گزارشی از جبهه -راهیان قدس

تهیه ونتظیم: محمد حسین رحیمیان

 

برای اولین بارپس از دهها روز تلاش مداوم، پاسدار اسلام مفتخر شد گزارش گونه ای هر چند مختصر از مناطق جنگی جنوب با همکاری بی دریغ همه برادرانی که درتهیه این گزارش مارا یاری کردند تقدیم خوانندگان گرامی بنماید.  هر چند دوربینهای فیلمبرداری وعکاسی وصدها نوشته وگفتار نمی‌توانند پرده از جنایات بعثیون مزدور غرب وشرق بردارد چرا که جبهه ای بطول استکبار جهانی صهیونیزم و آمریکا وشوروی وبعرض دست نشاندگان عراقی واردنی ومصری ومراکشی و…. را فقط با چشم دل وسر میتوان مشاهده کرد جنگ علیرغم اینکه واژه ای است بسیار خشن لکن بفرموده امام برای ما نعمت بود و برکات معنوی اقتصادی سیاسی زیادی در پی داشت. از این رو برای اینکه چهره‌ای از جنگ در کربلای خوزستان (همزمان با عملیات بیت المقدس)را ترسیم کرده باشیم از ابتدای ورود نیروها شروع می کنیم: نیروهای انسانی آموزش دیده مردمی و عشایرو پاسدار ازشهرستانها به پایگاهی بنام منتظران شهادت (گلف)دراهواز اعزام شده وبنا براحتیاج لشکرها وتیپها وپایگاههای مختلف بر اساس حق تقدم جذب میشوند به افرادی که برای اولین باربه جبهه آمده اند پلاک وکارت شناسائی داده می شود و مشخصات و رسته آموزشی آنها در پرونده (با شماره پلاک وکارت)ثبت می گردد تا بدینوسیله در موقع شهادت یا مجروح شدن شناسائی شوند.  پس از سازماندهی از پایگاه مستقر دراهواز به پایگاهها و قرارگاههای پشت خط درجبهه و از آنجا بر اساس نیاز جبهه ها به خطوط مختلف جبهه اعزام میشوند.  هر لشکر یا تیپ وگردان آتشیار باقسمتهای مختلف از قبیل موتوری، لجستیکی، تدارکات ومهمات و اورژانس و پشتیبانی و ذخیره و… با توجه به موقعیت مکانی در محل های مناسب و مستقل مستقر می شوند که دارای حصاری از خاکریز وسنگرهای انفرادی و اجتماعی می باشد. نکته جالب توجه هنگام تقسیم نیروها این است که برای زودتررفتن به خط بین نیروها با مسئولین مشاجره لفظی پیش میایدو چنانچه اشخاص با مسئولین آشنا باشند برای سبقت درجانبازی پارتی بازی شده و زودتر از دیگران به خط مقدم اعزام میشوند. چون بالاخره کارهای پشت جبهه نیز احتیاج به نیروهای کثیری دارد از این رو در داخل جبهه ها هرگاه کسی را بخواهند تنبیه کنند تهدید به برگرداندن از جبهه به اهواز می نمایند. بجز تیپهای مستقل و لشکرهای سازمانی گوناگون که در ارتش جمهوری اسلامی با توپخانه وکاتیوشاو پدافندوغیره در مناطق جنگی مستقر است، لشکر ها وتیپهای جدیدی از ابتدای جنگ با نیروهای سپاه ومردم تشکیل شده که اسامی برخی از آنها عبارتست از: تیپهای مستقل کربلا،امام حسین، المهدی،عاشورا،محمد رسول الله نور، ۱۷قم، امام رضا، ثارالله، ۴۶ فجر،نجف اشرف،امام سجاد، ۷دزفول،المصطفی، علی بن ابیطالب وبیت المقدس ولشکر ۳۰زرهی سپاه وقرارگاههای مشترک لشکرهای نصر وفتح.. …

*     *      *                                                                                                                                                نیروهای فنی وماهر اعزامی به اهواز نیز از طریق استانداری و ستادهای جهاد سازندگی به کار گاهها وتعمیرگاههای پشت جبهه یا داخل منطقه جنگی فرستاده می شوند که از اهمیت ویژه ای در کمک رسانی به پیشبرد سریع حمله ها و پیروزیها برخوردار است. از اغلب شهر ها از جمله. سمنان، اصفهان، نجف آباد، فارس، قم، تهران، شیراز، مشهد، زنجان، قزوین، یزد، کرمان، خرم آباد و بوشهرو…. یک واحد ستاد جهاد سازندگی با انواع تجهیزات سنگین به منطقه جنگ اعزام شده است که از رشادت واز جان گذشتگی راننده های ماشین آلات سنگین جهاد در ایجاد دپووایجاد سنگرها باید قدردانی کرد. آشپز خانه ها و انبارهای اعانات مردم با تأمین انواع غذاهای گرم وسردو میوه و ارسال یخ و تانکرهای آب با شور و هیجان خاصی (فقط با فرستادن یک صلوات) حلال مشکلات و برطرف کننده نیازهای جبهه‌ها هستند. از آشپزخانه ارتش، مستقر در منطقه که برادران بسیجی و پاسدار خودرا سرویس می کنند نیز باید تشکر کرد. مسئول تدارکات لشکرزرهی درباره کمکهای مردم به جبهه اظهار داشت: پیروزی مهمی که دراین جبهه ها داشتیم مدیون پشتیبانی مردم می باشد کلیه کمک های ارسالی مردم به اهواز می رسد وهر واحدی اجناس مورد نیاز خودرا از انبار مرکزی دریافت می نماید. هر چه به خط اول نزدیک می شویم امکانات زیاد تر است، حتی در خط مقدم خونین شهرهنگامیکه دشمن هنوز تسلیم نشده بود اکثر مردم اجناسی از قبیل شربت و کمپوت وبستنی و هندوانه و غذاهای گرم به اینجا آورده بودند و آنقدر فراوان بود که بین اسرای عراقی با آن کثرتشان نیزتقسیم می کردند اجناس آنها (اهدائی مردم )را زودتر تخلیه کنیم”

***

فرمان شروع حمله از سنگر فرماندهی قرار گاه کربلا مستقر در منطقه با حضور فرماندهان ارتش و سپاه صادر می گردد. خبرهاواطلاعیه ها ی مربوط به جنگ بلا فاصله از همانجا به تهران ارسال میشود. ورود شخصیتهای مذهبی وکشوری با تشکیل جلسات دعا و رازو نیاز حالت خاصی به محوطه قرارگاه می بخشد. مهندس موسوی نخست وزیر و همچنین آیات عظام مشکینی وجنتی وصدوقی وخلخالی وآقای فخرالدین حجازی و دیگر نمایندگان مجلس از جمله شخصیتهائی بودند که برای بازدید عملیات بیت المقدس به جبهه های جنگ آمده بودند آیت الله مشکینی ضمن مصاحبه با پاسداراسلام دررابطه با علت حضورشان در جبهه فرمودند: “جبهه امروز واقعاً کربلا و عاشورااست من معتقدم جبهه جنگ حسینی همین جااست منتهی کار ما اجازه نمی داد. پس از مدتی کار فرصت را غنیمت شمردم و آمدم اینجا که اگر نتوانم سربازی باشم وبا دشمنان بجنگم حد اقل در پشت جبهه دعا گوی آنها باشم از جهتی دیگر علت آمدن مااستخاره ای بود که من کردم،آیه ای آمد که خیلی شوق و اطمینان قلب پیداکردم و تری الملائکه حافین من حول العرش یسبحون بحمد ربهم و قضی بینهم بالحق وقیل الحمد لله رب العالمین”که خدا می فرماید فرشتگان را دراطراف مقر سلطنت (عرش) الهی می بینم که دور مقر سلطنت می چرخند و به تسبیح و ستایش مشغولند. اینجا قرارگاه کربلا را دیدم که واقعاً مقر سلطنت توحیدی است زیرا فرمانده‌هان سپاه و ارتش، روحانی، طلبه، نماینده مجلس واقشار مختلف همه با هم برابر و برادر جمع شده اند وصمیمانه وخالصانه، هم با خدا رازونیاز میکنند و هم نقشه وطرح حمله را می کشند وهم به رزمندگان روحیه می دهند. این صفا و صمیمیت برای من دیدنش خیلی پر ارزش بود. “ساعت “س”نزدیک است همه دلها آکنده از شوق وشعف است. یکی می گوید من شهید می شوم، دیگری اظهار میدارد امشب راه کربلا باز می شود و برادری وصیتننامه خود را تکمیل میکند. عده ای نیز با خواندن اشعار مذهبی آرزوی دیدارمرقد امام حسین را می کردند. بالاخره لحظه موعود فرا می رسد: جناب سرهنگ صیاد شیرازی فرمانده نیروی زمینی با وجود اشتغال زیاد در هنگام صرف غذا چگونگی شروع عملیات را چنین شرح دادند:

 

مرحله اول عملیات بیت المقدس:

” مرحله اول عملیات بیت المقدس با رمز یا علی بن ابیطالب رأس ساعت ۳۰دقیقه بامداد روز جمعه دهم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱درجبهه بسیار گسترده خوزستان با عبور بیش از سه هزار خودرو و هزاران نفر نیرو بوسیله پلهای شناوروقایق… از رود کارون بیاری پروردگار یکتا وهمت رزمنگان اسلام آغاز شد. با هدفهائی که پیش بینی شده بود ضربه ای مهلک بر پیکر ارتش بعث عراق زده شد،نیروهای اسلام پیشروی خودشان را از رودخانه تا محور آسفالته (حدود۲۰کیلومتر) اهواز خرمشهر ادامه دادندو بسیاری از نیروهای صدام و سازوبرگشان را نابود وبیشاز۳۰۰۰نفر اسیر گرفتند. همزمان،عملیات جدیدی در منطقه فکه درادامه عملیات فتح المبین و در محدوده عملیات بیت المقدس آغاز کردیم که رزمندگان اسلام در ساعت ۵۴/۳ بامداد با به اسارت در آوردن بیش از ۷۰۰نفراز سربازان عراقی ارتفاعات ۱۸۲را آزاد کردند.                                 ***

مرحله دوم عملیات:

آزاد سازی غرب جاده اهواز خونین شهرتا مرزهای بین المللی بود.  دشمن بین جاده تا مرز،حد فاصل ایستگاه حسینیه وگرمدشت کانالی عریض و عمیق حفر کرده بودکه وقتی نیروهای ما حمله میکنند داخل آن بیافتند ولی از آنجائی که خدا با ماست هنگام شروع عملیات بیش از ۳۰ دستگاه تانک ونفربردشمن در حال فراردرهمین کانال افتاد که همان روز اول تخلیه و برای استفاده از آن به خط مقدم فرستاده شد. در قسمت های دیگر نیروها تا مرز پیشروی کردند و حتی چندین کیلومتردشمن رادر داخل خاکشان تعقیب نمود و پس از ضربه زدن ومنهدم ساختتن خودرو های دشمن به مرز باز گشتند وپدافند کردند و خصم زبون با خفت وخواری و بجای گذاشتن انواع تجهیزات سبک و سنگین و زرهی بعد از حدود ۲۰ ماه اشغال این مرزوبوم به خارج مرزها رانده شد. هنوز شمال جاده در محدودهپادگان حمید وجنوب آن تا نزدیکی خرمشهراشغال است و فقط حدود ۵۰کیلو متراز وسط جاده اهواز خرمشهر ازاد شده است.  دلاوران اسلام با۱۵کیلومتر پیشروی ازجاده خونین شهر تا مزر بین المللی دشمن را حتی درسنگرهایشان غافلگیر نموده و فرصت فرارراازایشاان سلب کرده و صدها نفرشان را به سزای اعمالشان رساندند.  متجاوزین بعثی تصور میکردند با ساختن صدها سنگربتونی ضد بمب می توانند برای همیشه در سرزمین شهید پرور ایران بمانندولی با دبجای گذاشتن حتی بعضی از خودروهای روشن، کشته شده یا فرارکردندهواپیماهای دشمن بدون هدف با ارتفاع کم بیابان را بمباران می  کردندو اجسادوسنگرهای از دست رفته خود شانراحتی به رگبار می بستند.  بوسیله پدافند پایگاه علی بن ابیطالب درشرق جاده خرمشهر یکی از هواپیماهای میگ مورد هدف قرار گرفت و سقوط کرد (وبه دهها هواپیمای سقوط کرده موجود درمنطقه پیوست )خلبان آن که سعی داشت داخل خاکریزهای خودشان فرود آید با شلیک چند تیر رزمندگان بناچار داخل خاکریزهای خودی فرود آمد. مسئله قابل توجه هجوم صدها خودرو ونفربراز نیروهای خودی بطرف محل سقوط خلبان با وجود اتش متداوم دشمن بود سرانجام خلبان رادر هوا دستگیر نموده وبه پایگاه بردند که درباز جوئی های اولیه اعتراف کرد: “سیزده بار فقط برای کوبیدن این پایگاه آمده است “و از آنجائی که فاقد معنویت هستند هیچ یک از بمبمها به هدف نمی خوردوبه اطراف خاکریزهای پایگاه اصابت می کرد.

مرحلۀ سوم عملیات:                             ***

در شمال خونین شهر یعنی در منطقۀ مرزی شلمچه و برای محاصره کامل خونین شهر بودکه با موفقیت انجام شد و بدنبال ترس و وحشت شدیدی که سراپای دشمن را فرا گرفته بود از پادگان حمید و هویزه در قسمتهای جفیروکوشک تا حدود مرزعقب رفتند و پاسگاه مرزی بدست قوای اسلام افتاد[۱].

قسمت اعظم جاده از اهواز تانزدیک خونین شهرآزاد شد و قسمتی از جاده در ۳۰ کیلومتری اهوازکه بریده شده بود بوسیله صدها کمپرس ماکادام وشن آماده توسط جهاد سازندگی سمنان تعمیر شد و بلا فاصله تردد خودروهای حمل تدارکات و غیره پس از ۱۹ ماه اشغال آغاز شد.  ریلها و تراورسها وحتی شنهای خط قطار اهواز –خرمشهر توسط مزدوران بعثی غارت شده و برای سنگر سازی از آن استفاده می کرده اند البته سنگرهای سربازان عادی خیلی ساده بنظر می رسید در صورتی که سنگر های فرماندهی و بعثیون با رنگ آمیزی کاغذ دیواری نیز تزئین شده بود. پادگان حمید و شهر هویزه انسان را به یاد هیتلر و مغول و چنگیز می‌انداخت ولی صدام روی آنها را هم سفید کرده بود. درهویزه فقط یک مسجد ویک ساختمان مخروبه سالم بود، تنها به خراب کردن شهر اکتفا نکرده بودند بلکه با بلدوزرروی خرابه ها را مسطح کرده بودندو از آن به عنوان تپه های مسلط بر اهواز استفاده می نمودند. در لابه لای آوارها، گوشه های یخچال و بخاری و کمد لباس وگهواره ووسایل خانه دیده می شد همچنین میدانهای مین و سنگرهای تیربار حد فاصل هویزه تا سوسنگردرا فرا گرفته بود. عکس روبرو یک سرباز عراقی از اهالی بصره بنام ابوحاتم را نشان می دهد که ضمن تسلیم خود، اطلاعاتی در باره یک حمله نیروهای دشمن را به رزمندگان اسلام میدهد ولی بلافاصله بعنوان اسیر به تهران اعزام می شود.  چند روز بعد که بکمک اطلاعات این جوانمرد مسلمان عراقی حمله دشمن دفع می شود و صحت گفتارش به ثبوت می رسد وی را آزاد می کنند ومستقیما به آبادان بر می گردد و در شکستن حصر آبادان بر می گردد و جزء۸ نفر داوطلبی بود که با رفتن روی مین و باز نمودن راه عبور رزمندگان اسلام شهید می شود. روحش شاد ویادش گرامی باد

مرحله چهارم عملیات:

ساعت ۵/۱۰بعداز ظهر روز شنبه ۱/۳/۶۱آغاز شد وتا ۴۸ساعت بعد درگیری و پاک سازی وتسلیم اسراءادامه داشت تانکها و نفربرها در قسمت غرب خونین شهر با آتش شدیدی وارد عمل شدند.  و همراه با نیروهای پیاده استحکامات دشمن درخونین شهر را نابود کرده وداخل شهر شدند.  جای زخمی ها و شهدا سریعا با نیروهای ذخیره پرمی شد.  یکی از فرماندهان می گفت درعملیات بیت المقدس چند بار گردانم متلاشی شد و مجددا در زمان کوتاهی سازماندهی می یافت.  شکستن دیوارهای آهنین و آتشین دشمن و عبور از رده های سیم خاردارو انواع مینها وتله های انفجاری ومنطقه ای که دشمن ۲۰ ماه روی آن کار کرد وجاده کشی کرده بود، بعلاوه موانعی از قبیل رود کارون و قسمت های آبگرفتگی و باطلاقها وسازماندهی دقیق لشکرهای پیاده و زرهی، شکست دشمن دراین عملیات بدست رزمندگان اسلام شوخی نبود و خدای نا کرده کسی فکر نکند که شهدای ما بی تجربه بودند و بی جهت شهید شدند.  منطقه عجیب و پنج برابر وسعت عملیات فتح المبین بود. بالاخره شهری که در ابتدای جنگ ۲۴روز مردم با دست خالی در آن مقاومت کردند این بزدلان عامل دست صدام وآمریکا ظرف چند ساعت متلاشی وتسلیم شدند و خونین شهر آزاد شد

 

***

وانت ها وکمپرسی ها و اتو بوس ها مشغول تخلیه اسرا به پشت جبهه بودند.  وسائل نقلیه و سلاحهای بغنیمت گرفته شده و خود روهای خودی رفت و آمد در خرمشهر را مشکل کرده و ترافیکی سنگین تر ازترافیک تهران ایجاد شده بود. خاک ریزها و سنگرهای منهدم شده واجساد بعثیان و انبوه مهمات،پیاده روها و بلوارهای شهر رااشغال کرده بود.  نخلهای خرما در نقاط متفاوت نیز توسط این جانیان قطع شده بود و اکثرا قسمت بالای درختان پریده بود.  گمرک انبارهای تجارتی و دولتی، غارت و به آهن پاره تبدیل شده بود ظهر دوشنبه ۳/۳/۶۱رزمندگان اسلام در مسجد جامع خرمشهر دسته جمعی اذان گفتند و برای اولین بار برادر موسوی نخست وزیر جمهوری اسلامی ایران در آنجا سخنرانی کرد.  بکمک دلاوران نیروی دریائی  و ارتش جمهوری اسلامی بلافاصله درحوالی پل منهدم شده خرمشهر –آبادان پل های شناور ایجاد و ارتباط با آبادان بر قرار شد. حجه الاسلام خلخالی در مصاحبه ای با پاسدار اسلام در جبهه های جنگ علت حضورشان را چنین گفتند: من هر وقت پیروزی رزمندگان اسلام را می شنوم درهرکجا که باشم دلم برای جبهه پر می زند وبا اینکه کار متراکمی داشتم خودمان را به جبهه رساندیم. وی افزود ما در یک موقعیت ممتازی هستیم و امروزه جهان این معنی را درک میکند و لذا میبینیم که عراق با تبلیغات، ارتش و ملت خود را دعوت به استقامت می کند و شما ملاحظه می کنید که بیش ازصدها نفر از افسران عالیرتبه و فرماندهان اینها اسیر گشته اند ولی در واقع تسلیم شده اند.

***

وقتی لطف خدا شامل حال یک ملتی می شود.  و نور ایمان درقلوب رزمندگان اسلام تبلور پیدا میکند.  ستون آهنین دشمن که به انواع سلاحها مجهز هستند بوسیله چهار نفر آر-پی – جی زن با ایمان در هم می شکند یا گلوله ها وموشکها ی ما با یاد خدا به هدف می خورد ومستقیما تانک یا سنگر دشمن را منهدم می کند یا دو نفر بسیجی هزاران نفر اسیر را هدایت می کنند و یا خمپاره ای در وسط جمع نمازگزاران در حال نیایش زمین می خورد و حتی یک نفرهم مجروح نمی‌شود. نه صدام، بلکه اربابان او هم نمی توانند بر چنین ملتی غلبه پیدا کنند. فرماندۀ یکی ازگردانهای تیپ نجف اشرف می گفت: “در شب اول حمله خرمشهروقتی یکی ازبرادران شهید شده بود از فرط خستگی در حالی که گوشی بیسیم در دستم بود خوابم برد در خواب دیدم همان برادر شهید به اتفاق چند آقای خوش صورت در کنار یکدیگر نشسته اند. از وی پرسیدم پس امام زمان کجاست که ما او را در جبهه ها نمی بینیم؟ اشاره کرد به بغل دستش وگفت: آقا امام زمان مقابل تو همینجا نشسته است. با حالت شوق آمیز پرسیدم  پس سربازان شما کجایند که بکمک ما بیایند؟ امام اشاره ای به همان رزمندگان کرده و فرمودند سربازان من همین افرادی هستند که دارند می جنگند”. یکی از شبها در خط حسینیه قبل از مرحله دوم عملیات بیت المقدس هنگامی که آتش دشمن سنگین بود و از هر طرف گلوله های توپ وخمپاره بزمین می خورد،یک گلوله توپ درتجمع کامیونهای حامل موشک ومهمات اصابت کرد ولی بخواست خدا کوچکترین خسارتی وارد نشد در حالی اگریک ترکش به گوشه ای از مهمات میخورد صدها نفرکشته و زخمی و میلیونها تومان زیان به ما می رسید.

***

غنائم جنگی:

برادر جعفری فرمانده لشکر۳۰زرهی سپاه پاسداران درباره چگونگی بدست آمدن غنائم چنین اظهار داشت. به لطف خدا و تحقق فرموده آیت الله العظمی منتظری که”سپاه پاسداران باید به سلاح سنگین مجهز شود “کارمان راشروع کردیم. با بدست آوردن غنائم زرهی از حصر آبادان درعملیات طریق القدس (بستان)وارد عمل شدیم و بعد ازعملیات فوق بکمک برادران مسئول، تشکیلات تیپ ۳۰ زرهی پایه‌ریزی شد. با سازماندهی برای عملیات فتح المبین (شوش وسایت)در سراسر منطقه از عین خوش تا دزفول و شوش ورقابیه وارد عمل شدیم. درعملیات فتح المبین با غنائم بسیار زیاد بدست آمده درحد یک لشکر شدو پس از عملیات بیت المقدس از حد یک لشکر هم گذشت.

سازماندهی لشکر بتناسب نیاز جبهه ها صورت گرفته و در ضمن یک سازماندهی خوبی برای نیروهای پیاده بوده وهست. فعالیت نیروهای ما علاوه بر شرکت در عملیات، در نقات پدافندی نیز بوده است وادوات زرهی ما در سراسرجبهه های خوزستان همدوش نیروهای رزمنده در خط مقدم نقش بسزائی داشته است.  بخصوص در عملیات بیت المقدس وخرمشهر که بدترین و دشوارترین شرایط فعالیت زرهی این لشکر در بین نیروهای پیاده و فرماندهان مشهور ونمونه بود وهر جا که لازم می شد ویا فرماندهان درخواست می کردند سریعا ظرف چند ساعت نیروی لازم را با سازو برگ کامل وارد عمل می کردیم. در حمله ها غنائمی که بدست ما می افتد چندنوع است: یک نوع است که خود عراقی ها در اوائل حمله روشن گذاشته و میروند که بوسیله افراد اموزش دیده وآماده ما همانجا مورد استفاده قرار می گیرد.  یکنوعش هم خراب شده یا در داخل کانالها وباتلاقها میماند که (به پشت جبهه)با کمر شکن به تعمیرگاه لشکر منتقل می شود. تعدادی از دستگا هها همانطوری که داخل سنگرها هست و نیروهای ما آنها را غافلگیر میکند بغنیمت گرفته می شود برای تخلیه تانکها و زره پوشها حتی از خود عراقیهای تسلیم شده استفاده کرده و بعد از رساندن به پایگاه اسیرشان می کنیم برای نمونه فقط در یک باتلاق بیش از ۷۰ تانک سالم با همت برادران تخلیه شد.  ولی یک چیزی که قابل توجه هست و از نظرعملیات نظامی خیلی مهم است این است که:

” تا حالا هر جائی که ما سر دشمن رفتیم و تانکها را گرفتیم، تانک با بیسیم آماده بکار گلوله گذاری شده و با موتور روشن بجا مانده، که این نشان می دهد دشمن درتمام عملیات هجومی ما، در حالت آماده باش و با حالات آماده باش مورد حمله ما قرار گرفته واین قدرت وتحرک وشجاعت همراه با ایمان نیروهای ما را نشان میدهد.  دشمن تجهیزات خیلی خوبی برای ما بجا گذاشته که ما نیز خیلی خوب بر علیه خودشان استفاده می کنیم.” لازم بتذکر است دستگاههای  غنیمتی مورد نیاز ارتش جمهوری اسلامی و نیروی هوایی و جهاد سازندگی رابرای بکار گیری به آنها می دهیم.  انواع ادوات بدست آمده در این جمله ها عبارتند از: “الف-مدرن ترین تانکهای ساخت روسیه تی۷۲،تی۶۲و تی ۵۵در حد چندین تیپ کامل و پی ام پی های ۱و۲و۳و انواع نفربرهای جدید و خشایار و توپخانه و خود روهای توپداردر حد چند لشکر. ب-انواع موشکها وموشک اندازهای بن هارت وموشکهای مالیوتکاوموشک اندازهای جدید و موشکهای سام ۶وسام۷وسام ۹٫ ج-انواع پدافندهای زرهی شیلیکا و دو شیکا وضد هوائی های۴لول و۲لول ویک لول وخمپاره اندازهای مختلف و ماشین آلات راهسازی ومهمات لازم برای جنگیدن سالهای متمادی.  د-مدرن ترین دستگاههای مخابراتی و میلیونها مترسیم وکابل برق وتلفن وبطور کلی تمام تجهیزات مورد نیاز چند لشکر عظیم زرهی.                            ***

عده ای از برادران بسیجی مشغول جمع آوری مهمات بودند فرمانده آنها بطور عادی با قیافه مشابه دیگران برای سر کشی به منطقه می آید.  هنگامی که او را مشاهده می کنند به وی می گویند چرا بیکار ایستادهای، او نیز دعوتشان را اجابت نموده ومشغول کار میشود، آنروز طی می شود و فردا می فهمند که ایشان فرمانده خودشان بوده است به لطف خدا آموزش و تعمیرات ادوات زرهی با نیرو های فنی مردمی و سپاه بدون نیاز به قطعات یدکی و مستشاران خارجی در کوتاهترین مدت صورت می پذیرد و انشاءالله درآینده مانند ژ-۳ به همه نیروهای بسیجی و مردمی آموزش سلاح سنگین وزرهی می دهیم تا یک مملکت وارتش ۲۰ میلیونی زرهی بوجود آید. دررابطه با سخنان حجهالاسلام هاشمی رفسنجانی “ما یک تیپ زرهی مجهز با انواع سلاحهای شنی و موشک انداز ونیروهای رزمی پیاده آن آماده کرده ایم که هر موقع دستور بدهند بدون آنکه به مأموریت های درون مرزی خودمان لطمه ای بخورد برای جنگ با صهیونیست اشغالگر وارد عمل کنیم.” برادر جعفری در پایان افزود: من از طرف همه نیروهای مسلح می گویم.  دراین شهرهای خوزستان که خون پاک مقدس هزاران هزار شهدای ما ریخته شده است باید از ورود افراد ضد انقلاب وفاسد جلو گیری شود.

 

نقش روحانیت درجنگ:

آیت الله مشکینی همچنین در مورد نقش روحانیت فرمودند.  همه نقش روحانیت (خلاصه می شود در)وجود امام که در رأس روحانیت قرار گرفته و تمام اینها از آثاروجود این مرد بزرگ است که خدا بما عنایت کرده بعد از وجود ایشان، انصاف مطلب این است که از روز اول پیروزی هر جا آتش فتنه وفسادی پیداشددر هر کارخانه و مؤسسه ودر هر منطقه وشهر وروستا روحانیت بوسیله پند و اندرز و موعظه نقش تعیین کننده ای داشته است.  همچنین روحانیت با حضور مرتب در جبهه وبا نثار شهدای زیاد بیش از همه تانکها و سلاحها به رزمندگان روح ونیرو داده است آقای فخرالدین حجازی نماینده مجلس شورای اسلامی که هنگام عملیات اغلب در جبهه ها حضور دارند، نظرشان را در مصاحبه باپاسدار اسلام چنین اظهار نمودند:

” نه تنها که برما که بر دنیا مشخص شد که این پیروزی یک پیروزی معنوی است و مسلم است که تنها عناصری معنویت را در مردم تقویت می کنند که خود دارای معنویت باشند اشعه وجودی امام، روحانیون مبارزه و مؤمن و فقیهی هستند که توانستند با اخلاص و پارسائی و تواضع و هماهنگی خویش چنین شوری را در میان جوانان مبارزما بوجود بیاورند واکنون همین چراغهای هدایت که دراین صحنه گسترده مانند ستارگان می درخشند لباسهای نظامی به تن دارند وتنها با عمامه سیاه وسفیدشان مشخص می شوند که اینها اعلام هدایتند ولی آنچه موجب شادمانی وشگفتی است تنها روحانیون به هدایت گفتاری خویش قناعت می‌کنند بلکه علما نیز در صحنه حضور دارند از شرکت در امور تدارکات و پشت جبهه و پخش کتابها گرفته تا حضور در سنگر و رویاروئی مستقیم با خود دشمن، و این حضور و مبارزه و ایمان در روحیه جوانان ما اثر گذاشته که چنین معجزۀبزرگ تاریخی رابوجود بیاورند من به آقایان روحانی می گویم که پس از چهارده قرن شما سرانجام توفیق یافته اید که حکومت معنوی را در این سرزمین بوجود آورید ولی باید کوشید که این حکومت حفظ شود ودرسراسرجهان گسترش یابد.

***

نقش آمبولانسها درحمل سریع مجروحین به اورژانس پشت خط واز آنجا به بیمارستانهای اهواز و همچنین هلی کوپترهای هوا نیروز مؤثر است خواهران وبرادران مجروح در بیمارستان و نقاهتگاههای اهواز همچون خواهر ومادری دلسوز برادران مجروح راپرستاری می کنند هنگام حمله در طول مسیر آمبولانسها مردم مسلمان عشایرحومه اهواز، ابراز احساسات کرده و با لیوانهای آب وشربتی که دردست دارند به آمبولانسها التماس توقف ونوشیدن آنرا می کنند. اجساد عراقی درجای مناسب دفن میشود. اسرا، پس از شمارش به ستاد تخلیه اسراء وهمچنین شهدا به ستاد تخلیه شهداءبه پشت جبهه انتقال می یابند. راه آهن فرودگاه اهوازدرحمل سریع مجروحین واسراء با تمام امکانات موجودشان از هیچگونه فعالیتی فروگذاری نمی‌کنند و مجموعا ۳۶میلیون جمعیت با مال وجان خود مستقیم و غیرمستقیم جنگ را با پیروزی بپیش میبرند تا به کربلا رسیده و ازآنجا به قدس بروند راستی جای شهدایی که می خواستند این پیروزی را مشاهده کنند خالی است وبالاخره امید است با توجه به این شکست قادسیه صدام هیچ کشوری دیگربخود اجازه حمله و تجاوزبه خاک جمهوری اسلامی ایران راندهد.  در اهتزازباد پرچم خونین انقلاب اسلامی ایران، نابود بادکفر جهانی به سر کردگی صهیونیسم وابرقدرتهای عامل آن.  پر برکت باد وجود پر افتخارامام امت خمینی بزرگ ویاران با وفایش.

***

در پایان به منظورتجلیل از دو نفرازبرادران عزیزیکه در تهیه این گزارش ما رامساعدت نمودند و در فتح خرمشهر به شهادت رسیدند، اشاره ای کوتاه بوضع زندگی آنان می نمائیم: شهید محمد علی جعفری درسال ۱۳۴۱دریک خانواده مذهبی کشاورز در روستای یزد آباد اصفهان متولد شد وی همراه با پدروبرادرانش در سنگر مزرعه مشغول بکار گشت.  ثمره ازدواج وی یک پسر ویک دختربود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مأموریتهای گوناگون به کردستان وبجبهه های جنگ آمد وپس ازخدمت فراوان به جبهه ها درتاریخ ۳/۳/۶۱درخرمشهربه لقاءالله پیوست پدر شهید درباره فرزندش گفت: الحمدلله که محمدعلی به آرزوهایش رسید وما خدا را از اینکه بما چنین عنایتی عطا فرموده شکر می کنیم.  شهید محمد علی جعفری آنقدربی آلایش بود که حتی تا چند روز پس از رفتنش به جبهه اطلاع نداشت که برادرش یکی از فرماندهان جبهه های جنوب است. شهید عبد الرسول سر تاج در۱۳۳۴درکربلا متولد شد و تحصیلات ابتدائی را دردبستان حسینی کربلا گذراند وپس از مهاجرت به اصفهان وگذراندن دوران نوجوانی برای امرارمعاش در یک سنگبری مشغول بکار گردید قبل از انقلاب به خدمت سربازی رفت و چون وی را به ظفار اعزام کرده بودند پس ازچهار ماه فرار کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی بفرمان امام خود را معرفی وبقیه خدمت سربازی راانجام داد. همزمان با جریان پاوه حدود یکسال در کردستان با ضدانقلاب جنگید در مأموریتهای دستگیری آمریکائیان در شمال وتحویل به دانشجویان پیرو خط امام و دستگیری قاچاقچیان در سیستان و بندر عباس شرکت داشت و همچنین چهار، ماهدر سومار قبل از عملیات فتح المبین درشوش به جبهه های جنوب آمد وبا شرکت در عملیات بیت االمقدس ساعت ۵/۱۱- ۲/۳/۶۱ بوسیله آتش کاتیوشادرخونین شهر به شهادت رسید. شهید رسول سرتاج درقسمتی از وصیتنامه خود می نویسد:

” در مرگ وشهادت من کاری نکنید که دشمنان اسلام وجمهوری اسلامی خشنودشوند مرگ درراه خدا را سعادت میدانم و برای حاکمیت اسلام میجنگم پدرومادر عزیز هوشیار باشید درجریان مسائل کشور و جهان قرار گیرید قرآن خوانده ودستورات اسلامی را اجرا کنید.  کاری نکنید که “خسرالدنیا والاخره”بشوید واز امام عزیزم روح خدا خمینی عزیز پیروی ورهروی کنید پس از هر نماز برای امام دعا کنید.

[۱] -قسمتی از یک سند (پیام صدام) دراین رابطه

استدعا دارم از اینکه زمینی را به اداره خودتان (۱)ترک می کنید احساس تلخی ومرارت نکنید چرا که این عقب نشینی طبق برنامه است و البته ما به شما نگفته بودیم و هیچ گاه در ذهن شما خطور نمی کرد که این زمین را برای خود نگهدارید. ما مکرر اعلام کردیم که این زمین را و زمینهای دیگررا که گرفتیم فقط به خاطر این بوده است که از سرزمین وملت خودمان دفاع کنیم(۱)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *