سرگذشتهای ویژه از زندگی امام ۱۷

قسمت سوم

حجه الاسلام والمسلمین کریمی عضو جامعه مدرسین

یکی از چیزهائی که آدمی ناخودآگاه – بر حسب غریزه اش – دنبال او می رود، عبارت است از تکیه بر نظر خود و ابتکار خود و نادیده گرفتن نظرات دیگران، ولی آنچه که در روش انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام ملاحظه می کنیم، می بینیم شیوه پسندیده آنها بر این غریزه استوار نبوده، بلکه می کوشیدند آنچه که حق و صلاح است همان را اتخاذ کنند ولو ابتکارش از دیگری باشد.

حضرت رسول (ص)، تمام مقصدش این نبود که عادات و رسوم محیط حجاز را از بین ببرد، بلکه غرضش این بود که ایجاد دگرگونی در آنچه که صلاح جامعه نیست بنماید، ولی آن رسوم و عاداتی که با اشکال برخورد ندارد باقی باشد.

منطق قرآن هم همین است، می فرماید:

«وَ اتَّبِع مِلَّهَ اِبراهیمَ حَنیفاً»

قرآن در عین حالی که از تقلید کورکورانه آباء و نیاکان نکوهش می کند، در این آیه می فرماید: از روش ابراهیم (ع) پیروی بکن. این به آن معنی است که آنچه حق است ولو از گذشتگان باشد، از آنها پیروی بکن.

یک چنین روشی را ما به رأی العین می دیدیم حضرت امام خمینی زیاد بر آن تکیه داشتند.

مقصدشان فقط این نبود که در هر امری وارد می شوند، باید طبق ابتکار ایشان کار انجام بگیرد، بلکه می کوشیدند هر امری که به صلاح جامعه است انجام بگیرد. و اگر یک روشی رواج داشت که ضامن صلاح جامعه بود می فرمودند، همان روش را ادامه بدهید.

در رابطه با حوزه نجف و امتحان آقایان طلاب و درجه بندی پایه تحصیلات که موجب تفاوت در برخورداری از مزایای حوزه بود، مطلبی خدمتشان عرض کردم، فرمود: بسیار خوب است، همینطور رفتار کنید.

سپس برای اینکه ابعاد مطلب برای شخص خودم روشن شود عرض کردم که یک چنین روشی را بعضی از آقایان، قبل از ما تا حدودی اتخاذ کرده اند، و اگر ما بخواهیم انجام بدهیم اقتباس از دیگران خواهد بود. تا من این عرض را خدمتشان کردم، یک قیافه جدی و حالت خاصی در ایشان پیدا شد و فرمود: «مگر چه اشکال دارد. کاری که ابتکارش از دیگران بوده و در آن کار تجربه کسب کرده اند و دیده اند کار خوبی است، ما همان کار را انجام می دهیم. این چه حرفی است که بعضی از آقایان می گویند هر کاری را باید ابتکارش از خودمان باشد. نه خیر، کاری که خوب است ولو دیگران از قبل انجام داده اند، ما همان را پیروی می کنیم».

یک چنین روحیه ای که از ندای درونی باشد نه روی ملاحظه کاری و از روی عقیده به لزوم پیروی از حق ولو نزد هر کس باشد، این روحیه را تنها در ایشان یافتم، گرچه ممکن است کم و بیش این روحیه در دیگران هم باشد، لکن التزام به آنکه هر چه حق است می پذیریم ولو از هر کس باشد، و آنچه باطل است نمی پذیریم گرچه از نزدیکترین شخص باشد، التزام عملی به این مطلب، ظاهرا انحصاری ایشان باشد.

و این روش مرا بیاد فرموده حضرت امیرالمومنین(ع) می اندازد که فرمود:

«اُنظُرُوا اِلی ما قالَ، وَلا تَنظُرُوا اِلی مَنْ قالَ»

به گوینده در سنجش حق و باطل کار نداشته باشید، بلکه در خود مطلب تأمل کنید، اگر حق است بپذیرید، و اگر باطل است طردش کنید.

یک چنین روشی و فکری جز از قرآن و سنت رسول اکرم و انبیاء و ائمه علیهم السلام نمی تواند از چیز دیگری الهام بگیرد، و الا نوعا مردم به یک سری اعتبارات وابسته اند، که بیشتر حساب شخص می کنند نه حساب مطلب. در منطق قرآن آنچه درست است رعایت حق و مراعات مصلحت نه مراعات شخص گوینده، و تمام رهنمودهای امام خمینی بر این اساس است.

***

امام دنیا را با بعد وسیعی ملاحظه می فرمودند، و آینده دنیا را در امتداد خیلی طولانی نظر می کردند، و این حساب را می کردند که ایشان در یک گوشه، مسئولیتی را عهده دارند، و مسئولیت گوشه ای دیگر در این امتداد تاریخ، به عهده دیگران است. و باید کوشید افرادی که لیاقت عهده دار شدن این مسئولیت را دارند، کم کم آنها را وارد صحنه کرد و کار به آنها واگذار کرد تا ساخته شوند و هر کسی بتواند در مقطع زمانی خودش این امتداد تاریخ را اداره بکند.

این روحیه هم همان روحیه انبیاء و ائمه(ع) است، بر خلاف امراء و سلاطین مادی که زندگی را در محدوده حیات موقت خودشان خلاصه می بینند، و می کوشند هر چه هست برای همین مقطع زمانی خودشان فراهم سازند، و هیچ کاری به آینده ندارند.

در همین رابطه داستانی در نجف پیش آمد. بعضیها خیال داشتند روشی را اتخاذ کنند که روی ملاحظه سلسله مراتب مراجع عالیقدر شیعه، این روش خیلی سازگار نبود. بر این اساس، برادران ناراحت شدند از اینکه آن آقایان در این کار بنا دارند موقعیت و حیثیت اجتماعی حضرت امام را نادیده بگیرند، و این بر دوستان خیلی گران آمد. بنده به اتفاق دو نفر از دوستان مأمور شدیم از طرف کلیه دوستان خدمت امام برسیم و به ایشان عرض کنیم که چنین مطلبی است و آن آقایان چنین برنامه ای را در نظر گرفته اند.

من با نهایت احترامی که برای استاد بزرگوارم قائل بوده و هستم، ولی چون در صحبت کردن صریحتر بودم لذا بعنوان سخنگوی دوستان خدمتشان عرض کردم: هر محیطی آداب و رسومی دارد، و ظاهراً مراعات رسوم، اشکال شرعی نداشته باشد و موقعیت حضرتعالی طوری است که شما برای عامه مسلمین هستید و موقعیت شما باید برای اسلام و مسلمین حفظ شود، و آقایان با آن برنامه ای که دارند می خواهند این موقعیت شما را نادیده بگیرند، یا خدای نخواسته به خیال خودشان هتک کرامت شما کنند. لذا ما از شما خواهش می کنیم بر اساس آداب و رسوم حاکم در این محیط برنامه آقایان را نپذیرید.

قصه مربوط بود به تشکیل جلسه ای در رابطه با وفات یکی از مراجع. ما مطالب را خدمت ایشان بنظر خودمان طوری مستدل و منطقی بیان کردیم که عقیده شخص بنده این شد که الآن حضرت امام می پذیرند.

سخنان ما که تمام شد، ایشان یک قصه ای نقل کردند و به یک مطلبی اشاره نمودند و بدنبال آن یک مطلب جدی آموزنده فرمودند که ما در مقابل عظمت روحی ایشان، احساس حقارت و شرمساری کردیم.

فرمودند: «در گذشته که برق نبود و کوچه ها تاریک بود، یکی از آقایان به جائی می رفت، و طبق مرسوم یک شخصی هم جلو ایشان فانوس بدست گرفته بود. اتفاقا عازم مجلسی بود که یک آقای دیگری هم عازم آن مجلس بود. در راه که برخورد کردند، این آقا یک مقدار از آن دیگری فاصله گرفت تا معلوم شود که ایشان یک تشکیلات جدائی دارد و یک فانوس کَش مخصوصی و می خواست که موقعیتش شناخته شود.»

پس از نقل این داستان چنین فرمودند:

«اگر روز قیامت، ما را در محضر رسول الله(ص) به صف وا دارند، و از این چیزها از ما سئوال کنند، آیا آقایان برای این سئوال جوابی در نظر گرفته اند که مثلا این جلوتر باشد آن عقب تر باشد، این زودتر باشد آن دیرتر باشد. این اعتباراتی که آقایان در نظر می گیرند، اگر در آن صف، حضرت رسول(ص) از ما سئوال کرد، آیا جوابی داریم بگوئیم؟»

سپس به دنبال آن سخن، این مطلب ارزنده رهنمود دهنده را فرمودند:

«ما پیر شدیم، و این حوزه قبل از ما بجود آمده و بعد از ما هم باید بماند، و اداره شود و باید اداره اش بدست علماء باشد. اگر ما افرادی را بشناسیم که مواهبی دارند و لیاقت اداره حوزه را در آینده می توانند داشته باشند، وظیفه ما است که آنان را وارد صحنه کنیم و به حوزه معرفی کنیم تا کم کم در اجتماع شناخته شوند، و فردائی که ما نیستیم بتوانند حوزه را اداره کنند. لذا به آن برنامه ای که آنها تهیه کرده اند، عمل کنید.

این بعد نظر همان بعد نظر امام صادق(ع) است که می کوشید افرادی را برای فرا گرفتن معارف و اداره اجتماع وا دارد، تا در زمانها و مکانهای مختلف بتوانند جامعه را اداره کنند. و این روحیه را ما از نزدیک از ایشان دیدیم. من و دوستان و برادرانی که در آن جلسه بودند همه معتقدیم که این الهام می گرفت از دستور خدا و رسول الله(ص). و این بیانگر عقیده و روحیه حضرت امام بود که در هر اجتماعی، آنها که مصدر کار هستند باید بکوشند افرادی را تربیت کنند که فردا آن افراد مصدر کار بشوند، برای اینکه کار مربوط به زمان خاصی نیست.

***

یکی از مطالب که در تجربه برای همه معلوم است، این است که انسان خواسته های خودش را هر وقت که دلش بخواهد نمی تواند جامه عمل بپوشاند، بلکه هر کاری یک وقتی دارد، و لذا امام معصوم می فرماید:

«اِنَّ الأُمُورَ مَرهُونَهٌ بِاَوقاتِها»

این یک رهنمودی است که ائمه(ع) بما داده اند، و تجربه آدمی نمی تواند هر کاری را در هر وقت خواست انجام بدهد، بلکه هر کاری یک امکانات و شرائطی می خواهد که همیشه مهیا نیست، و در وقتی که این امکانات هست اگر استفاده نکنند، فرصت را غنیمت نشمرند، فرصت از دست می رود و معلوم نیست دوباره این فرصت بدست آید.

یک چنین مطلبی را حضرت امام بسیار روی آن تکیه داشتند و در بحث مکاسبشان شاید ده ها بار تذکر دادند که همه کارها را (نوشتن، مطالعه، تحقیق، عبادت، کسب کمالات معنوی و…) در جوانی کسب کنید و انجام بدهید، و از موقعیت استفاده کنید.

بر این اساس هیچ کاری را در وقتش به عذری از اعذار تأخیر نمی انداختند. وقت مطالعه را به اینکه مثلا الآن فلان شخص آمده است و بگذاریم برای بعد، تاخیر نمی انداختند. در هر کاری که وارد می شدند، مثل اینکه تمام محدوده حیات همین یک ساعت است، به این نحو کوشش داشتند در غنیمت شمردن فرصت و بما هم بارها و بارها توصیه می فرمودند که بکوشید هیچگاه فرصت از دست ندهید. و در این رابطه حضرت امیر(ع) جمله ای دارند در عهدنامه خطاب به مالک اشتر، می فرماید:

«کار هر روز را درآن روز انجام بده و بفردا نینداز» برای اینکه اگر کار امروز را برای فردا گذاشتی، با کار فردا می شود دو کار، و همچنین…

بر این اساس حضرت امام روحی له الفداء تجدید نظرشان در «تحریر الوسیله» به اضافه بعضی ملحقات، در ایامی بود که ایشان به صورت تبعید در ترکیه بسر می بردند و درآن فرصت حدود یکسال که در آنجا بودند از اول تا آخر تحریرالوسیله را تجدید نظر می فرمودند که فعلا در دسترس عموم علاقمندان یک کتاب بسیار ارزنده و پرمحتوائی است که خود حضرت امام هم در یک مقدمه کوتاهی در همان کتاب اشاره فرموده اند که این ها را من در ایامی که در ترکیه تبعید بوده ام، یادداشت کرده ام. اگر غیر از آن اعتقاد بود که می گوید: کار امروز را واگذار بفردا مکن، هرگز چنین اثر گرانبهائی امروز در دسترس مردم قرار نمی گرفت.

بعد از اینکه به نجف آمدند با تمام مشکلاتی که داشتند بحث بیع شروع کردند که در این بحث مجموعه ای است از تحقیقات علمی راجع به فقه معاملات که در ضمن آن بحث ولایت فقیه را هم استطراداً متعرض شدند که البته در چاپ به مقداری که در کتاب نویسی متداول است مختصر شده است. و الا اصل بحث را بسیار گسترده تر متعرض شده اند و اگر کسی در موقعیت ایشان بود با آن همه مشکلاتی که ایشان داشتند، شاید کمتر کسی پیدا بشود که بتواند به چنین کارهای فکری بسیار ارزنده و مهمی دست بزند و به این صورت که مورد قبول اهل نظر در مجامع علمی واقع شود، در آید.

یادم می آید در اوائل بحث ولایت فقیه، عده ای بر ایشان بصورت اعتراض و شبیه به اعتراض ایراد می گرفتند، که در وضع فعلی شما چه وقت می توانید حکومت اسلامی را تشکیل بدهید. که الآن مشغول بحث فقهی و تنظیم برنامه اش هستید، ایشان می فرمود:

قضایا را نباید با این فکر وارد شد. بلکه این کار بزرگ دارای ابعاد و مقدمات زیاد است ما فعلا برنامه اش را تنظیم می کنیم، اگر توانستیم خودمان حکومت را پیاده می کنیم، و الا برنامه تنظیم شده ای باشد که نسلهای آینده وقتی آمدند، دوباره وقتشان برای تنظیم برنامه تلف نشود.

و در این استشهاد می فرمودند به روشی که یکی از سیاسیون بزرگ قرن اخیر در منطقه آسیا داشت، که نظام حکومت را در زندان نوشت و منطقش هم این بود که اگر ما نرسیدیم این نظام را پیاده کنیم، نظام را طرح ریزی می کنیم، دیگران می آیند نظام آماده را اجرا می کنند.

ایشان در هر کاری که وارد می شد (همانطور که در بسیاری از سخنرانیهای پس از انقلاب اشاره فرموده اند) که آنچه ما انجام می دهیم بعنوان اداء وظیفه است خواه آن هدفی که ما تعقیب می کنیم به نتیجه برسد و خواه نرسد، ما وظیفه مان را انجام داده و باید انجام بدهیم.

و بر این اساس بود که این حرکت انقلابی را همواره پیگری می کردند تا بحمدالله، خداوند منان هم یاری فرمود و ملت هم با همآهنگی کامل کمک کردند و به پیروزی رسید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *