پرسش ها و پاسخ ها

 

 

 

سوال: در میان مردم معامله ای شایع است به نام رهن کردن خانه. کیفیت این معامله از نظر شرعی چگونه است؟

جواب: متاسفانه مردم غالبا اصل این معامله را نمی دانند، و بدون توجه معامله ای انجام می دهند که خالی از اشکال نیست. کیفیت صحیح این معامله این است که ابتدا کسی که می خواهد در آن خانه سکنی گزیند پولی را به عنوان قبض به صاحب خانه می دهد واقعا باید قصد قرض دادن داشته باشد نه چیز دیگر. در مورد قرض، هر طلبکاری می تواند چیزی را به عنوان رهن مطالبه کند. رهن در لغت فارسی به معنای گرو است. در واقع طلبکار خانه را به عنوان گرو پول خود نگه می دارد و لذا تا آن شخص پول را به او رد نکرده است حق ندارد بدون اجازه ی وی خانه را بفروشد یا به کسی اجاره دهد. شرعا تصرف هر کدام از این دو در این خانه یا در هر چیزی که به عنوان رهن و گرو نزد طلبکار گذاشته باشد، بدون اجازه ی دیگری جایز نیست.

در اینجا یک معامله دیگری واقع می شود و آن اجاره کردن طلبکار است خانه ی گروی آن شخص را. این معامله ربطی به رهن گذاشتن خانه ندارد. در معامله اول پولی را قرضی داده است و برای اطمینان بر مال خود خانه ی بدهکار را گرو گرفته است و این هیچ ربطی به اجاره کردن خانه ندارد، در معامله ی دوم طلبکار مانند هر شخص دیگری خانه را اجاره می کند ولی بدهکار به منظور راضی ساختن آن شخص به قرض دادن خانه را به او قیمت کمتری اجاره می دهد بدون اینکه در ضمن قرض دادن شرط شده باشد که خانه را به قیمت کمتر اجاره دهد. زیرا اگر این شرط باشد این مقدار کم کردن اجاره، راهی و حیله ای است برای ربا خواری و به فتوای امام حرام است ولی اگر هیچ گونه شرطی در قرض نباشد و فقط به منظور راضی ساختن آن شخص به قرض دادن، خانه را به او به قیمت کمتری اجاره می دهد، اشکالی ندارد و مانند این است که جنسی را که از او بخرد ــ ولو بعد از قرض کردن باشد ــ به منظور تشکر از او، به قیمت ارزان تری می فروشد، و این هیچ اشکالی ندارد.

بنابراین، رهن کردن خانه که میان مردم شایع است، در واقع دو معامله جداگانه است که به یکدیگر هیچ ارتباطی ندارد پولی را قرض می دهد ــ در حقیقت ــ و خانه ای را گرو می گیرد. سپس خانه را از صاحبش اجاره می کند به هر قیمتی که توافق کرده اند. و اگر معامله فقط به این صورت باشد که شخص پول دهنده در مقابل پول خود که قرض داده در خانه ی رهنی بدون اجاره بنشیند در صورتی که صلح و مصالحه ای صورت نگرفته باشد، شرعا در حکم ربا و حرام است.

 

سوال ــ سوال شده است از شیر بها در ازدواج و حکم آن و دلیل اینکه در محضر از آن می پرسند و در عقدنامه ثبت می کنند.

جواب ــ امام در تحریر الوسیله، فصل مربوط به مهریه مساله ۹ درباره ی شیربها مطلبی ذکر فرموده اند که ما در اینجا ترجمه دقیق آن را می آوریم تا مردم وظیفه ی خود را بدانند و نیز محضر داران تکلیف خود را در این رابطه تشخیص دهند:

((آن چه در بعضی بلاد متعارف است که بعضی از نزدیکان دختر مانند پدر و مادر وی چیزی را از شوهر می گیرند ــ و به اصطلاح بعضی نام آن را (شیربها) و به اصطلاح بعضی نام آن چیز دیگری است ــ به عنوان مهر نیست و جزئی از آن نیز نمی باشد بلکه یک چیزی است که جدا از مهر گرفته می شود.

و حکم آن این است که اگر این داد و ستد به عنوان جعاله ای [۱] باشد برای یک عمل مباح، اشکالی نیست در جواز آن داد و ستد و حلال بودن آن مال، بلکه اشکالی نیست که شخص عامل، مستحق آن می باشد و شوهر به هیچ وجه حق باز پس گرفتن آن را پس از پرداخت ندارد.

ولی اگر به عنوان جعاله نباشد پس اگر شوهر در پرداخت آن به آن شخص که از نزدیکان زن است راضی است و با رضایت خاطر می پردازد ــ ولو برای جلب توجه و دوستی وی و رضایت خاطر او، زیرا که رضایت وی خود مطلوب است یا برای جلب رضایت دختر که متوقف بر رضایت آن شخص است که به ملاحظه این جهات، شوهر با رضایت خاطر می پردازد ــ (اگر چنین باشد) ظاهر گرفتن آن جایز است ولی مادامی که آن مال موجود است شوهر می تواند آن را باز پس بگیرد. اما اگر شوهر راضی نیست بلکه فقط برای رها کردن دختر از دست وی آن را می پردازد از این جهت که آن شخص مانع صورت گرفتن ازدواج می شود ــ با اینکه دختر راضی است به همان مقدار از مهر که به او پرداخته می شود ــ در این صورت گرفتن آن مال و خوردن آن حرام است و شوهر حق دارد آن را مطالبه کند ولو تلف شده باشد)).

بنابراین گرفتن شیربها در دو صورت جایز است: ۱ـ این که داماد از پدر زن یا مادر زن خود ــ مثلاــ کاری در رابطه با ازدواج خویش درخواست می کند مانند راضی کردن دختر و تهیه وسائل و مانند آن و قراری می بندد که اگر این کار را انجام دادی مقداری را به عنوان شیربها با هر عنوان دیگر به او بپردازد. در این صورت اگر آن شخص آن کار را انجام داد مستحق آن مال است و داماد باید به او بپردازد و حق ندارد آن را پس بگیرد.

۲ـ این که فقط برای جلب رضایت وی پولی را به او می دهد یا از این باب که رضایت و دوستی وی، خود مطلوب است با اینکه بدین وسیله دختر را به ازدواج راضی سازد ولی به هر حال داماد قلبا راضی است و با طیب خاطر می پردازد در این صورت گرفتن آن جایز است ولی مادامی که عین مال موجود است داماد می تواند از بخشش خود صرف نظر کند و آن را پس بگیرد.

اما اگر مطالبه پدر زن یا مادر زن فقط براساس یک سنت باشد و خود را مستحق مال در این رابطه بداند بدون اینکه در قبال کاری باشد و دختر با همان مهر خویش راضی به ازدواج باشد و شیربها وسیله ای برای رضای وی نباشد بلکه فقط برای ارضای پدر زن یا مادر زن باشد که اگر ندهد کارشکنی می کنند و مانع ازدواج می شوند با اینکه دختر راضی است و اگر گرفتند داماد می تواند مطالبه کند و در صورتی که عین مال تلف شده باشد باید مثل یا قیمت آن را بدهند.

 

سوال: چرا سوره توبه بسم الله ندارد؟

جواب: در این مطلب آراء و نظرات گوناگونی ارائه شده است. از آن جمله این که بسم الله تاکید بر رحمت الهی است و تناسب با سوره ی توبه که برای برداشتن امان از کفار و مشرکین و اعلام جنگ با آنها نازل شده است ندارد. و بعضی قائل شده اند که سوره توبه دنباله ی سوره انفال است و این هر دو با هم یک سوره است. علامه طباطبائی (قدس سره) در این مورد به استناد روایات اهل بیت علیهم السلام نظر دوم را ترجیح داده است. و این مطلب یک اثر فقهی دارد که باید در کتابهای فقهی مورد بحث قرار گیرد، همچنان که در مورد یکی بودن دو سوره ” و الضحی و الم نشرح “، و ” لایلاف قریش و سوره فیل ” بحث شده است ولی در مورد سوره انفال و توبه در کتب متداول فقهی بحثی نیست. ایشان نیز اشاره ای به مدرک آن روایات نکرده اند.

از ابن عباس نقل شده است که گفت: به عثمان گفتم چرا سوره انفال و توبه را در میان سوره های بزرگ قرار دادید و میان آن بسم الله ننوشتید. گفت: پیامبر هر گاه که آیاتی بر او نازل می شد، کسی را می خواست تا آن را بنویسد و می فرمود: این آیات را در فلان سوره قرار بده. و انفال در اوائل ورود حضرت به مدینه نازل شد و توبه از آخرین سوره های قرآن است و چون مطلب در دو سوره به هم نزدیک بود در کنار هم نوشته شدند ولی رسول اکرم (ص) در این مورد چیزی نفرمودند و از دنیا رحلت کردند ما این دو سوره را در میان سوره های بلند هفتگانه قرار دادیم و بسم الله را ننوشتیم… .

از این خبر چنین پیدا است که اصحاب نیز مردد بوده اند که اینها دو سوره اند یا یک سوره بلند و لذا در کنار یکدیگر بدون بسم الله قرار دادند ولی به طوری که دو بودن آنها محفوظ ماند.

 

۱ـ جعاله: آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او انجام می دهند، مال معینی بپردازد.

برای توضیح بیشتر به رساله توضیح المسائل و غیره مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *