بررسی و ترجمه : انفال

نوشته آیت الله العظمی منتظری

آیت الله محمدی گیلانی

به دنبال مراجعه̾ بعضی‌ از متصدیان محترم مجله پاسدار اسلام به این جانب،‌جهت گرفتن مقاله ای ،‌مدتی‌ می‌ اندیشیدم که چه موضوعی‌ را انتخاب کنم و عنوان مقاله قرار دهم ،‌تا مناسب جو موجود بوده و برای‌ خوانندگان محترم مفید باشد ؟

همزمان با گیرو دار انتخاب موضوع بحث و مقال ،‌” کتاب خمس ” ذخر سلف صالح ،‌فقیه محقق ،‌استاد مجاهد ،‌حضرت آیت الله منتظری ــ مدظله العالی ــ به دستم رسید. با قرب عهدی‌که در مصاحبت افاضل همگنان حوزه̾ مقدسه علمیه قم به مباحث خمس داشتم ،‌خواستم مروری‌ سریع بر ابحاث کتاب مذکور کنم ،‌ولی‌هنگامی‌ که شروع به مرور نمودم ،‌جمال ترکیب تحقیقات پر محتوای‌عمیقش که آراسته به زیبائی ترکیب کلمات موزون بوده است ، عزم رحیلم را به اقامت و امعان ،‌مبدل ساخت ، و حاصل این اقامت و امعان ،‌علاوه بر بهره وریها ، انتخاب موضوع مقالم گردید و بر آن شدم که ” فصل انفال ” کتاب شریف را ترجمه ونقدی آزاد کنم .

در آغاز گفتار ازبیان دو نکته به عنوان مدخل بحث ناگزیرم و انتظار می رود شما خواننده گرامی‌ با حوصله به این مقدمه توجه فرموده و در آن دقت مبذول فرمائید.

نکته اول: آنکه در بحثهای علمی که برای عموم مطرح می شود ،‌غالبا بین گوینده و شنونده ، و بین نویسنده و خواننده ،‌زبان مشترکی که روشنگر دقائق علمی باشد ،‌وجود ندارد . و الفاظ مستعمل در محاورات عمومی‌ ، چنانکه باید ترجمان نکات باریک و لطیف علمی‌ نیستند ،‌خصوصا علوم اسلامی‌ و در راس آن ها علم فقه که از آغاز تدوین آنها ، تمام قواعد و اصطلاحات و رموز و علاماتشان به زبان عربی‌ بوده و می باشد ،‌و معادلات آنها در زبان فارسی‌ ،‌هنوز مرسوم و معمول نگردیده است و بدیهی است که لطافتی که زبان اصیل ،‌هر فنی می‌تواند ، در خاطر خواننده و شنونده ذی‌ فن ایجاد کند ،‌زبان عاریتی از انجام چنین وظیفه ای ناتوان است . پس :

گر زبان لفظ اینجا نارسا است

عذر ما بپذیر کاین خود نقص ماست

نکته دوم : آنکه حقیقت فقه ، تلقی‌ وحی‌ است از آثار و مواریث وحی ، و تنزیلی ‌است از ” تنزیل من الرحمن و الرحیم ” و همانگونه که به حکم کریمه̾:” لایمسه الا المطهرون ” مساس با حقیقت وحی و تنزیل مشروط به موهبت تطهیر مطلق یعنی‌ پاکیزگی و پاکی‌ در همه ابعاد وجود است .

همچنان مساس با مرتبه نازله وحی و نیل به تنزیل ( تنزیل یعنی‌ملکه̾  قدسیه فقاهت ) ، نیز مشروط به طهارت ذات و صفای‌ سریرت و وارستگی‌ از شهوت های رهزن ،‌و وابستگی‌ به زهد و پارسایی است ، و …

در خبر احتجاج ،‌که معلم اصول ،‌شیخ اعظم انصاری‌ (ره) در مبحث ” خبر واحد رسائل ” می‌فرماید : ” آثار صدق از خبر مذکور نمایان است ” همین اوصاف است که امام عسکری‌ از جد گرامیش ،‌امام صادق ــ علیهما السلام ــ در این بیان کوتاه بلیغ نقل می فرماید :

” فامامن کان من الفقهاء صائنالنفسه ”

“حافظا لدینه ، مخالفا علی هواه ، ”

“مطیعا لامرمولاه ، فللعوام ان یقلدوه ، ”

” و ذلک لایکون الا بعض فقها الشیعه ”

” لاجمیعهم ”

ــ ” از میان فقهاء ، آن کس که خود نگه دار از همه سیئات اخلاقی‌ ،‌و عهده دار حفظ دیانت ، و مخالف پیروز بر هوای نفسانی و فرمان بردار مولای‌ حقیقی است، بر عموم است که از چنان کسی‌ پیروی نموده و به رهبریت وی‌گردن نهند و فقط برخی‌از فقها‌ی شیعه چنین می‌ باشند نه همه شان ” .

بی تردید و به گواهی‌تاریخ و شهود عیانی‌ همه وقت ،‌چراغ مصطفوی با شرار بولهبی است . و فقیه نمایان شیادی‌ مانند شلمغانیها و بطائنیها همچون قارچ سمی‌ در میان رؤسای مذهب و فقهای راستین این امت روئیده اند و جمع کثیر‌ی‌را با زهر شک و شبهه مسموم کرده اند ،‌که در خبر مذکور آنها را چنین توصیف می فرمایند :

” هم اضرعلی ضعفاء شیعتنا من جیش یزید علی الحسین بن علی ــ علیهما السلام ــ و اصحابه ، فانهم یسلبونهم الارواح و الاموال ، هؤلاء علماء ــ السوء اناصبون المتشبهون بانهم لنا موالون و لاعدائنا معادون . یدخلون الشک و لشبهه علی ضعفاء شیعتنا فیضلونهم و یمنعونهم عن ــ قصد الحق المصیب ” .

ــ ” اینان بر ضعفای شیعیان ما زیانبار تر از سپاهان یزید بر حسین بن علی ــ علیهما السلام ــ و یارانش هستند ،‌زیرا که سپاهیان یزید از حسین و یارانش ،‌ جان و مال غارت نمودند و این علمای‌ بد که دشمنان دوست نمایند ،‌با ادخال شک و شبهه بر ضعفای‌ شیعیان ما ،‌آنان را از صراط حق گمراه نموده و اعتقادات آنان را به غارت می برند .

اما خوشبختانه مشت این حقه بازان ، همه وقت بازگردیده و سرانجام کارشان به رسوائی و فضاحت کشیده ،‌ زیرا که :

بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه

زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد

ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم

زآنچ آستین کوته و دست دراز کرد

یکی از همه عنایتهای خداوند متعال بر این امت ،‌این است که در هر عصری‌ از اعصار تاریخ اسلام با همه گرفتاریهایی که دشمنان اسلام فراهم آورده اند ، فقهای‌راستینی‌ ، متصف به صفات مذکوره در میان این امت پدید آمده اند که با موهبت تطهیر الهی‌،‌از آثار و مواریث وحی‌ و تنزیل ، تلقی‌فقاهت نموده اند ،‌و عهده دار رهبریت ،‌حسب امکانات عصر خود بوده اند .

همت عالی‌، و عزم ثابت ،‌و طمانینه̾ نفس ،‌و استقامت ،‌و تضحیه̾ همه̾ عزیزان در پای اسلام عزیز ،‌همراه با زهد و پارسائی‌ آنان نسبت به زینتها‌ی آز انگیز و زخارف راهزن دلها ،‌بی‌ دغدغه ،‌آیه̾ کریمه̾ ” . . . شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا ” را بر آنان منزل می‌ کند و آنان را وارث این شعله̾ فروزان رهبر‌ی که خداوند متعال در محورهای پر پیچ و خم اطوار انسانی‌ افروخته است ،‌می‌داند .

این اختران تابناکند که زینت بخش آسمان شریعت و حافظان آن از هر شیطان ماردند ،‌و میان همه̾ آنان در این عصر ” المنه‌ لله ” ـــ ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده̾ ما را رفیق و مونس شد و با ولادت انقلابیش نه فقط تزلزل در ایوان کاخ سفید و کاخ سرخ استعمار افکند ، بلکه کنگره هائی چند از آنها رادر خاور و باختر فروریخت . و در این انقلاب الهی‌ ، همه̾ فقهای راستین و ” رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه ” شریک و انباز رهبر بزرگوارند ، که الحق و الانصاف ، استاد مجاهد ، و فقیه پارسا ،‌آیه الله منتظری ــ مدظله العالی‌ ــ در صف مقدم با بصیرتی‌ کم نظیر ، سایه وار ملازم مقصد حضرت رهبر عظیم بوده اند ،‌ودر پیش برد این قیام خونبار چه زجرها که نکشیدند و چه مصیبتها که ندیدند ؟! می توانی‌از پیراهن های‌خون آلودش سؤال کنی‌ .

و اعجاب انگیز است که این سوخته را جان شد و سوختن ثمره̾ عمرش ،‌فرزند مجاهدش را در زندان استعمار می دیده است و آوازی‌ نیامد ، و سرانجام حجه الاسلام  ،‌شهید محمد منتظری‌ همراه شهید مظلوم ، آیه‌ الله دکتر بهشتی بابیشتر از هفتاد و دو تن در ” النار ذات الوقود ” سوختند و درس وفا و صدق را به اهل ایمان آموختند و جسد سوخته آماج زجرهای طویل در عمر قصیرش ارمغان پدر شد. و لعمری یا اخوانی القراء ! ان هذا لهو البلاء المبین ” ، و تو گوئی سروش عالم غیب در گوش دلم این ندبه را می سراید : ” یا کوکبا ماکان اقصر عمره ؟ و کذا تکون کواکب الاسحار ” .

نی‌ ، غلط گفتم که اعجاب انگیز است ، زیرا بینش الهی‌ که از صفات ممتازه̾ فقیه است چنین اقتضاء دارد که عالم هستی‌ را پهناورتر از محدوده̾ طبیعت می‌ بیند و مرگ چنانی‌عزیزان و ثمرات عمرشان را الطاف خفیه خداوند متعال می‌دانند . چنانکه اسوه حسنه̾ زمان معاصر در مرگ فرزند شهیدش آیه الله حاج آقامصطفای‌ عزیز (ره) این تعبیر را فرمودند و آموختند .

علی‌ ای‌ حال ، فقیه ،‌یعنی‌ آن بلند همتان وارسته که همه̾ جلال و جمالی‌ که قرآن و سنت به آنان بخشیده است در پای‌ حفظ قرآن و سنت ، قربانی‌ کنند و در این تضحیه منت کش صاحب شریعت باشند ، و آن را الطاف خفیه حق تعالی دانسته و در ملازمت صراط مستقیم : ” هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی ” ، که قدمگاه خلیل زمان و انسان کامل امام خمینی‌ است ،‌ ثبات قدم ورزند و یقینا مشمول دعای‌ خلیل الرحمن (ع) : فاجعل افئده من الناس تهوی  الیهم ” خواهند بود

این بود دو نکته ای که به عنوان مقدمه و مدخل بحث ” انفال ” خواستم بذکر شریفتان برسانم و اکنون وارد بحث می‌ شویم :

ادامه دارد

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *