مقدمه‏اى بر دفاع مقدس

شهرام مهدوى مطلق

 

رویدادها در تاریخ ، هرچه از زمان وقوع آنها بگذرد ، کم رنگ‏تر مى‏شوند، تا جایى که به سایه روشنى از یک خاطره یا حادثه تلخ یا شیرین در ذهن‏ها تبدیل مى‏گردند. در این میان جنگ که مخرب‏ترین رخ داد بشرى است و عواقب تخریبى و ویرانى نامطلوبى را در ابعاد وسیع به دنبال دارد، از عمده‏ترین محورهاى بررسى تاریخ است که همیشه سعى بر فراموشى آن و خصوصاً براى نسل‏هاى بعد مى‏باشد . چرا که هرگاه سه واژه (ج) ، (ن)، (گ) کنار هم قرار گیرند جز تباهى و تنفر چیزى به ذهن متبادر نمى‏شود و از این روست که جنگ‏ها همیشه داراى چهره‏اى کریه و مبغوض بوده‏اند ، اما این‏که چرا میان همه این جنگ و گریزهاى بشرى که بیشتر عمر بشریت را نیز در برگرفته است، فقط یکى دو تا از آنها در تاریخ ماندگار و مقدّس شده‏اند، و اصلاً مگر در همه جنگ‏ها دفاع نبوده است ولى چرا فقط تعداد انگشت شمارى از این دفاع‏ها دارای ارزش و قداست شده است؟ چرا حادثه عاشورا که با خون تک‏تک یاران امام حسین (ع) پایان یافت به حماسه‏اى مقدّس تبدیل شده که در صدر ارزشهاى انسانى و اسلامى قرار گرفته است؟ چرا در قرون معاصر جنگ تحمیلى حزب بعث عراق به پشتیبانى استکبار جهانى با تمام ساز و برگهاى لازمش ، علیه ملت ایران با تمام ویرانى‏ها و تخریبها و قتل عام‏هایش که جان رشیدترین جوانان این ملت را گرفت، اکنونبراى ملت ما و همه ملتهاى آزادیخواه داراى ارزش و قداست شده است؟ و این‏که چرا فرهنگ ایجادى در دفاع مقدّس متأثر از ترسیم کننده استراتژى فرهنگى ، سیاسى و امنیتى و . … جمهورى اسلامى و همه ملت‏هاى آزاده و مظلوم و اسلامى شده است؟ یا چرا عالى‏ترین مقام دینى زمان، آن را نعمت مى‏خواند؟ مگر دفاع کردن خود نوعى جنگیدن نیست، چرا بعضى دفاع‏ها مقدّس مى‏شوند و داراى ارزش و فرهنگ مقدّس مى‏شوند؟ پاسخ به این سؤالاتنه در حد بضاعت حقیر است و نه در حد ظرفیت این نوشتار، ضمن این‏که تبیین مباحث مربوط به حوزه‏هاى تخصصى و فنى جنگ تحمیلى تا حدود زیادى مغفول مانده که رسالت اصلى آن متوجه فرماندهان و طراحان جنگ است و از این مقوله جداست.اما غفلت از واکاوى و تبیین و ترویج فرهنگ عمومى ایجاد شده در دفاع مقدس نیاز مبرم جامعه بوده که متوجه همه کسانى است که در این وادى داراى نظر و اندیشه‏اند . اما قدر مسلم این است که مقدمه ورود به پاسخ این چرایى‏ها به تبیین این موضوع برمى‏گردد که آنچه جنگ‏ها را از هم متمایز مى‏کند و تعداد بسیار معدودى از این جنگ‏ها را در خاطره‏ها ماندگار مى‏کند ؛ این است که ببینیم اصل جنگ چه بوده و رزمندگان آن چه کسانى هستند و براى چه هدفى مى‏جنگند و در پى کدام مقصود مى‏روند .تک تک این عوامل در این‏که جنگ و قضاوتهاى بعد از آن چگونه است تأثیر مستقیم دارند. براى مثال اگر جنگى بین دوجبهه حق و باطل هم باشد و در جبهه حق بین فرمانده و یا رزمندگان ناخالصى‏هایى وجود داشته باشد و یا حتى فرمانده جنگ معصوم همباشد، اما در بین رزمندگان رگه‏هاى دنیاخواهى و نافرمانى باشد و یا رزمندگان و فرماندهان با صداقت باشند ، اما نیّت‏هاى دنیاخواهى و کشورگشایى هرچند اندک هم؛ وجود داشته باشد؛ این جنگ و یا حتى دفاع، ماندگار و قداست آن به مراتب کم است، هرچند که در عبرت آموزى مؤثّر است . از صدر اسلام تا کنون نیز جنگ‌ها و دفاع‏هایى از ملت‏هاى مسلمان صورت گرفته که بدلیل وجود حتى اندک ناخالصى‏هایى در لشکریان اسلام عرصه را بر رزمندگان جان برکف اسلام تنگ و سپاه اسلام را با مشقت‏هایى روبرو کرده است که در بعضى موارد سرنوشت امّت اسلام را به ناخوشایندى تغییر داده است. اُحُد نمونه‏اى از دنیا خواهى، خندق مصداقى از ترس و واهمه، صفّین مستندى از نافرمانى و تشخیص غلط عدّه‏اى در لشکریان اسلام است که هرکدام خسران زیادى را متوجه سپاه اسلام نموده است. علاوه بر اینها جنگهاى بعضى از خلفاى اسلامى به قصد کشورگشایى و با نیّت‏هایى دنیایى نیز نمونه دیگرى هستند که به سرعت از خاطره‏ها محو شده‏اند و تاریخ وقوع آنها چندان مشخص نیست. اما حادثه عاشورا با تمام جزییات ریز و درشت هر روز چون تابلویى زیبا رو در روى هر انسان متفکر و مؤمنى قرار مى‏گیرد و هرچه زمان مى‏گذرد تازه‏تر است. راز این جاودانگى ، جزء پاکى و بى آلایشى و خلوص نیّت تک تک افراد و در عین حال مظلومیت محض یاران حسین(ع) چیست؟ و چه مى‏تواند باشد؟ بعد از عاشورا نزدیکترین واقعه به آن دفاع مقدّس مى‏باشد که مظلومیت ملت و هجوم بى امان دشمن مغرور و خیره سر و فرماندهى پیامبرگونه امام و بى آلایشى رزمندگان اسلام و اهداف و نیّت‏ها مبیّن این ادعا است. مگر اینگونه نبود که در ۳۱ شهریور ۵۹ در حالى‏که مردم ایران در خانه‏هاى خود نشسته بودند غرش هواپیماهاى جنگى عراق بر فراز تهران و چند شهر دیگر کشورمان آغاز رسمى جنگ را اعلام مى کند، جنگى که به سرعت به پیش مى‏تازد و تانکها شهرها و روستاهاى مرزى را در جنوب و غرب در نوردیده و گلوله‏هاى سرخ بر قلب کودکان و زنان و مردان بى‏گناه و بى‏دفاع نشانه مى‏رود. در زمان اندکى دود ویرانى در مناطق اشغالى بلند مى‏شود. مردم عادى بخصوص زنان و کودکان شهرها و روستاها مظلومانه به اسارت مى‏روند و یا دسته جمعى به قتل مى‏رسند. هجوم بى امان گرگ سیاهى و شب علیه تمامیّت این مرز و بوم به شدّت ادامه دارد، همه در تعجبند که شب از خورشید روشنگر چه مى خواهد؟. در این طرف ارتش منسجمى براى دفاع از کیان وطن نیست. دشمن همه چیز را به کام خود مى‏بیند، رئیس خودخواه و خیره سر عراق مى‏خواهد هفته دیگر در اهواز و یا تهران با خبرنگاران نشست خبرى داشته باشد. از طرف دیگر براى ملّت ما این یک نبرد معمولى بین افراد دو کشور بر سر مسائل فى مابین نیست؛ بلکه در گیرى نظامى دو ایدئولوژى دو مکتب اعتقادى حاکم بر دو نظام متفاوت است؛ مضاف بر آن ژئوپلتیک عراق به هر حاکم خیره سرى، حاکمیت بر اروند رود را گوشزد مى‏کند و این موضوع بهترین بهانه شروع جنگ شده است اما واقعیت چیز دیگرى است. حزب اسلام ستیز بعث؛ اسلام انقلابى ایران را که مى‏رود تا سراسر منطقه را تحت نفوذ خود در آورد، تحمّل نمى‏کند و شخصیت معیوب حاکمان وقت عراق فرصت مناسبى براى تحریک استکبار جهت مقابله همه جانبه با انقلاب ملت ایران است، ارتجاع منطقه جهت ترمیم پوسیدگى خود و فرار به جلو پشت سر حزب بعث و به عنوان جناح وارد معرکه مى‏شوند بطورى که در کنفرانس طایف سران عرب به صدام اعلام مى‏کنند که تا صداى یک شیعه بلند است ما آرام و قرار نداریم، جنگ از تو سلاح و آدم از ما. آمریکا پس از شکست در تلاش‏هاى قبلى‏اش براى سرنگونى نظام اسلامى، از طریق موج ترورها و جریان ائتلافى منافقین و بنى صدر، شروع یک جنگ تمام عیار علیه جمهورى اسلامى را در دستور کار قرار داده است و حزب بعث را بهترین مجرى این سیاست مى‏داند، شواهد، حکایت از توافق پشت پرده بین المللى و در حقیقت بین دول بلوک شرق و غرب در حمایت از صدام دارد و آن را تا سطح یک قدرت بالا مى‏برند و شکست‏هاى پى در پى او به سرعت جبران و خسارت وارده پرداخت مى‏گردد. واقعیت انقلاب اسلامى و مظلومیت و برحق بودن آن و ظلم حاکم بر جهان براى بسیارى از کشورهاى منطقه و جهان و همه ملت‏ها قابل درک است اما فضاى سنگین و وحشتناک ایجاد شده، جرأت اظهار نظر را به کسى نمى‏دهد. اگرچه ترسیم آن فضا و مظلومیت ملت ایران و رزمندگان اسلام، نه تنها براى بنده ناممکن است بلکه تا کنون از عهده هیچ کسى برنیامده و در واقع ترسیم آن هم ناممکن است، اما همین اندازه شاید بتواند گوشه‏اى از مظلومیت رزمندگان را به تصویر بکشد و عمده‏ترین چیزى که در این تقابل و رویارویى رخ مى‏نماید، همین مظلومیت و تنهایى ملت ایران در این نبرد نابرابر است و مهم‏تر از آن تفاوت فاحش بین ماهیت و مضمون و مقصود دو اردوگاه مى‏باشد. اردوگاه بعثیون به فرماندهى کفر جهانى و شیطان بزرگ با هدف سرنگونى یک ملت و ازبین بردن یک مکتب نورانى و در یک کلام محونمودن اسلام ناب محمدى(ص) و حداقل راضى شدن به اسلام‏هاى ساختگى خویش (اسلام آمریکایى ، اسلام سرمایه دارى ، اسلام مرفهین بى‏درد، اسلام زالو صفتان و اسلام طالبانى) و براى رسییدن به منافع شخصى و گروهى و چپاول سرمایه‏هاى انسانى و مادى و … سربازان آن اردوگاه شب تا به صبح را در معصیت سپرى مى‏کردند و صبح به جنگ علیه دین خدا مى‏پرداختند. اما اردوگاه رزمندگان اسلام به فرماندهى عالى‏ترین مقام دینى زمان و احیاگر اسلام ناب محمدى(ص) که بیش از آن‏که به جسم‏ها فرمان دهد بر دلها فرماندهى مى‏کرد، و با هدف اصلاح و هدایت امّت اسلامى و پاسدارى از آرمانهاى الهى و انجام فرمان خدا و صرفاً براساس آموزه‏هاى ناب قرآنى و با رزمندگانى شهادت طلب که شب تا به صبح را در دعا و نیایش و مناجات و قرآن سپرى مى‏کردند به طورى که حضرت امام با دید الهى خویش ۲۲ بهمن ۶۲ براى اولین‏بار واژه دفاع مقدس را به کار مى‏برد. بر این اساس است که حماسه ۸ سال ملت ایران به دفاعى مقدس تبدیل شد که دوست و دشمن را به تحسین واداشته است. آرى این همه شور و شوق و پیروزى و حماسه و شکوفایى تعجب بر انگیز جوانان انقلابى در بحبوبه جنگ ۸ ساله که به هیچ بیان و قلم و هنرى قابل وصف نیست و على رغم این‏که ناگفته‏هاى بسیارى هم دارد ولى تاریخ در مقابل آن زانو زده است، نمى از واقعه روز عاشوراى ۶۱ هجرى است .آرى تنها پرتوآن حادثه بى‏نظیر هشت و یا نه ساعته ۱۴۰۰ سال پیش، با عبور از میان قرون متمادىکه روز به روز تازه‏تر و داغ خیزتر است هشت سال جنگشبانه روزى کفر بر این ملت را ضمانت نمود و پیروز گرداند. حال این حماسه ۸ سالهو شگفت انگیز قرن؛ خود حلقه‏اى بزرگ از سلسله حلقه‏هاى مبارزه حق و باطل است که تا پایان و رفع فتنه از جهان ادامه خواهد داشت هرچند صحنه‏ها عوض شود اما رزمندگان اسلام امروز، آماده‏تر و مجهزتر به فرمان رهبر خویش و ولى امر مسلمین همچنان بر قله خاکریزها و گردنه‏هاى حساس نظام اعم از نظامى و سیاسى و امنیتى و اجتماعى ، فرهنگى و … با هوشیارى کامل ایستاده‏اند و با دیدى به پهناى تاریخ، احد را به خاطر دارند که پشت خاکریزهاىروبرو دشمن قوى‏تر از دیروز نقشه مى‏کشد. همه اینها مقدمه‏اى بود بر دفاع مقدس تا تو نانى به کف آرى و به غفلت نخورى.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *