اخلاق در اسلام

قسمت دهم

سخاوت (۲)

مصادیق سخاوت

سخاءدارای مصادیق زیادی است. سخاوت درجان، مال،مقام،اولادولذتهانمودهائی ازاین صفت می باشد.  سخاوت وگذشتن ازمقام وریاست بالاترازسخاوت درمال است،چه بساافرادی ازمقام وپست خودشان که بسیارهم والا بوده است، بخاطرخدادست کشیده اند. یکی ازاین بزرگان،بهلول شاگردامام صادق(ع)  بوده.  مردیست بافضل و صاحب علم و از پرورش یافته گان مکتب ائمه اطهار(ع).  ازفضلش همین بس که با پرتاب کلوخی به آن عالمی که به علیه حضرت صادق(ع)  صحبت واشکال می نمود،پاسخی دندان شکن داد که:

اولاً: همانطور که کلوخ همجنس تو (خاک) برتواثرکردپس ابلیس هم می تواند در آتش بسوزد.

ثانیاً: درد ناشی ازبرخورد کلوخ (که موجود است)امکان رؤیت آن نیست پس خداوندهم که موجوداست دیده نخواهد شد.

ثالثاً: اگر افعال ما جبراست ومشیت خدا پس عقاب نباید بشویم، چرابخاطر پرتاب کلوخ ازمن شاکی هستی ؟چنین مردوارسته و بزرگی صلاح براین شد که مقام وشخصیت خود را درمیان مردم ازدست بدهد خود را به دیوانگی بزند. لباسش را کند و همانند کودکان برچوبی به عنوان اسب سوار گردید وداد زد که کنار بروید تا اسب من شما رازیرنگیرد. بچه‌ها اطرافش گردآمدند وازآن پس مشهورشد که بهلول دیوانه شده است. این نمونه ای است از “سخاوت مقام “از انسانی بزرگ وبافضیلت ونمونه های آن دراسلام زیاداست. همچنین می توان ازجابربن یزید جعفی شاگرد ممتاز امام باقر(ع) نام برد. فردی که به امام باقر(ع)عرض می کندیاابن رسول الله آنقدرمعارف الهی واسراربه من القاء فرموده ای که قلبم تنگی می کندوتحملش برایم مشکل شده وافرادی هم که بتوان بدانها اسرارگفت نمی‌یابم چه‌کنم ؟ حضرت فرمود برو در بیرون شهر و سردر چاهی گذار و هرچه می خواهی بگو تاسبک گردی! یک چنین مرد عظیم‌الشان ودرس خوانده وصاحب کمالات ومقامات روحانی بخاطر مصالح دینی واجتماعی که جوّ آن عصر اقتضاء آنرا داشت ازمقامش گذشت و تظاهربه دیوانگی نمود.  این هم یک نوع سخاوت است… سخاوت مقام وآبروبخاطرالله وحفظ شئون اسلام. درضمن درسی است برای کسانیکه لایق اشتغال و اداره پست و مسئولیتی نیستند، اما از آنجا که اسیر حب نفس وجاه ومقام شده اندبر ایشان مشکل است دست بکشند و آنرا به اهلش بسپرند.  چون سخاوت ندارند.  اینان رایا بایدخلعشان کنندودورشان اندازندویا بادسائسی بمانندو سرتا پابرای جامعه و امت وآئین اسلام  ضررو فساد باشنداگر کسی به چنین حالتی برسد که سخاوت درمقام داشته باشد ووقتی ببیند مقام وریاستش بضررجامعه و دین است زود حاضر است رفع ید کند و استعفاء دهد وبا واگذار کردن آن به اهلش سراغ کار دیگری رود، اگر چنین حالتی درخود دید باید از خدا تشکر کند و سجده شکربجا آورد که خداوند چنین روحیه ای به اوداده است.  اینها جزءسخاوتمندان دنیا هستند خیال نکنندکار کوچکی انجام داده اند. برعکس آنکس که چنین نیست و با احراز عدم لیاقت خود برای چنین مسئولیتی، حاضر به ترک پست نیست از بخیلهای دنیا میباشد.  و بدترین بخلها این بخل است. اما سخاوت بنفس و جان که احتیاج به شرح زیادی ندارد چه آنچه جامعه اسلامی کنونی ما خود میدان چنین امتحانی است تا معلوم شود سخاوتمندان کیانند.  آنانکه توانستند از جان بگذرند (شهدای ما )وبه جبهه ها بروند و عاشقانه شهید بشوند از سخیترین مردم جهانند. مقام شهداء والا است، ویکی ازصفات بارز شهید سخاوت جانی اوست.  فرق است بین سخاوت در مال وسخاوت در جان. بنابراین میتوانیم بگوئیم که سخیترین افراد شهدا هستند.

 

مرز سخاوت

سخاوت صفتیاست “حد وسط “که یک طرفش افراط است یعنی اسراف و یک طرفش تفریط است یعنی بخل: اصولاً صفتهای نیکو وزیبای انسانی صفاتی متوسط هستند که بین دو مرحله افراط و تفریط واقع می شوند و سخاوت هم از این قاعده مستثنی نیست بعنوان مثال کسی که مال و ثروتی دارد نسبت بدان سه حالت میتواند داشته باشد.

اول آنکه از مالش آنچه که سزاوار است و اقتضاء دارد انفاق کند و مقداری هم برای خودش نگه دارد. به عبارت دیگر تعهدات خود را در قبال خدا انجام دهد یعنی مالیاتهای واجبش را بپردازد و انفاقهای مستحبی راهم انجام دهد وما بقی را برای زندگی خود وعائله اش نگه  دارد: به این برنامه الهی عمل کردن، حد وسط سخاوت رادارا بودن است.  ثانیاً-هیچ گونه گذشت و پرداختی نداشته باشد حتی یک ریال از ثروتش را به جامعه ندهد، این مرحله تفریط است.  این حالت و صفت، بخل است.

ثالثاً- هر چه دارد می بخشد یعنی افزون برآن مقدار واجب و مستحب انفاق می کند.  بطوریکه خود را در مضیقه قرار میدهد، حتی در مواردی مصرف می کندکه گناه است.  این ریخت وپاش مرحله افراط در سخاوت است و اسراف می باشد.  پس سخاوت صفتی بین دومرحله افراط وتفریط و دو صفت اسراف و بخل است.  همانگونه که تذکر دادیم این حد وسط در تمام صفات نیکومورد نظر است.  از باب نمونه: شجاعت صفتی است بین ترس و تهور. آنجا که اعمال شجاعت وحمله لازم است نشستن وسکون “جبن”است واما بی تردید وبدون تصور وبی مهابا خود را به آب وآتش زدن وهلاک کردن مرحله تهور است که این هم ناپسند می باشد.

آنانکه توانستند از جان بگذرند وبه جبهه ها بروند و عاشقانه شهید بشوند از سخی ترین مردم جهان اند. یکی از صفات بارز شهید سخاوت جانی اوست.

 

درمورد سخاوت از آیات قرآن استفاده می شود که حد متوسط است مثلاً آیه ۲۹ از سوره اسراء میفرماید:

“وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلَوْلَه ً اِلیَ عُنُقِکَ وَلَا تَّبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلوُمًا مَحْسُورًا “دستت را به گردنت نبند وبه کلی دستت را از هم باز نکن که بنشینی و پشیمان ونادم بشوی. این کنایه است ازاینکه عدم بخشش وعدم انفاق” وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلوُ لَه ً اَلیَ عُنُقِکَ”و در مقابلش بخشیدن و دست باز نمودن زیادی که هر چه داری بریزی بمیان جامعه که هیچ برایت نماند ” وَلَا تَبْسُطْها کُلَّ الْبَسْطِ “و پس از آن “فَتَقْعُدَ مَلوُمًا مَحْسُورًا “به ملامت خودت بنشینی که چرا چنین کردم و بیچاره شدم، هر دو صورت انحراف است و خطا. درتفسیر همین آیه شریفه در روایت است که حضرت صادق(ع) دست برد و یک مشت خاک یا شن از زمین برداشت و چنان دستش راباز کرد که همه اش ریخت، و بار دوم طوری دستش رانگه داشت که هیچ یک ازاو ریخته نشد و برای بار سوم که مشتی خاک برداشت آنرا به حالت نیمه باز قرار داد بطوریکه یک مقدار ریخت و یک مقدار ماند. البته یک مسئله‌ای هست بنام ایثار که بعداً ممکن ا ست متعرض آن بشویم. ائمه (ع) ایثار می کردند که مقامی دیگر است و شرائطی خاص دارد وبرای مثل ما نیست. حضرت امیر (ع) باغ خود را فروخته و همهرا بفقرا داد، به خانه برگشت دید نان ندارد و زهرا و حسنین(ع)  گرسنه اند حضرت ازتمام ثروتش درراه الله میگذشت و زن وفرزندانش هم حاضر بودند گرسنه بمانند وشب گرسنه بخوابند ولی دیگران سیر باشند این برای ما میزان نیست.  البته اگر کسی پیدا شد که زن و بچه اش اینطوری باشند یعنی حاضر باشند جز غذائی اندک ولباسهائی مندرس هرچه دارند انفاق کنند، اشکال ندارد. ولکن افراد عادئی نوعاً حق ندارند یک چنین کاری بکنند.  باز آیه ای از قرآن را شاهد می آوریم که انفاق حد متوسط است.  آیه ۶۷از سوره فرقان که می فرماید:  “وَالَْذیِنَ اِذَااَنْفَقُوا لَمْ یُسِْرفُواوَلَمْ یَِقْتُرُواوَکَانَ بَیْنَ ذالِکَ قَوَامًا “عبادالله کسانی هستند که وقتی انفاق می کنند راه اسراف راپیش نمی گیرند و خساست و لئا مت نیز ندارند و مشیشان بین این دو حالت است و این روش برای عموم بایدمیزان باشد.                                                                                ادامه دارد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *