قسمت هشتم
آیت الله جوادی آملی عضو شورای عالی قضائی
در بحث گذشته مطالبی از قرآن بیان شد مبنی بر اینکه بشر هرگز بدون وحی به سعادت نمی رسد . یکی از آیات قرآن در این زمینه ، آیه ۹۱ سوره انعام است که می فرماید :
” $tBur (#râys% ©!$# ¨,ym ÿ¾ÍnÍôs% øÎ) ت(#qä۹$s% !$tB tAtRr& ª!$# ۴n?tã ۹|³o0 `ÏiB &äóÓx« ”
آنان که رسالت پیغمبران را نپذیرفتند خدا را درست نشناختند که گفتند : خداوند پیامبری را به سوی بشر نفرستاده است .
خدارا درست نشناختند که خدا رب العالمین است ، باید آنها را بپرورد و به کمال برساند و کمال انسان بدون وحی میسر نیست . آنها که انبیاء را نپذیرفتند خدا را نشناختند . مگر ممکن است خداوند مردم را بیافریند که به سمت مقصدی بروند و آنان را بدون رهنما رها کند ؟ هرگز خدا چنین نمی کند.
خصائص پیامبر اسلام :
قرآن در بخشی از آیاتش انبیاء را عموما معرفی می کند و در بخشی دیگر ، درباره خصوص پیامبر اسلام در امور مختلف سخن می گوید مانند :
- وجود او ضروری و لازم است .
- نقش پیامبر در جامعه چیست ؟
- وظیفه بشر در برابر او چیست ؟
بنابراین قران هم راهنمائی پیامبران را بیان می کند و هم وظیفه امتها را در برابر آنها.
گاهی قرآن ، پیامبر اسلام را به عنوان رحمت برای جهانیان معرفی می کند ، چنان که در سوره انبیاء آیه ۱۰۷ می خوانیم :
” !$tBur »oYù=yör& wÎ) ZptHôqy úüÏJn=»yèù=Ïj9 ”
ما تو را نفرستاریم مگر این که رحمت برای جهانیان باشی.
از این آیه استفاده می شود که :
- شعاع رسالت پیامبر اسلام (ص) هم جهانی است و هم همیشگی و جاودانی . او رحمت جهانی است یعنی منطقه ای و مقطع زمانی نیست که از این رحمت منقطع باشد.
- او رحمت است یعنی هر چه برای امت خیر و خوبی است آورده ( اثبات ) و در میان آنچه آورده چیزی که رحمت نباشد نیست ( نفی ). قانون او بر اساس رحمت است پس اگر یک حکمش خلاف رحمت باشد رحمت جهانی نخواهد بود و آنچه را دستور نداده مطابق رحمت نبوده است .
پس دعوت او عمومی و دائمی و توام با رحمت است . جامع همه ی اینها در سوره مائده آیه ۳ آمده است :
“۴tPöquø۹$# àMù=yJø.r& öNä۳s9 öNä۳oYÏ àMôJoÿøCr&ur öNä۳øn=tæ ÓÉLyJ÷èÏR ”
امروز دین شما را برای شما کامل کردم و نعمت خود را برای شما به اتمام رساندم . و این نعمت الهی به وسیله پیامبر (ص) به کمال رسید.
دعوت بر اساس بصیرت و آگاهی :
خط مشی رسول اکرم (ص) در تمام مصاحبه ها و تعلیم و تربیت ها ومناظره ها از روی بصیرت و آگاهی بوده است . در قرآن بحثی به نام : “پاسخ به سئوالات” دارد با عناوینی از قبیل :
” یَسئَلُونَکَ عن الرُّوحِ”.”یَسئَلُونَکَ ماذا یُنفِقُون”.”یَسئَلُونک عن الاَهِلَّهِ”.”یَسئَلُونک ماذا اُحِلَّ لَهُم”.”یَسئَلُونک عن السّاعهِ”.”یَسئَلُونک عن الیَتامی”.”یَسئَلُونک عن الاَنفالِ.”
و اینها مطالبی در امور معنوی و مادی است که از پیامبر (ص) به عناوین مختلف می پرسیدند و قرآن پاره ای از سئوالات آنان و پاسخ های رسول اکرم (ص) را مطرح کرده است .
خط مشی پیامبر (ص) در این امور چنین بوده که در سوره یوسف آیه ۱۰۸ می خوانیم :
” ö@è% ¾ÍnÉ»yd þÍ?Î۶y (#þqãã÷r& n<Î) «!$# ۴ ۴n?tã >ouÅÁt/ O$tRr& Ç`tBur ÓÍ_yèt6¨?$# ”
بگو این خط مشی من و خط رسالت و وحی و نبوت من است و آن این است که به خدا ( کمال نامحدود ) دعوت می کنم و این دعوت من از روی بصیرت است ، خط من و پیروانم همین است . یعنی می فهمم چه می گویم . می یابم که به کدام جهت هدایت می کنم و می یابم که چگونه هدایت می کنم . اگر سخنی مستدل و هدف دار و مشخص نباشد “عَلی بَصیرَه” نیست.
پیروان من نیز دارای همین خط اند ، پس کسی که دعوتش برهانی نیست ، مستدل و “عَلی بَصیره” نیست ، قهرا پیرو پیامبر (ص) هم نمی باشد . پیروان پیامبر (ص) کسانی هستند که دعوت آنها به سوی الله از روی بصیرت و بینائی است و کسی بصیر است که هم با چشم دل ، برهانی بیندیشد و هم وابستگی اش به آن ، به بینش درونیش فروغ دهد که روشن شود.
کسی که دعوت می کند ولی عمل نمی کند چنین کسی دعوت الی الله ندارد زیرا بصیر نیست ، و اگر بصیر بود عمل می کرد.
در یکی از احادیث نبویه آمده است که پیامبر (ص) چنین فرمود : داستان من و برخی از پیروان من مانند کسی است که آتش افروخته و اصرار می کند که پروانه ها وحشرات ، خود را به آن آتش نیافکنند تا نسوزند ، ولی آنها به این آتش گرایش دارند . من اصرار می کنم که از آتش دور شوند ولی آنها حساب نمی کنند و مواظب زیان جان خود نیستند و کارشان از روی بصیرت نیست لذا خود را به آتش می اندازند. کسی که عمل نمی کند ، کارش و دعوتش بر روی آگاهی و بصیرت نیست . از این رو صور ذهنیه و محفوظات او نه برای او نور است و نه برای شنونده .
رنج پیامبر به خاطر رنج دیگران :
یکی از خصائص پیامبر (ص) این است که اگر امتش به زحمت بیفتند ، تحملش برای پیامبر گران است . در سوره توبه آیه ۱۲۸ می خوانیم :
” ôs)s9 öNà۲uä!%y` Ñ^qßu ô`ÏiB öNà۶Å¡àÿRr& îÍtã Ïmøn=tã $tB óOGÏYtã ëÈÌym Nà۶øn=tæ úüÏZÏB÷sßJø۹$$Î/ Ô$râäu ÒOÏm§ ”
شما را رسولی از خودتان ( از نوع بشر ) آمد. آنچه شما رنج می کشید – از فقره و پریشانی و جهل و فلاکت – بر او دشوار می آید ، او بر آسایش و نجات شما حریص و به مومنین عطوفت و مهربان است .
قرآن درباره پیامبران تعبیراتی دارد که چنین است : ما بر قوم “ثمود” برادرشان “صالح” را فرستادیم . بر قوم “عاد” برادرشان “هود” را فرستادیم. بر قوم “مدیَن” برادرشان “شُعَیب” را فرستادیم.
اما درباره پیامبر اسلام (ص) می گوید : او از متن جان شما برخاست .
در قرائت “انفسکم” بفتح فاء نیز نقل شده یعنی نفیس تر و گرامی تر فرد انسانی به عنوان رسول آمده است .
اطاعت رسول اطاعت خدا است :
از خصائص پیامبر اینکه اطاعت او اطاعت از خداست . در سوره نساء آیه ۶۹ آمده است :
” `tBur ÆìÏÜã ©!$# tAqß§۹$#ur y7Í´¯»s9’ré’sù yìtB tûïÏ%©!$# zNyè÷Rr& ª!$# NÍkön=tã z`ÏiB z`¿ÍhÎ;¨Y9$# tûüÉ)ÏdÅ_Á۹$#ur Ïä!#ypk¶۹$#ur tûüÅsÎ=»¢Á۹$#ur 4 z`Ý¡ymur y7Í´¯»s9’ré& $Z)Ïùu ”
کسی که مطیع خدا و رسول باشد ، با کسانی محشور می شود که از نعمتهای خاصه ی الهی برخوردارند مانند پیامبران و صدیقین و شهداءو نیکوکاران.
و در آیه ۸۰ از همین سوره است :
” `¨B ÆìÏÜã tAqß§۹$# ôs)sù tí$sÛr& ©!$# ”
کسی که مطیع رسول باشد ، خدا را اطاعت کرده است زیرا رسول سخنی جز پیام خدا ندارد.
پیشی نگرفتن بر رسول :
موضوع دیگر درباره پیامبر اینکه باید اعمال و اخلاق و رفتار مسلمان به دنبال رسول اکرم (ص) باشد و از او جلو نیفتند . او را سرمشق و الگو قرار دهند. در سوره حجرات آیه ۱ می خوانیم :
” $pkr’¯»t tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä w (#qãBÏds)è? tû÷üt/ Äyt «!$# ¾Ï&Î!qßuur ”
ای کسانی که ایمان آورده اید بر خدا و رسولش پیشی نگیرید . چنان که قرآن فرشتگان را چنین توصیف کرده :
” ۴ ö@t/ ×$t6Ïã cqãBtõ۳B w ¼çmtRqà)Î۷ó¡o ÉAöqs)ø۹$$Î/ Nèdur ¾ÍnÌøBr’Î/ cqè=yJ÷èt ”
( انبیاء – آیه ۲۷ )
فرشتگان بندگان گرامی خدا هستند ، در گفتار از خدا پیشی نمی گیرند و فرمان خدا را انجام می دهند ، یعنی تابع فرمان خدا هستند . مومنین نیز باید در سخن وعمل و اعتقاد و اخلاق مطیع خدا و پیامبر باشند.
در آیه ۲ سوره حجرات می فرماید :
” $pkr’¯»t tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä w (#þqãèsùös? öNä۳s?ºuqô¹r& s-öqsù ÏNöq|¹ ÄcÓÉ<¨Y9$# ”
ای کسانی که ایمان آورده اید صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید . حرمت مجلس پیامبر را نگه دارید . بلند تر از او حرف نزنید ( درکنار مزارشان نیز چنین باشید چون حیات و ممات آنها یکسان است و آنها همیشه زنده اند ، لذا باید در کنار قبور معصومین ، رعایت ادب شود ، حتی در زیارت خواندن ).
در کنار علم باید عمل باشد. عمل نور است و اگر کسی بد رفتار کند این نور او را رها می سازد.
از پیامبر اکرم (ص) روایت شده که فرمود :
” العلم یَهتِفُ بِالعَمَلِ فَاِن اَجابَهُ و الّا اِرتَحَلَ ”
علم منادی عمل است ، اگر انسان ندای علم را محترم شمرد و به آنچه آموخته بود عمل کرد ، این علم می ماند و گر نه کوچ می کند . آری اگر عمل نبود علم کوچ می کند . علم یک سلسله صور ذهنی نیست بلکه نوری است که خداوند آن را در قلب هر کس که می خواهد قرار می دهد :
” العلم نُورٌ یَقذِفُهُ اللهُ فی قَلبِ مَن یَشاء ”
چنین علمی ارزان به دست نمی آید .
در اصول کافی یک بحثی هست تحت عنوان “بابُ المُستَاکِلِ بِعلمِه” کسی که از راه علمش نان می خورد یعنی محقق و فاضل است ولی منطق “لااَسئَلُکُم علیه اَجراً” را ندارد ، منطق او فخرفروشی است که اگر چیزی یاد گرفت آن را در جائی می گوید که چهره ها به او متوجه شوند ، چنین کسانی علم را وسیله دنیا قرار داده اند تا به مقام و منصب دنیوی نائل شوند.
چنین نیست که هر کس کنار سفره ولی عصر (عج) نشست ، عاقبت به خیر گردد . شرائطش سنگین است. حوادث و آزمایشهای سخت روزگار سر راه انسان است . اگر انسان از اینها خلاص شد کار مهمی انجام داده است ، اینکه در قیامت به عالم می گویند :
” قِف وَاشفَع”
بایست و شفاعت کن ، به هر عالمی چنین نمی گویند ، بلکه به آن عالمی که مشمول :
” عَلی بَصیرَهٍ اَنا و مَنِ اتَّبَعَنی”
شود ، در جلسه استاد مودب و با وضو و طهارت باشد – آنطور که شهید رضوان الله علیه درکتاب “منیه المرید” بیان داشته – برای رضای خدا درس بخواند ، این رسالت الهی را درست به عهده گیرد و به آن وفا کند . و برای اینکه فکرش عمیق گردد مقداری ریاضی و منطق بخواند و با علوم برهانی سروکار داشته باشد ( زیرا اگر علوم ادبی بود ، ذوق کافی بود ولی چون علوم برهانی است باید فکر را با اصول برهانی عادت دهد ) . در آنجا است که متعلم صدا را بلند تر از معلم نکند .
و از اینکه ائمه هدی (ع) بعد از خود ، امور را به ولایت فقیه ارجاع دادند ، باید از آنها اطاعت کرد و هیچ کس حق پیشدستی از آنها را ندارد . پس از اینکه امامان ما ولایت فقیه را امضاء کردند ، دیگر چون و چرا معنی ندارد.
در آیه ۷ سوره حشر می خوانیم :
” !$tBur ãNä۳۹s?#uä ãAqß§۹$# çnräãsù $tBur öNä۳۹pktX çm÷Ytã (#qßgtFR$$sù ۴ ”
هر چه رسول (ص) برای شما آورد ، آن را بگیرید هر چه را نهی کرد از آن دوری کنید ، زیرا رسول اکرم (ص) نور افکن قوی است چنانکه در آیه ۴۵ سوره احزاب می خوانیم :
” $pkr’¯»t ÓÉ<¨Z9$# !$¯RÎ) y7»oYù=yör& #YÎg»x© #ZÅe³t6ãBur #\ÉtRur $·Ïã#yur n<Î) «!$# ¾ÏmÏRøÎ*Î/ %[`#uÅ ur #ZÏYB ”
ای پیامبر ما تو را گواه بر خلق ، مژده دهنده خوبان و ترساننده بدان فرستادیم و تو را فرستادیم که به اذن خدا مردم را به سوی او دعوت کنی و چراغ فروزان عالم باشی .
این رسول اکرم (ص) شاهد بر امت است و اعمال امت را چه در حیات و چه در ممات می داند ، و در قیامت شهادت خواهد داد . او نمونه است و در همه حالات به اذن خدا حاضر است . بشارت دهنده به خیر و ترساننده از کارهای بد است . به اذن خدا دعوت به الله می کند و چراغ روشن بخش است . نورافکن قوی است ، اگر کسی این چراغ قوی را رها کند به تاریکی می افتد.
در آیه ۳۱ سوره آل عمران می فرماید :
” ö@è% bÎ) óOçFZä. tbq۷Åsè? ©!$# ÏRqãèÎ۷¨?$$sù ãNä۳ö۷Î۶ósã ª!$# ”
اگر شما دوست دار خدا هستید مرا اطاعت کنید تا خدا شما را دوست بدارد . و عالی ترین کمال آن وقت است که آثار لطف خدا در محبوبش ظاهر می شود .
آری چنان که خدا فرموده است به دنبال حبیب الله حرکت کنید تا محبوب خدا شوید.
ادامه دارد.