موضوع مقالۀ منشور مدیریت علوی بر اساس عهدنامۀ مالک اشتر نخعی. جامعترین سند سیاسی و مدیریتی اسلامی است. در شمارههای پیشین، بخشهایی از این منشور را بیان کردیم، و اینک به بخش دیگری از این درسنامه سیاسی، مدیریتی مینگریم:
خواص یاتوده مردم، کدامیک؟!
«ولیکن احب الامور الیک اوسطها فی الحق و اعمها فیالعدل و اجمعها یرضی الرعیه فان سخط العامه یحجف برضی الخاصه و ان سخط الخاصه یعتو مع رضی الرعیه و لیس احد من الرعیه اثقل علی الوالی معؤنه فی الرخا و اقل معونه له فی البلاء و اکره للانصاف و أسأل بالالحاف و أقل شکرا عند الاعطاء و أبطا عذر اعند المنع و اضعف صبرا عند ملمات الدهر من اهل اخاصه و انما عمادالدین و جماع المسلمین و العده للاعداء العامه من الامه فلیکی صغوک لهم و میلک معهم: و باید بهترین کارها نزد تو کاری باشد که بیشتر در شاهراه حق و شعاع مدل در آن گستردهتر و خشنودی رعیت را فراگیرتر باشد، زیرا نارضایتی عامه مردم، رضایت خواص را بیاثر و بیاعتبار میسازد، اما نارضایتی خواص با خشنودی عامه قابل اغماض است و احدی از مردم برای حکومت پرخرجتر در حال رفاه و بیفائدهتر در شدائد و گریزانتر از انصاف و پرتوقعتر در خواستهها و ناسپاستر در بخششها و عذرناپذیرتر هنگام خودداری از بخششها و کمصبرتر در ناملایمات روزگار مانند خواص نیست و همانا ستون دین و توده مسلمین و پشتوانه در برابر دشمنان آحاد ملتاند، پس باید به آنان توجه کنی و به ایشان تمایل جوئی.»(۱)
ویژگیهای عامه و خاصه
عامه توده مردماند بدون نام و نشان و صبغه گروهی و جناحی که از آحاد ملت اعم از شهری و دهاتی و مرد و زن و فقیر و متوسط تشکیل میشوند، مردمی که در عرصههای مختلف ملی و دینی پشتوانه نظاماند. در جمعه و جماعت و جبهه و جنگ و پای صندوقهای رأی بدون توقع و بده بستان سیاسی ـ جناحی حاضر میشوند. در سازندگی کشور از کشاورزی و صنعت گرفته تا دیگر عرصههای عمومی حضور دارند. سرباز میدهند و از مرزهای مملکت دفاع میکنند. معمولاً کمدرآمدند و اخلاص و صداقت بیشتری دارند. در پی نام و عنوان و شهرت و امتیازگیری نیستند. قانع و صبورند. اکثریت مردم اینها هستند.
اما خواص، معمولاً افرادی بالانشین، اشرافی، مرفه و معمولاً در پی جاه و مقام و امتیازگیری هستند و کمتر در عرصههای ایثارگری و خطرخیز حضور دارند. اینها در اقلیتاند و درصد کمی از ملت را تشکیل میدهند.
با این حال حکومت اسلامی موظف است حقوق مشروع عامه و خاصه را بدون تبعیض رعایت کند و امنیت و رفاه و کرامت انسانی را ارج نهد و چتر مهر و محبت را بر سر همگان بگستراند.
در نظام اسلامی فراتر از اقشار مسلمان، اقلیتهای دینی از حقوق عمومی انسانی برخوردارند و همان گونه که در همین نامه امام به مالک اشتر میخوانیم: «با مردم به مهربانی عمل کن و مانند یک درنده در پی ربودن حق آنان مباش، چون این مردم یا برادر دینی تواند یا انسانی همانند تو که باید مورد توجه قرار گیرند.»
چنین توصیههای اخلاقی ـ سیاسی را در کدام منشور حقوق بشر میتوان یافت که در عمل نیز مورد توجه قرار گیرد؟ وضعیت مردم بیگناه و مستضعف فلسطینی، میانمار و یمن و جاهای دیگر جهان و وضع رنگینپوستان در امریکا را ببینیم که در قرن موسوم به حقوق بشر با آنان چه رفتاری میشود. اسارت و فقر و خانهخرابی و آوارگی و پاکسازی قومی کمترین رفتاری است که با آنان میشود و جالب اینکه جایزه صلح نوبل را به متجاوزان میدهند. از این مقوله بگذریم و اصل نامه و موضوع عامه و خاصه را دنبال کنیم.
امیرمؤمنان«ع» به مالک اشتر فرمان میدهند توجه ویژهای به حق و عدل داشته باشد که بالاترین سرمایه حکومت حق و عدل است. رعایت حق و عدل تا بدانجا اهمیت دارد که در روایت آمده است: «المُلکُ یَبقی مَعَ الکُفرِ و لا یَبقی مَع الظُّلم: کشور با کفر میماند ولی با ظلم پایدار نمیماند.»
در سخن دیگری از امیرمؤمنان«ع» است: «واژه حق و عدل گفتنش با زبان آسان، اما در عمل دشوار است: فَالْحَقُّ أَوسَعُ الْأَشیَاءِ فِی التَّوَاصُفِ وَ أَضیَقُهَا فِی التَّنَاصُف».(۲)
همه از حق و عدل دم میزنند، اما در عمل به گونه دیگری عمل میکنند. آیا آنان که از حق و عدل دم میزنند حاضرند مانند امام متقین، هنگامی که پای بیتالمال به میان میآید به نورچشمیها همان مقدار بدهند که به مردم فقیر ؟ آیا حقوق و امتیازاتی که از بیتالمال داده میشود به حق و عدل نزدیکتر است یا به ولخرجی از کیسه ملت و حقوقهای کذائی و نجومی که بالاخره سرانجام آن معلوم نشد؟!
چرا رویکرد به تودهها؟
امیرمؤمنان«ع» دلائل رویکرد به تودهها و دل نبستن به خواص را اینگونه بیان فرمودهاند:
۱ـ خواص کمتر برای نظام اسلامی مایه میگذارند. آنها بیشتر به منافع خود فکر میکنند. حقوقهای کلان حداقل ده میلیونی تا بیست میلیونی مال آنهاست، در حالی که یک کارگر از توده مردم به یک میلیون با کمی بیش و کم قانع است و برای دریافت ماهانه هر ماه مشکل دارد و جلوی مجلس شورای اسلامی از راه دور و نزدیک تجمع میکنند و معلوم نیست پاسخی بگیرند!
۲ـ خواص با این همه زیادهخواهی کمتر به کمک نظام میشتابند، در حالی که این تودهها هستند که ندای ولی امر را پاسخ میدهند و در عرصههای دفاعی و ایثارگری حضور دارند. به بیان امام خمینی«ره»: «اگر در مناطق بالانشین شهرها شهیدی یا جانبازی دیدید که از خواص و نخبگان باشد معرفی کنید و جایزه بگیرید.» (نقل به مضمون)
در انقلاب اسلامی ما شهدا و جانبازان و آزادگان از کدام قشرند؟ آیا جز از توده مردم و قشر کمدرآمد که گاه چندین شهید تقدیم نظام اسلامی کردهاند؟ در گذشته نیز چنین بوده است. در حکومت امیرالمؤمنین«ع» اشراف و نخبگان چه مقدار حضور داشتهاند؟ آنها که در پی جاه و مقام و مال دنیا بودند امام را رها کردند و رفتند و مانند طلحه و زبیر صفآرائی و مخالفت کردند و جنگ به راه انداختند.
۳ـ خواص از عدل و انصاف دل خوشی ندارند و اگر حکم عادلانهای با منافعشان در تضاد باشد غوغا به راه میاندازند، در حالی که عامه مردم منافعی ندارند که دغدغه آن را داشته باشند. تودهها به اندک خدمتی از دولت سپاسگزارند و لذا توجه باید به سوی آنان باشد که در گوشه و کنار مملکت بهویژه مناطق مرزی مدافع حریم نظامند.
۴ـ خواص گروهی نازپرورده و راحتطلباند، دل به گرو لذت و رفاه و شهرت و اتومبیلهای میلیاردی دارند و با رنج و مشقت و صبر و ایثار بیگانهاند، در حالی که توده مردم اهل تشریفات و رفاه نیستند و به قول حافظ: «نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست/ عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد»، لذا دولت اسلامی و دستاندرکاران مدیریت باید سیاستی را در پیش گیرند که عامه مردم که سرمایههای کشورند راضی و به عدل اسلامی امیدوار باشند. همانگونه که در پایان این بخش سخن میفرماید: «و انما عمادالدین و جماع المسلمین و العده الاعداء العامه من الامه فلیکن صغوک لهم و میلک معهم».
جان کلام اینکه: ستونهای استوار دین و پشتوانه نظام اسلامی توده مردماند. مردمی که چهل سال است با انقلاب اسلامی همراهی کردهاند. چه در قانونگذاری و مجلس و چه در مرحله اجرائی از رئیس دولت تا وزرا و استانداران و دیگر مسئولان در مراتب مختلف مدیریتی فرهنگی، اقتصادی، کارآفرینی و بهداشت و درمان و بیمه و یارانهها و… . باید توجه به مصالح کشور و این ملت سرلوحه مسئولان و مدیران در تمام سطوح باشد. چرا باید یارانه که دسترنج این مردم است به حلقوم کسانی برود که کمترین استحقاق را هم ندارند؟ چرا از یارانه گهگاه استفاده سیاسی ـ انتخاباتی میشود؟
توجه مسئولان باید فراتر از مرکز و پایتختنشینان به مناطق محروم و محلات پائین شهر و عمران و آبادانی روستاها باشد که جوانان روستائی راهی شهرها نشوند و سر چهارراهها برای چند ریال شیشه ماشینها را پاک نکنند و بسیاری مسائل دیگر که زیبنده نظام اسلامی نیست.
دولت باید خدمات خود را به جای برگزاری سمینارها و همایشهای نه چندان مفید و ساخت و سازهای غیرضروری و ترویج فرهنگ لوکسگرائی و تجمل و مصرف و سفرهای پرخرج خارجی، صرف امر اشتغال و تولید و مصرف عادلانه کند.
این روزها شاهد مسابقه دستگاههای حکومتی در برجسازی و توسعه ساختمانهای گوناگون اداری و غیره هستیم، در حالی که خانوادههائی هستند که به پنجاه متر ساختمان ساده نیازمندند و جوانان به خاطر نداشتن مسکن و شغل تن به ازدواج نمیدهند و بسیاری از ازدواجها به طلاق میکشد. مسکن مهر که از خدمات بزرگ دولت قبل بود، قربانی کشمکشهای سیاسی شد، در حالی که از ظرفیتهای این پروژهها صدها هزار خانواده میتوانند بهرهبرداری کنند.
مقصود از سخن امام علی«ع» در مقال فوق و توجه به تودهها پیگیری مسائلی است که منافع آن عائد ملت و از زیادهخواهیها و اختلاسها که این روزها شاهدیم جلوگیری شود. اگر توجه به این موارد نشود، علاوه بر مسئولیت یادشده، خسارتی است برای نظام و چهره زشت نشان دادن از عدل اسلامی و گناهی نابخشودنی است.
این سخن حضرت امام یادمان باشد که فرمود: «کاری بکنید که اسلام بدنام نشود». اگر عملکرد ما به گونهای باشد که نسل جوان که تجربه کافی ندارند، رفتار ما را به حساب اسلام بگذارند و عقائد آنها متزلزل شود، بازسازی کردن آن بسیار مشکل است.
بنابراین مسئولان نظام که دلسوز نظام اسلامیاند، باید رفتارشان را اصلاح کنند و با رفتار خود مردم را به اسلام دعوت کنند، همان گونه که امام صادق«ع» فرمودند: «کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم: با عمل خود مردم را به خیر و عمل صالح دعوت کنید تا از شما رفتار شایسته ببینند و به دین علاقمند شوند».
پینوشت:
- نهجالبلاغه، نامه ۵۳
- نهجالبلاغه، خطبه ۱۱۶
سوتیترها:
۱٫
در نظام اسلامی فراتر از اقشار مسلمان، اقلیتهای دینی از حقوق عمومی انسانی برخوردارند و همان گونه که در همین نامه امام به مالک اشتر میخوانیم: «با مردم به مهربانی عمل کن و مانند یک درنده در پی ربودن حق آنان مباش، چون این مردم یا برادر دینی تواند یا انسانی همانند تو که باید مورد توجه قرار گیرند.»
۲٫
بنابراین مسئولان نظام که دلسوز نظام اسلامیاند، باید رفتارشان را اصلاح کنند و با رفتار خود مردم را به اسلام دعوت کنند، همان گونه که امام صادق«ع» فرمودند: « کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم: با عمل خود مردم را به خیر و عمل صالح دعوت کنید تا از شما رفتار شایسته ببینند و به دین علاقمند شوند».