ریاست جمهوری

ب- انتخاب ریاست جمهوری:

“پس از مقام رهبری رئیس  جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و تنظیم روابط قوای سه گانه و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیماً بر رهبری مربوط می شود بر عهده دارد رئیس جمهور برای مدت چهار سال با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود”.  اصل یکصد و سیزده و یکصدو چهارده قانون اساسی:  چنان که ملاحظه می کنید قانون اساسی وظیفه سنگین انتخاب رئیس جمهور را بر عهده ملت گذارده و توده ملت است که با انتخاب رئیس قسمتی از سرنوشت کشور را تعیین می کند.  مسئولیت اجرای قانون اساسی بر عهده رئیس جمهور است و همانطور یکه اشاره کردیم قوانین هر اندازه عادلانه و دقیق تنظیم شود، اگر صحیح اجرا نگردد نتیجۀ مطلوب نمی دهد و مسئله مهم در اجتماع اجراء صحیح و دقیق قوانین است. یک رئیس جمهور لایق و پایبند باجراء قانون، حافظ حقوق ملت و ضامن سعادت کشور است و بر عکس یک رئیس جمهور نالایق و خود سر، کشور را به هرج و مرج و نابودی میکشاند.

شرایط ریاست جمهوری در قانون اساسی:

رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرائط زیر باشند انتخاب گردد:

ایرانی الاصل،  تابع ایران،  مدیر و مدبر دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور”(اصل یکصدو پانزدهم)

همانطوریکه در گذشته اشاره کردیم شرائطی که در قانون اساسی برای رئیس جمهور ذکر شده حداقل شرائط است.  و باید دانست که در اسلام امر زعامت بسیار مهم است و کسی که عهده دار امر زعامت مسلمین میشود باید در حد اعلای شرائط باشد.  در اسلام برای زمامداران و مسئولان حکومت شرائط بسیاری هست که نمونه ای از آنها را ذکر می کنیم:

از پیامبر (ص) نقل شده است:  امامت و پیشوائی( ریاست بر مردم) جز برای مردی که در او سه خصلت باشد شایسته نیست:  اول ورع و پارسایی است که او را از نافرمانی خدا باز دارد. دوم حلم و بردباری است که بتواند خشم خود را مهار کند سوم حسن سلوک خوشرفتاری با مردم  است بطوری که برای ملت مانند پدر مهربان باشد.  “عَنْ اَبِی جَعْفَر(ع)قَالَ: قَالَ رَسُو لُ اللهِ(ص)لَا تَصْلَحُ الْاِمَامَهُاِلَّالِرَجُلٍ فِیهِ ثَلَاثُ خِصَال:  وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللهِ وَحِلْمٌ یَمْلِکُ بِهِ غَضَبَهُ  وَحُسْنُ الْوِلَایَهِ عَلَی مَنْ یَلِی حَتَّی یَکُونَ لَهُمْ کَا لْوَالِدِ الرَّحِیمِ” (اصول کافی ج ۱ ص۴۰۷)

و از امام علی (ع) نقل شده است که آن حضرت فرمودند:  کسی که زمامدار و سرپرست مسلمین است و مسئولیت جان و مال ناموس مسلمانان بر عهده اوست و ضامن اجرای حدود و احکام الهی می باشد سزاوار نیست انسانی بخیل و (مال دوست) باشد که در جمع اموال مسلمانان حریص باشد و نه جاهل ( و بی خبر از قانون خدا )باشد که مردم را از مسیر اسلام واقعی منحرف سازد و آنها را گمراه کند و نه فردی ستمگر باشد که مردم را با ستمکاری خود مأیوس و ناامید نماید و نه اهل حیف و میل اموال  باشد که یک عده را بدور خود جمع کند و دیگران را از خود دور سازد و نه رشوه خوارباشد که حقوق افراد را تضییع کند و نه سنت های خدا را تعطیل نماید که امت  اسلامی را به هلاکت معنوی دچار سازد.

“وَقَدْ عَلِمْتُمْ اَنَّهُ لَا یَنْبَغِی اَنْ یَکُونَ الْوَالِی عَلَی اْلفُرُوجِ وَالدِّمَاءِوَالْمَغَانِمِ وَالْاحْکَامِ وَاِمَامَهِ الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلَ فَتَکُونَ فِی اَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ وَلَا الْجَاهِلَ فَیُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ وَلَا الْجَا فِی فَیَقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ وَلَاالْحَائِفَ لِلدُّولِ فَیَتَّخِذَ قَوْمًادُونَ قَوْمٍ وَلَا الْمُرْتَشِی فِی الْحُکْمِ فَیُذْهِبَ بِالْحُقُوقِ وَیَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ وَلَا الْمُعَطِّلَ لِلسُّنَّهِ فَیَهْلِکَ الْاُمَّهِ”

(نهج البلاغه صبحی صالح ص ۱۶۹)

بر حسب آنچه از سخنان رسول اکرم (ص) و امام علی(ع)  دست می آید زمامدار مسلمانان باید دارای این خصوصیات باشد:

  • پارسائی و پرهیز از گناه و دوری از نافرمانی خدا همراه با حلم و بردباری به طوری که بدون اعمال غضب و خشم بیجا با مهربانی با مردم روبرو شود.
  • آگاهی کامل از قوانین اسلام و احکام الهی:  اگر زمامدار به احکام خدا آشنا  نباشد و از دستوراتی که پیغمبر اسلام آورده است به خوبی اطلاع نداشته باشد و اسلام را از سرچشمه زلال گفتار ائمه معصومین(ع)  نگرفته باشد، گرفتار اعمال انحرافی و التقاطی میشود و بجای اینکه ملت را به اسلام دعوت کند به نام اسلام آنها را به انحراف می کشاند و چه بسا باعث کفر و ارتداد عده زیادی از مسلمانان می گردد و آنها را به هلاکت می رساند.
  • سخاوت نفسانی و بی اعتنائی به ثروت دنیا. رئیس حکومت معمولاً با قدرت است و در شرائطی قرار می گیرد که جمع مال و ثروت اندوزی برای او میسور است.  ممکن است قسمتی از اموال بیت المال را به خود اختصاص دهد و در خارج و داخل کشور ذخیره کند وملت در آتش فقر و گرسنگی بسوزد و ممکن است با وعده های اجانب و هدایای پرقیمت آنان راه نفوذ آنها را در کشور باز کند و دانسته و یا ندانسته کشور را به استعمار و استثمار بکشاند.
  • اهل ظلم و ستم نباشد: زمامدار اسلامی باید در حد اعلای  عدالت و حلم و بردباری باشد و بر احدی ستم روا ندارد، با زور و قلدری بر مردم حکومت نکند تنها هدف او اجرای عدالت و رعایت ضوابط و قوانین باشد اگر ملت اسلامی از رؤسای خود ستم دیدند و زور خفقان بر آنها حاکم شد از عدالت مأیوس می شوند و کمترین زیان این است که حمایت و پشتیبانی خود را از آنها بر میدارند و هر دولت که از پشتیبانی ملت خود برخوردار نباشد بآسانی ساقط میشود و کشور دچار هرج و مرج می گردد.
  • بیت المال در نظر او اهمیت داشته باشد: اگر زمامدار به تقسیم بیت المال ومصرف بودجۀ کشور اهمیت ندهد و از حیف و میل آن باک نداشته باشد، بتدریج فرصت طلبان وثروت خواهان بدور او جمع میشوند و ثروت مسلمانان را بین خود تسیم مینمایند و خود دارای ثروت و مکنت می گردند و تودۀ مردم محروم می مانند واختلاف عمیق طبقاتی بوجود می آیدوقهرًا انفجار بزرگی را بدنبال خواهد داشت.
  • زمامدار نباید رشوه خوار باشد: همیشه دشمن در کمین است که از نقاط ضعف دولتمردان استفاده کند، اگر زمامدار اهل رشوه باشد اجانب واجنبی خواهان با دادن رشوه اورا بطرف خود متمایل می سازند وبا انعقاد قرار داد های استعماری ذخائرکشوررابغارت میبرند و همیشه سرمایه داران زالو صفت با دادن رشوه خود را از پرداخت مالیاتهای کلان معاف می دارند وتجارتهای پر سود را درانحصار می‌گیرنند و حقوق مستضعفان را پایمال می کنند.
  • زمامدار باید دراجرای سنتهای مذهبی ودینی کوشا باشد: از وظائف بسیار مهم زمامدار در اسلام اینست که مردم را به خدا ومعنویت دعوت کند وآنها را با انجام واجبات و مستحبات شریعت تشویق نماید و سنت های اسلامی را تشویق نماید و سنت های اسلامی را رواج دهد. تجربه نشان داده است که مهمترین عامل انسجام وتحرک امت اسلامی توجه آنها به عبادات ومعنویات است، تنها مسائل مادی وعوامل اقتصادی نمی تواند عامل حرکت و رشد جامعه اسلامی باشد.

 

رابطۀ زمامداری با عبادت دراسلام:

از منابع ومدارک مذهبی استفاده می شود که از نظر اسلام هر اندازه مسئولیتها سنگینتر باشد، مسئول باید رابطه اش باخدا محکمتروعباداتش افزونتروبمظاهر زندگی دنیا بی اعتنا تر باشد.  خداوند در سوره مزمل از قرآن مجید خطاب به پیغمبراسلام می فرماید: سحر خیز باش ودردل شب نماز و قرآن بخوان نصف شب را یا کمی بیشتر اندکی کمتر بیداربمان (و با خدای خود راز ونیاز داشته باش)که ما مسئولیت سنگینی بر عهدۀ تو خواهیم گذاشت

“یَااَ یُّهَاالْمُزَمِّلُ قُمِ الَّلیْلَ اِلَّا قَلِیلَا نِصْفَهُ اَوِانْقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا اَوْزِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرَآنَ تَرْتِیلَا اِنَّا سَنُلْقِیَ عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا” (المزمل سورهء۷۴آیه۲تا۶)

خداوند قبل ازآنکه مسئولیت سنگین رسالت و ادارۀ امور امت را بر دوش پیامبر بنهد، اورا به شب زنده داری وعبادت می خواند وگوشزد می کند که: چون مسئولیت سنگینی برعهده داری، رابطه ات را با آفریدگار محکمتر کن وخضوع بیشتری داشته باش.  امام علی(ع) هنگامی که مالک اشتررابعنوان زمامداربرای ادارۀ امور مصر می فرستد در اول عهد نامه سفارش می کند که عبادت وطاعت خود را بر هر چیز مقدم بدارد وفرمان خدا را در واجبات ومستحبات اطاعت کند.

“اَمَرَهُ بِتَقْوَی اللهِ وَاِیثَارِطَاعَتِهِ وَاِتِّبَاعِ مَا اَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ مِنْ فَرَائِضِهِ وَسُنَنِهِ”

ودرضمن همان عهد نامه می فرماید: بخشی از نیرو و توان وتن خودرادرخدمت خدا بگمار(یعنی قسمتی از اوقات شبانه روزی خودرا برای عبادت خدا صرف کن )و بکوش اعمالت بی عیب وبی نقص باشد (ولو بدنت رنج بسیار ببیند)بهترین اوقات خودرا (برای عبادت وراز ونیاز)بین خود وخدا بگذار، هرچند در حکومت اسلامی اگر با نیت خالص درراه سلامت امت اسلام قدم برداری همۀ کارت برای خداست وهمۀ اوقاتت درراه او صرف می شود.

“فَاَ عْطِ اللهَ مِنْ بَدَنِکَ فِی لَیْلِکَ وَنَهَاِرکَ وَوَفَّ مَا تَقْوَّیْتَ بِهِ الَی اللهِ مِنْ ذَالِکَ کَامِلًا غَیْرَ مَثْلُومٍ وَلَا مَنْقوُصٍ بَالِغًا مِنْ بَدَنِکَ مَا بَلَغَ. .. وَاجْعَلْ لِنَفْسِکَ فِیمَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ اللهِ اَفْضَلَ تِلْکَ الْمُوَاقِیتِ وَاَجْزِلْ تِلْکَ الْأِقْسَامِ وَاِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ اِذَاصَلُحَتْ فِیهَا النِّیَّهُ وَسَلُمَتْ مِنْهَا الرَّعِیَّهُ ادامه دارد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *