سخنرانی نیمه شعبان ۱۴۰۲ هـ. ق سومین شهید محراب آیت الله صدوقی

بعد از حمد وافر و ثنای بی منتها نثار بارگاه قدس با عظمت حضرت رب العزه عز سلطانه و درود بی حد و حصر و صلوات و تحیات زاکیات نثار روان پاک حضرت ختمی مرتبت منجی عالم بشریت محمدبن عبدالله(ص) و دوازده نفر از جانشینان به حق آن حضرت، خاصه حضرت بقیه الله ارواحنا فداه.

درود بی شمار و سلام وافر به رهبر کبیر انقلاب، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام بزرگوار، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی. درود و سلام به ارواح عالیه شهدای اسلام از صدر اسلام تا کنون خاصه شهدای انقلاب و بالاخص شهداء جنگ تحمیلی در جنوب و غرب کشور و شهیدان گوشه و کنار بدست دژخیمان از «شهید محراب[۱]»، «شهید راه محراب»[۲]سایر دوستان و برادرانی که در راه تداوم انقلاب شربت شهادت نوشیدند. سلام بر امت بپاخاسته ایران خاصه برادران حاضر در این محفل و بالاخص روحانیت مبارز.

بعد از عرض تبریک بمناسبت میلاد با سعادت حضرت مهدی(عج) و اظهار تشکر از شما برادران و از آن نورچشمانی که در اینجا سرودی زیبا خواندند ومحفل ما را به سرود خود به شعف و وجد در آوردند…

خیلی شرمنده ام از اینکه آقایان تشریف آورده اید در اینجا از بیانات این جانب خواسته باشید بهره ای ببرید. من گوینده رسمی نیستم، گاه گاهی بر سبیل ندرت – اتفاقی بیفتد- وقت عزیز عزیزان را می گیرم. و در این شب که میلاد مسعود حضرت بقیه الله است، به اجازه برادران روحانی، یک جمله از خطبه نهج البلاغه امیرمؤمنان(ع) به مناسبت پیش آمدهائی که از یک سال قبل تا کنون رخ داده، که ببینیم در آن روز مولا چه نظری داشته و چه دستوری داده، به سمع شما برادران برسانم و اگر لغزشی در بیان دارم از همه حاضرین معذرت می خواهم.

در خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه هنگامی که امیر مؤمنان، خوارج را نصیحت می فرمود به اینجا می رسد که:

«سیهلک فی صنفان: محب مفرط یذهب به الحب الی غیر الحق و مبغض مفرط یذهب به البغض الی غیر الحق، و خیر الناس فی حالا النمط الاوسط فالزموه و الزموا السوادا الاعظم فان یدالله مع الجماعه و ایاکم و الغرفه فان الشاذ من الغنم للذئب الا من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه»[۳]

حضرت در هزار و سیصد و شصت سال قبل فرمود: دو طایفه درباره من هلاک می شوند. طایفه اول دوستان افراطی که زیادی در حب و افراط در دوستی، آنان را به غیر حق می کشاند اینکه گروهی که غلو کردند درباره امیرمومنان و او را به مقام خدائی رساندند طایفه ای هستند «علی غیر الحق». این دوستی آنان را به غیر حق برد و هلاک شدند و حتی به عقیده ما نجس اند و باید از آنها پرهیز کرد (مسلمان گوینده لا اله الا الله و لکن نجس). صنف دوم: دشمنان افراطی، دشمنانی که دشمن، آنان را به غیر حق و به غیر واقع کشید. «ناصبین»، دشمنان سرسخت امیرالمؤمنین(ع).

مقایسه با جمهوری اسلامی:

جبهه اول را ذکر نمی کنم و درباره آنها بحث نمی نمایم. ولی طایفه دوم: آنان که دشمنی را به جائی رساندند که جای پای آشتی نگذاشتند. چه دشمنیها، چه سرسختیها از اول انقلاب تا کنون کردند. ما گرفتار یک مشت به ظاهر وارد در خط و کسانی که مسئولیت این کشور جمهوری اسلامی ما را عهده دار شدند، از دولت موقتش بگیر تا به بنی صدر ملعون و اتباعش گروهکها، فدائیها، سایر کسانی که جزء دشمنی جزترور، جز کشتن، جز بستن، جز اذیت کردن چیز دیگری در قاموسشان نبوده و نیست. یک قدمی به کردستان بگذارید بطرف غرب بروید. سال گذشته رفتم و امسال هم روز گذشته مراجعت کردم و دوازده روز در آنجا در کنار برادران پاسدار- بسیج- جهاد- ارتشیها بودم و چه بهره ها بردم و چقدر نیرو گرفتم.

نیروی ایمان اگر بخواهی بگیری چند روزی را به طرف کردستان یا به طرف جنوب در کنار برادران رزمنده که جز خدا چیز دیگری در آنجا نیست، توجه کن، هر چه هست خدا، ایمان، عقیده، توجه به اسلام فداکاری، جانبازی، عشق به شهادت، عشق به امام امت. اشک می ریزد و می گوید سلام من خدمت امام برسان. هر کس- آنجا- برود بهره ای که خود می گیرد به مراتب زیادتر است از بهره هائی که آنها می گیرند. از روحانیت نیرو بگیر. ایمانت را کامل کن. در ایمان راسخ شو- ثابت شو.

چه ضایعه هائی، چه کارهای زشتی دولت موقت در آنجا کرده بود، که هرگاه نام دولت موقت برده می شود، کردها (برادران مسلمان کرد) و همچنین برادران شیعه چقدر ناراحت می شوند. فرستادن آن هیئت حسن نیت به آن طرف و به آن دیار که چه بسیار جوانان ارزنده ای از ما به شهادت رسیدند در اثر سوء نیت هیئت حسن نیت و چه اذیت ها و چه آزارها! چه نقشه ها که تمام آنچه را که هنوز در قسمت کردستان و غرب از این گروهکها، از این کومله، از این حزب دموکرات می بینید، در آن دوره تخم آن پاشیده شد. و غرس شجره عداوت نسبت به جمهوری اسلامی در آن دوره و در آن زمان شد که خدا ریشه هر چه غرب زده است بکند. (الهی آمین) و شر آنها را که هنوز هم در گوشه و کنار هستند بکند.

چندی پیش بمن گزارش دادند یکی از غرب زده ها در یک مجلس خصوصی صحبت کرده بود و گفته بود که: بدانند هنوز در ادارات دولت، در وزارت خانه ها امثال کشمیریها و کلاهی ها هستند! خودشان را به این دلخوش می کردند و پس از سه سال و خورده ای از انقلاب گذشته، هنوز در انتظار این هستند که ضایعه ای بیافرینند، یک ناراحتی ایجاد کنند، عملی انجام دهند که این انقلاب از تداوم بیفتد و واژگونه شود. برگشت کند تا خدای نخواسته بتوانند به آن مقاصد شومی که دارند برسند که عمده مقصد اینها این است که دست شرق و غرب را بر این کشور جمهوری اسلامی مسلط کنند، ولکن هیهات! هیهات! این ملت فداکار که عزیزان خود را از دست می دهد و هیچ اظهار ناراحتی از خود نشان نمی دهد…

یک زنی در همین ایلام، در همین بمباران اخیر، که جوانش شهید شده در یک محفلی گفته بود: من خیلی خرسندم از اینکه فرزندم شهید شد و این بمب بر سر جمعیت نیامد. همین جمله را امروز به سمع شریف امام هم رساندم، شرح مبسوطی هم امام صحبت فرمودند ولی متأسفانه هر چند روحانیت مبارز کار خودش را انجام می دهد و کوتاهی نکرده (و نمی کند) ولی در برابر، اشخاصی بی تفاوت از روحانیت هستند و عجب دارم چرا مردم به حساب آنها نمی رسند؟!

حالا دیگر بس است. به فکر جمهوری اسلامی باشید. به فکر انقلاب باشید. می ترسم خدای ناکرده دور هم جمع شوند و کم کم قدرتی پیدا کنند و یک ضایعه ای بیافرینند، کما اینکه کسانی که در دوران نهضت و درگیری حرفی نمی زدند و صحبتی نمی کردند زیرا می ترسیدند ولی امروز که بحمدالله ترسی نیست چرا پا در میان نمی گذارید؟! چرا در کردستان که این همه نیاز به یک روحانی دارد قدمی به آن حدود نمی گذارید؟! مردم آن حدود را ارشاد کنید. به قدری کمبود روحانیت در آن منطقه هست که حساب ندارد و تمام سفارشاتی هم که برادران آن سامان داشتند این بود که برای ما روحانی بفرستید…

«خیر الناس النمط الاوسط» بهترین طایفه آنهائی هستند که نه دشمنی در مقام افراط دارند نه دوستی افراطی، معتدلند مثل شما برادران، شما کسانی که از اول انقلاب، پیش از انقلاب همیشه در صحنه بوده و هستید و خدمت خود را به جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب آن گونه که انتظار بود، به حد اعلا انجام داده اید، و امیر مؤمنان دستور می دهند که مردم همیشه ملازم نمط اوسط و آن طریقه وسط باشند، راه حق را گرفته، صراط مستقیم را اتخاذ کرده، ملازم همچو جمعیتی باشید.

مردم! از سواد اعظم (عامه مردم) کناره گیری نکنید. دست خدا با جماعت است، مبادا از جماعت مسلمین دور بشوید نبادا تفرقه ایجاد کنید. نبادا بنشینید دور هم و برای امام امت نقشه بکشید! مبادا این توطئه هائی که خانمان برانداز است، اگر موفق شوید سراغ آن جهت بروید چه خیال باطلی! چه خیال واهی! چه کسی را شما می توانید به تباهی و فساد بکشید. تمام کسانی که با شما هستند به ده هزار نمی رسند. مردم همه انقلابی اند. مردم همه در راه جمهوری اسلامی اند. مردم همه فدای امام اند. و اگر کسی از شما از جمعیت کنار شد، شش دانگش اختصاص به شیطان دارد، مملوک شیطان است خواه معمم باشد یا مکلا باشد، در هر مقام و پستی باشد، این مملوک و مامور شیطان است. شیطان او را برده و فریب داده کما اینکه اگر یک گوسفندی- به بیان امیرالمومنین- از گله جدا شد، حتما خوراک گرگ خواهد شد.

دو سه شعر- گرچه من اهل شعر نیستم، از مرحوم ادیب الممالک فراهانی بمناسبت همین جمله فرمایش حضرت امیرالمومنین علیه السلام که می فرماید:

«الشاذ من الغنم للذئب»

عرض می کنم…

چون بره بیچاره، به چوپانش نپیوست         و از بیم به صحرا در، نه خفت و نه بنشست

خرسی به شکار آمد و بازوش فرو بست     با ناخن و دندان ستخوانش همه بشکست

شد بره ما طعمه آن خرس زبر دست         افسوس از آن بره نوزاده سرمست

فریاد از آن خرس کهن سال ستمکار

ای مردمی که از جمعیت جدا می شوید، کجا می روید؟ چه می خواهید بکیند؟ چه نقشه ای دارید؟ به گمانتان این ملت بپاخاسته شهید داده خواهد گذاشت که شما به آن منویات فاسده خودتان برسید؟ هرگز! هرگز! در هر مقامی باشی در برابر تو خواهند ایستاد و آنچنان با تو مبارزه کنند که از اعلی علیین به اسفل السافلینت برسانند کما اینکه رساندند.

ما باید آشکار بگوئیم: کسانی که خطشان خط غیر امام است، کسانی که راهشان راه امام امت نیست (راه شیطان می روند). ما دو راه و دو خط نداریم، یک راه داریم و آن هم صراط مستقیم اسلام و ایمان که رهبرش امام امت است و هر کس از این راه منحرف شود در راه شیطان است «و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله».

صراط امام صراطی است مستقیم. هر کس نفسی در برابر امام بکشد و حرفی در برابر این مرد بزرگی که از اول اسلام تا کنون – بعد از ائمه طاهرین- نظیرش دیده نشده چشم روزگار مانندش را ندیده از علمش، از تقوایش، از فهمش، از سیاستش، از بیانش از قلمش. یک اعجوبه ای است که دنیا مانندش را ندیده و بعد هم نخواهد دید…

آخرین بیان امیرالمؤمنین را هم برای برادران ترجمه کنم. شاهد بر اینکه این طایفه کسانی که ایجاد تفرقه می کنند، کسانی که از جمعیت جدا می شوند تکلیف آنها روشن است. هر کس از جماعت مسلمین جدا شود مملوک شیطان است. حالا ما چه وظیفه ای داریم نسبت به اینها. آنها که دوری کردند و ایجاد تفرقه نمودند از ما نیستند… امام علی(ع) می فرماید: کسی که مردم را به تفرقه دعوت کند (کسی که بخواهد کودتا کند… جماران را بمباران کند… امام و چندین هزار را با توپ نابود کند. کسی که بخواهد این کشوری که با خون صد هزار شهید آبرو گرفته و به این صورت اسلامی در آمده … کسی که دعوت به تفرقه می کند، کسی که دعوت به جدائی می کند) او را بکشید.

«فاقتلوه و لو کان تحت عمامتی»

حضرت می فرماید: او را بکشید ولو زیر عمامه علی پنهان شده باشد. (تکبیر)…

یک موضوع هم هست که نمی دانم آقایان اجازه می دهند عرض کنم یا نه؟ نمی دانم اینجا جایش هست یا نه؟ آن موضوع این است: مردم گروه گروه می خواهند امام را زیارت کنند و خدمت امام برسند، چهره امام را ببینند اعم از اینکه موفق بشوند دست امام را ببوسند یا نه… چطور شده مقام رهبری باید در ۵/۲ متر اطاق زندگی کند، مردم هم از زیارتش محروم باشند. یک جائی برای مقام رهبری لازم است. جائی که اگر ده هزار، پانزده هزار، بیست هزار جمعیت خواستند زیارت امام بکنند بتوانند و همیشه امام در زحمت و رنج نباشند.

یک مطلب دیگر می خواهم راجع به آیت الله منتظری علانیه و آشکار بگویم: این مرد به تمام معنی شایسته است (تکبیر). من بالغ بر چهل سال است که با این شخص محترم (آشنایم) چه فقهاتش، چه علوم دیگرش، چه زهد و تقوی و ایمان راسخش من یک هوادار صد در صد او هستم. مردی است از هر جهت شایسته و… باید شما مردم اگر یک کسی در گوشه و کنار درباره این شخصیت محترم توهین می کند، زبان به انتقاد می گشاید تو دهنی محکم به او بزنید.

هر چه بخواهیم درباره این دوست عزیزم (آیت الله منتظری) صحبت کنم با این خستگی نمی توانم ولیکن بطور کلی باید بدانید که شایستگی بتمام معنی در او هست مورد تایید روحانیت مبارز هست، و هر کس هم که درباره او انتقاد کند ما او را دشمن روحانیت و دشمن انقلاب… و دشمن اسلام می دانیم. آیت الله منتظری کسی است که ۲۴ سال قبل تقریرات درس مرحوم آیت الله بروجردی در زمان حیات ایشان نوشته است، حالا اگر کسی در گوشه و کنار انتقادی می کند باید سخت جلوش را گرفت. محکم بزنید بر دهن دشمن روحانیت. بزنید بر دهن دشمن آیت الله منتظری بالاخص.

 

[۱] – آیه الله شهید مدنی امام جمعه تبریز.

[۲] – آیه الله شهید دستغیب امام جمعه شیراز.

[۳] – «شاذ» در اینجا بمعنی شذوذ و کمی نیست. شاذ در اینجا به معنی کسانی است که از جمعیت دور بشوند، از جماعت بر کنار بشوند. این را برای تذکر عرض کردم که بیانات بعدی مولا امیرالمؤمنین با این جهت وفق بدهد و اگر گمان کنید که شاذ به معنی نادر و کم باشد با بیان بعدی حضرت وفق نمی دهد «فان الشاذ من الناس للشیطان کما آن الشاذ من الغنم للذئب»

و در آخرش هست «الامن دعا الی هذا الشعار فاقتلوه ولو کان تحت عمامتی هذه» هر کس دعوت به این شعار (تفرقه) بکند او را بکشید ولو زیر عمامه من باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *