قوانین کیفری در اسلام قسمت پانزدهم

حجه الاسلام و المسلمین موسوی تبریزی

کیفر محارب و مفسد

در مقاله گذشته در تفسیر آیه ی شریفه ” انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا “. گفته شد، ظاهر آیه این است که دو عنوان برای کیفرهای مذکور ذکر شده است:

” محارب ” و ” مفسد “، که دومی اگر چه به وسیله واو عطف شده است لیکن واو به معنای ” او ” در عبارات عرب زیاد آمده است.

علاوه بر آن، آیه شریفه ۳۲ سوره مائده که یک آیه قبل از آیه مورد بحث است به این مسئله دلالت دارد. خداوند پس از آنکه جریان فرزندان حضرت آدم و کشته شدن هابیل به دست قابیل را نقل می کند می فرماید:

” من اجل ذلک لک کتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا و من احیاها فکانما احیا الناس جمعیا ”

ــ به جهت این جنایت بزرگی که انجام گرفت (و در میان فرزندان آدم برای اولین بار قتل و کشتار پایه گذاری شد) به بنی اسرائیل اعلام کردیم و موکدا گفتیم که هر کسی انسانی را بدون جهت قصاص یا فساد در زمین بکشد گویا همه ی مردم را کشته و کسی که انسانی را احیا و زنده کند گویا تمامی انسان ها را زنده ساخته است.

محل شاهد ما استثناء دو نوع قتل از حکم قتلی است که عندالله مبغوض و محکوم است:

۱ـ قتل در برابر قتل که همان قصاص است. قرآن می فرماید:

” کتب علیکم القصاص فی القتلی، الحر بالحر و العبد بالعبد و الانثی بالانثی “.

یعنی در رابطه با قتل و کشتار بر شما قصاص را نوشتیم که شخص آزاد و حر را در برابر کشته شدن شخص حر و عبد را در برابر عبد و زن را در برابر زن بتوانید قصاص کنید و انتقام خون خودتان را بگیرید.

۲ـ فساد فی الارض. که اگر کسی که به خاطر فساد فی الارض کشته شود برای کشنده و قاتل او عذاب و کیفری نیست و از خطابی که در این آیه شده است خارج است. می بینیم که خداوند متعال صرفا فساد فی الارض را مجوز کشتن و قتل مفسد دانسته و در کنارش عنوان محارب را ذکر نفرموده است و بلافاصله پس از این آیه کیفرهای مفسد و محارب را ذکر فرموده است. و خود این اقوی شاهد است بر این که افساد فی الارض یک عنوان مستقل برای کیفرهای چهار گانه در آیه شریفه است.

البته قول دیگری نیز در آیه هست و شاید بیشتر فقهای اسلام همان را اختیار کرده اند و گفته اند واو به معنی جمع است و غالبا در عبارات عرب واو به معنای جمع استعمال و شایع است و فرموده اند مادامی که قرینه محکم بر معنای دیگر نباشد همان معنای جمع را ــ که از واو عطف کرده استفاده می شود ــ باید انتخاب کرد.

در این صورت در خارج، مصداق محارب و مفسد یکی خواهد بود و اگر فرض کنیم که عنوان مفسد بدون صدق محارب و یا محارب بدون صدق مفسد در خارج پیدا شد کیفرهای چهارگانه را نمی شود بر او تحمیل کرد.

بحث دیگری که در آیه شریفه است و لازم است که اشاره شود مسئله محاربه با خدا و چگونگی آن و اصولا معنای محارب است.

بعضی از فقهای بزرگ اسلام معنای محارب را به طوری عام گرفته اند که بنابر آن هر کسی که به نحوی و با هر سلاحی و در هر جائی و در هر زمانی فردی یا افرادی را بترساند و تهدید کند و رعب و وحشت ایجاد نماید و امنیت را سلب نماید محارب است و موضوع آیه شریفه به حساب می آید ولی عده ای دیگر از فقهاء و مفسرین بزرگ فرموده اند که ظاهر آیه شریفه متعلق محاربه را خدا و رسول خدا قرار داده است این است که با احکام الهی و اجرای آن در جامعه و اجرای عدالت و حقوق مردم و آزادی و امنیت مردم مبارزه کند.

به طوری که ضرر و زیان خطر محاربه شخص محارب به اجتماع و جامعه اسلامی متوجه باشد و جامعه و عامه مردم را مورد ضرر و زیان قرار دهد و امنیت را از آنها سلب نماید. مانند کسی که جاده را می بندد و یک راه عمومی که همه مردم از آن استفاده می کنند مورد راهزنی و تجاوز مسلحانه خود قرار دهد و سلب امنیت از راهها و عبور و مرور مردم بنماید، و یا در برابر حرکتهای حق طلبانه مردم مقاومت کند و با ایجاد رعب و وحشت و قتل و کشتار بخواهد جلوی حرکت را بگیرد. مانند مقاومت شاه و دار و دسته اش در برابر حرکتهای حق طلبانه مردم مسلمان ایران و با مقاومت گروهکهای ملحد و محارب التقاطی و غیره در برابر مردم که همه اینها از مصادیق شاخص و بارز محارب و مفسد می باشد. ولی بنا بر این قول آیه شریفه شامل آن دزد مسلحی که شبانه یا در روز، مخفیانه وارد منزل کسی می شود و با ایجاد رعب و وحشت در میان آن خانواده اموال را جمع آوری می کند و می برد نمی شود اگر چه آن نیز کیفر دارد و باید به کیفر سنگین برسد لکن عنوان محارب بنابراین قول شامل آن دسته افراد نمی شود. در ابتدا اقوال بعضی از بزرگان را نقل می کنیم سپس روایات مطلب را بازگو می نمائیم و در نهایت آن چه به نظر می رسد بیان خواهیم کرد.

شیخ طوسی ــ رضوان الله علیه ــ در کتاب نهایه می فرماید:

” المحارب هو الذی یجرد السلاح و یکون من اهل الریبه، فی مصر کان او غیر مصر، فی بلاد الشرک کان او فی بلاد الاسلام، لیلا کان او نهارا فمتی فعل ذلک کان محاربا ”

یعنی محارب کسی است که سلاح بر دارد و از غلاف بکشد و اهل فساد و شبهه باشد. (یعنی کسی که اسلحه بر می دارد و یا می کشد اگر اهل ایمان و یا مامور برای حفظ نظم و انضباط از طرف حکومت اسلامی باشد آن شخص محارب نیست. محارب کسی است که اسلحه بکشد و خود اهل فسق و یا وضع مشکوکی داشته باشد) در شهر و میان مردم شهر این کار را انجام دهد محارب است در خارج شهر هم باشد محارب است، در شهرهای مسلمین باشد یا شهرهای شرک و کفر باشد، شب باشد یا روز فرقی نمی کند هر کس این گونه رفتار کند محارب است و احکام محارب بر او بار می شود.

و پس از چند مطلب می فرماید:

” و اللص ایضا محارب، فاذا دخل اللص علی انسان جاز له ان یقاتله و یدفعه عن نفسه … ”

یعنی دزدی که وارد منزل کسی می شود محارب است و صاحب خانه می تواند با او مبارزه کند و از خود دفاع کند و او را بکشد و اگر او را کشت دیه و قصاص ندارد و خون او هدر است.

همین طور که ملاحظه می کنید ظاهر کلام شیخ این است که هر کسی که اسلحه بر دارد و با زور و ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم بخواهد به مال و جان و ناموس و امنیت مردم تجاوز کند اگر چه طرف تهدید یک نفر باشد محارب محسوب می شود.

مرحوم محقق صاحب شرائع می فرماید:

” المحارب کل من جرد السلاح لا خافه الناس، فی بر او بحر، لیلا کان او نهارا، فی مصر و غیره “.

یعنی محارب هر کسی است که سلاح بر کشد برای ترساندن مردم، در خشکی یا دریا، شب یا روز، در شهر یا در خارج شهر فرقی نمی کند.

مرحوم شهید ثانی در مسالک می فرماید:

” یشترط فی المحارب تجرید السلاح، و المراد به هنا ما یشمل المحدد حتی العصا و الحجاره و ان کان اطلاقه علی ذلک لا یخلو من تجوز، و قصد اخافه الناس. فلو اتفق خوفهم منه من غیر ان یقصده فلیس بمحارب “.

یعنی شرط محارب بودن دو چیز است:

۱ـ کشیدن سلاح هر سلاحی که تیز باشد حتی عصا و سنگ نیز شامل می شود…

۲ـ قصد ترساندن مردم را داشته باشد که اگر کسی سلاح بر کشد و قصدش ترساندن مردم نباشد اگر چه اتفاقا بترسند و هراس کنند به او محارب صدق نمی کند.

سپس می فرماید: فرقی ندارد بین این که عده ای بترسند و یا یک نفر بترسد و اصولا ترس حاصل بشود یا نه. به طوری که اگر کسی سلاح بر کشد و از منزل شخصی شبانه یا روز با زور از مال مردم بگیرد و ببرد محارب است. می بینیم که مرحوم شهید ثانی نیز به عمومیت مسئله معتقد است و محارب را شامل کسانی می داند که با سلاح کشیدن، خوف و هراس در مردم ولو یک نفر در یک خانه ایجاد کنند.

حضرت امام امت، رهبر کبیر انقلاب در تحریر الوسیله در فصل حد محارب می فرماید:

” المحارب هو کل من جرد سلاحه او جهزه لا خافه الناس و اراده الافساد فی الارض، من بر او بحر، فی مصر او غیره، لیلا او نهارا “.

یعنی محارب کسی است که سلاح خود را بر کشد و از غلاف بیرون بیاورد و یا آماده سازد برای ترساندن مردم و یا به قصد افساد در روی زمین، در خشکی یا دریا، در شهر یا غیر شهر، شبانه یا روزانه فرقی نمی کند.

بالاخره خوانندگان گرامی متوجه هستند که فقها مسئله محارب را تعمیم داده اند حتی بر کسانی که فقط موجبات ترس یک نفر را آماده سازند و با ارعاب و تهدید به اموال یا به جان او تجاوز نمایند. ولی بعضی از فقها و مفسرین بزرگ، مسئله محارب را مخصوص نموده اند به کسانی که مخل نظم اجتماع باشند و سلب امنیت از عموم بنمایند و مانع اجرای حدود الهی و برقراری نظم اسلامی در جامعه باشند، و به افرادی که ترساندن آنان فقط جنبه شخصی دارد و یک نفر یا چند نفر به خصوص را برای شرارت خاصی و یا اغراض خاصی بخواهند بترسانند محارب اطلاق نمی شود.

مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر المیزان پس از تفسیر آیه شریفه می فرماید:

با توجه به اینکه محاربه با شخص پروردگار متصور نیست باید از محاربه با خدا معنای مجازی را اراده کرد، یعنی محاربه با آثار و احکام الهی که همه احکام را شامل می شود، لکن این که پس از محاربه با خدا محاربه با رسول الله را نیز آورده است می تواند قرینه باشد بر اینکه مراد محاربه ی با ولایت و زعامت رسول الله و با آن چه که به عهده رسول گرامی است به عنوان حاکم مسلمین، مانند اجرای حدود الهی، ایجاد امنیت عمومی و اصلاح مردم، عمران و آبادی شهرها و غیر ذلک، که محاربه با رسول خدا یعنی جلوگیری از این مسائل و اخلال بر مسائل مذکور و این نوع محاربه بدون ایجاد خوف در میان عامه ی مردم امکان پذیر نیست و قهرا نیاز به سلاح های مخوف دارد. و لذا در تفسیر فساد فی الارض در روایات کلا کشیدن سلاح و ایجاد خوف و رعب مطرح شده است.

و بعضی دیگر از فقها و مفسرین نیز همین طور تفسیر کرده اند.

درباره ی محارب لازم است که دو مطلب را در نظر بگیریم: اول آیه ی شریفه دوم روایاتی که در تفسیر محارب با تعیین مصداق آن وارد شده است. اما آیه شریفه مقداری درباره ی آن بحث شد و کاملا روشن است که مبارزه با خدا و رسول خدا عام است از جهتی، و خاص است از جهتی. از جهت شمول محاربه با خدا به جمیع احکام الهی: کوچک و بزرگ عام است و هر نوع مبارزه و ایجاد مانع در برابر احکام اسلام، و اجرای آن، و برقراری نظام اسلامی، و احیای حقوق عامه مردم، و ایجاد امنیت عمومی اعم از شغلی ــ قضائی و سیاسی، و دفاع از حیثیت و کیان اسلامی و مقابله با دشمنان متجاوز، و جهاد برای دفع کفار و یا جهاد آزادی بخش برای نجات عموم مردم مظلوم و مستضعف از چنگال ظالمین، و عمران و آبادی در میان شهرهای مسلمین، و ایجاد فرهنگ صحیح و آموزش و پرورش صحیح اسلامی و بهداشت عمومی و غیر ذلک که از وظائف حکومت اسلامی و انبیاء و ولی مسلمین است محاربه با خدا و رسول خدا محسوب می شود و فرقی نمی کند که مبارزه با مسائل یاد شده با ایجاد رعب و وحشت در ملاءعام و لشکر کشی باشد یا در خفاء و به صورت انجام عملیات چریکی و مخفی باشد، با اسلحه گرم سنگین باشد و سبک جنگی باشد و یا اسلحه سرد باشد، و یا با آتش زدن منازل و مزارع و یا تخریب و انفجار پل ها و ساختمانهای عمومی و بانک ها و یا دزدیدن انسانها و مخفی نگهداشتن آنها و امثال اینها.

بالاخره هر وسیله ای که باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم و سلب آسایش و امنیت از جامعه و سدی در برابر رشد فکری، اقتصادی، تولیدی، فرهنگی، سیاسی جامعه باشد اعمال کننده ی آن محارب محسوب می شود. و افرادی که در امور محاربه شرکت می کنند فرقی ندارند که اجرا کننده وسائل مخوف باشند مثلا تیراندازی بکنند، اسلحه بر کشندو نارنجک به دست بگیرند، و یا سمت آنها صرفا مقدماتی باشد، تهیه وسائل آتش زا و قتاله، مسکن برای محاربین امکانات مادی و مالی برای اداره ی آنها، جهت فکری دادن و تربیت و تعلیم آنان در جهت محاربه و تنظیم کننده امور آنان و رهبری فکری، سیاسی، نظامی آنان کلا محارب محسوب می شود و کیفرهای محاربه در حق آنها اعمال می گردد ولی از جهت این که باید مورد تهدید و اخافه عام باشد و ضرر محاربه به عموم مردم برسد نه افراد خاصی از این جهت خاص است در رابطه با آیه شریفه به همین مقدار در موضوع محاربه بسنده می کنیم لکن باید روایات موضوع را نیز بررسی کرد که به مقاله دیگر موکول می کنیم.

ادامه دارد

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *