پاسداران بزرگ اسلام

خواجه نصیر الدین طوسی

(۱۰)

در یازدهم جمادی الاول سال پانصد و هفتاد و نه هجری ، شهر طوس – زادگاه مردان افتخار آفرین تشیع – دیگر کودکی را پذیرا شد که در آینده ای نه چندان دور هر دو به هم مباهات کردند : خواجه نصیر الدین طوسی به زادگاه خود ، شهر مقدسی که مرکز اشعه انوار درخشان هشتمین ستاره تابناک ولایت و امامت ، علی بن موسی الرضا (ع) و مرقد مطهر آن بزرگوار است ، و همچنین طوس به این دانشمند جلیل القدری که در دانشهای گوناگون متبحر بود و آثار گرانمایه و ارزشمند وی نه تنها در جوامع و حوزه های اندیشه اسلامی مورد بهره برداری بوده و هست ، بلکه این آثار در دانشگاههای غربی نیز تدریس میشود.

خواجه نصیر الدین را نمیتوان یک شخصیت شمرد ، او دارای شخصیت ها و ابعاد مختلفی بود که گویا چند شخصیت بود در یک جسم و جان : فقیه ، متکلم ، محقق ، فیلسوف ، ریاضی دان و استاد علم هیئت .

علامه حلی که افتخار شاگردی محقق طوسی را داشت ، در باره وی چنین می گوید ، شیخ ، افضل اهل زمان خود در علوم عقلیه و نقلیه بود . او دارای تألیفات بسیار در فلسفه و علوم شرعیه است کسی پایبند تر از او در اخلاق نیافتم . در خدمت او الهیات کتاب شفای ابن سینا و پس از آن تذکره در علم هیئت را که تالیف خود ایشان است ، یاد گرفتم.

قطب الدین اشکوری در کتاب ( محبوب القلوب) می نویسد : او دانشمند و پژوهشگری بود که دانشمندان دوست و دشمن در برابر او سر تعظیم فرود آورده وبرای درک علوم معقول و منقول در خدمتش زانوی ادب به زمین می زدند . . . کتابها و آثار سودمند بسیاری در فنون و علوم گوناگون دارد بویژه اینکه کوشش فراوانی در رد شبهات فخر رازی نمود که این شبهات را فخر در شرح اشاراتش نوشته است.

شخصیت اجتماعی

یکی از مشخصات بارز علمای بزرگ ما این است که چون علم و دانش را برای خدا میخواهند و در راه خدمت به بندگان خدا مصرف میکنند ، از این رو خدا ، وقار و شخصیت اجتماعی ارزنده ای به آنان ارزانی داشته است (وَ لِلَّهِ العِزَهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنیِنَ) این عزت را خداوند به بندگان خالص خود داده است و در طول تاریخ ، مردم شاهد این عزت برای بندگان شایسته خدا بوده اند .

محقق طوسی نیز از این نعمت الهی برخوردار بود ، لذا هنگامی که هلاکو خان مغولی به کشورهای اسلامی یورش برد و به هر جا میرسید حرث و نسل را از بین میبرد و برای هیچ مقامی استثناء قائل نبود ، در یک چنین جو خفقانی ، محقق طوسی چاره ای نداشت جز اینکه خود را به آن ستمگر سفاک نزدیک کند و از راه کنترل کردن وی خدماتی به اسلام و مسلمین داشته باشد.

آن کوته فکرانی که به این بزرگمرد وارسته و اندیشمند خرده میگیرند و نفهمیده و نسنجیده انتقاد میکنند ، خوب است نظری موقعیت خواجه و اوضاع سیاسی آن زمان بکنند تا بهتر خواجه را بشناسند .اینک برخی از آثار این تقرب را میشماریم:

  • هلاکو قصد داشت تمام کتابها و آثار تشیع را آتش بزند و علما را از بین ببرد، لذا محقق طوسی با سلاح علم و با هیبت و وقاری که داشت توانست به هلاکو نزدیک شود و از تلف شدن آن همه کتابهای ارزشمند و نفیس جلوگیری نماید . او تنها در یک کتابخانه بیش از ۴۰۰ هزار جلد کتاب نگهداری می کرد . و همچنین در اثر این تقرب ، بسیاری از اهل علم و ادب را از مرگ حتمی نجات داد.
  • یکی از فواید دیگر نزدیک شدن به هلاکو ، این بود که محقق طوسی پس از برخورداری از یک سلطه نسبی ، توانست حدود الهی را جاری نماید ، و لذا آن چند سالی که محقق طوسی قدرتی داشت به عنوان یک ولی فقیه حدود شرعیه را جاری و نماز جمعه را برپا نمود . نماز جمعه ای که کمتر علماء قدیم ، قدرت برپائی آن را داشتند ، خواجه نصیر الدین طوسی این فریضه عبادی سیاسی را اقامه کردند.
  • در سال ۶۵۷ با استفاده از امکانات مادی هلاکو ، رصد خانه ای در مراغه ترتیب داد.

لازم به ذکر است که داستانهای دورغ و ناروائی درباره محقق طوسی نقل میکنند ، از جمله اینکه چون وی به قدرت رسید از دشمنان خود من جمله یکی از وزراء انتقام گرفت و آنان را از بین برد که البته این داستانها را تنها مفرضین و دشمنان روحانیت برای شکستن و آلوده کردن مقام منبع پاسداران بزرگ اسلام ، منتشر کرده اند و نه اینکه فقط دروغ است بلکه قابلیت باور کردن هم ندارد. جالب اینجا است که مهمترین داستان انتقام جوئی  را درباره ” ابن حاجب” وزیر نقل می کنند با اینکه از نظر تاریخی با خواجه در یک زمان نبوده است . در اینجا لازم است که از تلویزیون جمهوری اسلامی نیز بخواهیم در نقل چنین داستانهائی – گرچه برای تآتر هم باشد – دقت بیشتری کنند و ناخود آگاه به مقام شامخ محقق طوسی رضوان الله علیه لطمه وارد نکنند.

مقام علمی

درباره شخصیت علمی او چه میتوان گفت در جائیکه علامه حلی با آن همه مقام و منزلت ، هنگامی که از محقق طوسی یاد میکند ، او را ” استاد البشر” میخواند. آن بزرگوار در اکثر علوم استاد بوده ولی بیشتر به حکمت و ریاضی مشهور است. البته این بدان معنی نیست که خواجه از نظر فقهی –مثلا- کمبودی داشته است بلکه چون در علوم دیگر نیز بسیار متبحر بوده است لذا به حکمت و ریاضی و هیئت اشتهار داشته و دارد.

خواجه در آغاز تحصیل ، نزد دائی خود به علوم عقلیه پرداخت سپس به نیشابور رفت و در آنجا از محضر درس فضلائی همچون فرید الدین داماد و قطب الدین مصری و دیگر بزرگان حکمت بهره بسیاری برد.

خواجه در بسیاری از علوم تالیف و تصنیف دارد ولی چند اثر از آثار ارزشمند او شهرت بیشتری در مجامع علمی دارد که به برخی از آن آثار اشاره ای کرده و دیگر کتابهای آن بزرگوار را فهرست وار نقل می کنیم :

  • تجرید العقائد : در علم کلام . این کتاب از بهترین کتابهائی است که در معقولات و رد شبه ها نوشته شده است و گر چه کتاب از نظر حجم کوچک است ولی از نظر معنی بسیار پر محتوی و متین و فصیح است که ملا علی قوشچی یکی از شارحین این کتاب منویسد : اگر علامه حلی شرح بر تجوید نمینوشت ، هر آینه تجرید در بوته اجمال و ابهام باقی میماند و چیزی از آن فهمیده نمیشد.
  • آداب المتعلمین : اولین کتابی است که در آداب تحصیل علم و شرائط دانشجو و استاد نوشته شده . این کتاب مشتمل بر دوازده فصل است که پیرامون ماهیت علم و اخلاص در طلب علم و دقت در انتخاب استاد و مدت تحصیل و پرهیز از حسد و لزوم ورع و پرهیز گاری برای دانشجو و همچنین اسباب تقویت نیروی حافظه رعایت آداب دینی و مسائل ظریف و دقیق بی شماری در این مورد بحث می کند.
  • الشکل القطاع : این کتاب ریاضی در نوع خود بی نظیر است. در کتاب فلاسفه الشیعه ص۴۸۹ آمده است : غربیها کتاب الشکل القطاع رابه زبانهای لاتین و انگلیسی و فرانسه ترجمه کرده اند و در طول قرنهای متعدد مرجع دانشمندان اروپائی بوده که معلومات خود را در مورد مثلثات مستوی و کروی از آن می گرفتند . خواجه اولین کسی است که حالات ششگانه مثلث کروی قائم الزاویه را به کار برده و آن را در اینجا کتاب ذکر کرده است . هر کس این کتاب را مطالعه کند ، متوجه میشود که مطالب مزبور فقط در جدید ترین کتابهائی که در باب هر دو نوع مثلثات تالیف شده موجود است.
  • التذکره النصیریه هی الهیئه : این کتاب که در علم هیئت نوشته شده ، سخت از منظومه بطلمیوسی انتقاد میکند و بویژه در باره حرکت سیارات بر آن خرده میگیرد.

در کتاب ” فلاسفه الشیعه ” آمده است : خواجه نصیر الدین طوسی نظریه ای را که پایه افسانه های خرافی یونان بود و جمعی از فلاسفه مسلمان هم آن را از یونانیان فرا گرفته بودند ، به کلی از میان برداشت وبا نقض نظریه یونانی ، افسانه عقول عشره و ملحقات آن – یعنی آرائی که در هیئت قدیم عنوان می شد و میگفتند افلاک زنده و عاقلند و دارای فکرو تدبیر!- همه را از پایه منهدم و ویران ساخت . و اساس هیئت قدیم را پیش از ولادت “کوپرنیک” و “گالیله” به چند قرن ، برهم ریخت . امری که در این باب عجیب است این است که خواجه ازملاک خود همان قاعده استفاده کرده و دلیل بر نقض آن آورده است.[۱]

خواجه نصیر الدین طوسی در منظومه سیاره ای خود ، برای توضیح دادن حرکت ظاهری سیارات ، دو کره تصور کرده بود که یکی در داخل دیگری دوران می کرد . به همین جهت مورخ آمریکائی ریاضیات اسلامی ” ا . س . کندی” که به این طرح سیاره ای متوجه شده ، آن را “جفت طوسی” نامیده است ، زیرا مجموع دو حامل متحرک را نشان میدهد.[۲]

  • تحریر المجسطی : این کتاب نیز در علم هندسه است.
  • اساس الاقتباس در منطق.
  • شرح اشارات ابن سینا.
  • تحریر اوقلیدسی.
  • زیج ایلخانی.
  • اوصاف الاشراف.
  • تذکره در هیئت .
  • زساله سی فصل در معرفت تقویم.
  • رساله اسطرلاب.
  • جامع الحساب.
  • قواعد العقاید.
  • رساله در جبر و قدر.
  • رساله اجوبه سئوالات شیخ صدر الدین قونوی.
  • رساله رد ایراد کاتبی بر دلیل حکماء در اثبات واجب.
  • اخلاق ناصری .
  • رساله در تحقیق نفس الامر.
  • رساله در بحث امامت.

زندگی افتخار آفرین این دانشمند بزرگ – که در صورت ظاهر ، دنیا به او روی آورده و با کمال تنعم و لذت میتوانست زندگی را بگذراند- در نهایت زهد و دوری از لذات دنیوی گذشت ، که خود در این باب می فرماید:

لذات دنیوی همه هیچ است نزد من در خاطر از تغییر آن هیچ ترس نیست

روز تنعم و شب عیش و طرب مرا     غیر از شب مطالعه و روز درس نیست

و سرانجام پس از ۷۵ سال عمر پر برکت ، در روز ۱۸ ذی حجه (عید غدیر) از سال ۶۷۲ هجری به جوار حضرت حق تعالی شتافت ، و در کاظمین ، در جوار امام هفتم و امام نهم علیهما السلام به خاک سپرده شد.

نوشته اند که در حال احتضار از ایشان پرسیدند : آیا اجازه میفرمائید جنازه شما را به نجف اشرف حمل کنیم . فرمود : مرا همین جا دفن کنید زیرا از امام موسی بن جعفر علهما السلام خجالت میکشم که در جوار او بمیرم و جنازه مرا به جای دیگری منتقل کنند.

والسلام.

 

۱-  فلاسفه الشیعه ص ۴۹۳ به نقل از “دانش مسلمین” ص ۱۶۷

۲-کتاب علم وتمدن در اسلام ص۱۷۵( با اختصار)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *