جهاد در قرآن

قسمت نهم

حجه الاسلام و المسلمین طاهری خرم آبادی نماینده امام در سپاه پاسداران

عوامل پیروزی

(عوامل معنوی)

در مقاله گذشته بحثی پیرامون آیه ۴۵ سوره انفال داشتیم :

“$yg•ƒr’¯»tƒ šúïÏ%©!$# (#þqãZtB#uä #sŒÎ) óOçGŠÉ)s9 Zpt¤Ïù (#qçFç۶øO$$sù (#rãà۲øŒ$#ur ©!$# #ZŽÏWŸ۲ öNä۳¯=yè©۹ šcqßsÎ=øÿè?  (#qãè‹ÏÛr&ur ©!$# ¼ã&s!qߙu‘ur Ÿwur (#qããt“»uZs? (#qè=t±øÿtGsù |=ydõ‹s?ur ö/ä۳çt†Í‘ ( (#ÿrçŽÉ۹ô¹$#ur 4 ¨bÎ) ©!$# yìtB šúïΎÉ۹»¢Á۹$# ”

و در آنجا به تفسیر قسمت  اول آیه ( ثبات ) پرداختیم و اینک تفسیر قسمتهای دیگر این آیه را ملاحظه فرمائید .

یاد خدا :

یاد خدا در تمام حالات و شرایط کمال مطلوب و تنها رسیدن به هدف و نقطه نهائی سیر انسان است. قرآن مومنین را به این ویژگی یاد می نماید که در تمام حالات به یاد خدا هستند :

” اَلَّذینَ یَذکُروُنَ اللهَ قیاماً وَ قُعوداً ”

” وَ عَلی جَنوُبِهِم”

آنان که خدا را یاد می کنند در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که به پهلو خوابیده اند. وگر چه مسئله ذکر و یاد خدا به عنوان یک دستور و وظیفه در موارد زیادی مطرح گردیده است ولی در ضمن آیات جهاد و فرمان به ثبات و استقامت ، از یک عنایت خاصی برخوردار است ، زیرا مهمترین ابزار و نیرومندترین عامل در جنگهای مکتبی و دینی ، بعد معنوی و روحی جنگجو و رزمنده است . یعنی اتکاء به خدا و نیروی بی حد و لایزال الهی و وعده ی نصرت و یاری خداوند از یک سو و هدف از فداکاری و نبرد_ که خدا و راه او است _ از سوی دیگر ، نیروی فوق العاده و عجیبی را در انسان ایجاد می کند . و پایداری و استقامت مولود این فکر و اندیشه است.

بنابراین هر اندازه توجه به خدا و اتکاء به او بیشتر باشد قهرا نیروی بیشتری در جهت پایداری به دنبال دارد.

در آیه می فرماید : ” واذکُروااللهَ کَثیراً” یعنی مردم را دعوت می کند که خدا را زیاد یاد کنید و کلمه “کثیر” را قیدی برای ذکر آورده است و این دلیل است بر تاکید بیشتر و اهمیت مساله ذکر و تاثیر آن در ثبات و پایداری و غلبه بر دشمن .

پرواضح است که یاد خدا در هر شرایطی باید متناسب با آن شرایط باشد مثلا اگر فرموده اند: در حالی که می خواهی گناه کنی به یاد خدا باش ، منظور توجه به حرمت او و عظمت فرمان او و عقاب او است . و قهراً آنچه از یاد خدا که تناسب با صحنه نبرد و میدان جنگ دارد آن است که : انسان بداند که مرگ و زندگی به دست خداوند است ، خدا مولا و تکیه گاه او است و او تحت ولایت خدا قرار دارد.

” y7Ï۹ºsŒ ¨br’Î/ ©!$# ’n<öqtB tûïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ¨br&ur tûï͍Ïÿ»s3ø۹$# Ÿw 4’n<öqtB öNçlm; ”

( سوره محمد _ آیه ۱۱ )

خدا یار و مولای مومنان است و همانا کافران را یار و مولائی نیست.

” ª!$#ur ’Í<ur tûüÏZÏB÷sßJø۹$# ”

( آل عمران _ ۶۸ )

خدا ولی مومنین است.

“ª!$# ’Í<ur šúïÏ%©!$# (#qãZtB#uä ”

( بقره _ آیه ۲۵۷ )

خدا یار اهل ایمان است.

مسمانان صدر اسلام در برابر ارعابها و تهدیدهای دشمن و در میدانهای جنگ کراراً می گفتند:

” حَسبُنااللهُ وَ نِعمَ الوَکیلَ نِعمَ المَولی وَ نِعمَ النَّصیرَ”

خدا ما را کفایت است و او بهترین یاور و مولا و یاری کننده است . و گاهی فریاد می زدند و شعار می دادند در برابر شعار دشمن:

” اللهُ مَولانا وَ لا مَولی لَکُم”

خداوند مولا و یاور ما است و شما را مولا و یاری دهنده ای نیست.

و همچنین به وعده الهی که هر کس او را یاری کند خداوند او را مدد و یاری خواهد نمود:

” bÎ) (#rçŽÝÇZs? ©!$# öNä.÷ŽÝÇZtƒ ôMÎm6s[ãƒur ö/ä۳tB#y‰ø%r& ”

( سوره محمد _ آیه ۷ )

اگر خدا را یاری کنید ، خدا هم شما را یاری می کند و ثابت قدم می گرداند، توجه می کردند ومعتقد بودند که سرانجام جنگ یکی از دو پیروزی خواهد بود: یا غلبه بر دشمن و یا کشته شدن در راه خدا و به عالی ترین حیات و زندگی نائل شدن.

این راه  و روش اسلام است و تمام مسلمانان در تمام ادوار تاریخ باید در همین راه قدم بردارند.

اطاعت از خدا و رسول

روح و حقیقت اسلام ، تسلیم بودن انسان در مقابل خدا و رسول است . و این موضوع در آیات زیاد به گونه های مختلف مطرح شده است و نظیر تعبیری که در این آیه است در حدود ۳۰ مورد دیده می شود. ولی منظور از اطاعت خدا و رسول در آیه مورد بحث ، اطاعت در مسائلی است که به جهاد و صحنه نبرد مربوط می شود، چه در احکام ودستوراتی که به طور کلی وجود دارد و چه فرمان هایی که فرمانده در هنگام جنگ صادر می نماید.

و ظاهراً منظور از اطاعت رسول _ در آیه _ اطاعت از فرمانهای رسول الله است که درجنگ ها صادر می فرموده است، زیرا اطاعت در احکام و دستورات کلی ، اطاعت از خداوند است چون او قانونگذار و دستور دهنده است و رسول خدا در ابلاغ است . و آنچه به رسول خدا اختصاص دارد امر و فرمانی است که به عنوان ولیّ امر و فرمانده کلّ قوا صادر می نماید. گر چه به یک معنی اطاعت از این امر هم اطاعت از خداونداست ، یعنی چون خدا فرموده است که از رسول الله اطاعت کنید، اطاعت رسول لازم و واجب می شود.

” مَن یُطِعِ الرَّسولَ فَقَد اَطاعَ اللهَ”

کسی که رسول را اطاعت کند خدا را اطاعت نموده است.

و همچنین کسی که از طرف پیامبر ، فرمانده باشد یا امامان معصوم که جانشینان پیامبر و اولی الامر می باشند، یا فقیه و ولی مسلمین که نیابت از امام معصوم دارد، در همه این موارد اطاعت از آنها واحب است به اعتبار اینکه اطاعت از خدا است.

و مسئله اطاعت از خدا و رسول یا هر فرماندهی که به نحوی اطاعت او ارتباط با خدا پیدا می کند و ارج نهادن به فرماندهی خصوصاً در جنگ ، از اساسی ترین عوامل پیروزی یک ارتش است. و مهمترین مشکل امیرالمومنین (ع) در جنگ با معاویه همین مسئله بود که در خطبه های نهج البلاغه به آن اشاره می فرماید و بارها از دست آن مردم آرزوی مرگ می نماید.[۱]

اتحاد و همبستگی

این نیز یکی دیگر از مهمترین عوامل پیروزی است که در این آیه به آن اشاره شده است می فرماید:

” وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحَکُم”

با همدیگر به نزاع و مخاصمه بر نخیزید زیرا نتیجه ای جز ضعف و زبونی ندارد و به دنبال آن عزت و عظمت و دولت خود را از دست می دهید.

در اینجا “مفردات راغب” ریح را به معنی غلبه گرفته است . البته اصل ریح به معنی باد است و باد هنگامی که می وزد چیزهایی را به حرکت در می آوزد  وگاهی درختهای کهن را ریشه کن می نماید و چه بسا ساختمانی را هم ویران سازد، و غلبه و پیروزی بر دشمن هم مانند بادهای سنگین همه چیز دشمن را از بیخ و بن می کَند و به همین مناسبت لفظ “ریح” در این مورد به طورمجاز به کار رفته است.

بنابراین معنی آیه این است که اختلاف و کشمکش مانع از پیروزی و غلبه بر دشمنان است، و بنابراین که ریح به معنی عزت و دولت باشد ، اختلافات از بین برنده حکومت می شود.

در هر حال اختلاف مهمترین عامل سقوط یک جامعه است . و اگر در ارتش و نیروی مسلح یک جامعه اختلاف پدید آید شکست هم امری تخلف ناپذیر است ، حتی اگر اختلاف در آراء و تاکتیکهای نظامی هم داشته باشند سرانجامی جز شکست ندارند. و اینجا است که مسئله فرماندهی واحد و اطاعت یک پارچه از فرمانده ، از ضرورت های اولیه یک ارتش و یک نیروی مسلح است. امیرالمومنین (ع) در یکی از خطبه های نهج البلاغه که از دست یاران خود درد دل میکند چنین می فرماید:

“وَاللهِ یمیت القلب و یَجلِبُ الهَمِّ مِن اِجتماعِ هوُلاءِ القَومِ عَلی باطِلِهِم و تَفَرُّقِکُم عَن حَقِّکُم”

به خدا قسم که دل می میرد و حزن و اندوه آدم را فرا می گیرد از اتحاد و انفاق این قوم ( منظور معاویه و یارانش می باشد ) بر باطل خود و تفرق و جدائی شما از حقی که دارید.

و در جمله دیگر می فرماید : ای مردمی که بدنهای شما با هم جمع است ولی افکار و آراء شما از هم دور و جدای از یکدیگر…

و اتفاقا دشمن هم همیشه از این نقطه ضعف استفاده می کند و آخرین تلاش خود را برای ایجاد اختلاف و نزاع و کشمکش در جبهه های جنگ به کار می برد ، همان گونه که جامعه ما خود شاهد این تلاش و آثار سوء آن پس از پیروزی انقلاب بوده است. همین که انقلاب پیروز گردید وحدت و یکپارچگی ملت _ که قبل از پیروزی چشم دشمن را خیره کرده بود _ مهمترین هدف حملات دشمن قرار گرفت ، و با پدید آوردن گروهها و دسته های گوناگون و ایجاد اختلاف بین قشرهای مختلف جامعه ، آن انسجام و یکپارچگی را متزلزل ساخت ، گر چه مقداری از این انشعابها خاصیت هر انقلابی است که در مرحله سازندگی قرار می گیرد و ضرورت انقلاب آن را اقتضاء می کند ولی توسعه آن امری عادی وطبیعی نبود ، و می رفت که در درون نیروهای مسلح هم رخنه کند و بحثها و نزاع ها و اختلاف در آراء و افکار ، شیرازه ی آن را از هم بپاشد ولذا جنگ تحمیلی عراق ماه ها متوقف گردید وموفقیت چشمگیری نصیب نمی شد. و خلاصه ثمره تلخ اختلاف و نزاع را هم در جبهه های جنگ دیدیم و هم در پشت جبهه ها در مسائل مختلف سیاسی و اقتصادی و آثار شوم آن برای همگان لمس گردید . اما عنایات الهی و رهبری داهیانه رهبر کبیر انقلاب و عشق و ایمان و هوشیاری اکثریت ملت ، موجب شد که این حربه نیز از دشمن گرفته شود و با تصفیه و طرد عناصر اختلاف انگیز و از بین بردن و محو گروههای منحرف و عوامل امپریالیسم شرق و غرب، توانستیم یکپارچگی از دست رفته را باز یابیم، انسجام و همبستگی عجیبی بین نیروهای مسلح ما پدید آمد ، به طوری که در کوتاه ترین زمانهای ممکن شاهد فتح و پیروزیهای پی در پی گردیدیم.

آری این است آثار وحدت و همبستگی و آن بود آثار شوم و ذلت بار اختلاف و جدائی!! ادامه دارد

 

  1. به خطبه های ۲۷و۲۹و۳۴ نهج البلاغه مراجعه شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *