۱- تکلیف انقلاب اسلامی با آلسعود بسیار روشن است. در نگرش انقلاب اسلامی، آلسعود زائدهای برآمده از استکبار جهانی و صهیونیسم در قلب جهان اسلام است که به صورتی نامشروع بر سرزمین حجاز مسلط و حاکم شده و تکلیف شرعی مردم حجاز تلاش برای سرنگونی آن و سازش و گفتگو با آن به هر بهانهای بیمورد است.
۲- اما تکلیف جمهوری اسلامی به عنوان نظامی محصور در واقعیتها و تواناییهای معین و محدود با رژیم آلسعود چندان روشن نیست، زیرا مسئولان و سیاستمداران حاکم بر آن دیدگاه یکسانی نسبت به این مسئله ندارند. برخی با نگرش انقلاب اسلامی به این مسئله میاندیشند و برخی دیگر با تفکری سکولار و غیرانقلابی به دنبال تعیین این تکلیفاند. برخی حالت موجود بین دو حکومت را رقابت مینامند و بعضی دیگر از دشمنی سخن میگویند و همین تشتت در نگرش به این مسئله باعث بروز بلاتکلیفی در نحوه موضعگیری کشورمان در برابر رژیم آلسعود شده است، علاوه بر اینکه مسئله حج و ابعاد شرعی آن به پیچیدگی این معما افزوده است.
۳- حضور زائران کشورمان در مراسم حج سال جاری (۹۶) در حالتی بسیار عجیب و بیسابقه در روابط بینالملل اتفاق افتاد. در حالی که هیچ نوع رابطه سیاسی، حتی دفتر حفاظت منافع میان دو کشور وجود نداشت و موضعگیریهای میان دو کشور در خصمانهترین حالت ممکن (جنگ سرد سیاسی تبلیغاتی و جنگ رسمی نیابتی در سوریه، یمن و بحرین) قرار داشت و مسئولان دو کشور تصمیمی برای برقراری رابطه و بهبود آن نداشتند، با تصمیم متولیان حج در جمهوری اسلامی، رایزنیها برای اعزام زائران ایرانی به حج تمتع آغاز شد و در میان مخالفتهای گسترده در کشور و در بین دولتمردان و اهالی سیاست، ۸۶ هزار زائر کشورمان به مراسم حج اعزام و به سلامت موفق به انجام اعمال خود شدند. همین امر متولیان حج در جمهوری اسلامی را تشویق کرد که در نشست مطبوعاتی و رسانهای خود در مکه ضمن تشکر مکرر از مقامات سعودی و مطلوب توصیف کردن مراسم حج سال ۹۶، از احتمال برقراری سفرهای عمره نیز سخن بگویند.
۴- بر خلاف تصور برخی از سادهاندیشان، آنچه باعث شد تا مراسم حج سال ۹۶ برای زائران کشورمان بدون کمترین سانحه یا فاجعهای انجام شود، تضمین وزارت حج آلسعود به متولیان حج جمهوری اسلامی نبود؛ زیرا نه وزارت حج سعودی در جایگاهی است که بتواند چنین تضمینی بدهد؛ نه آلسعود تعهدی برای عمل به تضمینهایش دارد و نه مسئولان ما ارادهای برای وادار کردن سعودیها به جدی گرفتن تضمینهایشان دارند.
حقیقت آن است که پس از کشتار بیش از هشت هزار زائر در منی در سال ۹۴ و ممانعت از حضور زائران ایرانی و یمنی در مراسم حج سال ۹۵ و بازتابهای منفی این رویدادها در جهان اسلام، رژیم آلسعود و یا مراکزی که در آمریکا و رژیم صهیونیستی برای آلسعود برنامهریزی و تصمیمسازی میکنند؛ به این نتیجه رسیدند که تداوم وضع نامطلوب در مراسم حج و بیاعتنایی و بدرفتاری نهادینه و نظاممند حکومت آلسعود با حجاج، دیگر قابل ادامه نیست و به صورتی جدی به جایگاه این رژیم در جهان اسلام آسیب میزند و مانع از بهرهبرداری حکام حجاز از موقعیت ممتاز سرپرستی حرمین شریفین میشود. آنهم در روزگاری که به مدد وسایل ارتباطی جدید هر زائری با گوشی تلفن همراه خود میتواند وقایع و رویدادهای حج و رفتار آلسعود و نحوه مدیریت مراسم حج را به صورت تصویری و زنده و مستقیم به هر نقطه از دنیا مخابره کند. این فناوری، آل سعود را عملاً در برابر دیواری شیشهای قرار داده و امکان مخفی کردن موارد نامطلوب و منفی را از او سلب کرده است.
اینگونه بود که در سال ۹۶ شاهد تصمیم و حرکت عملی حکام حجاز برای ایجاد تغییراتی جدی در نحوه رفتار با حجاج و اداره مراسم حج بودیم. در حالی که برخی چنین وانمود میکنند که رفتار ماموران و مجموعه عمّال سعودی در برابر زائران ایرانی تغییر کرده و توام با ادب و احترام بوده است. تا سنوات قبل، حکام سعودی خود را خادم حرمین میخواندند؛ زیرا این جماعت خود را بالاتر از آن میدانند که خادم حجاج و زائران باشند. در سال جاری رژیم سعودی شعارهای رسمی خود را «حج: پیام صلح و تمدن: حج رساله السلام و الحضاره» و «خدمت به حجاج افتخار و سربلندی ماست: خدمه للحجاج فخر و وسام لنا» برگزیدند و تلاش کردند با تغییر بافت نیروهای امنیتی و جوانگرایی در میان آنان و محدود کردن نیروهای خشن و متکبر نهی از منکر مستقر در حرمین شریفین، برخوردهای خشن، امنیتی و بیادبانه با حجاج و زائران را کاهش دهند و حتی با تهیه دستورالعملهایی این نیروها را وادار به انجام برخی خدمات و مساعدتها از قیبل توزیع آب یا مواد غذایی در میان حجاج و در پارهای از مواقع آبپاشی به روی حجاج و باد زدن آنها در ایام تشریق و… نمایند. این موارد هر چند عمدتاً ناشیانه و نمایشی صورت گرفتند و البته به شکل حداکثری توسط رسانههای وابسته به رژیم بازتاب گسترده پیدا کردند، اما در مقایسه با آنچه در سنوات گذشته صورت میگرفت، بهمراتب انسانیتر و مودبانهتر بودند و رضایت عموم حجاج را در پی داشتند.
از این رو تقارن این تغییر رویکرد با اعزام زائران کشورمان به حج در سال جاری این ذهنیت را در برخی اذهان، از جمله متولیان حج در کشورمان ایجاد کرد که رژیم آلسعود به تعهدات خود در مذاکرات صورت گرفته وفادار بوده و به نظامی قابل اعتماد تبدیل شده است!
تشکر چند باره از مقامات سعودی و مطلوب توصیف کردن مراسم حج امسال از جانب متولیان حج کشورمان در نشست مطبوعاتی در مکه، متأسفانه این گمان غلط را در میان برخی از افراد ظاهربین تقویت کرده است که رژیم آلسعود دیگر رژیمی منفور و جنایتکار و مزدور آمریکا و صهیونیستها نیست و در موضع دشمنی با انقلاب و نظام ما قرار ندارد که در واقع نوعی تطهیر عملی آلسعود از اقدامات و ماهیت پلید آن است. نتیجه آنکه باید برای بازسازی روابط با این رژیم پیشگام شویم، چون در قطع رابطه دو کشور، مقصر اصلی نیروهای افراطی خودی و اقدامات آنها از جمله حمله به سفارت سعودی و… بوده است!
۵- در این میان آنچه از دید مردم کشورمان مخفی ماند و مسئولان هم تلاش کردند تا از کنار آن بهسادگی عبور کنند، ابراز خصومت و تنفر نسبت به انقلاب و جمهوری اسلامی و مقدسات آن در قالبهای رسانهای و رسمی بود. اقداماتی که دقیقاً در ایام حج صورت گرفت و نشان داد که سعودیها عمداً در پی تفکیک مسئله حج از سیاست خارجی هستند. این نکتهای بود که امیر مکه در خاتمه مراسم حج و در نشست مطبوعاتی به آن اشاره و بر آن تاکید کرد. نامبرده در پاسخ به سئوالی در باره علت حضور زائران ایرانی در حج سال جاری بیان داشت که حضور در حج برای همه مسلمین آزاد است و ربطی به مسائل سیاسی ندارد. ایرانیها هم مانند سایر مسلمین حق دارند به حج مشرف شوند، به شرط آنکه حج را سیاسی نکنند و فقط به اعمال عبادی بپردازند.
نکته جالب این است که در این نشست، کشورمان چندین بار به اشکال مختلف مورد حمله و اهانت قرار گرفت. با اجرای این سیاست، آلسعود در عین بهرهبرداری حداکثری از حج و تثبیت جایگاه خود به عنوان رهبر جهان اسلام، بر مواضع ضد انقلابی و ضد ایرانی خود پافشاری میکند و با تداوم این سیاست، دشمنی جهان اسلام علیه انقلاب و جمهوری اسلامی را شکل میدهد.
به عنوان نمونه روزنامههای سعودی از قبیل عکاظ، الریاض و.. در اوج مراسم حج، با خبرسازی در باره کشف شبکههای جاسوسی و تروریستی وابسته به ایران در خاک عربستان و تلاش این شبکهها برای انفجار خطوط نفتی و… و انعکاس این اخبار به شکل تیتر اول و ارائه گزارشهای مصور و متعدد در باره خدمترسانی یکپارچه حکومت سعودی به حجاج، در اجرای این خط تبلیغی تلاش کردند. تولید و پخش برنامههای مستند و ترکیبی در شبکههای ماهوارهای متعلق به آلسعود، از جمله العربیه، الحدث و… با عناوینی چون «ایران متهم اصلی یازده سپتامبر» (در این برنامه ضمن گفتگو با برخی نیروهای امنیتی و کارشناسان آمریکایی تلاش شد ایران پشتیبان و محرک اصلی حادثه یازده سپتامبر معرفی شود) یا «اخوان ایران» (این برنامه تلاشکرد ایران و اخوانالمسلمین را به عنوان دو جریان شریک و همسو در پشتیبانی از تروریسم در جهان عرب معرفی کند)، از دیگر نمونههای اجرای این سیاست سعودیها در ایام حج به شمار میرود.
یکی از جدیترین و تهاجمیترین نمونههای این روند، برنامهای با عنوان «دوله اوهام القاتله: حکومت توهمات کشنده» بود که به عنوان بخشی از مجموعه برنامه »مرایا: چشماندازها» در روز سهشنبه چهاردهم شهریور سال جاری از شبکه العربیه پخش شد. در این برنامه ضمن حمله شدید به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، به شکلی زننده و سخیف ساحت مقدس ولیعصر«عج» و حضرت امام خمینی مورد اهانت و تمسخر مستقیم ولیعهد رژیم سعودی و مجری برنامه قرار گرفت و برخی از مقامات رسمی سعودی، هرگونه حرکت برای بهبود رابطه با ایران را مردود و نامطلوب توصیف کردند. نکته تاسفآور این است که در طول این برنامه بارها اظهار تشکر متولیان حج کشورمان از آلسعود به دلیل برگزاری مطلوب مراسم حج زیرنویس شد. در همین فضا اظهارنظر رسمی وزیر امور خارجه سعودی در سفر به انگلستان هم پخش شد که ضمن رد تمایل رژیم سعودی به برقراری رابطه با ایران، اظهارات محمد جواد ظریف در این زمینه را به باد تمسخر گرفت که نمونه دیگری از سیاست رسمی این رژیم و نگرش آن به جمهوری اسلامی به شمار میرود. البته رسانههای وابسته به ریاض آکنده از این مواردند.
۶ – واقعبینی و عقلانیت حکم میکند که آینده روابط جمهوری اسلامی و رژیم سعودی تابعی از نگرش انقلاب اسلامی به این رژیم و با در نظر گرفتن حقایق فوقالذکر تنظیم شود. بدیهی است که حکام ریاض در تنظیم سیاست خارجی و روابط منطقهای خود، بهویژه با جمهوری اسلامی ایران اختیار چندانی ندارند و ناگزیر از اجرای خطوط و برنامههای ارائه شده از جانب واشنگتن و تلآویو هستند. علاوه بر این ماهیت بدوی و عقاید تکفیری حاکم بر این رژیم نیز مانع بزرگی در برقراری روابط معقول و منصفانه میان دو کشور است. البته بعید است که این شرایط لااقل در آینده نزدیک دچار تغییرات اساسی شود.
از سوی دیگر هشدارهای شدید و جدی بنیانگذار جمهوری اسلامی در خصوص آلسعود و ماهیت صهیونیستی این رژیم در عباراتی چون: «اگر ما از صدام هم بگذریم از آلسعود نخواهیم گذشت و…» تجلی آشکاری دارد. نگرانیهای جدی و ابراز تنفر مکرر رهبر انقلاب اسلامی نسبت به شجره خبیثۀ حاکم بر ریاض و تجارب عملی در سالهای پس از استقرار جمهوری اسلامی در کشورمان ایجاب میکند در برابر رژیم سعودی دست از خوشباوری و سادهلوحی برداریم و به جای نرمش و لبخند و فراموشی جنایتهای این رژیم (از پشتیبانی کامل صدام در جنگ تحمیلی تا کشتار حجاج در سالهای ۶۶و۹۴ و روشن کردن شعله جنگهای خانمانسوز فرقهای در منطقه و حمایت همه جانبه از تروریسم تکفیری و…) از موضع اقتدار با این رژیم رو برو شویم، زیرا آلسعود به عنوان قبیلهای بدوی بهخوبی نشان دادهاند که تنها زبان قدرت را درک میکنند و هرگونه نرمش و احترام را نشانه ضعف تلقی میکنند و با گستاخی و بی احترامی پاسخ میدهند. آینده روابط ما و سعودیها در گرو قدرتنمایی جدی و حضور مقتدرانه و فعال و غیرانفعالی نظام جمهوری اسلامی در برابر آلسعود در سطح منطقه، در ابعاد رسانهای، سیاسی و امنیتی است.
سوتیترها:
۱٫
تشکر چند باره از مقامات سعودی و مطلوب توصیف کردن مراسم حج امسال از جانب متولیان حج کشورمان در نشست مطبوعاتی در مکه، متأسفانه این گمان غلط را در میان برخی از افراد ظاهربین تقویت کرده است که رژیم آلسعود دیگر رژیمی منفور و جنایتکار و مزدور آمریکا و صهیونیستها نیست و در موضع دشمنی با انقلاب و نظام ما قرار ندارد.
۲٫
آلسعود به عنوان قبیلهای بدوی بهخوبی نشان دادهاند که تنها زبان قدرت را درک میکنند و هرگونه نرمش و احترام را نشانه ضعف تلقی میکنند و با گستاخی و بی احترامی پاسخ میدهند. آینده روابط ما و سعودیها در گرو قدرتنمایی جدی و حضور مقتدرانه و فعال و غیرانفعالی نظام جمهوری اسلامی در برابر آلسعود در سطح منطقه، در ابعاد رسانهای، سیاسی و امنیتی است.