوده است و از اینکه امام(ع) به مالک اشتر می فرماید سرپرست نیروی نظامی باید «در نظر تو» خیر خواه ترین افراد باشد و قاضی باید «در نظر تو» افضل افراد باشد و می فرماید کارمندان را «تو» با امتحان انتخاب کن به خوبی استفاده می شود که مسئولین باید مورد اعتماد والی باشند و با تأئید و نظر او انتخاب شوند تا بتواند بر آنان اشراف داشته باشد و با آنان کار کند.

انتخاب مشاور برای والی

همانطوری که در گذشته شرح دادیم تنها تجمع نیروهای مؤمن برگرد رهبر و نمایندگان او بوده است و مردم با اخلاص معمولاً از یاران امام و نمایندگان او بوده اند.

از عهد نامه امام(ع) استفاده می شود که عده ای از افراد باید بعنوان مشاور و همفکر با والی در ارتباط باشند و امور شهر باید با مشورت و همفکری افراد صالح اداره شود.

والی ناگزیر باید از فکر و اندیشه دیگران استفاده کند زیرا معمولاً فکر واحد جز در افراد استثنائی نمی تواند همه ابعاد مسائل را بخوبی تحلیل نماید و تصمیم بگیرد.

امام(ع) می فرماید: در مشورت خود، انسان بخیل و ترسو را راه نده که تو را از بخشش منع می کنند و در کارها تو را به ضعف و سستی می کشانند.

«و لا تدخلن فی مشورتک بخیلاً یعدل بک عن الفضل و یعدک الفقر و لا جبانا یضعفک عن الامور»

از این عبارت استفاده می شود که اصل مشاور داشتن برای والی یک امر مسلم بوده و امام(ع) مالک اشتر را در انتخاب مشاور راهنمائی می کند.

و نیز امام(ع) می فرماید: بدترین وزیران تو کسانی هستند که قبل از تو وزیر اشرار بوده اند.

«ان شرّ وزرائک من کان للاشرار قبلک وزیرا»

از این عبارت نیز استفاده می شود که داشتن وزیر برای والی مرسوم بوده و امام (ع)مالک را در انتخاب وزرا ارشاد فرموده است.

وزیر در لغت کسی را گفته اند که به رای و نظر او اعتماد می شود:

«وزیر الخلیفه معناه الذی یعتمد علی رأیه فی اموره» (لسان العرب)

وزیر گویا از ماده وزر بمعنای سنگینی گرفته شده و به این معنی وزیر به افرادی می گویند که رأی و نظر خود را در اختیار مسئول می گذارند و به او در کارها و برنامه ریزی ها کمک می کنند و به این ترتیب قسمتی از سنگینی های بار مسئولیت را از دوش او بر می دارد و بر دوش خود می گیرند:

«الوزیر الموازر لانه یحمل عنه وزره» (لسان العرب)

والی باید عده ای از متفکرین و اندیشمندان و صاحبنظران از همان نیروهای مؤمن و مخلص را به دور خود جمع کند و با آنها جلسات متعدد داشته باشد تا بتواند به وجه نیکوتر مسئولیت خود را انجام دهد. استبداد رای و انحصار طلبی والیان خطرناک است.

 

وجوب اطاعت از والیان

آیه شریفه:

«اطیعوالله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم»

ارشاد به وجوب اطاعت از خدا و رسول و امام مسلمین است، و بضمیمه احادیث وارده که نمونه آن نقل می شود وجوب اطاعت از والیان نیز مسلم می گردد. بعضی از صاحب نظران نیز گفته اند «اول یالامر» در آیه شریفه عام است و همه فرمانروایان بر حق را که فرمانروائی آنان ولو به نصب امام مورد تأئید خداوند باشد شامل می گردد.

به هر حال همانطوری که اطاعت از امام در اسلام واجب شده اطاعت از والیان نیز که نماینده امام و نماینده دولت اسلامی هستند واجب می باشد.

از رسول خدا نقل شده که فرمود: هر کس مرا اطاعت کند خدا را اطاعت کرده، و هر کس امیر مرا اطاعت کند مرا اطاعت کرده، و هر کس از فرمان من سرپیچی کند نافرمانی خدا کرده و هر کس از فرمان امیر من سرپیچی کند از من نافرمانی کرده است.

«عن رسول الله (ص) من اطاعنی فقد اطاع الله، و من عصانی فقد عصی الله و من اطاع امیری فقد اطاعنی و من عصی امیری فقد عصانی» (صحیح مسلم باب الاماره)

از حضرت علی(ع) در خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه که گویا امام(ع) آنرا در صفین ایراد فرموده است مطالب مفصل و عمیقی نقل شده که وظائف مردم را نسبت به والیان و بالعکس بیان فرموده است. آن خطبه شریف، امام(ع) با بیان بسیار صریح و رسا گوشزد فرموده اند: تنها چیزی که می تواند حافظ حکومت و عدالت باشد همبستگی کامل مردم با والی و انجام وظیفه توسط والیان و اطاعت نمودن مردم از آنان است. و فرموده اند: اگر رابطه مردم با والی تیره باشد و حقوق متقابل یکدیگر را رعایت نکنند ظلم و جرو جای عدالت را می گیرد (و خیانت ها زاید می شود) و احکام اسلام معطل می ماند.

«فاذا ادت الرعیه الی الوالی حقه وادی الوالی الیها حقها عز الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل … و اذا غلبت الرعیّه و الیها او اجحف الوالی بر عیته اختلفت هنالک الکلمه و ظهرت معالم الجورو … عطلت الاحکام …»

 

استانداران و فرمانداران

هر کس احکام اسلامی مطالعه کرده باشد و تاریخ حکومت علی(ع) و خلفائی را که بنام اسلام حکومت می کرده اند دیده باشد به وضوح درک می کند که در نظام اسلام یک تشکل مقدس و سازمان یافته ای به اینگونه بوده است که رهبر یآن در دست ولی امر بوده و تنها تجمع نیروهای مؤمن برگرد مقام رهبری بوده و رابطه رهبر با مردم از طریق والیان که امام جمعه نیز بوده اند برقرار می شده و گرد هم آئی های لازم به صورت جمعه و جماعت در مساجد صورت می گرفته است. والیان هماهنگ کننده نهادها و سایر مسئولین ادارات بوده و بر همه کارها اشراف داشته اند آنان رساننده پیام امام به امت، و مسئول دعوت مردم به اطاعت از امام و مسئول هدایت آنان و عهده دار نشر فرهنگ اسلامی بوده اند و این مطلب جای هیچگونه تردیدی نمی باشد. با توجه به نظام فعلی جمهوری اسلامی و مسئولیت وزارت کشور و بدون نهاد نماز جمعه این سئوال مطرح می شود که آیا والیان اسلامی در نظام فعلی استانداران و فرمانداران هستند و یا امام جمعه ها؟ اگر استانداران را والی بدانیم مناسب تر است که مستقیماً نماینده امام باشند و جمعه و جماعت نیز توسط آنان اداره شود. و اگر امام جمعه ها را والی بدانیم قاعد تا باید اختیار هماهنگ کردن مسئولان به آنان واگذار شده باشد. اگر بگوئیم امام جمعه مسئول ارشاد و هدایت مردم و مسئول اقامه نماز و کارهای مذهبی است و امور سیاسی بر عهده استانداران و فرمانداران گذارده شده بدون اینکه با یکدیگر رابطه ای داشته باشند این امر موجب جدائی دین از سیاست است که سال ها از آن می ترسیدیم و با آن در ستیز بودیم، در صورتی که از فرمایش منسوب به امام حسین(ع) در تحف العقول استفاده می شود که باید اجرای امور در دست علمای دین باشد.

امام حسین(ع) خطاب به علما و دانشمندان می فرماید:

«ثم انتم ایتها العصابه عصابه بالعلم مشهوره و بالخیر مذکوره و بالنصیحه معروفه»

شما (ای گروه دانشمندان) گروهی هستید که به علم و دانش شهرت یافته اید و به خیر و نیکی یاد شده اید و به خیر خواهی معروف هستید. و پس از یک سخن طولانی می فرماید:

«ان مجاری الامور و الاحکام علی ایدی العلماء بالله، الامناء علی حلاله و حرامه فانتم المسلوبون تلک المنزله»

مجاری امور و احکام بدست علما و دانشمندانی است که امین خدا بر حلال و حرام او هستند و شما افرادی هستید که این منزلت از شما گرفته شده است.

توضیح سخنان امام(ع)

امام حسین این بیانات را با علما و دانشمندان در روزگاری فرموده که حکومت دردست دیگران نبوده و ائمه معصومین و علما دین ازصحنه سیاست بر کنار بوده اند . امام (ع) در ضمن آن بیانات آنها را به مبارزه علیه ستم و ایستادگی برای گرفتن حق دعوت می کند و آنان را از اینکه  از مرگ میترسند و در مقابل زورگویان ایستادگی ندارند توبیخ می نماید.

آنچه در سخنان امام مورد استشهاد ما و قابل دقت است این است که می فرماید:

« مجاری امور بدست علما دین است».

مجاری جمع مجری و مجری مصدر میمی است ومعنای آن جریان یافتن او اجرا شدن است و خلاصه مفاد این است که امور و احکام باید بدست علما اجرا گردد زیرا آنان امین خدا بر حلال و حرام او هستند. اگر «مجری» در این جمله اسم مکان باشد معنای  این جمله این است که محل جریان امور و جایی که باید جریان امر ازآنجا نشئت بگیرد دست علمای امین است. آری تنها کافی نیست که قانون اساسی و سایر قوانین بدست علما تدوین گردد. مهم اجرای آن است. اگر اجرای قوانین در دست علمای دین و یا با نظارت کامل آنان نباشد بیم آن هست که در دراز مدت همان بلائی برسر قوانین بیاید که پس از انقلاب مشروطه آمد.

بنابر توضیح یاد شده ، باید بگوییم  استاندار با امام جمهه مرکز استان و یا فرماندار با امام جمعه  شهرستان هر دو در حکم یک والی هستند وکارهای یک والی بین آنها تقسیم شده و باید  بایکدیگر در ارتباط کامل باشند و به گفته یکی ا زصاحبنظران  اگر صحیح تر فکر کنیم و بخواهیم نظام فعلی  را با روند مرسوم آن که درزمان علی (ع) معمول بوده منطبق نماییم بهتر است والی نماینده ولی امر و امام جمع باشد و استاندار یا فرماندار بمنزله معاون اجرایی او محسوب گردد، زیرا اولا امام جمعه (در صورتی که درعموم کارها نیابت داشته باشد) نماینده مستقیم امام  است اشراف او  بر کارها  اشراف امام حسین (ع) اوردیم مجاری امور باید در دست علمای دین باشد و این عنوان بیشتر با ائمه جمع منطبق می گردد، و ثالثا یکی از کارهای امام جمعه در نماز جمعه این است که مردم را به مصالح و مفاسد کارها آگاه نماید و آنان را بر امر ونهی ها و تصمیم  هایی که گرفته شده و می شود مطلع نماید  تا مردم از سرنوشت خود باخبر باشندتا اگر نظراصلاحی دارند آنرا بامسئولین در میان بگذارند، واین امر ایجاب میکند که ائمه جمعه بر کارها  شراف داشته باشند و از امر ها و نهی ها کاملا مطلع باشند و چه  مانعی داشت اگر وزارت کشور حکم استانداری و فرمانداری را به ائمه  جمعه  می دارد و آنان ، افرادی رابعنوان  جانشین خود مسئول اداره استانداری و فرمانداری می نمودند.

نهاد نماز جمعه رامتشکلتر کنیم

اگر بخواهیم نظام ولایت حاکم باشد به همانگونه که درزمان علی (ع)  بوده است باید نهاد نماز  جمعه رامتشکلتر و نماز جمعه ها را پربارتر کنیم.

امام جمعه ها باید کاملا حساب شده انتخاب شوند و دقیقا در خط  رهبری باشند و رهبر به آنها نیابت بدهد. ستادهای نماز جمعه باید امر نماز را زیر نظر داشته  باشند، وسائل تسهیل برگزاری نماز را مطابق باشرائط زمان فراهم نمایند، باتبلیغات منطم و دقیق مردم رابا وظائف عبادی و سیاسی خود آشنا سازند و بارفتار اسلامی و اخلاق پسندیده مردم را به نماز راغبتر نمایند، امام جمعه ها رابطه خود را با مردم محکمتر کنند و خانه خود راخانه امید مردم قرار  دهند،مامورین محافظ، امام جمعه را در چهار دیوار منزل محصور نکنند بلکه با حفظ رابطه آنان با مردم از آنان حفاظت نمایند . حافظ امام جمعه باشند نه حاجب آنان که حجاب بین والی و مردم خطرناک است.

ائمه جمعه هر کدام دفتر منظم و سازمان یافته داشته باشند و به امور مردم رسیدگی کنند.مسئولین امور اداری نصیحت های ائمه جمعه را گوش دهند  و نظرخیر خواهانه آنان را بپذیرند و حتی الامکان کارهای مردم رافرمانداران و ائمه حجمعه با تشریک مساعی حل کنند و آنان را به این مقام و ان مقام ارجاع ندهند که اینکار مردم را به ستوه می آورد و آنان را از نظام دلسرد میکند.

ائمه جمعه د رسراسر کشور بایکدیگر مرتبط و هماهنگ و همه با امام  امت درارتباط باشند، وسیله  ارتباط جمعی دلاشته باشندو هماهنگ امت را را خط سیاسی امام آشنا نمایند. حضرت امام –دام ظله – و مراجع عالی قدر و روحانیون عزیز همه می دانند و بارها تذکر داده اند که اگر کارها با اشراف دقیق روحانیون مطابق با موازین اسلامی انجام نگیرد عواملی در صدد هستند که مردم  را ناراضی کنند و به نام اسلام تمام نمایند و از این راه ضربه ای به نظام اسلامی وارد کنند. اگر بر اثر  مسامحه روحانیون مسئول خدای ناخواسته ضربه ای بر اسلام وارد شود جوابی برای خدا و امام زمان (عج) نداریم . ائمه محترم جمعه همه می دانندکه اشراف آنها بر کارها فقط مقام و منصب نیست که به عنوان  زهد از آن دست بردارندبلکه یک وظیفه خطیر الهی است که باید انجام دهند .

ما ، در این نوشته در مقام انتقاد و عیب جویی نیستیم و می دانیم  که عمده کارها باروال صحیح اسلامی پیش می رود ومسئولین معمولا دلسوز و گاه می باشندول ی اط باب تذکذ میگوییم  همه باهم بکوشیم تا کارها بههسعسهافافقفاقفال۴۵غث۳۴آگاه می باشند ولی از باب تذکر می گوییم و همه باهم بکوشیم تا کارها بهتر و سریعتر و مطابق با شرائط انقلابی کشور به پیش برود. انشاءالله

ادامه دارد

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *