اوضاع كلی جهان اسلام

قسمت چهارم

اوضاع اقتصادي جهان اسلام

محمد رضا حافظ نيا

2- پوشش گياهی و نقش اقتصادی آن : دو نوع پوشش
گياهی درختی و علفی در نواحی مختلف جهان اسلام می تواند اثرات اقتصادی متفاوت
داشته باشد

الف : پوشش گياهی درختی يا جنگلی : قرار گرفتن
قسمتی از جهان اسلام در نواحی استوايی آن را از متراكم ترين و انبوه ترين جنگل ها
بر خوردار كرده است،‌جزاير اندونزی ـ ميندانائو ـ مالاكا ـ بنگلادش ـ مالديو ـ بخش
استوائی‌ آفريقا ـ سواحل خليج گينه از چنين جنگل هائی برخوردار اند، اثرات اقتصادی‌
آنها را به دو صورت محصولات جنگلی و چوب می باشد كه به طور نمونه از محصولات جنگلی‌
كائو چو، ميوه های‌ جنگلی و ادويه در قسمت محصولات كشاورزی ذكر گرديده. اين جنگل
ها می توانند منابع مهمی جهت توليد چوب برای صنايع جهان اسلام باشند و تمام مناطق
ذكر شده از نقاط مهم توليد چوب هستند.

از ديگر مناطق تهيه چوب برای صنايع جهان اسلام
می توان يمن ـ آلبانی ـ قفقاز و البرز را كه مهم ترند نام برد.

ب : پوشش نباتی‌ علفی‌ : اين پوشش در مناطق
نيمه استوائی به صورت پوشش علفی متراكم از انواع ساوان می باشد كه در بخش اقليم
ذكر شده اين پوشش وسيع، می تواند از مراكز مهم دامداری علمی ( گاوداری و غيره )
برای‌ رفع احتياجات دامی مسلمانان باشد كه قسمت اعظم آن در آفريقا قرار دارد. در
نواحی‌ خشك تر و يا نيمه صحرائی اين پوشش تراكم وجود ندارد و علف ها به صورت
پراكنده و از نوع استپی می باشند. استپ بر پشت دامنه كوه ها و مناطق نيمه صحرائی
كه وسعت قابل ملاحظه ای از جهان اسلام را از جنب استوا تا عرض های‌ بالا را
دربرگرفته است بالقوه از مراكز مهم چرای‌ گوسفندان و شتر ( كشتی‌ بيابان ) می
باشد. ( يكی‌از سياست های‌ استعماری‌ جهت انهدام دام پروری‌ بومی انقراض نسل شتر
بود در صورتی‌ كه همه می‌دانيم كه اين موجود پر بركت در بيابانهای‌بي آب و علف و
با استفاده از گياهان خار مانند و بدون كم ترين سرمايه گذاری به راحتی‌ تكثير و
رشد می كنند و يكی از منابع مهم توليد گوشت و خود كفائی‌ و بی‌نيازی‌از خارج می‌تواند
باشد كه می‌بايست به اين مسئله̾ مهم توجه گردد. ) با رسيدگی‌ به اين استپ های‌
طبيعی‌ و اصلاح مراتع می‌توان در آنها دامداری ها‌ی علمی با بازده زياد ايجاد كرده
و نيازهای‌ گوشتی‌ و دامی‌ مسلمانان را به راحتی‌ تأمين نموده و علاوه بر رفع
احتياجات دامی‌، توليد پشم و پوست آنها كارخانجاب بزرگ نساجی و پشم و چرم سازی را
به حركت در می آورد و طبعاً سهم چشم گيری در توليدات اقتصادی‌ دارد. كودهای حيوانی‌
با توجه به اثرات زيان بار كودهای‌ شيميايی برای كشاورزی از اهميت زيادی برخوردار
است. متأسفانه استفاده از پوشش گياهی‌ نيز به درد كشاورزی گرفتار است، به جای
اينكه دامداری گوسفند علمی شده و با استعداد های‌ بالقوه̾ گوشت و لبنيات و پشم و
پوست مورد نياز جهان اسلام را تأمين نمايد رو 
به انحطاط می رود و هر روز محدود تر گشته و نياز به گوشت سرزمين های‌ غير
اسلامی كه مازاد محصول دارند زياد تر می گردد.

استراليا نمونه ای است كه موقعيت طبيعی‌‌ آن
برای‌گوسفند داری شبيه قسمت اعظم مناطق خشك و نيمه خشك جهان اسلام می باشد كه
توانسته است با استفاده از صحرا ها و ايجاد دامداريهای مدرن وعلمی در جهان موقعيت
ممتازی را به دست آورد. از علفزارهای مناطق ساوان متأسفانه غربی ها برای گاوداری
های‌خود استفاده می‌كنند در صورتی‌ كه از اين منبع مهم اقتصادی استفاده های
فراوانی‌ را می‌توان نصيب جهان اسلام نمود.

استفاده از جنگل ها، برای تأمين نياز صنعت غرب
و ممالك پيشرفته صورت می گيرد و هم چون زمانی كه انسان ها از آفريقا در خليج گينه
به خاطر منافع استعمارگران غربی‌ در آمريكا درو می شدند و به آنجا برده می‌شدند
امروز نيز درخت ها قلع و قمه گرديده و به سوی سرزمين های غربی و ممالك پيشرفته می‌روند.

در خاتمه نكته قابل ذكر اين است كه امروز با
اتخاذ روش های‌ بسيار ساده و عملی و با استفاده از گونه های گياهی مقاوم ( مانند
تاغ و گز و غيره ) و با استفاده از ماده̾ نفتی مالچ كه ارزان و فراوان است و
خداوند به جهان اسلام عطا فرموده ( و در بحث نفت خصوصيات آن ذكر خواهد شد ) می
توانيم براحتی صحاری جهان اسلام را مهار و پوشش گياهی را احياء‌ و زمينه های گسترش
كشاورزی و دامپروری و نفوذ گروه های‌ جمعيتی و تأسيسات صنعتی و غيره را به درون
صحاری فراهم آوريم.انشاءالله.

3- ماهيگيری : منابع پروتئينی دريا كه به صورت
ماهیگيری تظاهر می كند امروزه درصد ناچيزی از مجموع مواد غذائی بشر را  تشكيل می دهد و دريا از منابع رزروی بشر است كه
در آينده خواهد توانست جمعيت رو به ازدياد كره زمين را تغذيه نمايد. فلات قاره ها
و مناطق كم عمق دريا به خصوص نزديك سواحل از مراكز عمده تجمع ماهی ها می‌باشد،
تماس قسمت های‌ زيادی‌ از حواشی جهان اسلام با دريا ها و نواحی كم عمق آن می‌تواند
امكانات استفاده از پروتئين دريا را برای آن فراهم نمايد، موقعيت های‌ سوق الجيشی
و فرم قرار گرفتن اجزاء جهان اسلام طوری است كه می‌تواند به آبهای‌ بيشتری دسترسی
داشته باشد. حاكميت بر قسمت زيادی از اقيانوس هند،‌اطلس، كوير،‌ امكانات استفاده
از آب های‌ آزاد را به آن داده است.خليج فارس با عمق كم و حالت فلات قاره ای‌
مانندش از مناطق بسيار خوب كشت مصنوعی ماهی و بالا بردن سطح بازده، بهره برداری از
دريا می باشد.

خليج ها و تنگ ها و آب راه ها و درياهای‌ في
مابين هزاران جزيره اندونزی‌ ـ ميندانائوـ مالديو ـ و عمق كم آنها می‌تواند نقشی
چون خليج فارس را داشته باشد. خليج عدن، دريای احمر و دريای مديترانه طبق بحثی كه
در موقعيت ها‌ی سوق الجيشی شد از مراكز عمده ماهیگيری و كشت مصنوعی‌ می‌توانند
باشند. ولی بايد به اين مسئله توجه داشت كه به طور كلی ماهيگيری و كشت و برداشت آن
در آبها، مرهون آلوده نشدن آبها است و خطری‌ كه مناطق برداشت و يا كشت مصنوعی‌
ماهی‌ را در مناطق نفت خيز تهديد می كند آلودگی آب ها می‌باشد.

4- منابع زير زمينی‌و طبيعی‌ : منابع طبيعی و
زير زمينی جهان اسلام به دو دسته̾ مهم مولّد انرژی و غير مولد انرژی تقسيم می‌شوند.

اول : منبع مولد انرژی : از اين منابع، با
موقعيت های‌ انرژی زايی مختلف می‌توان ذغال سنگ، نفت و گاز، نيروی هيدرو الكتريك (
برق آبی ) ـ نيروی انرژی خورشيدی‌ و نيروی‌ راديو اكتيويته را به طور خلاصه تشريح
كرد.

1-   
ذغال سنگ : اولين
منبع انرژی زائی است كه انقلاب صنعتی‌ قرن هفدهم و استمرار آن را باعث شد امروزه
نيز در صنايع سنگين فلز گدازی و در صنايع پتروشيمی و غيره مصرف می‌شود و مشكلات
اقتصادی آن نسبت به نفت و آلودگی محيط زيست ناشی از آن باعث شد كه موقعيت خود را
به نفع نفت از دست بدهد و امروزه در درجه دوم از نظر توليد انرژی‌ قرار دارد.
حوزه̾ ذغالی كاراگاندا در بخش اسلامی شوروی يك حوزه̾ غنی است كه مراكز فولادسازی
قزاقستان به كمك آهن قزاقستان و مراكز فولادسازی اورال شوروی از آن تغذيه می‌كنند.
حوزه̾ تاريم در بخش اسلامی‌ چين از مراكز توليد ذغال می باشد كه منبع بزرگ توليد
انرژی از نظر صرفه̾ اقتصادی متناسب با سياست چين مبنی بر انتقال صنايع به داخله و
به غرب كشور چين می‌باشد. قفقاز از مراكز ديگر توليد ذغال در بخش اسلامی‌شوروی
است. آفريقای شمالی، آلبانی، از منابع ذغالی برخوردارند. سواحل شرقی مديترانه،
پاكستان و ايران منابع نسبتاً بزرگی را دارا می‌باشند. اندونزی ـ ميندانائوـ
آفريقای استوائی ـ خليج گينه از ديگر مراكز ذغالی‌ هستند.

2-   
نفت و گاز : نفت كه
از نظر صرفه اقتصادی‌ و قدرت توليد انرژی‌ جای ذغال را گرفته است در جهان اسلام به
وفور يافت می شود. در مورد نفت و بازار آن و نقش نفت در دنيای امروز بعداً صحبت
خواهد شد. با منابع شناخته شده فعلی و توليد آن بيش از نصف توليد نفت دنيا در جهان
اسلام صورت می گيرد. اگر چه اين رقم از نظر اينكه مقدار كمّی چشمگيری است و جهان
اسلام را در موقعيت مهمی‌ قرار می‌دهد اهميت دارد ولی توليد سرسام آور آن جهت خروج
از جهان اسلام و به نفع سرمايه داران و كارتل های نفتی غرب مضر است. بزرگترين حوزه
های نفتی جهان اسلام در وهله اول در خليج فارس و شمال آفريقا قرار دارد. نفت شمالی
آفريقا، از نوع مرغوب است.

سواحل غربی دريای خزر يا باكو از مراكز مهم
توليد نفت در بخش اسلامی شوروی است كه تا مدتی بدون رقيب بود و اكنون نيز توليد آن
در مقام دوم قرار دارد و برای‌ مدت طولانی نيروی لازم جهت گردش چرخ های‌ صنعتی‌
شوروی از اين منبع تأمين می شد.

يكی ديگر از مراكز جديد توليد نفت شوروی در
سواحل شرقی بحر خزر قرار دارد. با اين حساب بيشتر نفت شوروی كه آن را در رديف
اولين توليد كنندگان دنيا قرار داده است از بخش اسلامی شوروی توليد می‌شود. ناگفته
نماند كه سواحل جنوبی دريای خزر نيز از منابع نفتی استخراج نشده برخوردار است.
حوزه̾ تاريم از مراكز درجه̾ اول مخزنی و توليدی نفت در كشور چين است  كه در بخش اسلامی چين قرار دارد. شمال جلگه̾
بين النهرين (كركوك ـ موصل و خانقين ) از سفره های بزرگ نفتی برخورداراست.
بزرگترين حوزه̾  های نفتی در شرق آسيا در
جزاير اندونزی ـ مالزی ـ ميندانائو متعلق به جهان اسلام قرار دارد. خليج گينه از
منابع نفتی جديدالاكتشاف و مهم برخوردار است. سواحل شرقی مديترانه ( فلسطين ـ سينا
ـ اردن ـ سوريه )‌ از مراكز ديگر توليد نفت می باشند. گاز طبيعی‌ شمال افغانستان و
نفت پاكستان وآلبانی و حوزه̾  مركزی‌ فلات
ايران و صحرای آفريقا از مراكزی هستند كه فهرست وار ذكر شده اند.

اين همه مراكز نفتی و توليد سرسام آور و ذخائر
عظيم تر و كشف شده̾  استخراج نشده يا هم
كشف نشده در جهان اسلام عظمت اقتصادی و بنيانی جهت پيشرفت سريع صنعتی را می رساند،
اكنون به طور اختصار موارد استفاده از نفت را تا به امروز مورد بررسی قرار می‌دهيم
گرچه نقش نفت تا مدتی‌ در خاصيت انرژی زائی‌ آن خلاصه می شد ولی اكنون از توليد
نفت در بخش های‌ مختلف صنعت استفاده می شود كه چهار مورد آن عبارت اند از:

الف : صنايع پتروشيمی از كل هيدرو كربورهای
توليدی جهان فقط 5٪ در صنايع پتروشيمی مصرف می شود ولی عوايد حاصل از اين پنج درصد
( ارزش فراورده های ناشی از آن ) دو برابر عوايد حاصل از 95 ٪ باقيمانده كه در
سوخت و صادرات مصرف می شود می باشد. حال با اين ارقام اهميت صنايع پتروشيمی مشخص
می شود. توليد كود شيميائی، پلاستيك ها، الياف مصنوعی، داروهای‌ بيهوشی‌و غيره از
فراورده های پتروشيمی می باشند. ايجاد كار و اشتغال نيروی انسانی فراوان، بالابردن
سطح تكنولوژی و اقتصاد و غيره از خصوصيات صنايع پتروشيمی است. در صنايع پتروشيمی،
گاز طبيعی‌ نقش مؤثری دارد.

ب : استفاده ديگر سوخت های‌ مختلف است كه
نيازی به بحث آن نيست زيرا سوخت بسياری از كارخانجات ـ موتورها ـ ماشين ها و
اتومبيل ها ـ كشتی‌ها ـ خانه ها از فراورده های نفتی تأمين می شود.

ج : تهيه پروتئين : يكی از راه های تأمين
پروتئين مورد نياز جمعيت رو به ازدياد كره زمين استفاده از منابع نفتی‌است كه
جديدا به صورت صنعتی‌ در پالايشگاه های‌ مهم دنيا برای‌ خود جائی باز می‌كند. در
مواد نفتی ارزان قيمت كه مصرف و تقاضا كمتر دارند می توان محيط كشت خوبی برای عده
ای از باكتری های‌ پروتئين ساز به وجود آورد و پس از آزمايش سال 1997 و موقعيت در
آن، شركت ها‌ی بزرگ نفتی پروژه هايی جهت ايجاد اين صنعت در نظر گرفته اند، زيرا
اولا قيمت نفت نسبت به ساير مواد اوليه ارزان تر و ثابت تر و يا بهتر بگوئيم مفت
تر است. ثانياً وجود 800 ـ 700 پالايشگاه در جهان سعی دارند برای‌ برتری‌ جوئی بر
يكديگر پديده نويی را به بازار عرضه كنند. ثالثاً اگر چنانچه شركت ها و كارتل ها‌ی
نفتی در تهيه مواد غذائی بتوانند به نتيجه ای‌ برسند بر شهرت و اعتبار خود افزوده
اند و به خيال خودشان می‌توانند ديد مردم دنيا را به نفع خود عوض كنند،‌ رابعاً
همانطور كه ذكر شد برای‌ محيط های كشت خوب از پاراضيت ها ( مواد نفتی ) و
هيدروكربور های كم مصرف می توان استفاده كرد.

د : استفاده های كشاورزی‌ : تهيه كود های‌
شيمايی‌ كه در قسمت صنايع پتروشيمی ذكر شده، تهيه سموم دفع آفات از مواد استفاده
از نفت در كشاورزی است. از مواردی كه جديداً از نفت به دست می آورند می توان مالچ
( پوشش ) را نام برد. اين ماده به خصوص برای محيط های صحرائی بسيار مفيد است زيرا
پاشيدن آن بر روی‌ زمين از هدر رفتن رطوبت جلوگيری كرده و مانع تبخير آن می شود و
ثانياً درجه̾ حرارت خاك را بالا برده و مانع از نوسانات شديد آن می شود ( به خصوص
در مناطق صحرائی كه اختلاف درجه̾ حرارت شبانه روز بسيار زياد است ) ثالثاً  از فرسايش بادی‌ و حركت شن ها‌ی روان جلوگيری
می‌كند و خاك را ثابت نگه می دارد. اين محاسنی كه ذكر شده همه برای‌ تبديل صحرا به
مراكز كشاورزی و يا ايجاد پوشش گياهی‌ كه غير مستقيم در تبديل صحرا به محيط زيست
مناسب نقش مهمی دارد بسيار مفيد خواهد بود.

مخصوصاً كه منابع نفتی‌ اكثراً در مناطق
صحرائی قرار گرفته اند و از اين ماده می توان برای مسكونی كردن صحرا ها در مراحل
مقدماتی استفاده كرد. مطالب فوق از موارد استفاده از نفت در دنيای امروز هستند و
معلوم شد كه نفت نه تنها خود می تواند محرك صنايع ديگر باشد بلكه مولد صنايع جديد
و در نتيجه توسعه̾ صنعتی و اقتصادی‌ و من غير مستقيم توسعه̾ كشاورزی‌ و ارتقاء سطح
اقتصادی كشاورزی به خصوص در مناطق صحرائی خواهد بود و شايد در آينده علم بتواند
موارد استفاده جديد تر از آن را كشف كند. و بنابراين بهتر است به جای اينكه از نفت
در توليد انرژی استفاده شود و نتيجه آن تمام شدن ذخائر عظيم آن را يك طرف و ايجاد
محيط زيست آلوده از طرف ديگر باشد، از آن در صنايع زاييده ها از نفت استفاده شود و
از منابع بهتر انرژی چون نيروی هيدروالكتريك، انرژی خورشيدی ـ نيروی درونی‌ زمين ـ
نيروی‌ امواج برای تأمين انرژی مورد نياز كمك گرفته شود كه نه تنها محدود نيستند
بلكه باعث آلودگی محيط زيست هم نمی‌شوند.

3-   
نيروی راديو اكتيو (
اتم ) : مواد راديواكتيو امروزه در بيلان انرژی دنيا سهم دارند و روز به روز نيز
بر گسترش اين تكنيك افزوده می‌شود بايد گفت كه استفاده از مواد راديو اكتيو به
نحوی كه امروزه رايج است بسيار نكوهيده می باشد زيرا اين مواد محيط زيست كره̾ زمين
را آلوده می كند و زندگی كردن بر روی آن برای‌ نسل آينده مشكل می گردد. بنابراين
در اين جا نه به خاطر اينكه صحه بر روی توليد انرژی و بهره برداری از مواد راديو
اكتيو به صورتی‌كه فعلا ً رايج است گذارده شود بلكه به دليل اينكه شايد روزی
استفاده های بهتر و مهم تری از آن بشود ويا اصلاً به خاطر اينكه اينها وجود دارند
مراكز كشف شده̾ آنها را در جهان اسلام ذكر می كنيم ـ حوزه̾ تاريم در بخش اسلامی‌
چين ـ اندونزی ـ ايران ـ شمال آفريقا ـ سواحل گينه از مراكز عمده̾ توليد در جهان
اسلام هستند و در نقاط ديگر نيز به طور محدود تری وجود دارند.

4-   
نيروی هيدرو الكتريك
و انرژی‌ خورشيدی : در مورد نيروی هيدرو الكتريك يا برق آبی قبلاً در قسمت اوضاع
طبيعی‌صحبت شد و معلوم گرديد به دلايل زمين شناسی‌ و وجود مناطق پرباران و رودخانه
های مهم جهان اسلام استعداد زيادی جهت توليد نيروی برقی آبی دارد.

نيروی انرژی خورشيدی‌ كه از تكنيك های تأمين
انرژی است بستگی‌به محيط آفتابی دارد لذا وجود پهنه های گسترده صحرائی در سراسر
جهان اسلام و به خصوص واقع شدن آنها در عرض جغرافيائی پائين و وسط كه از اشعه̾
مستقيم تر خورشيدی برخوردارد هستند. استعداد بالقوه̾ عظيمی جهت توليد اين انرژی به
جهان اسلام داده است. شايد استفاده از محيط آفتابی صحرائی بالا برای‌ توليد انرژی
خورشيدی‌، به نظريه̾ تبديل صحرا به مراكز جمعيتی و گسترش پوشش نباتی با همديگر
متناقض به نظر رسند. ولی اينطور نيست و تبديل صحرا به مراكز مسكونی و با گسترش
پوشش نباتی‌، ارتباطی به عدم دريافت انرژی خورشيدی و نور به خصوص كه صحراها در عرض
های پائين و وسط قرار دارند ندارد.

دوم : منابع غير مولد انرژی :

1-   
آهن : از فلزات مهم
در صنايع می باشد. اين فلز، به مقدار فراوان در جهان اسلام ديده می شود و متأسفانه
سرنوشتی چون نفت دارد. نقاط توليد درجه̾ اول آن سرتاسر كوه های اطلس شمالی ـ غرب
آفريقا ـ بخش اسلامی شوروی در شرق و غرب دريای خزر ـ شبه جزيره عربستان ـ سواحل
خليج گينه می باشد از ديگر نقاط توليد آن می توان شمال آفريقا ـ آفريقای شرقی و
مركزی، ـ جزاير مالديو ـ آلبانی ـ اندونزی ـ آسيای جنوب غربی ( شبه جزيره آناطولی
ـ عراق ـ ايران ـ پاكستان ـ عربستان ) را نام برد.

2-   
مس : اين فلز به
مقدار فراوان در جهان اسلام وجود دارد ودر بخش اسلامی شوروی، آفريقای‌شمالی‌ ـ شرقی
و غربی و مركزی سواحل خليج گينه ـ قبرس ـ جزاير مالديو ـ آلبانی ـ اندونزی ـ فلات
ايران، افغانستان و غيره توليد می گردد.

3-   
سرب : در‌ آفريقای
شمالی و استوائی‌، قفقاز ـ جزاير مالديو ـ مالزی ـ ميندانائو و آسيای جنوب غربی
وجود دارد.

4-   
روی : در شمال و مركز
آفريقا ـ سواحل گينه بخش اسلامی‌ شوروی (قراقستان ـ قفقاز ) افغانستان ديده می
شود.

5-   
قلع : قسمت اعظم
توليد فعلی جهان متعلق به جهان اسلام  می
باشد شبه جزيره مالاكا در توليد اين فلز نقش بسيار مهمی‌دارد. ديگر نقاط توليد آن
آفريقا ـ قزاقستان ـ تركيه ـ مالديو می باشند.

6-   
منگنز : فلز سبكی‌
است كه در صنعت هواپيما سازی به كار می‌رود و بنابراين نزديك به تمام آن از جهان
اسلام خارج می گردد و مراكز مهم توليد آن عبارت اند از قزاقستان ـ قفقاز ـ آفريقا
ـ اندونزی ـ آسیای‌ جنوب غربی‌.

7-   
كُرم : مراكز توليد
عبارتند از آلبانی ـ ايران ـ تركيه ـ افغانستان ـ پاكستان.

8-   
بوكسيت : در بخش
اسلامی شوروی ـ خليج گينه ـ مصر وجود دارد.

9-   
نيكل : در قفقاز ـ
قزاقستان ـ اندونزی وجود دارد.

10-  
گوگرد : در شرق و
شمال آفريقا ـ خليج فارس ـ بخش اسلامی‌ شوروی ديده می شود. مراكز توليد نفت نيز می
توانند از مراكز توليد سولفور باشند.

11-  
نمك های پتاس : به
مقدار بسيار زياد در جهان اسلام وجود دارد و در صنايع مختلف به خصوص صنايع شيميائی
جهت توليد كود شيميائی استفاده می شود. پس بنابراين، اين منابع می توانند بيش از
مقدار مورد نياز، كود شيميائی جهت كشاورزی‌ جهان اسلام تهيه كنند، ـ مراكز مهم
توليد آن عبارتنداز كوه های‌ اطلس ـشرق و غرب آفريقا ـ قسمت اسلامی شوروی ـ
اندونزی ـ آسيای جنوب غربی‌ ـ مراكز توليد نمك ها معمولاً منطبق بر مناطق خشك
صحرائی است.

12-  
سنگ های قيمتی : در
ايران ـ افغانستان ـ بخش اسلامی‌شوروی ـ آفريقای‌مركزی وجود دارد.

13-  
طلا : به مقدار
فراوان و خيلی پراكنده در جهان اسلام وجود دارد. معادن افسانه ای طلای آفريقا
مشهورند. سر تاسر آفريقای استوائی و خليج گينه به طور پراكنده از اين كانی
برخوردار است. آفريقای شرقی ـ غربی ـ شمالی ـ شبه جزيره عربستان ـ تركيه از ديگر
مراكز توليد می‌باشند.

14-  
نقره : در آفريقای
مركزی ـ شرقی ـ سواحل گينه ـ آسيای جنوب غربی وجود دارد.

15-  
الماس : اين كانی‌
قيمتی و در عين حال صنعتی باز در قاره̾ 
زرخيز جهان يعنی آفريقا ديده می‌شود. و مراكز توليد آن درمركز شرق و غرب
آفريقا و خليج گينه قرار دارد.

اينها مجموعه ای از
مهمترين كانی ها بودند كه به طور فهرست وار ذكر شدند ودر جهان اسلام وجود دارند،‌
ناگفته نماند كه بعضی از اين كانی‌ ها در نقطه ای خيلی فراوان و در نقطه ای به
نسبت كمتر می باشند و قطعاً تمامی فلزات و سنگ ها در جهان اسلام وجود دارند كه به
علت محدود بودن فعلی و يا اينكه هنوز كشف نشده اند ذكری از آنها به عمل نيامده
است.

در اينجا به اين
موضوع نيز بايد اشاره كرد كه همه̾  اين
منابع زيرزمينی‌ اعم از مولد انرژی و غير مولد انرژی كه ذكر شدند برمبنای مقدار
فعلی و شناخت فعلی آنها بودند و تحقيقات زمين شناسی به نسبت محدود می باشد و هنوز
صحرا های وسيع كه از مناطق زرخيز هستند ناشناخته می باشند. بيشتر معادن مولد انرژی
و فلزی در مناطق صحرائی قرار دارند و خود گواهی می دهند كه صحرا ها از استعداد های
بی اندازه ای از نظر منابع زيرزمينی برخوردارند وجود اين منابع موقعی ارزش دارد كه
اكتشاف ـ استخراج ـ كاربرد در صنعت و توليدات صنعتی و فروش آنها، همه در جهان
اسلام و به دست مردم مسلمان صورت گيرد ولی متأسفانه فعلاً منافع آن به جيب جهان
خواران شرق وغرب می‌ رود.

                                                                                     
              ادامه دارد