ریشه های علوم تجربی در اسلام

حجت الاسلام محمد هاشمی اصفهانی

دکتر حسن عارفی

قسمت هشتم

شیر و شیرخوارگی

تاثیر روانی شیر

آنچه در مقالات گذشته از نظر خوانندگان عزیز گذشت ، روشنگر یک واقعیت است که از نظر اسلام و دیدگاه علم ثابت و مورد پذیرش قرار دارد و آن عبارت است از آثار و نتایج سودمند تغذیه نوزاد از شیر مادر . پس از پایان این قسمت آنچه لازم است مورد بحث قرار گیرد ، این است که آیا منافع شیر مادر تنها مربوط به جهات تغذیه ای نوزاد است یا دارای آثار روحی و روانی نیز می باشد . بحث کردن در این قسمت از ضرورت خاصی بر خوردار است.

اگر سیری اجمالی در متون اسلامی و آثار علمی دانشمندان علوم طبیعی بنمائیم ، اجمالا می فهمیم که شیر مادر خواصی غیر از خاصیت ویژه تغذیه ای همراه دارد به گونه ای که میتوان نقش آن را حتی در زیبائی ظاهری و طرز تکلم فرزندان نیز دریافت کرد.

از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمود : ” انا افصح من نطق بالضاد بید انی من قریش و استرضعت فی بنی سعد بن بکر” .

من از همه آنهائیکه به ضاد تلفظ میکنند ( کنایه از عرب ) فصیح ترم زیرا که از طایفه قریش میباشم و از قبیله بنی سعد بن بکر شیر خورده ام.

برای روشن شدن معنای حدیث فوق ، لازم است مختصری از روش شیر خواری در زمان پیامبر اکرم (ص) را نقل کنیم. در آن زمان در سرزمین حجاز ، دایه گرفتن برای نوزادان شیرخوار یک کار شایع بوده است حتی در مواقعی برای دوره شیر خوارگی یک نوزاد ، چند دایه را استخدام میکردند که از جمله بنا بر نقلی ، خود پیامبر اکرم از ده زن ، شیر خورده اند چون از خود مادرشان ( آمنه) ده روز هم شیر نخورده اند وبیشتر تغذیه پیامبر از حلیمه سعدیه [۱] است که نزدیک به دو سال از پستان او شیر خورده اند.

در زمان پیامبر اکرم (ص) زنهای بادیه نشین که از اصالت خاصی برخوردار بودند به شهرها می آمدند و برای به دست آوردن پول، نوزادان شخصیت های عرب را برای تغذیه و بهره مند شدن از هوای آزاد همراه خود می بردند و به آنها شیر می دادند . در بین زنان بادیه نشین ، طوایفی بودند که از نظر قدرتمندی و نیروی جسمی زبانزد عرب بودند و افراد قدرتمند و پولدار ، فرزندان خود را برای تغذیه پیش آنها می فرستادند و در مقابل به آنها اجرت و پاداش می دادند. و این یک راه در آمد برای این زنان بادیه نشین بود.

حلیمه سعدیه – بنا بر نقلی – روزی با چند زن دیگر به مکه آمدند تا فرزندانی را همرا خود ببرند و شیر دهند و اجرت بگیرند . زنان همراه حلیمه آمدند و فرزندان اشراف را همراه خود بردند و دیگر کسی نماند غیر از پیامبر اکرم (ص) که نوزاد یتیمی بود . حلیمه هم با بی میلی و از روی ناچاری حضرت محمد (ص) را همراه خود برد ولی از برکت وجود آن بزرگوار ، از روزی که این نوزاد وارد طایفه آنها شد ، خیر و برکت را نیز به همراه آورد.

قبیله بنی سعد بن بکر از لهجه ای گیرا و فصیح بر خوردار بودند که این امر – بنا بر قول خود پیامبر اکرم (ص) – مستقیما در طرز تلفظ و تکلم آن حضرت اثر گذاشت ، به طوری که هیچ شنونده ای نبود که با شنیدن آهنگ پیامبر تحت تاثیر قرار نمیگرفت مخصوصا کلمه “ضاد” که از حیث تلفظ مشکل ترین حرف است ولی پیامبر با زیبائی خاصی این کلمه را تلفظ می  نمودند و علت آن امر را در دو نکته ذکر فرمودند :

  • اینکه از قبیله قریش می باشند .
  • اینکه از حلیمه سعدیه شیر خوده اند.

و این دو امر موجب شد که آن حضرت ، فصیح ترین عرب باشد.

در حدیث مشابهی نیز از پیامبر نقل شده که می فرماید :

” انا اعربکم ، انا قرشی و استرضعت”

“فی بنی سعد بن بکر”

من از همه شما فصیح تر هستم زیرا اولا قریشی هستم و ثانیا از قبیله بنی سعد بن بکر شیر خورده ام.

از آنجا که شیر مادر در طبیعت و سرشت انسان اثر میگذارد ، لذا باید افراد ، صد در صد مواظبت کنند که فرزندان خود را به چه کسی بسپارند تا او را شیر دهند . جمله بسیار زیبائی از امیر المومنین (ع) نقل شده است که حضرت همواره میفرمودند :

” در انتخاب دایه به همان اندازه که در انتخاب همسر مواظبت می کنید ، مواظب باشید زیرا شیر در طبیعت و سرشت فرزند ، تغییر ایجاد میکند . در متن روایت آمده : ” عن علی (ع) کان یقول ( که این جمله استمرار را می رساند ، یعنی همواره میگفت ) تخیر و اللرضاع کما تتخیرون للنکاح فان الرضاع تغیر الطباع “[۲]

یعنی به همان اندازه که در انتخاب همسر مواظبت میکنید که مبادا دچار زن یا شوهر نا اهل شوید ، در انتخاب دایه هم مواظبت نمائید زیرا ممکن است دایه نا اهل به خاطر شیری که به فرزند شما میدهد ، اثر  نامطلوب در روح فرزند شما بگذارد و یا بعکس اگر دایه ، زن شایسته و خوبی باشد ، روحیات خود را در فرزند شما منتقل خواهد نمود.

صریحتر از این حدیث ، حدیثی است که امام باقر (ع) از پیامبر اکرم نقل کرده که آن حضرت فرمودند : ” لا تستر ضعوا الحمقاء” یعنی زنان احمق و کم اندیشه و کودن را بعنوان دایه انتخاب نکنید زیرا شیر منتقل کننده خصلتهای زشت دایه است به فرزند در ادامه روایت است که : ” فان اللبن یعدی” [۳] این کلمه “یعدی” از لطافت خاصی برخوردار است ، در لغت گفته اند که ” یعدی قرینه ، یعنی” یکسبه ما به من خلق سییء” – آنچه از اخلاق بد در او هست ، به دیگری میدهد.

خلاصه، شیر عامل اکتساب زشتیها و زیبائیهای شیر دهنده است . حضرت در ادامه حدیث فرموده است : ” و ان الغلام ینزع الی اللبن ” یعنی فرزند ، شباهتی از شیر مادر را دارا میشود ، پس اگر مادر یا دایه ، زنی هوشیار و با فضیلت باشد ، فرزند هم شبیه او خواهد شد . و همیطور اگر فاسد و احمق باشد ، فرزند شبیه وی خواهد شد . ازاین روایت می فهمیم که شیر مادر اثر مستقیم در روحیه فرزند دارد.

در حدیث دیگر ، ابن مسکان از حلبی ( یکی از رواه و اصحاب امام صادق (ع) )  سئوال می کند : آیا جایز است بزای فرزند ، دایه یهودی یا نصرانی یا مجوسی گرفت تا فرزند را در خانه پدر یا خانه خودش شیر دهد ؟ در جواب می فرماید : اگر در دورانی که فرزندت را شیر میدهد ، از مشروبات الکلی اجتناب کند و گوشت خوک نخورد و او را به خانه خودش نبرد اشکالی ندارد  ولی در مورد مجوسی قید دیگری را اضافه می کند که تا وفتی ضرورت ایجاب نکند فرزندت را به آنها نده و همینطور فرزندت را به دایه ای که زنا کار است نسپار که این کار جایز نیست.[۴]

حدیث دیگری از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود:

“لبن الیهودیه و النصرانیه والمجوسیه احب الی من لبن ام ولد الزنا” [۵]

یعنی شیری که زن یهودی یا نصرانی و یا مجوسی به فرزند انسان بدهد ، از نظر من بهتر است از شیری که زن زناکار به فرزند انسان بدهد . از مجموع آنچه نقل گردید مطلبی به اثبات می رسد که شیر مادر با دایه منتقل کننده روحیات وی به طفل نیز می باشد.

در متون اسلامی ، ما به روایات جالبی برخورد میکنیم که مادران در موقع شیر دادن چه اموری را باید رعایت کنند و از چه حالاتی دوری گزینند . و در نهایت وقتی دلیل مطلب را سئوال میکنند ، میگویند : زیرا شیر منتقل کننده روحیات خوب وبد مادر است. و لذا در موقع شیر دادن باید مواظب بود که مادر از جریانات و حالات انحرافی و یا احیانا افکار و اندیشه های غیر انسانی به دور باشد زیرا شیر ، عامل اکتساب و منتقل کننده این روحیات در فرزند است.

ری

 

۱-حلیمه سعدیه از زنان بزرگ طایفه سعد بن بکر است که حضرت حمزه عموی پیامبر را نیز شیر داده است.

۱-سفینه البحار ، جلد اول ، کلمه رضع .

۲-من لایحضر الفقیه ، ج۳ ، ص ۳۰۸

۱-استبصار ، ج۳ ، ص۳۲۲ و تهذیب ، جلد ۲ ، ص۲۷۹

 

۲-من لا یحضره الفقیه ، ج۳ ، ص۳۰۸ و تهذیب ، ج۲ ، ص۲۰۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *