فرازهائی از سخنان امام خمینی در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان

هنگام افتتاح مجلس خبرگان، مجله آخرین لحظات چاپ خود را می گذراند ولی به علت اهمیت این مجلس و اهمیت مسئولیتی که بر عهده ی نمایندگان محترم آن هست، و برای این که در این رابطه ” پاسدار اسلام ” نیز خدمتی کرده باشد، بر آن شدیم که فرازهائی از سخنان مهم امام امت ارواحنا له الفداء (در دیدار با نمایندگان خبرگان) را تقدیم خوانندگان عزیز بنمائیم، و لذا صفحه ای را از آخرین صفحات مجله ــ که آماده چاپ بود ــ حذف کردیم و به این امر مقدس اختصاص دادیم. با آرزوی طول عمر امام عزیزمان و پیروزی رزمندگان اسلام.

… این انقلاب انشاءالله محفوظ می ماند و آسیبی از خارج به او نخواهد رسید. لکن آن چیزی که انسان را یک قدری نگران می کند دو تا مطلب است که این مربوط به عموم روحانیت است. یک مطلب این که من خوف این را دارم که در این انقلاب که باید روحانیت تقویت بشود و آن چه که شده است به هدایت آقایان بوده است، مبادا خدای نخواسته به واسطه بعضی از اعمالی که از بعضی از روحانیون و معممین صادر می شود این موجب این بشود که یک وقت یک سستی در روحانیت پیدا شود. یکی قضیه این که از آن زی روحانیت که زی طلبگی بوده است اگر ما خارج شویم، اگر روحانیون از آن زی که مشایخ ما در طول تاریخ داشته اند و ائمه هدی سلام الله علیهم داشته اند ما اگر خارج شویم خوف این است که یک شکستی به روحانیت بخورد و شکست به روحانیت شکست به اسلام است. اسلام با استثناء روحانیت محال است که به حرکت خودش ادامه بدهد . اینها هستند که اسلام را معرفی می کنند و به پیش می برند و از اول هم همین طور بوده است.

آقایان مبادا از زی طلبگی خارج شوند: اگر خدای نخواسته به واسطه اعمال روحانیون در عقاید بعضی اشخاص ضعیف که هستند سستی پیدا بشود آن وقت این چه مصیبتی است که ما تحملش را باید بکنیم این یک باب واسعی است که در حوزه ها باید اشخاص متقی و اشخاص آشنای به حقایق اسلام طلبه ها را تربیت کنند و آقایانی هم که در بلاد هستند دوستان خودشان را، طلبه هائی که در آنجا هستند، جوان هائی که در آنجا هستند آنها را ارشاد کنند به این که مبادا خدای نخواسته یک وقت از آن زی طلبگی خارج بشوند و خروج آنها موجب تزلزل عقیدتی در مردم بشود… .

مطلب دیگری که باز انسان را می ترساند که خدای نخواسته مبادا این انقلاب به واسطه آن مطلب صدمه ببیند و بدانید که می بیند اگر خدای نخواسته بشود و او این است که بین آقایان در بلاد اختلاف باشد.

 

ریشه اختلاف حب نفس است:

مائیکه همه دعوت می کنیم به اینکه مردم با هم باشند اتخاذ کلمه ملت را به اینجا رسانده است خودمان اختلاف پیدا کنیم و این را من به شما عرض کنم ما و شما نباید خودمان را به بازی بدهیم اختلاف ریشه اش از حب نفس است هر کس خیال می کند که من برای خدا این آقا را باهاش اختلاف پیدا می کنم یک وقت درست بنشیند در نفس خودش فکر کند ببیند ریشه کجاست حسن ظن به خودش نداشته باشد سوءظن داشته باشد ریشه همان ریشه شیطانی است که آن حب نفس انسان است و این اختلاف اگر در بین خدای نخواسته در بین آقایان پیدا بشود در هر شهری که پیدا بشود قهرا این اختلاف به بازار می کشد به خیابان می کشد و آن چیزی که این جمهوری را حفظ می کند وحدت و انسجام این جمعیت است. یعنی ملت همه با هم بودند که توانستند یک همچین معجزه ای را ایجاد کنند اگر چه چنان چه به واسطه اختلاف ماها یک وقت اختلاف به بازار هم بکشد به اصناف دیگری هم بکشد، این تمام وزرش به گردن ماست این که شما خیال کنید که نه من برای خدا این آقا را مثلا بهش چه می کنم این اشتباه است. برای خدا نیست انسان گول نفس اماره خودش را می خورد و گول شیطان را می خورد… .

 

همه گرفتاریها روی هوای نفس است:

من امیدوارم که خداوند تبارک و تعالی به شما آقایان که برگزیده این ملت هستید برای این مساله که در قانون اساسی است و برای تعیین رهبر یا شورای رهبری توجه به این معنا بسیار داشته باشید که آیا تعیین فلان آدم که در ذهن من است برای خدای من می خواهم تعیین کنم یا چون دوست من است، چون رفیق من است و آن که می گوید این صلاحیت ندارد برای خدا دارد این حرف را می زند یا برای اینکه مثلا رقابتی با او دارد، مسئله را ما نباید پیش خودمان به خودمان تعمیه کنیم شک نکنید که اینها ریشه اش، اصل ریشه اش در نفس انسان است و انسان تا آن دم آخر آن وقتی که می خواهد بمیرد این ریشه هست آن وقت بیشتر هم شاید ظاهر بشود… .

… در تعیین رهبر، در تعیین رهبری نه دسته بندی باشد که خیر ما می خواهیم آن کسی که با ما دوست است باشد و نه اشکال باشد به این که او چون با من خیلی دوست نیست نباشد، حق را ملاحظه کنید آنکه مرضی خداست نه آنکه مرضی نفس شیطانی ماست. مساله مهم است اهمیت حیاتی دارد این مساله مهم الان در عهده شما آمده است شما قبول کرده اید این را و این مساله مهم را باید با توجه به خدا استغاثه به خدای تبارک و تعالی که مبادا خدای نخواسته لغزشی در انسان پیدا بشود و خودش هم توجه بهش نکند از باب اینکه ستارهایی بین انسان و نفس اماره اش هست با اخلاص به خدای تبارک و تعالی و خالی کردن ذهن از همه امور در این امر در این امر خطیر که اگر لغزشی درش پیدا بشود ممکن است لغزش در جمهوری اسلامی پیدا بشود و می شود و آن وقت به عهده ی شما آقایان است. این یک تکلیف الهی است به عهده تان آمده و قبول کرده اید وقتی قبول کردید باید از عهده اش برای خدای برآئید و هر چه فکر می کنید راجع به این مساله برای خدا باشد شایسته تر را نه آنکه با من دوست تر است آنکه برای اسلام بهتر است آنهائی که برای اسلام بهترند و البته ما حسن ظنی که به آقایان داریم و بسیاری از آقایان را از نزدیک هم می شناسیم همین معانی را امیدواریم که آقایان به وجه شایسته عمل کنند و موفق باشند…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *