روزه، رمضان و قرآن

آیه اللّه جوادى آملى

تهیه و تدوین: حجهالاسلام و المسلمین محمد رضا مصطفى پور

 

روزه یکى از مهم‏ترین عبادت‏هاى مسلمانان و مؤمنان است که به عنوان یکى از مؤثرترین عوامل براى پرورش روح تقوا در تمام زمینه‏ها و همه ابعاد به مؤمنان معرفى شده است.

انجام این عبادت در ماه رمضان در طول یک ماه کامل بر آن‏ها

واجب است. ماهى که مهمترین امتیاز آن نزول قرآن به منظور هدایت انسان‏ها در آن است.

در این مقاله در رابطه با مقوله‏هاى سه گانه فوق یعنى روزه، ماه رمضان و قرآن در سه فصل سخن به میان مى‏آید.

 

فصل اول: روزه

روزه تکلیفى است که مؤمنان وظیفه دارند در ماه مبارک رمضان آن را به منظور تقرّب به خدا با ترک خوردن و آشامیدن و مانند آن از طلوع فجر تا اذان مغرب در طول یک ماه کامل که گاه ۲۹ روز و گاه ۳۰ روز است، آن را به انجام رسانند.

قرآن کریم خطاب به مؤمنان فرمود: “یا ایّها الّذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب على الّذین من قبلکم لعلّکم تتقون؛۱ اى افرادى که ایمان آورده‏اید، روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بوده‏اند نوشته شده تا پرهیزکار شوید.”

 

تجلّى رحمت خدا در تکلیف روزه

با این که روزه از ارکان اسلام است اما انجام آن با مشقّت و محرومیت از لذایذ مادى و مشکلاتى چون تحمّل رنج گرسنگى و تشنگى همراه است اما خداوند اولاً آن را با خطاب عاطفه برانگیز و مسؤولیت بخش “یا ایّها الّذین آمنوا” همراه کرده است تا علاوه بر اهمیّت موضوع روزه، به مؤمنان عظمت و کرامت ببخشد. امام صادق(ع) فرمود: “لذّه ما فى النداء ازال تعب العباده و العناء؛۲ لذّت خطاب “یا ایّها الّذین آمنوا” آن چنان است که سختى و مشقت این عبادت را از بین برده است.”

ثانیاً با بیان این حقیقت که روزه اختصاص به مسلمانان ندارد بلکه در امّت‏هاى پیشین نیز بوده است، این مطلب را گوشزد مى‏کند این وظیفه، وظیفه همه انسان‏ها در هر دینى بوده است و این خود ترغیب بر فعل و تطیّب نفس است لذا مى‏فرماید: این عبادت تنها بر شما واجب نشد، بلکه هیچ امتى از این طاعت مستثنا نبوده‏اند.

ثالثاً با بیان فایده روزه و فلسفه انجام آن یعنى تحصیل تقوا آن را یک موضوع دوست داشتنى و گوارا مى‏سازد.

رابعاً با بیان این حقیقت که گرفتن روزه براى شما خیر است “و ان تصوموا خیرلکم” رحمت خود را متجلّى ساخته است تا مؤمنان با علاقه و عشق و محبت به این وظیفه الهى بپردازند.

 

روزه در دیگر ادیان

روزه بر پیروان دیگر ادیان نیز واجب بوده است و برخى گفته‏اند این تکلیف از عهد آدم تا کنون وجود داشته.۳

ناگفته نماند همانندى روزه مسلمانان با غیر مسلمانان در اصل تکلیف است نه در خصوصیات آن، زیرا آیه درباره این مطلب که روزه بر همه امّت‏ها بدون استنثنا واجب بوده در کمیّت و کیفیت نیز یکسان بوده ساکت است، در برخى نوشته‏ها آمده است:

روزه به طور کلّى در تمام اوقات در میان هر طایفه، هر ملّت و مذهب در موقع ورود اندوه و زحمت غیر مترقبه معمول بوده است.۴

و حیات حواریون و مؤمنین ایام گذشته، عمرى مملو از افکار لذات و زحمات بیشمار و روزه دارى بود.۵

 

هدف روزه

۱- انسان مسافر است و مسافر به زاد و توشه نیاز دارد. بهترین ره توشه سالکان مسیر معاد تقواست “و تزوّدوا فانّ خیر الزاد التقوى؛۶ توشه برگیرید زیرا بهترین توشه تقوا است.”

براى رسیدن به تقوا گاه باید اندیشه را از راه تعلیل و تحلیل علمى و زمانى با تأیید انگیزه از راه دستورهاى عملى تقویت کرد در آیه مورد نظر دستور عملى به روزه را عاملى براى پیدایش این ره توشه معنوى مى‏کند که انسان روزه‏دار با روزه دارى به تقوا مى‏رسد.

۲- روزه داراى ابعاد گوناگون و آثار فراوانى از نظر مادى و معنوى است، روزه هم در بعد اخلاقى آثارى دارد و هم از نظر اجتماعى و هم از نظر بهداشتى و روانى و تأمین صحت و سلامتى انسان.

روزه از نظر اخلاقى روح انسان را تلطیف و اراده انسان را قوى و امیال و غرائز او را تعدیل مى‏کند. زیرا انسان روزه دار اولاً با تحمّل گرسنگى و تشنگى و چشم پوشى از لذّت جنسى، روح خودش را تلطیف مى‏کند و از این طریق زمام نفس سرکش را در اختیار داشته و بر هوس‏ها و شهوات خود مسلّط مى‏گردد و با تسلّط بر آن قلب انسان از نور و صفا برخوردار مى‏گردد.

و ثانیاً با ترک موقت خوردنى‏ها و نوشیدنى‏ها و لذایذ با امکان دسترسى به آن‏ها از طریق حلال، روحیه مقاومت را در خود تمرین مى‏دهد تا در غیر ماه رمضان از حرام اجتناب کند و به عبارت دیگر: اراده خود را تقویت مى‏کند تا به راحتى از هرچه که حرام است دورى گزیند.

و ثالثاً با اراده قوى، امیال خود را تعدیل مى‏کند نه چون حیوانات که تنها تحت تأثیر غرائز عمل کند بلکه غرائز خود را در اختیار دارد که د رجایى که باید آن را اعمال کند، اعمال کند و در جایى که باید کنترل کند و اعمال نکند، اعمال نمى‏کند و بالأخره روزه انسان را از عالم حیوانات ترقّى داده و به عالم ملکوت و فرشتگان صعود مى‏دهد.

در روایات اسلامى روزه را سپرى در برابر آتش دوزخ معرفى مى‏کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: “الصوم جنه من النار؛۷ روزه سپرى است در برابر آتش دوزخ”.

امام صادق(ع) از پدرانش نقل مى‏کند که پیامبر اکرم(ص) به اصحابش فرمودند: “الا اخبرکم بشى‏ء ان انتم فعلتموه تباعدالشیطان منکم کما تباعدالمشرق من المغرب به قالوا بلى یا رسول اللّه (ص) قال: الصوم یسود وجهه و الصدقه تکسّر ظهره و الحب فى اللّه و الموازره على العمل الصالح یقطع دابره و الاستغفار یقطع وتینه و لکل شى‏ء زکاه و زکاه الابدان الصیام؛۸ روزه روى شیطان را سیاه مى‏کند و انفاق و صدقه دادن در راه خدا پشت او را مى‏شکند و دوست داشتن به خاطر خدا و مواظبت بر عمل صالح دنباله او را قطع مى‏کند و طلب مغفرت از خدا رگ گردن او را قطع مى‏کند و براى هرچیزى زکاتى است و زکات بدن روزه گرفتن است.”

حضرت امیر(ع) فرمود: “والصیام ابتلاءً لاخلاص العمل؛۹ خداى سبحان از این جهت روزه را واجب فرمود که روح اخلاص در مردم پرورش یابد.”

پیامبر اکرم(ص) فرمود: “انّ للجنه باباً یدعى الریّان لایدخل منه الّا الصائمون؛۱۰ بهشت درى دارد به نام ریّان (سیراب شده) که تنها روزه داران از آن وارد مى‏شوند.”

 

مشاهده ملکوت

روزه دار به دلیل صبر و مقاومت در برابر گرسنگى و تشنگى و امیال و غرائز مى‏تواند ملکوت را مشاهده کند. توضیح آن که: بزرگترین مانع پیشرفت معنوى بشر اشتغال به خوردن و آشامیدن و لذائذ بدنى است و بهترین عامل رشد روحى وى نزاهت و پرهیز از این امور است روزه انسان را از اشتغال به امور مادى باز مى‏دارد و فراغت بیشترى براى او فراهم مى‏کند تا در راز آفرینش خود بیندیشد و زادراهش را فراهم آورد، روزه بهترین راه براى رسیدن به باطن عالم و مشاهده ملکوت آن است.

کم خورى و رعایت اعتدال از بهترین راه‏هاى طىّ مسیر کمال است چنان‏چه پرخورى از بزرگترین موانع کمال به شمار مى‏آید. بر همین اساس برخى بزرگان فرمودند: در فضیلت روزه همین بس که انسان روزه دار شبیه فرشتگان مى‏شود و غذاى او چون فرشتگان تسبیح و تحمید حضرت حق تعالى است.

در روایتى از امام رضا(ع) علت دستور به روزه دارى سؤال شد، آن حضرت فرمود: “لکى یعرفوا الم الجوع و العطش فلیستدلّوا على فقر الآخره و لیکون الصائم خاشعاً ذلیلاً مستکینا مأجورا محتسباً عارفاً صابراً على ما اصابه من الجوع و العطش فیستوجب الثواب مع ما فیه من الامساک عن الشهوات و یکون ذلک واعظاً لهم فى العاجل و رائضاً لهم على اداء ما کلّفهم و دلیلاً لهم فى‏الآجل و لیعرفوا شدّه مبلغ ذلک على اهل الفقر و المسکنه فى الدنیا فیؤدّوا الیهم ما افترض اللّه لهم فى اموالهم؛۱۱ علت تشریع روزه آن است که اولاً مسلمانان رنج گرسنگى و تشنگى را دریابند و به فقر و نیاز آخرت راه یابند و ثانیاً انسان روزه دار در برابر خدا خاشع و خاضع بوده و از اجر و پاداش برخوردار شده و بر آن چه که از گرسنگى و تشنگى به او مى‏رسد صبر کند تا استحقاق ثواب خدا را بیابد و ثالثاً روزه دارى سبب جلوگیرى از شهوت‏ها مى‏شود و رابعاً روزه دارى سبب مى‏شود تا او واعظى در حال داشته و ریاضتى را تحمّل کرده تا در آخرت از آثار آن بهره‏مند شود و خامساً بداند گرفتارى‌هایى که به فقیران و نیازمندان در دنیا مى‏رسد پس حقوقى را که در اموال خود دارد به آن‏ها پرداخت کند.”

از این روایت استفاده مى‏شود انسان سیر در برابر خدا خشوع و ذلّت بایسته را ندارد، از این رو خدا فرمود: “روزه بگیرید تا با تقوا باشید منشأ فجور شهوت و غضب است و قوّه غضب نیز در خدمت شهوت است، بیشتر انسان‏هاى ظاهرى حیوان شهوى اند و قوّه غضب در آنان براى دفع از مشتهیات نفسانى است و در این روایت امام رضا(ع) روزه گرفتن را عامل شکسته شدن شهوت مى‏داند.

انسان روزه با روزه‏داراى واعظ درونى است که او را نسبت به آخرتش پند دهد.

از نظر اجتماعى نیز روزه درس مساوات و برابرى در میان افراد اجتماع است انسان‏هاى متمکن و ثروتمند با انجام این دستور دینى، موقعیت گرسنگان و محرومان اجتماع را به طور محسوس درمى‏یابند. از این روى مى‏یابیم که هشام ابن حکم از علت تشریع روزه سؤال مى‏کند، امام صادق(ع) جواب مى‏فرماید: “انما فرض اللّه عزّ و جلّ الصیام لیستوى به الغنى و الفقیر و ذلک ان الغنى لم یکن لیجد مسّ الجوع فیرحم الفقیر، لانّ الغنى کلما اراد شیئاً قدر علیه فاراداللّه عزّ و جلّ ان یستوى بین خلقه و ان یذیق الغنى مسّ الجوع و الالم لیرقّ على الضعیف و یرحم الجائع؛۱۲ روزه به این دلیل واجب شده است که میان غنى و فقیر مساوات و برابرى بر قرار گردد و این به خاطر آن است که غنى طعم گرسنگى را بچشد و نسبت به فقیر اداى حق کند، زیرا اغنیاء و ثروتمندان هرچه را بخواهند براى آن‏ها فراهم است، خدا مى‏خواهد میان بندگان خود مساوات باشد و طعم گرسنگى و درد و رنج را به ثروتمندان بچشاند تا نسبت به ضعیفان و گرسنگان ترحم و دلسوزى کنند.”

انسان روزه دار علاوه بر ترحم و دلسوزى نسبت به نیازمندان، و شریک شدن با آن‏ها در تحمّل رنج گرسنگى و تشنگى، مازاد مصرف خود را ذخیره و آن را در اختیار نیازمند قرار مى‏دهد.

 

ویژگیهاى روزه

روزه در آموزه‏هاى اسلامى ویژگى‌هایى دارد که به آن‏ها اشاره مى‏شود:

۱- سلامتى و تندرستى

پیامبر اسلام(ص) فرمود: “ان اللّه اوحى الى نبىّ من بنى اسرائیل: اخبر قومک ان لیس عبد یصوم یوماً ابتغاء وجهى الا صحّت جسمه واعظمت اجره؛۱۳ خداى سبحان به پیامبرى از بنى اسرائیل وحى کرده است به قومت خبر بده که بنده‏اى روزى را روزه نمى‏گیرد براى رضاى خدا جز این که جسمش سالم مى‏ماند و پاداشش بزرگ داشته مى‏شود.

و در روایت دیگرى فرمود: “صوموا تصحوا؛۱۴ روزه بگیرید سالم مى‏شوید.” با توجه به این که پیامبر فرمود: “المعده بیت کلّ داء و الحمیّه رأس کلّ دواء؛۱۵ معده خانه تمام دردها و امساک بالاترین داروهاست.” روشن مى‏شود انسان روزه دارى که در ماه رمضان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى‏کند، دستگاه گوارشى او به استراحت پرداخته و مواد زائد بدن را دفع مى‏کند.

۲- عبادت بى مانند

روزه داراى خصلتى است که در اعمال عبادى دیگر یافت نمى‏شود از این رو راوى مى‏گوید: به پیامبر اکرم(ص) گفتم: مرا به کارى فرمان ده که با عمل به آن خداى سبحان به من سود و منفعت اعطاء کند. پیامبر(ص) فرمود: “علیک بالصوم فانه لامثل له؛۱۶ بر تو باد به روزه گرفتن زیرا چیزى در عبادت مانند او نیست.”

۳- دعاى فرشتگان براى روزه‏داران

امام صادق(ع) از پیامبر نقل فرمود: که آن حضرت فرمودند: “انّ اللّه عزّ و جلّ وکّل ملائکته بالدعاء للصائمین و قال اخبرنى جبرئیل عن ربّه انه قال: ما امرت ملائکتى بالدعاء لاحد الّا استجیب لهم فیه؛۱۷ خداى متعال به فرشتگان وکالت داده تا براى روزه داران دعا کنند و فرمود: جبرئیل از سوى خدا به من خبر داد که خدا فرمود: فرشتگان را امر به دعا نکردم جز این که آن را اجابت خواهم کرد.”

و در سخن دیگرى آن حضرت فرمود: “انّ الصائم تسبح عظامه و تستغفر له الملائکه ما اکل عنده؛۱۸ استخوان‏هاى روزه دار خدا را تنزیه مى‏کند و فرشتگان براى او استغفار مى‏کنند”.

۴- آمرزش گناهان

پیامبر اکرم(ص) فرمود: “من صام رمضان ایماناً و احتساباً غفرله ما تقدّم من ذنبه؛۱۹ کسى که در ماه رمضان از روى ایمان و اعتقاد روزه بگیرد خداى متعال گناهان گذشته‏اش را مى‏بخشد.”

بر اساس آموزه‏هاى قرآن که “انّ الحسنات یذهبن السیئات؛ نیکوکارى‏ها بدى‏ها را از صفحه اعمال انسان پاک مى‏کند” روزه کار خوبى است که سیئات و بدهى‏هاى گناه را در انسان از بین مى‏برد.

۵ – استجابت دعاى روزه‏دار

یکى از ویژگى‏هاى روزه‏دار آن است که دعاى او مستجاب مى‏شود پیامبر اکرم(ص) فرمود: “ثلاثه لاتردّ دعوتهم: الصائم حتى یفطر”۲۰ سه گروه دعاى آن‏ها رد نمى‏شود که از آن‏ها روزه دارى است تا افطار کند”. و در بیان دیگر فرمود: “الصائم عند افطاره دعوه مستجابه؛۲۱ دعاى روزه دار هنگام افطار مستجاب است.”

و در گفتار دیگرى فرمود: “نوم الصائم عباده و صمته تسبیح و عمله مضاعف و دعائه مستجاب و ذنبه مغفور؛۲۲ خواب روزه دار عبادت و سکوت او تنزیه خدا و عمل او چندین برابر و دعاى او مستجاب و گناه او مورد مغفرت است.”

از این احادیث استفاده مى‏شود، هر سالکى که حرمت الهى را پاس دارد دعاى او مستجاب خواهد بود. روزه دار نیز از این برکت برخوردار و از وعده استجابت دعا بهره‏مند است.

۶- دهان روزه دار خوشبوتر از مشک

در روایات دهن روزه دار را عطر آگین معرفى مى‏کند. امام صادق(ع) مى‏فرماید: “اوحى اللّه عزّ و جلّ الى موسى(ع) ما یمنعک من مناجاتى: فقال: یا ربّ احبّک عن المناجاه لخلوف فم الصائم فاوحى اللّه عزّو جلّ الیه: یا موسى لخلوف فم الصائم اطیب عندى من ریح المسک؛۲۳ خداى سبحان به موسى کلیم وحى کرد و فرمود: چه چیزى تو را از مناجات با من باز مى‏دارد، موسى کلیم فرمود: به دلیل بوى دهان روزه‏دار مناجات را به تأخیر انداختم، خداى سبحان به وى وحى کرد و فرمود: بوى دهن روزه‏دار براى من از بوى عطر مشک عطرآگین‏تر است.”

ناگفته نماند، این استشمام، استشمام ملکوتى است و استشمام ملکوتى نیازمند به باز شدن شامّه قلبى است و باز شدن شامّه قلبى و درونى آدمى است که عطرآگین بودن دهن روزه دار احساس مى‏شود.

۷- دو خوشحالى براى روزه‏دار

امام صادق(ع) فرمود: “للصائم فرحتان، فرحه عند افطاره و فرحه عند لقاء ربّه؛۲۴ روزه دار دو خوشحالى دارد، خوشحالى هنگام افطار و خوشحالى هنگام ملاقات پروردگار.”

روزه دار هنگام افطار خوشحال است زیرا از عهده تکلیف الهى برآمده است و هنگام لقاى خداى سبحان نیز شاداب و شادمان خواهد بود.

البته ممکن است هنگام افطار، غروب و مغرب باشد و ممکن است عید فطر باشد که جایزه روزه داران در آن روز اعطا مى‏شود.

۸ – اعطاء پاداش به روزداران توسط خداى سبحان بدون واسطه

در روایات فراوانى آمده است که خداى سبحان روزه را براى خود مى‏داند و خود بدان پاداش مى‏دهد. پیامبر اکرم(ص) فرمود: “کلّ عمل ابن آدم یضاعف الحسنه عشره امثالها الى سبعمأه ضعف قال اللّه عزّ و جلّ الّا الصوم فانه لى و اجزى به یدع طعامه و شرابه و شهوته من اجلى؛۲۵ همه اعمال حسنه انسان از ده برابر تا هفتصد برابر پاداش دریافت مى‏کند اما خدا فرمود روزه مال من است و من به آن پاداش مى‏دهم زیرا روزه‏دار براى خدا خوردن و آشامیدن و شهوتش را رها مى‏کند.”

و باز پیامبر(ص) فرمود: “الصیام لاریاء فیه قال اللّه: هولى و انا اجزى به؛۲۶ در روزه ریا و تظاهر راه پیدا نمى‏کند او مال من است و من به آن پاداش مى‏دهم.”

این که در روایت فرمود: روزه مال من است براى آن است که روزه صبغه صمدى دارد و بیان‏گر اوصاف تنزیهى خداى سبحان است زیرا خدا همه را غذا مى‏دهد اما خود غذا خور نیست روزه دار نیز در بخشى از ساعات شبانه روز از خوردن و آشامیدن و امور ممنوع دیگر خوددارى مى‏کند.

و این که فرمود: من بدون واسطه به روزه‏دار پاداش مى‏دهم از عظمت این عمل و خالص بودن حکایت مى‏کند.

۹- پذیرایى ویژه روزه‏داران در بهشت

پیامبر اکرم(ص) فرمود: “للجنه ثمانیه ابواب: فیها بابٌ یسمّى الریّان یدخل منه الصائمون فاذا دخل آخرهم اغلق فلم یدخل منهم احد و من دخل منه شرب و من شرب لم یظمأ ابداً؛۲۷ بهشت هشت در دارد که نام یکى از آن درها (ریّان) است که روز قیامت از آن در روزه داران وارد مى‏شوند و غیر آن‏ها وارد نخواهند شد، گفته مى‏شود روزه داران کجایند تا وارد شوند، وقتى که آخرین آن‏ها وارد شد در بسته مى‏شود و کسى وارد نخواهد شد و کسیکه از آن در وارد شد از نوشیدنى استفاده مى‏کند و هر کس از آن نوشیدنى بنوشد هرگز تشنه نخواهد شد.”

روزه داران در قیامت از سفره‏اى استفاده مى‏کنند که نه چشمى آن را دیده و نه گوشى آن را شنیده و نه بر قلب کسى خطور کرده است.

 

۱۰- شفاعت روزه از روزه داران

عمل صالح همواره زنده است و از عامل شفاعت مى‏کند زیرا صورت ملکوتى عمل صالح به طرف خداى سبحان صعود مى‏کند و همین عمل زمینه صعود عامل را نیز فراهم مى‏کند از این رو پیامبر اکرم(ص) فرمود: “الصیام و القرآن یشفعان للعبد یوم القیامه، یقول الصیام، اى ربّ منعته الطعام و الشهوه فشفعنى فیه و یقول القرآن منعته النوم باللیل فشفعنى فیه قال: فیشفعان؛۲۸ روزه و قرآن از انسان در روز قیامت شفاعت مى‏کنند، روزه مى‏گوید: پروردگار من این انسان را از خوردن و اعمال شهوت باز داشتى. مرا در آن شفیع قرار ده و قرآن مى‏گوید: این انسان را از خواب شب منع کردى، مرا در آن شفیع قرار ده، خداى سبحان به آن‏ها اجازه شفاعت مى‏دهد و آن‏ها شفاعت مى‏کنند.”

 

دستورات روزه براى کاستن از سنگینى آن

“ایاماً معدودات فمن کان منکم مریضاً او على سفر فعدّه من ایام اخرو على الّذین یطیقونه فدیه طعام مسکین فمن تطوّع خیراً فهو خیر له و ان تصوموا خیرٌ لکم ان کنتم تعلمون؛۲۹ چند روز معدودى را باید روزه بگیرند و هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را روزه بدارد و بر کسانى که روزه براى آن‏ها طاقت فراست (همچون بیماران مزمن و پیران) لازم است کفّاره بدهند، مسکینى را اطعام کنند و کسى که کار خیرى انجام دهد براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است اگر بدانید.”

در آیه فوق چند دستور دیگر را براى روزه داران بیان مى‏کند تا از سنگینى بار روزه کاشته شود و آن‏ها عبارتند از:

۱- اولاً بدانید انجام عمل روزه در روزهاى معدودى است نه آن که لازم باشد در همه سال و یا بخش مهم از آن را روزه بدارید. میبدى در کشف الاسرار مى‏نویسد: “خداوند سبحان چون بندگان را بر روزه تکلیف کرد و این بار حکم بر ایشان نهاده “ایاماً معدودات” بگفت تا بر بندگان تکلیف کردن نیاید پس “ایاماً معدودات” تخفیفى‏است فردى، نظیر “وجاهدوا فى‏اللّه حق جهاده” که پس از آن فرمود:” و ما جعل علیکم فى الدین من حرج”.۳۰

۲- براى بیمار و مسافرى که روزه گرفتن براى او مشقت دارد از این حکم در سفر معافند و باید روزهاى دیگرى را به جاى آن روزه بگیرند.

۳- کسانى که با نهایت زحمت باید روزه بگیرند مانند پیرمردان و پیرزنان و بیماران مزمنى که بهبودى براى آن‏ها نیست روزه گرفتن براى آن‏ها واجب نیست. آن‏ها باید به جاى روزه گرفتن کفاره بدهند و مسکینى را اطعام کنند.

۴- اگر کسى مایل باشد بیش از آن چه که به عنوان کفّاره فرض و واجب است به صورت تطوّع و استحبابى اطعام کند براى او خیر است.

۵ – یکى از حکمت‏ها و فلسفه‏هاى روزه آن است که خیر، مصلحت مسلمانان در انجام آن است در صورتى که آن‏ها به خیر بودن آن توجه کنند. زیرا انبیاء الهى تعالیمى آورده‏اند که بشر در پیشرفت همه علوم از نیل و ادراک آن‏ها عاجز و ناتوان است چه این که فرمود: “و یعلمکم مالم تکونوا تعلمون؛۳۱ خداى سبحان حقایق و معارف و چیزهایى را به شما تعلیم مى‏دهد که شما هرگز نمى‏توانستید به آن معارف و حقایق علم پیدا کنید.”

یکى از نوآورى‏هاى انبیاء که با محاسبات علمى نمى‏توان به آن رسید مسئله امساک از خوردن و آشامیدن و کنترل غرائز همراه با خلوص و قصد تقرّب است قرآن کریم علم جامعه بشرى به این معارف را در پرتو ایمان به وحى و استماع آیات آن و تحلیل عمیق علمى آن‏ها ممکن مى‏داند.

 

فصل دوم: ماه رمضان

“شهر رمضان الّذى انزل فیه القرآن هدى للناس و بینات من الهدى و الفرقان فمن شهد منکم الشهر فلیصمه و من کان مریضاً او على سفر فعدّه من ایام اخر، یریداللّه بکم الیسرو لایرید بکم العسر و لتکملوا العده و لتکبّروا اللّه على ما هدیکم و لعلّکم تشکرون؛۳۲( آن چند روز معدود را که باید روزه بگیرید) ماه رمضان است، همان ماهى که قرآن در آن نازل شده است، قرآنى که موجب هدایت مردم و داراى نشانه‏هاى هدایت و معیارهاى سنجش حق و باطل است.

کسانى که ماه رمضان در حضر باشند باید روزه بگیرند، اما آن‏ها که بیمار یا مسافرند روزهاى دیگر را به جاى آن روزه مى‏گیرند، خداى سبحان راحتى شما را مى‏خواهد و زحمت شما را نمى‏خواهد، هدف آن است که شما تعداد این روزها را کامل کنید و خدا را به خاطر این که شما را هدایت کرده، بزرگ شمارید و شاید شکر نعمت‏هاى او را بگذارید.”

 

وجه نامگذارى ماه رمضان

۱- رمضان از ریشه “رمض” به معناى شدّت و حرارت است۳۳ و در اصطلاح ماه پنجم از ماه‏هاى قمرى را گویند در علت نامگذارى این ماه به رمضان وجوهى گفته‏اند: “رمض” بارانى است که قبل از پائیز مى‏بارد و زمین را شستشو مى‏دهد همچنان که ماه رمضان انسان‏ها را از گناه شستشو و دلهایشان را پاک مى‏کند.۳۴

۲- رمض حرارت سنگ بر اثر حرارت خورشید است و چون روزه دار در ماه رمضان حرارت تشنگى و مانند آن را احساس مى‏کند به آن رمضان گفته شده است.۳۵

۳- رمضان از اسماى الهى است و بر اثر رحمت پروردگار گناهان برطرف مى‏شود.۳۶

از این رو امیرالمؤمنین على(ع) فرمود:”لاتقولوا رمضان و قولوا شهر رمضان فانکم ماتدرون ما رمضان”.۳۷

و امام باقر(ع) فرمود: “لاتقولوا هذا رمضان و لا ذهب رمضان و لاجاء رمضان فانّ رمضان اسم من اسماء اللّه و لکن قولوا شهر رمضان؛۳۸ نگویید این رمضان است و نگویید رمضان رفته است و یا آمده است، رمضان اسمى از اسماء خداست ولى بگویید ماه رمضان.”

و پیامبر اکرم(ص) در وجه تسمیه رمضان فرمود: “انما سمّى رمضان لانّ رمضان یرمض الذنوب؛۳۹ رمضان را به رمضان نام گذارى کردند چون رمضان گناهان را شستشو مى‏دهد.”

 

۲- ماه رمضان، ماه وجوب روزه و علت آن

با توجه به این که در آیات قبل از وجوب روزه در روزهاى معیّن سخن به میان آمده، در این آیه ظرف آن روزهاى معیّن را مشخص کرده و آن ماه مبارک رمضان است.

از اختصاص ماه رمضان به وجوب روزه در بیانى از امام رضا(ع) چنین است اگر پرسش شود که چرا خداى سبحان روزه را در ماه رمضان واجب گردانید نه ماه دیگر، علت و حکمت آن این است که اولاً ماه رمضان ماهى است که خداى سبحان قرآن را در آن فرو فرستاده است که در آن مرز حق و باطل از هم تمایز پیدا مى‏کند چنان که قرآن فرمود، ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن نازل شده است و ثانیاً در آن نبوت تحقق پیدا کرده است و ثالثاً در آن شب قدرى قرار گرفته است که ارزش آن بیش از هزار ماه است و در آن هر امر حکیمانه و استوارى بر اساس حکمت الهى تدبیر و اجرا مى‏گردد و رابعاً آغاز سال است که مقدّرات سالانه هرچیز و هر شخصى به اعتبار شب قدر در آن رقم مى‏خورد.

اگر پرسش شود که چرا به روزه در ماه رمضان امر شده است و نه کمتر و نه بیشتر براى آن است که ارزیابى صحیح توان غالب مردم مقدور خداى سبحان است که به هر چیز احاطه علمى دارد و شاید از تجربه نوعى به توان استمداد کرد که نصاب مقرر براى اهل روزه و افطار و براى ادا و قضا حدّى است معقول و مقبول متشرّعان از این رو خداى سبحان این توان را در نظر گرفته و آن را در ماه رمضان قرار داده است و اگر توان مردم کمتر از این بود روزهاى کمترى واجب مى‏شد و اگر توان بیشتر بود روزهاى بیشترى واجب مى‏گردید.۴۰

 

۳- ویژگى‏هاى ماه مبارک رمضان

در روایات و ادعیه ویژگى‏هاى فراوانى براى ماه رمضان ذکر شده که بیان گر عظمت این ماه است.

در دعاى ۴۴ صحیفه سجادیه که هنگام دخول ماه رمضان امام سجاد(ع) آن را مى‏خواندند آمده است که خدا را سپاس که ما را به راه‏هاى احسان خویش کشاند که به مدد ستایش او به سوى خشنودى‏اش ره پوییم، ستایشى که از ما بپذیرد و خرسند گردد. سپاس و ستایش خداى را که ماه خود، ماه رمضان را راهى از راه‏هاى احسان خویش قرار داد. ماه روزه، و ماه اسلام و ماه پاکى و پاک کنندگى و ماه آزمایش براى خلوص و ماه به پا خاستن براى شب زنده‏دارى و ماهى که قرآن چون رهنمونى براى مردم و چون نشانه‏هایى آشکار از راه راست و جدا کننده درست از نادرست است، براى همین برترى آن را بر ماه‏هاى دیگر با حرمتى بى‏شمار و فضیلت‏هاى بسیار، آشکار ساخت از این رو براى بزرگداشت این ماه، آن چه را که در ماه‏هاى دیگر جایز و حلال مى‏شمرد حرام کرد و به گرامى داشت آن خوردنى‏ها و نوشیدنى‏ها را ممنوع کرد و براى وقتى معلوم و مقرّر فرمود که اگر پیش‏تر انجام گیرد خداى متعال انجام آن را اجازت ندهد و اگر باز پس افرازد نپذیرد.

پیامبر اکرم(ص) در خطبه‏اى در پایان ماه شعبان در اهمیت این ماه فرمود: ماه رمضان، ماه خدا، ماه برکت، آمرزش و رحمت است ماهى که روزهاى آن برتر از روزهاى دیگر و شب‏هاى آن بهترین شب‏هاست، لحظات و ساعات این ماه بهترین ساعات است.

ماهى که مردم در آن به میهمانى خدا دعوت شده‏اند و از کسانى که مورد اکرام خداى سبحان هستند.

ماهى که نفس‏ها تسبیح، خوابشان عبادت، اعمالشان مقبول و دعاهاشان مستجاب است.۴۱

 

فصل سوم: قرآن

۱- ماه رمضان ماه نزول قرآن

ماه رمضان ماهى که شرافت آن به نزول قرآن است یعنى عظمت و شرافت ماه به قرآن است نه به وجود روزه…

قرآنى که حاوى معارف و احکام فراوانى است که یکى از آن‏ها روزه است، قرآنى که هدایت انسان‏ها را بعهده دارد و شواهد هدایت و فرق بین حق و باطل در آن تعبیه شده است.

۲- اوصاف قرآن

در روایات فراوانى خداى سبحان اوصاف قرآن را ذکر فرموده است: قرآن نور و روشنایى است که خود روشن است و دیگران را روشن مى‏کند، قرآن کتابى خواندنى است که گاه به انسان هشدار مى‏دهد و گاه به او بشارت و مژده مى‏دهد، قرآن کتابى است که خداى سبحان به عنوان بهترین نعمت معنوى به انسان ارزانى داشته است، قرآن معجزه جاوید پیامبر گرامى اسلام، کتاب موعظه و پند و اندرز است، کتابى است که بیمارى‏هاى روحى و قلبى انسان را شفا مى‏بخشد، و اوصاف فراوان دیگر: اما در آیه مورد نظر سه وصف براى قرآن ذکر مى‏کند:

الف: کتاب هدایت

قرآن هدایت گر انسان‌هاست، اگرچه هدایت از اوصاف فعلى خداست و فقط او هدایت‏گر انسان‏هاست اما نسبت هدایت به قرآن به اعتبار مظهر بودنش براى هدایت حق تعالى است.

قرآن هدایت گر همه انسان‏هاست اما در برخى آیات آن را‌هادى متّقین معرفى کرده است. اما باید توجه داشت که براى متقیان‌هادى بالفعل است و تنها آن‏ها که از تقوا بهره‏اى دارند از این کتاب بهره بهینه مى‏برند.

ب: شواهد دلایل هدایت

در آیه فرمود: “و بیّنات من الهدى” یعنى قرآن دلایل و شواهد هدایت است. گروهى از انسان‏ها وجود خدا و معاد و نیاز بشر به وحى و پیامبرى و این که تنها راه اصلاح جوامع بشرى وحى است را با برهان عقلى مى‏فهمند، معارف قرآن براى این دسته روشن است و آیات قرآن براى این گروه شاهد است و دلیل نقلى در واقع براى آنان تأیید کننده برهان عقلى است اما کسانى که خود اهل ابتکار و استدلال نیستند سراسر قرآن براى آنان هدایت است.

ج – فارق بین حق و باطل

قرآن به اعتبار اشتمال آن بر معارف الهى و احکام عملى معیار سنجش حق و باطل است.

 

سرّ برداشتن حکم روزه از مسافر و بیمار

قرآن در این آیه حکم روزه براى مسافر را با شرایط خود برداشته است و فرموده در حالت سفر و بیمارى روزه بر آن‏ها واجب نیست و در غیر ماه رمضان باید روزه بگیرند البته باید حتماً یک ماه کامل روزه بگیرند قرآن بدنبال آن سرّ آن را ذکر مى‏کند و مى‏فرماید: “یریدبکم الیسر و لایرید بکم العسر” خداى سبحان راحتى شما را مى‏خواهد و زحمت شما را نمى‏خواهد یعنى روزه با تمام اهمیّتى که دارد چون خداى سبحان زحمت انسان‏ها را نمى‏خواهد در سفر و در حالت بیمارى این وجوب برداشته مى‏شود زیرا اسلام دین آسان و روان است و پیامبر فرمود: “که خدا مرا به شریعتى و آیینى مبعوث کرده است که آسان و روان است”.۴۲

و در این دین تکلیفى فراتر از توان انسان‏ها ندارد و چون روزه گرفتن مریض و مسافر غالباً دشوار است قرآن در آیه مورد نظر به دلیل مشقّت‏زا بودن، حکم آن را برداشته ولى وجوب قضا براى جبران و تکمیل شماره روزهاى فوت شده فرموده، شما باید قضاى روزه‏هاى فوت شده را انجام دهید.

 

روزه و اعتراف به کبریایى خدا

در پایان آیه مورد بحث قرآن فرمود: “ولتکبّروا اللّه على ماهدیکم و لعلکم تشکرون” تا خدا را به خاطر آن که شما را هدایت کرده بزرگ بشمارید و سپاسگزار نعمت‏هاى او باشید. در واقع یکى از حکمت‏هاى روزه اعتراف به کبریایى خدا در فرستادن قرآن و اقرار به ربوبیت او و عبودیت بندگان اوست و همچنین روزه گرفتن سپاسگزارى از اوست به جهت هدایتى که در حق بندگان روا داشته است اما این که روزه گرفتن براى شکر نعمت است جهت آن این است که عبادت براى تشکر از خداست و روزه وقتى شکر نعمت محسوب مى‏شود که واقعى باشد یعنى انسان در رستن از آلودگى‏هاى طبیعت و خوددارى از بسیارى خواسته‏هاى برخاسته از نفس، اخلاص داشته باشد.

 

نتیجه‏گیرى

از مجموعه مطالب مطرح شده استفاده مى‏شود که خداى سبحان روزه را بر مسلمانان و مؤمنان واجب کرده است چنان که بر پیشینیان نیز واجب کرده بود. و خدا براى این که مشقّت زا بودن این عبادت را براى مؤمنان قابل پذیرش قرار دهد از تعابیر ویژه‏اى استفاده کرده است و آن‏ها عبارتند از:

۱- با خطاب به مؤمنان لطف و رحمت خود را به آن‏ها نشان داده و گرفتن روزه را در واقع لطف و رحمت خدا به بندگان مى‏داند.

۲- فرمود: وجود روزه اختصاص به شما ندارد بلکه پیشینیان نیز این تکلیف را داشته‏اند.

۳- روزه به منظور تکمیل نفسانى شما و رسیدن به تقواى الهى است.

۴- وجوب این روزه در مدت معیّن و در ماه خاص یعنى ماه رمضان است و در این ماه انسان‏ها از حلال اجتناب مى‏کنند تا در غیر رمضان از حرام دورى کنند.

۵ – ماهى که روزه در آن بر مؤمنان واجب شده است ماه خیر و برکت و نزول قرآن است که وسیله هدایت انسان و برخوردار از شواهد هدایت و فارق بین حق و باطل است، ماهى که در آن شب قدر واقع شده است.که ارزش آن برابر با هزار ماه است، شبى که در آن تقدیر و سرنوشت انسان رقم مى‏خورد.

۶- انسان مسافر و مریض براى تسهیل و آسان‏گیرى این تکلیف را ندارد گرچه در غیر ماه رمضان به تعداد روزهاى سفر و بیمارى باید آن را جبران کند.

۷- انسان‌هایى که توان انجام قضاى روزه را ندارند بجاى روزه گرفتن باید به مساکین اطعام کنند.

۸ – روزه عبادتى است که انسان مؤمن آن را به منظور اعتراف به کبریایى خدا انجام مى‏دهد.

۹- روزه مثل دیگر عبادات براى شکر نعمت‏هاى الهى است.

۱۰- قرآنى که در این ماه نازل شده است هدف نزول آن هدایت بشریت و رهانیدن آنان از جهل و ظلمت و وارد کردن آنان در نور و روشنایى است از این رو شایسته است مسلمانان براى رسیدن به نور قرآن و استفاده از مواعظ آن و درمان بیمارى‏هاى روحى به قرآئت آن پرداخته و ضمن خواندن، در معارف آن تدبر نموده و حقایق آن را فهم کنند و به آن عمل نمایند.

 

پى‏نوشت‏ها:

  1. سوره بقره، آیه ۱۸۳٫
  2. تفسیر مجمع البیان، ج ۲۱، ص ۴۹۰٫
  3. الکشاف، ج ۱، ص ۲۲۵٫
  4. قاموس، کتاب مقدس، ص ۳۲۷٫
  5. همان،ص ۳۲۸٫
  6. سوره بقره، آیه ۱۹۷٫
  7. اصول کافى، ج ۲، ص ۱۹٫
  8. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۹۶ – ۳۹۵٫
  9. نهج البلاغه،، حکمت ۲۵۲٫
  10. وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۴۰۴٫
  11. همان،ج ۷، ص ۴٫
  12. همان، ص ۳٫
  13. الدرالمنثور، ج ۱، ص ۴۳۷٫
  14. بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۵۵٫
  15. همان، ج ۵۹، ص ۲۶۰٫
  16. الدرّ المنثور، ج ۱، ص ۴۳۷٫
  17. اصول کافى، ج ۴، ص ۶۴٫
  18. الدر المنثور، ج ۱، ص ۴۳۹٫
  19. همان، ص ۴۳۶٫
  20. همان، ص ۴۴۱٫
  21. همان، ص ۴۳۷٫
  22. همان.
  23. اصول کافى، ج ۴، ص ۶۵ -۶۴٫
  24. همان، ص ۶۵٫
  25. الدرّ المنثور، ج ۱، ص ۴۳۵٫
  26. همان، ص ۴۳۶٫
  27. همان.
  28. همان، ص ۴۴۰٫
  29. سوره بقره، آیه ۱۸۴٫
  30. کشف الاسرار، ج ۱، ص ۴۸۵٫
  31. سوره بقره، آیه ۱۵۱٫
  32. همان، آیه ۱۸۵٫
  33. مفردات راغب، ص ۳۶۶٫
  34. لسان العرب، ج ۷، ص ۱۶۱ و تفسیر کبیر، ج ۵، ص ۸۳٫
  35. ترتیب کتاب العین، ج ۱، ص ۷۱۳ و تفسیر قرطبى، ج ۲، ص۲۷۱٫
  36. مجمع البیان، ج ۲ -۱، ص ۴۹۵٫
  37. الکافى، ج ۴، ص ۶۹٫
  38. همان.
  39. الدرّ المنثور، ج ۱، ص ۴۴۴٫
  40. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۲۳٫
  41. وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۲۱۳٫
  42. کافى، ج ۵، ص ۲۹۴٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *