رمضان دعوتى است معنوى و تو میهمان عرش خدایى.
رمضان، فرصتِ استفاده از “نفخاتِ ربّ” است.
رمضان، موسم “عبادت” است و عبادت، غذاى روح است.
رمضان، فصل مناجات و دعاست. و دعا، نردبان تعالى جان است.
رمضان، دوره تزکیه و تهذیب و تربیت و ساختن و مقاومت کردن و تحمّل نمودن و چشیدن است.
رمضان، بهار جانهاى خدا جوست و باران کرامتِ “شهرالله”، روز و شب بر کویر دلها مىبارد و یاد خدا، صفابخش دلهاى عاشقان شبزندهدار است.
شبهاى رمضان، از شام تا سحر، دل را در چشمه زلال یاد خدا و اولیاء خدا شستشو دهیم و مشتى از برکاتِ آسمانى این ماه برداریم.
در خلوت بیداران شب زندهدار، دستى به دعا و چشمى به امید، به سوى خداى غفار بگشاییم و در شبهاى قدر، بستر خواب را جمع کرده، مائده طیّبات ذکر مدایح و مراثى خاندان عصمت بگسترانیم و در ناى نیاز، نجواى عارفانه سردهیم.
رمضان را باید “آیینه”اى بسازیم. پیش رویمان، تا در آن، چهره باطن و سیماى اخلاق خویش را به تماشا بنشینیم.
رمضان، براى ما کلاس است. در همه زمینهها، و در رابطه با “خدا”، و “خود” و “مردم” و “مکتب”.
رمضان، ماه ضیافت خدا است. خداوند میزبان است و بندگان او مهمان، و نیایش و قرب وسیله پذیرایى. و قلبهاى روشن، فدیه بندگان به آستان خداوند است، و دیدگان اشکبار و دلهاى امیدوار، سرمایه عابدان.
رمضان، ماه گریز از خویش و التجاء به خدا است. فصل بازیابى خود گمشده است. ایّام تقویت اراده، و مالک نفس شدن و مهار زدن به تمنّیات است.
رمضان، ماه “قرب” است، ماه “یافتن” و “رسیدن” است.
رمضان، فرصت مناسبى براى محاسبه و به خود پرداختن و به خدا رسیدن است. از لحظه لحظهاش، از هر روز و شبش باید سود برد.
رمضان، فرصتى براى “خود سازى” است تا بذر “جان” را در مزرعه “لحظات” و “ایّام” بارور کنند و با آب “اخلاص”، آن را برویانند و به ثمر برسانند.
رمضان فراغتى است و موسمى براى انس و خلوت، و فصل یاد و مناجات است.
رمضان، ماه هجرت از “سیّئات” به “حسنات” و ماه گسستن از “خود” و پیوستن به “خدا”ست.
حیف اگر در شب قدر، قدر خود نشناسیم!!
شب قدر، گستردهترین سفره رحمت و پر نعمتترین مائده لطف خداست.
شب قدر، شب گشودن سفره دل و ریختن اشک نیاز و فصل گریستن چون ابر بهار در آستان آفریدگار غفّار است.
در شب قدر، روبهروى “آینه محاسبه” مىنشینیم و چهره جان را بىغبار مىبینیم و با باران اشک، دل را در سحر رحمت و مغفرت، شستشو مىدهیم.
شب قدر، فرصتى است تا چهره دل را با آب توبه بشوییم و پاکتر گردیم و به فطرت بىعیبِ خویش برگردیم.
رمضان، موعد عروج است و شب قدر، میعاد بیداران و معراج شبزندهداران.
شب قدر، شب احیاء خویش با دم مسیحایى دعاست.
شب قدر، براى آن است که قدر خویش را بشناسى، تقدیر خویش را رقمزنى، قدرت اراده و انتخاب را بیازمایى و “خویشتن جدید” را با قلم توبه و جوهر اشک، ترسیم کنى.
“حیف اگر در شب قدر، قدر خود نشناسیم!”
عید فطر، “پایان نامه” دوره ایثار و گذشت
عید فطر، عید توفیق در عبودیّت و معرفت و تهذیب نفس است.
رمضان، دعوتى است به باز یافتنِ “خودِ گمشده”، ندایى است، براى توجّه به خداى فراموش شده، ضیافتى است براى تناول از مائده “تقوا” و پایان این مهمانى خدایى، “عید فطر” است، عید توفیق بر “طاعت” و “اطاعت”، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان، عید “کفّ نفس” و “کنترل خواستهها”
“فطر”، چیدن میوههایى است که از “فطرت” مىجوشد!
فطر، سپاس نعمتى است که در رمضان نازل شده است.
پیروزى بر خصم درون (نفس) جشنى روحانى دارد بنام “عید فطر”، که میثاق بستن با فطرت را از سوى روزهداران مجاهدهگر اعلام مىدارد.
عید “فطر”، پاداش “افطار”هاى خالصانه و بجاست. مُهر قبولى انفاقهاى با قصد قربت است، “پایان نامه” دوره ایثار و گذشت، در مسایل مالى است.
“فطر”، عید خداجویى و خدا ترسى و خدا پرستى است. برکت بخشِ “ماه مبارک” است.
“عید فطر”، بر فاتحانِ عرصههاى “جهاد با نفس”، گرامى باد.