پيام شهيد

قسمتی از وصيتنامه شهيد محمد رضا گائينی

… برادران و خواهران عزيزم هر چه در اين
دنيا خوشی داشته باشيم بيش از آن سخت و شدائد است، چرا كه خداوند تعالی می فرمايد
:« لقد خلقنا الانسان في كبد ». پس چه بهتر اين سختی را خود به اختيار متحمل شويم
و در عوض برای‌ هميشه در ناز و نعمت بهشت باشيم…

ما امروز مانند ماهی‌ در دريايی از نعمات
خداوند قرار گرفته ايم لكن قدر آب را نمی‌دانيم، امروز پس از چهارده قرن احكام خدا
بر روی‌ زمين جاری می‌شود و اين احكامی كه پيامبر عظيم الشأن آن همه برای‌ آن زحمت
كشيد و فرق علی (ع)به خاطر آن شكافته شد و جگر امام حسن (ع)به خاطر آن قطعه قطعه
شد و خود آقا عبدالله و فرزندان و اصحابش به خاطر آن ريخته شد و زينب كبری ((س)) و
اولاد رسول خدا به اسارت رفته شدند در دست ماست.

واگر خدای ناكرده به خاطر غفلت ما لطمه ای به
اسلام وارد آيد جبرانش برای‌ما مشكل است، چه به قول امام اگر امروز اسلام ضربه
بخورد به اين زودی ها نخواهد توانست كمر راست كند،‌به عزيزانی كه دستی‌ در مسائل
سياسی‌انقلاب دارند عرض می كنم دوستان گرام اگر ما قدر نعمت وجود امام را ندانيم
كفران نعمت است وسزای‌ كفران نعمت را زبانم لال می‌ دانيد. چيست در امام ذوب شويد
چنان چه او در اسلام ذوب شد و دنيايی را به تحير وا داشت، خدائی‌ نكرده حرف های او
را كه نور است تفسير به رأی نكنيم.

برادران ! نكند خدائی‌نكرده مسائل جزئی و كوچك
دنيايی برای‌ ما عمده شود و ما را از خدمت به اسلام وانقلاب باز دارد، به مسائل
واجبات و محرمات دقيق توجه كنيد و مسائل آن را ياد بگيريد كه مقدمه فلاح است.

بر سر قبر شهدا زياد برويد و هر كدام می
توانيد به جبهه بشتابيد كه وعده مقالات با خدا و رفتن به بهشت است…

قسمتی از وصيت نامه پاسدار شهيد حسين قوچی
(فراستی )

… من نه از روی‌ خود خواهی‌ و يا برای‌ غرور
و نه برای‌ انتقام و ستم گيری‌ به جبهه می روم بلكه هدف از حركت امر اصلاح و
اعتلای‌ كلمه حق و لقای‌ توحيد است نه خود را جاهل و مسخ شده می پندارم و نه به
ظالم ومظلوم، به خاطر حق قيام كرده و به جهاد می روم و تا گرفتن حق خود و ملتم به
حركت خويش ادامه خواهم داد.

قضاوت و حاكميت را به خداوند سبحان وا می
گذارم و شما ای‌جوانان غيور و مردم بينا، با وجدان بيدار و عقل حساب گر بنگريد كه
حق كدام است سپس انتخاب كرده و حركت، قيام و هجرت را برسكون، سستی و ننگ ترجيح
دهيد كه اگر چنين كنيد هم دنيا را داريد و هم آخرت از آنِ شما خواهد بود.

برادر ! من اين را می‌دانم پس از مرگ يا
شهادتم چه قضاوت هائی كه در مورد من و امثال من كه نمی شود، عده ای‌ بر اين عقيده
اند كه ما جاهل بوده و آگاه نبوديم، جنگ را سبك و بازيچه شمرده و رفتيم و كشته
شديم. عده ای ديگر كه خود را روشن فكر و فهميده می پندارند بر اين عقيده اند كه ما
از روی تحريكات واحساسات عاطفی و مذهبی‌ جذب كرده وهمانند براده های آهن تصور می
كنند كه بدون اختيار به دور آهن ربا جمع شده و در نهايت به مقصدی كه قطب برای ما
پيش بينی كرده و رفته تا مرگ يا شهادت را خود ناچار از روی‌ عواطف و احساسات كه با
فطرت و نوجوانی می جوشد انتخاب كرده و نام اين تركيب را ايمان می گذارند واين گروه
دشمنان واقعی‌ مكتب ما هستند كه منافقانه عمل می كنند و اين قشر هنوز ماهيت مكتب
ما را درك نكرده اند و گروه سوم، گروهی‌ هستند كه در مرگ ما هيچ سخنی بر لب
نياورده واحساسی نشان نمی دهند گوئی كه انگار ما خارجی هستيم و برای‌ بيگانه می
جنگيم اين قشر شايد در گوشه و كنار، سطح جامعه ما را پوشانده اند سرشان در لاك خود
می باشد و شاهد شهيد حق و باطل جامعه خود نيستند، اينها اگر خطا نكنند با زندگی
حيوانی‌ خود همچون مرده های‌ خاموش هستند و افسوس كه دم گرم و ملكوتی‌ امام در آهن
سرد قلب های فولادی اين قبيل افراد اثر نكرده و در خواب خرگوشی‌ خود باقی‌ مانده
اند. بعضی از اين افراد مقدس مآبی هستند كه شايد پيشانی‌ آنها پينه بسته باشد و با
تعصب خشك در جاهليت خود همچون مرداب در گل مانده اند.

البته گروه ها‌و مردمانی‌ ديگر نيز هستند كه
فقيه جامع الشرايط ما خبط و روش آنها را روشن كرده و شما را از حركات و توطئه های
زير زمينی‌و مخفيانه يا حضوری آنان آگاه ساخته و می سازد كه در انديشه قاصر بنده
حقير توان روشن كردن آن به طور صحيح نيستند…

قسمتی از وصيت نامه پاسدار شهيد حسن كرمی

… خواهران و برادران زمان، زمان جنگ بين
اسلام و كفر و حق و باطل است جنگ بين جنود الله و جنود شيطان است خداوند دارد ما
را در بوته آزمايش خويش می آزمايد آزمايش بس عظيم وعزيز در راه اين آزمايش عظيم
خون ها بايد داده شود و جانها بايد فدا شود تا موفق به درآئيم. در اين بين پيكر
راست قامتان را می سوزانند و هزاران تكه می كنند.خدايا من هم دوست دارم در ركوع و
سجود تو برای هميشه در اين مصاف سهمگين سر فرود آرم و بندگی خويش را به نمايش
گذارم.