حجاب
با توجه به شیوهائی که احیانا پیش گرفته می شود و در نهایت اثر سوء می گذارد ــ چرا که گر چه سوء نیت درکار نیست ولی به هر صورت هر اثر سوئی منشائی دارد ــ به حکم آیه کریمه ” ان الذکری تنفع المؤمنین ” برآن شدیم که برای رفع نابسامانی ها و بهبودی اوضاع، طرحها و برنامه هائی ـ طبق موازین کتاب و سنت ــ ارائه دهیم، باشد که وظیفه تذکر و ارشاد را که برهمه لازم است انجام داده باشیم. از اینرو بار دیگر از تمامی فضلا، دانشمندان، طلاب و صاحبنظران خیراندیش می خواهیم با ارائه پیشنهادات، نظرات و طرحهای خود ما رادراین امر یاری نمایند. این قسمت از مجله را برای این کار اختصاص
داده ایم به امید اینکه این مختصر خدمت، با استمداد از سخنان آموزنده و سازنده امام بزرگوارمان کاملت رو جالبتر شده و مورد قبول آن رهبر عزیزمان قرار گیرد.
یکی از مسائلی که در جمهوری اسلامی با آن برخوردهای گوناگون شده است مسأله حجاب یا پوشش بانوان است. گاهی برخوردهای خشن با این مسأله موجب عکس العمل زنان بی حجاب بود و گاهی آزادی به طور کامل به آنها داده میشد که از سوی متدینین شکایتها و فریادها بلند شد و گاهی با بایکوت کردن زنان بی حجاب و در مضیقه گذاشتن آنها د رمورد عدم استفاده از تاکسی و اتوبوس و خرید از مغازه ها و ورود به ادارات، آنها ناچار با یک حجاب دروغین تظاهر به حجاب کردند. البته بعضی از این کارها در مقطع خاصی شاید به جا بوده است ولی آن چه اهمیت دارد این است که ابتدائی ترین برخورد اسلامی با این مسأله ــ که با سایر مسائل اجتماعی فرقی ندارد ـ نادیده گرفته شده است وآن ارشاد و هدایت و راهنمائی و تبلیغ و تربیت است.
گرچه در مدارس دخترانه بطور عموم هدایتهائی انجام گرفته است ولی به نظر می رسد آن هم در حد دختران خردسال بوده است و نسبت به جوانان فقط جنبۀ اجبار و تهدید و فشار داشته است و روشن است که فشار در این گونه مسائل نتیجۀ مطلوبی نخواهد داشت مگر اینکه همراه با ارشاد و تبلیغ باشد، مخصوصا نسبت به نسل جوان که مانند فنر، با فشار بیشتر، حرکت شدیدتری بر خلاف مسیر مینماید. البته منظور این نیست که فشارها و بایکوتها برداشته شودبلکه ما معتقدیم باید ادامه داده شود بلکه بیشتر و دامنه دارتر شود ولی همراه با تبلیغ و ارشاد پیشنهاد ما این است که مجلات و روزنامه ها با نشرمقالات مختلف فلسفۀ حجاب در اسلام و دلیل شرعی آنرا به گونه ای روشن و بدون ابهام بیان کنندو جوانان رااز مفاسد بی حجابی آگاه سازند و اعترافات غربیها به صدمه های گوناگون که در اثر بی حجابی و بی عفتی و بی بندو باری در زمینه ها ی مختلف به جامعۀ آنها وارد شده است رامنعکس نمایند.
آثار سوء بی حجابی در دوران طاغوت را برای مردم روشن کنندو توضیح دهند که پوشش اسلامی مزاحم با کارها و شئون زندگی نیست و اما رادیو و تلویزیون که باید در هر مسأله بالاترین نقش را داشته باشد، متاسفانه در این مسأله نه تنها نقش مطلوب را ایفا نکرده است بلکه در بعضی موارد نقش تبلیغ منفی داشته، فیلمهای مبتذل که هنوز هم ادامه دارد کمترین اثر معکوسی که داشته باشد بی اهمیت نمودن مسأله حجاب است، گوئی اگر هدف ارائه وضع طاغوتیان بود مانعی نداردحجاب کنار گذاشته شود زیرا هدف وسیله را توجیه میکند!! انتظار ما ازرادیو وتلویزیون این است که با برنامه های مختلف، ضررهای بی حجابی و بی بندو باری را برای عموم مردم ـ بخصوص نسل جوان ـ منعکس کنند و فیلمهائی را که بهر نحو ترویج کنندۀ بی بندو باری و بی عفتی است پخش ننمایند و در مواردی که فیلمهای خارجی برای سرگرمی و غیره پخش می شود تا آنجا که میسور است قسمتهای غیر مجاز آنرا سانسور کنند. واضح ا ست که فیلمهای خارجی از یک صحنه یا دو صحنه نمایش های جنسی خالی نیست و باید به این گونه فیلمها پس از پاکسازی اجازه پخش داده شود.
ضمنابه خوانندگان عزیز سفارش می کنیم کتاب (مسالۀ حجاب ) تالیف استاد شهید آیه الله مطهری را به دقت بخوانند مخصوصا جوانان متعهد که
بتوانند د رامر بمعروف و نهی از منکر نسبت به این مسأله با تسلط کامل بر ابعاد گوناگون آن دیگران را راهنمائی کنند.
باز هم حجاب
این بار حجاب نه به معنای پوشش بانوان مطرح است، بلکه به معنای پرده داری برای مسئولین. از مسائل بسیار خطرناکی که انقلاب ما با آن روبرو است، دور نگهداشتن مسئولین بلکه شخصیتهائی از روحانیون محترم، از تودۀ مردم است. شک نیست که باید جهات امنیتی درمورد شخصیتها مراعات شود ولی نباید گذاشت که دشمنان اگر به ترور آنها دست نیافتند به هدف دیگرشان برسند که شاید آن برای انقلاب خطرناکتر از ترور آنهاست، و آن دوری آنان از مردم است. گفته شده است : دو لتها در بدو تاسیس بامردم ارتباط محکمی دارند ولی رفته رفته ا زآنها فاصله می گیرند و در دوران پیری به کلی از مردم دور میشوند و برهمین اساس در روایات ما تاکید شده است که مسئو لین دولتی ــ چه در رده های بالا و چه در رده های پائین ـ نباید بین خود و مردم حجاب و پرده ای قرار دهند مواردی دیده شده است که برای شکایت بردن به یک مدیر اداره یا رئیس یک
شعبه روزها باید منتظر ماند باز هم اجازه داده نمی شود مگر اینکه معرفی در کار باشد. امیر المؤمنین (ع)درعهدنامه معروف خود به مالک اشتر چنین می فرماید: و اما بعد، فلا تطوّلنّ احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاه عن الرعیه شعبه من الضیق، و قلّه علم با لامور، و الاحتجاب منهم یقطع عنهم علم ما احتجبوا دونه فیصغر عندهم الکبیر، و یعظم الصغیر، و یقبح الحسن، و یحسن القبیح، و یشاب الحق بالباطل. و انما الوالی بشرلا یعرف ما تواری عنه الناس به من الامور، و لیست علی الحق سمات تعرف بها ضروب الصدق من الکذب و انما انت احد رجلین : اما امرو سخت نفسک بالبذل فی الحق، ففیم احتجابک
من واجب حق تعطیه، او فعل کریم تسدیه ! او مبتلی بالمنع، فما اسرع کف الناس عن مسألتک اذا ایسوا من بذلک ! مع ان اکثر حاجات الناس الیک مما لا مؤونه فیه علیک، من شکاه مظلمه، او طلب انصاف فی معامله.
ترجمه : خود رازیاد از مردم پنهان مکن (درمیان مردم باش ) که دوری جستن والی از مردم قسمی تنگی و بخل و آگاه نبودن به امور است. پنهان شدن از مردم آنها را از اطلاع یافتن به پشت پرده ها دور میسازد و در نتیجه امور مهم و بزرگ به نظر آنان کوچک جلوه می کند و چیزهای کوچک و بی اهمیت به نظر آنان بزرگ می نماید نیکیها به صورت زشتی در می آید و بدیها خوب بنظر می رسد و حق و باطل به هم آمیخته می گردد. والی و حکمران انسانی (همانند دیگر انسانها ) است که نمیداند مردم چه چیزهائی از او پنهان داشته اندحق راهم نشانه هائی نیست که راستها از دروغها تشخیص داده شود و تو یکی از دو صنف هستی : یا مردی هستی سخاوتمند که در راه حق از بخشش دریغ نمی کنی پس چرا خود را از دادن حق واجب به صاحب حقی یا از کردار نیکی که در حق کسی انجام دهی، پنهان داری یا کسی هستی بخیل دراین صورت نیز دلیلی برای پنهان شدن نیست زیرا چه زود است که مردم تو را به این صنف می شناسند و از تو نومید گشته چیزی نحواهند. علاوه براین اکثر احتیاجات مردم به تو برای تو مایه و زحمتی ندارد مانندشکایت کردن از ستمی یادر خواست انصاف در معامله ای. . . ) ای کاش مسئولین به جای خواندن و ترجمه کردن این سخنان روزی هم به فکر عمل کردن به این سفارشها بیافتند که اگر
این عهدنامه را سرمشق کارها قرار دهند برای دنیا و آخرت خود بهترین برنامه را اختیار کرده اند. روایات در مورد نکوهش از پنهان شدن از مردم و ارباب رجوع زیاد است ولی در آنچه ذکر شد کفایت است اگر کسی در صدد اصلاح خویشتن باشد. گاهی شنیده شده است که دست بعضی شاکیان حتی به امام جمعه شهرنیز نرسیده است، البته به دلیل جلوگیری محافظین ولی باید ائمه جمعه خود به فکر این مطلب باشند و از این جلوگیریها جلوگیری کنند. در اینجااین مطلب را دوباره تکرار میکنیم که منظور ما صرفا تذکر دادن است که شیوۀ امر به معروف و نهی از منکردرمیان جامعه زنده شود و نباید احترام مسئولین و محبوبیت آنها مانع گوشزد کردن تذکرات شود زیرا به هر حال انسانند و در معرض غفلت. از این دو فریضۀ مهم اسلامی(امر به معروف و نهی از منکر ) غفلت نکنند و قداست جمهوری اسلامی موجب رکود و عمل نکردن به وظائف شرعی نشود.