سرمقاله

بهترين فرصت

 بسم
الله الرحمن الرحيم

با مروری گذرا بر سخنان امام خمينی مدّظلّه
اين نكته را می توان دريافت كه هر چه به زمان حاضر نزديكتر می شويم، تكيه روی
مسائل عرفانی، اخلاقی و تزكيه نفس مشهودتر است. اهميت دادن به اين نكته نشانه̾ آن
است كه در شرائط كنونی، اساسی ترين و مهمترين مسئله برای تداوم و تحكيم انقلاب و
جمهوری اسلامی، تقويت ايمان و تزكيه بيشتر نفس در پرتو ياد خدا است.

اين روند دقيقاً مطابق همان روش پيغمبر بزرگ
اسلام ((ص)) است كه پس از فراغت از جهاد با دشمنان برونی و پيروزی بر آنها، روی
جهاد اكبر يعنی مبارزه با نفس و تزكيه درونی تكيه فرمايد و مدال شجاعت برتر را به
كسانی اعطا می كند كه در صحنه̾ نبرد درونی پيروز شوند « اشجع الناس من غلب هواه ».

انسان همانگونه كه در طبيعت، برای حركت در
سرازيری و غلتيدن و سقوط در درّه ها و پستی ها، جز به يك لغزش و بی خردی به چيز
ديگری نياز ندارد و در مقابل برای صعود يا پرواز به بالا و رسيدن به اهداف بلند،‌بايد
حد اقصای انديشه و خرد را به كار گيرد تا با تهيّه̾ اسباب و ابزار لازم و تحمل رنج
ها و دشواريها به مقصد خود دست يابد، در مورد سقوط يا صعود معنوی و روحانی نيز با
همين وضع رو به رو است.

امروز جامعه ما بر خلاف ديگر جوامع منحط شرقی
و غربی و وابسته كه به آسانی در مسير سقوط و سرازيری انحطاط اخلاقی و فرهنگی‌ قرار
گرفته اند،‌در حال حركت و صعود به سوی‌كمال و تقرب الی الله است و طبيعی است كه
اين پرواز به آسانی و بدون وسائل مناسب، امكان پذير نيست.

بديهی است كه انقطاع از بندگی شيطان و خواسته
های شيطانی نفس و بريدن از سلطه های‌استكباری شرق و غرب و رهسپردن به سوی حق و
پيوستن به خدا، نه فقط مستلزم تحمل سختی ها، رنجها،‌محروميتهای ظاهری، ايثارها،
فداكاريها و تلاشهای فراوان است كه بايد با هوشياری و فرزانگی و تشخيص دقيق در
پرتو رهبری مقام امامت و ولايت حقه،‌مصونيت اين راه را از انحراف تضمين كرد. و به
قول حافظ :

قطع اين مرحله بی همرهی خضر مكن

               ظلمات است، بترس از خطر گمراهی

و همانگونه كه ذكر شد گذشته از اينها صعود به
سوی عالم بالا، بدون كمك گرفتن از وسائل وابزار متناسب، ميسور نيست و قرآن كريم
خود مهمترين اين وسائل را چنين بيان فرموده است : « واستعينو بالصّبر و الصّلاة
انَّ الله مع الصّابرين » ( بقره ــ‌45 ) به وسيله صبر و نماز كمك جوئيد كه همانا
خدا با صابران است.

و صبر به روزه تفسير شده است چرا كه روزه
نموداری از صبر است. صبر برای خدا، صبر از چيزهايی كه بايد از آنها امساك شود، صبر
بر گرسنگی و تشنگی و صبر از همه̾ گناهانی كه مانع قبول شدن روزه می شود و اين
تمرينی است جسمی و روحی‌ برای‌ وزيده شدن و پيروزی در جهاد اكبر و صعود و سلوك الی‌
الله.

و اكنون كه در آستانه̾ ماه خدا،‌ماه روزه و
خودسازی و جهت گيری، ماه تمرين و آمادگی و ماه سرنوشت و شبهای قدر قرار گرفته ايم،
بهترين فرصت است تا بار ديگر گامی بلند در اين راه برداريم   در اين ماه به صورت ويژه هه مهمان خدائيم و
سفره̾ پر بركت و بی دريغ او بر ما گسترده است. باشد كه هر چه بيشتر از اين مهمانی
پر بركت الهی توشه̾ تقوا برگرفته و با تزكيه̾ نفس خويش به سوی‌او ره سپرده و آئينه
دل را تجلی گاه عشق او كنيم.

در اين مختصر برای آنكه جلوه ای از جامعيت
احكام اسلام و اهداف والای آن يادآوری‌ شود روايت صحيحه ای را كه در وسائل ج 7 ص 2
آمده است نقل می كنيم :

حضرت صادق (ع)در پاسخ هشام بن الحكم كه از
حكمت روزه سوال كرده چنين می فرمايد :

« انّما فرض الله الصيام ليستوي به الغني
والفقير، و ذلك أن الغني لم يكن ليجد مسّ الجوع فيرحم الفقير لأن الغني كلّما أراد
شيئاً قدر عليه، فأراد الله تعالی أن يسوّي بين خلقه و أن يذيق الغني مسّ الجوع
والألم ليرق علی الضعيف و يرحم الجائع ».

خداوند روزه را واجب فرمود تا بين غنی و فقير
مساوات برقرار فرمايد. چرا كه غنی هرگز رنج گرسنگی را نچشيده تا بر فقير رحم نمايد
زيرا غنی‌هر چه را بخواهد بر آن دست می يابد و لذا خداوند اراده فرمود كه بين
بندگانش تساوی‌ برقرار نموده و رنج گرسنگی را بر غنی‌بچشاند تا برضعيف رقّت و بر
گرسنه رحم نمايد.

در اين حديث شريف می بينيم كه روزه با تمام
فضائل و برجستگيهای عبادی آن،‌دارای هدفی انسانی‌و اجتماعی است. و به تعبير ديگر
هدف مهم دراين عبادت بزرگ همچون بسياری‌ از عبادات ديگر، آن است كه انسان را در
پرتو خداپرستی و محبّت به ذات حق،‌از بند خودپرستی و خود محوری‌،‌ آزاد و روح مردم
دوستی و خدمت به بندگان خدا را در او زنده می كند ؛ و نكته مهمتر آنكه انسان گرچه
مؤمن باشد باز هم ممكن است تحت تأثير او زنده می كند ؛ و نكته مهم تر آنكه انسان
گرچه مؤمن باشد بازهم ممكن است تحت تأثير شرايط مرفّهی كه برای‌ او فراهم آمده از
بسياری واقعيات و تكاليفی كه بر آنها مترتب می شود غافل و از مسير حق و انجام
وظائف الهی دور گردد.

گرچه مسئوليت افراد توانمند نسبت به مستمندان
امری است مسلّم ولی روزه دارای اين ويژگی‌ است كه احساس اين مسئوليت را زنده كرده
و انسان را هم در پرتو ايمان به خدا و هم با احساس وجدانی‌چشيدن رنج گرسنگی به سوی‌
انجام اين مسئوليت سوق می دهد.

و به همين دليل است كه در نظام اسلامی‌،
زمامداران كه مسئوليت خدمت به جامعه̾ اسلامی را دارند برای آنكه از رسالت و
مسئوليت خود نسبت به مردم ضعيف غافل نشوند موظف هستند كه زندگی خود را در سطح مردم
عادی‌ قرار دهند و حتی می بينيم كه اميرالمؤمنين (ع)با آنكه دارای‌ مقام عصمت و از
علم غيب برخوردار است،‌ خشن ترين لباس را می‌ پوشد و ساده ترين غذا را می خورد و
از ساده ترين امكانات زندگی استفاده می‌كند. و در نامه ای‌ عتاب آميز و پر سوز به
عثمان بن حنيف استاندار بصره می نويسد به خاطر آنكه بر سفره̾ رنگينی كه مستمندان
حضور نداشتند حاضر شده وو…. و حتی در اوج قدرت خويش و در آخرين روزهای‌ زندگی از
تناول افطاری كه نان و نمك و شير بود ابا می‌ فرمايد و در حالی كه نمك و شير را دو
خورش به حساب می آورد فقط به يكی آنهم نمك اكتفا می‌فرمايد.

اينها هم و همه نمودار آن است كه مسئولين در
نظام اسلامی‌ بايد در رنجها،‌كمبودها و سختی ها توده مردم و جامعه شريك باشند تا
بتوانند به فكر آنها بوده و از انجام وظائف خويش غافل نشوند ؛ همانگونه كه اكنون
اين روش را در زندگی فرزند راستين اميرالمؤمنين(ع) يعنی امام امّت شاهد هستيم كه
برای‌تنبّه، نمونه̾ كوچكی از روش او را در اينجا متذكر می شويم : سال گذشته در ماه
رمضان كه هندوانه در تهران كمياب و هر كيلو حدود 10 تومان بود،‌ يك روز هندوانه ای
برای منزل حضرت امام خريده بودند. وقتی امام از اين قيمت گران كه طبعاً قابل
استفاده برای‌ طبقات ضعيف جامعه نبود مطلع شدند با ناراحتی فرمودند :« در چنين
شرايطی هرگز هندوانه نمی خواهم » و اكيداً از خريد آن نهی فرمودند.

« ان في ذلك لعبرة لا ولی الالباب ».              و السلام                          رحيميان