خاطراتی از زندگانی حضرت زینب«س»

 

 القاب حضرت زینب«س»

نام و القاب انسان‌ها تا حدودی بیانگر شخصیت آنان است؛ اما نام زینب«س» و القاب وی چون با توجه به فضایل ایشان نهاده شده‌اند، آیینه تمام‌نمای شخصیت حضرت هستند. نام زینب«س» که منتخب الهی است، در اصل همان «زین» «اب» است به معنای زینت پدر و اما القاب ایشان که در طول عمرشان با توجه به وقایعِ پیش آمده انتخاب شدند، از این قرارند:

  1. فَهِمهٌ غَیرُ مُفَهَّمه؛ فهمیده‌ای بدون آموزگار.
  2. عالِمهٌ غَیرُ مُعَلَّمهٍ؛ دانای بدون معلم، این دو لقب از زبان حضرت سجاد«ع» بیان شده است. (۱)
  3. عَقیلَهُ النّساءِ؛ بانوی خردمند در میان زنان.
  4. عَقیلَهُ بنی‌هاشم؛ بانوی خردمند در میان بنی هاشم.
  5. سَیدَهُ الْعَقائِلِ؛ بانوی بانوان خردمند.
  6. نائِبَهُ الزَّهراء؛ جانشین و نماینده حضرت زهرا «ع».
  7. سُلالَهُ الْوِلایهِ؛ عصاره ولایت.
  8. صِدیقَهُ الصُّغْری؛ راستگوی کوچک.
  9. اَلْمُوَثَّقَهُ؛ بانوی مورد اطمینان.
  10. اَلْفاضِلَهُ؛ بانوی بافضیلت.
  11. بَطَلَهُ کَرْبَلا؛ قهرمان کربلا.
  12. عَظیمَهُ بَلْواها؛ بانویی که امتحانش بزرگ بود.
  13. اَلْباکِیهُ؛ بانوی گریان.
  14. اَمینَهُ اللَّه؛ امانت‌دار الهی.
  15. آیهٌ مِنْ آیاتِ اللَّهِ؛ نشانی از نشانه‌های خداوند.
  16. مَظْلُومهٌ وَحیدهٌ؛ ستمدیده تنها.
  17. بابُ حِطَّهِ الخَطایا؛ دروازه آمرزش گناهان.
  18. قُرَّهُ عَینِ الْمُرْتَضی؛ نور چشم مرتضی (علی«ع»).
  19. اَلْکامِلَه؛ بانوی کامل.
  20. قَرینَهُ النَّوایب؛ همدم ناگواری‌ها.
  21. رَبیبَهُ الْفَضْلِ؛ پرورش یافته خاندان فضیلت.(۲)

 

مناقب حضرت زینب«س»  

 

۱ـ مجمع کمالات

او بانویی بلند قامت، نیکوچهره و عالی‌مقام بود. حضرت در وقار و شخصیت همچون جده‌اش خدیجه«س»، در حیا و عفت مانند مادرش فاطمه«س»، در شیوایی و رسایی بیان چون پدرش علی«ع»، در حلم و صبر انقلابی همانند برادرش حسن«ع» و در شجاعت و قوت قلب مانند برادرش حسین«ع» بود.(۳)

 

۲ـ گرمی‌بخش زندگی

زینب«س» دختر امیرمؤمنان«ع» همه جا ثمره خیر، برکت، نشاط، ایمان و حقیقت بود. حضرت زمانی که با عبدالله‌بن جعفر ازدواج کرد، کانون زندگی را چنان گرم و باطراوت نگاه می‌داشت که دیگران از زندگی‌ وی الگو می‌گرفتند.

زینب«س» در زندگی شخصی خود وظایفش را به‌کمال انجام می‌داد. آنجا که  می‌بایست حق همسری را ادا کند، به بهترین وجه ادا می‌کرد و در جائی هم که باید وظایف مادریش را به کار گیرد، بهترین مادر بود. پایه‌های زندگی زینب«س» را ایمان، احترام به همسر، مشورت، رسیدگی به فرزندان و آزادی بیان حتی برای کنیزان خانه تشکیل می‌داد. روح زندگی در خانه زینب«س» در جریان بود و تمام اعضای خانواده از یکدیگر راضی و خشنود بودند؛ زیرا خداوند از چنین خانواده‌ای خشنود و خرسند بود.(۴)

زینب«س» که تربیت شده خاندان وحی بود، از اخلاق محمدی و کردار حیدری و صبر و شکیبایی فاطمی درس‌ها گرفت و بدان عمل کرد. حضرت به کوچک و بزرگ احترام می‌گذاشت و هیچ‌گاه چهره ترش نمی‌کرد. همیشه در سلام کردن [به بانوان و محرمان] پیشدستی می‌کرد و در مقابل مهمان از جا برمی‌خاست و مقام او را ارج می‌نهاد. با اینکه عبدالله بن جعفر شوهر حضرت زینب«س»، از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، کنیز و غلام و… داشت؛ اما زینب«س» در کارهای خانه آنان را یاری می‌داد و جویای احوالشان می‌شد تا اگر مشکلی دارند، آن را برطرف سازد.(۵)

 

۳ـ صبر و استقامت

اندیشمند گرانمایه مرحوم آیت‌الله غروی اصفهانی درباره حضرت زینب«س» می‌نویسد: «چهره‌ام را به جهت قبله خلایق متوجه ساختم، به سوی همان بانویی که مکه به وجود او فضیلت یافت؛ همان بانویی که نقطه مرکزی دایره جهان در دو قوس صعودی و نزولی است، بانویی که در قوس نزولی کعبه مصایب و حوادث تلخ و در قوس صعودی، قبله همه خلایق است. در عوالم ملکوت اعلی،‌ام‌الکتاب است و در صحنه‌های بلا و رنج، مادر مصیبت‌هاست. پروریده مخزن قداست و طهارت در وقار و عفاف و شرم است. مثال او (زینب«س») همچون گنج پنهان به وسیله پوشش و حیا و عفت است.

او در بلندهمتی و استقامت در برابر دشواری‌های ناگوار همراز و همنوا و همطراز پدرش علی«ع» است. صبر او (زینب«س») در برابر مصایب شکننده آن چنان در حد بالایی است که از عجایب و شگفتی‌ها می‌باشد؛ بلکه جای آن دارد که به معجزه‌ها بپیوندد؛ زیرا دیگران از چنان استقامتی عاجز هستند، چرا که زینب«س» عصاره و گل سر سبد مقام ولایت عظمی است، همان ولایتی که وسعت و عمق آن بی‌نهایت است.»(۶)

 

۴ـ بهترین حسب و نسب  

او جلوه‌ای از رفتار نبوی و علوی بود، هر چند برخی افراد بیش از این را ادعا دارند. محمد غالب شافعی (محقق و نویسنده مصری) درباره حضرت زینب«س» چنین آورده است: «یکی از بزرگ‌ترین زنان اهل بیت«ع» از نظر حَسَب و نَسب و از بهترین بانوان طاهر که روحی بزرگ و مقام تقوا و آیینه تمام‌نمای مقام رسالت و ولایت داشت. حضرت زینب«س»، دختر علی بن ابی طالب«ع» در فصاحت و بلاغت، یکی از آیات بزرگ الهی و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی‌هاشم و بلکه در جهان عرب مشهور بود. وی در خود جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت را جمع کرده بود. آنچه همه خوبان داشتند، او به‌تنهایی داشت. شب‌ها در حال عبادت و روزها را روزه و به تقوا و پرهیزکاری معروف بود.(۷)

 

۵ـ در اوج عظمت

زینب«س» مانند همه بانوان طبیعتی عاطفی داشت و در جریان کربلا اسیر شد و صدمه دید؛ اما مانند کوهی استوار برجای ماند و با مقاومت در برابر مخوف‌ترین جباران و خون‌آشام‌ترین طاغوت‌های زمان ایستاد. او هیچ‌گاه مغلوب نشد و شکست نخورد و به‌هیچ‌وجه با عجز و ناله و ناامیدی ادامه نداد. در تمام مراحل اسارت، تضرع و التماس از وی دیده نشد و حتی به بهانه کتک خوردن خود، بازماندگان و کودکان اسیر، بر روی هدفش معامله نکرد. آری، عظمت روحی زینب«س» فوق‌العاده بود. او مجسمه شجاعت، شهامت و سربلندی است. سخنان و اعمالش همگی حکایت از روح بلند و قدرت پایداری وی دارند و این مایه حیرت مورخان و وقایع‌نگاران شده است که یک زن تا چه حد می‌تواند اوج بگیرد و بر قله‌های عظمت صعود کند.(۸)

 

عابده روزگار

حضرت زینب«س» همچون مادرش فاطمه«س» نمازش را اول وقت به جا می‌آورد و در انجام آن بسیار دقت داشت و چنان غرق در نماز و عبادت می‌شد که گویا در این دنیا نیست و محو معبود یکتا می‌گشت.(۹)

نمازهای شب حضرت در طول زندگی به‌ویژه در دوران اسارت و در مسیر کوفه و شام معروف است، تا آنجا که امام حسین»ع» در آخرین وداعش از او خواست که در نماز شبش او را فراموش نکند.(۱۰)

 

ولایت معنوی و توکیلی زینب«س»

حضرت زینب«س» به مقامی رسید که با شواهد تاریخی می‌توان گفت وی به ‌نوعی از مقام عصمت دست یافت. از او خطا و گناهی مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگی بر محور تقوای الهی حرکت کرد. زهد، تقوا و پیروی محض او از خدا، رسول خدا«ص» و امام زمانش او را به مقامی رساند که امام حسین«ع»‌ در لحظه‌های آخر حیات، به دلیل بیماری امام سجاد«ع»، خواهرش را نایب خاص خود قرار داد و کارها را به او واگذار کرد. این حرکت امام، بیانگر مقام والای زینب«س» و برخورداری وی از ولایت توکیلی است.(۱۱)

شاهد دیگر بر مقام ملکوتی حضرت زینب«س» این است که آن بانو، گاهی امام سجاد«ع» را به اموری که او را از گزند خطر حفظ کند سفارش می‌کرد و همین‌طور در کارها مورد مشورت امام سجاد«ع» بود. زمانی که یزید اظهار پشیمانی کرد و به امام سجاد«ع» گفت:‌«ای علی بن الحسین! هر حاجتی داری بیان کن.» حضرت فرمودند: «نیازی به تو ندارم، در ضمن در هر موردی باید با عمه‌ام زینب«س» سخن بگویم (و مشورت کنم) زیرا او پرستار یتیمان و غمگسار اسیران است.»(۱۲)

از نشانه‌های دیگر برخورداری زینب«س» از ولایت معنوی این است که آن بانو «مُسْتَجابُ الدَّعوه» بود. چه بسیار مردم گرفتار و دردمند که نزد زینب«س» می‌آمدند و از وی برای اجابت دعایشان درخواست دعا می‌کردند.

شخصی از «آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی» خواست جملاتی به عنوان تبرک برای دیگران نقل نماید. سید فرمود: «به مردم بگو هر زمان حاجتمند شدند خدای متعال را به عظمت زینب«س» قسم دهند تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زیرا زینب«س» نزد خداوند بسیار آبرومند است.»

و از امام زمان«عج» نقل شده که فرمودند: «در گرفتاری‌ها واسطه‌ای آبرومند چون عمه‌ام زینب«س» به درگاه خداوند معرفی کنید تا خدای متعال رنج شما را برطرف سازد.»(۱۳)

از نشانه‌های ولایت معنوی و تکوینی زینب«س» است که وقتی در کوفه خواست خطبه بخواند، اشاره کرد به جمعیت و نفس‌ها در سینه‌ها حبس شدند و زنگ‌های کاروان آرام گرفتند.(۱۴) علامه دربندی درباره خطبه زینب«س» می‌نویسد: «هر کس در خطبه حضرت زینب«س» در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که علم و معرفت زینب«س» از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه‌ای، آن هم بدون مقدمه و به‌طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست. روح نورانی و قدسی فوق‌العاده زینب«س» موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گیرد و کفر و خباثت باطن یزید آشکار شود؛ به‌طوری که یزید نتوانست سخن را در دهان آن بانوی عُظمی بشکند و خود و حاضران، زشتی‌ها و پلیدی‌های پدر و اجدادش را از زبان زینب«س» نشنوند، چنین اقتدار و قهاریّتی از مردم عادی ساخته نیست، بلکه از ویژگی‌های صاحبان ولایت مطلقه است.»(۱۵)

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، علمیه اسلامیه، ج ۱، ص ۲۹۸٫

۲ـ رسالتی از خون و پیام، ص ۳۱، خصایص زینب«س»، همان، ص ۵۲٫

۳ـ الخصایص الزینبیه، سید نورالدین جزایری، ص ۱۶۰ و زینب«س» فروغ تابان کوثر، محمدی اشتهاردی، انتشارات برهان، ص ۲۰ – ۲۲٫

۴ـ زندگانی حضرت زینب (رسالتی از خون و پیام)، دکتر علی قائمی، ص ۴۵ و ۴۶٫

۵ـ همان، ۱۶ و ۱۷ – ۳۱٫

۶ـ آیت‌الله غروی اصفهانی، دیوان عربی، به نقل از فروغ تابان کوثر، ص ۶۴ – ۶۶ و حضرت زینب«س»، امیرحسین علیقلی، ص ۴۰٫

۷ـ زندگی حضرت زینب«س»، همان، ص ۳۳ و ۳۴ و فضایل و کرامات حضرت زینب«ع»، عباس عزیزی، ص ۵۳٫

۸ـ حضرت زینب کبری«ع»، همان، ص ۱۷۵٫

۹ـ داستان‌هایی از زندگانی حضرت زینب«ع»، ص ۱۷ – ۲۱٫

۱۰ـ تفصیل نمازهای شب آن بانو در شماره‌های پیشین مجله، از شماره ۳۳ آمده است.

۱۱ـ زندگانی حضرت زینب«ع»، دستغیب شیرازی، ص ۲۴ – ۲۶ و فروغ تابان کوثر، ۹۰ – ۹۱٫

۱۲ـ الخصائص الزینبیه، ص ۲۹۴٫

۱۳ـ الوقایع و الحوادث، ج ۱، ص ۱۲۳ و سوگنامه حضرت زینب«س»، علی رضا رجالی، انتشارات نبوغ، ص ۹۲ و ۹۳٫

۱۴ـ لهوف، ص ۱۹۲٫

۱۵ـ اسرار الشهاده، به نقل از الطراز المذهب، ص ۸۰ و سیره عملی حضرت زینب«س»، ص ۶۴٫

 

 

سوتیترها:

۱٫

 

 

. محمد غالب شافعی (محقق و نویسنده مصری) درباره حضرت زینب«س» چنین آورده است: «یکی از بزرگ‌ترین زنان اهل بیت«ع» از نظر حَسَب و نَسب و از بهترین بانوان طاهر که روحی بزرگ و مقام تقوا و آیینه تمام‌نمای مقام رسالت و ولایت داشت. حضرت زینب«س»، دختر علی بن ابی طالب«ع» در فصاحت و بلاغت، یکی از آیات بزرگ الهی و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی‌هاشم و بلکه در جهان عرب مشهور بود.

 

۲٫

علامه دربندی درباره خطبه زینب«س» می‌نویسد: «هر کس در خطبه حضرت زینب«س» در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که علم و معرفت زینب«س» از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه‌ای، آن هم بدون مقدمه و به‌طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست. روح نورانی و قدسی فوق‌العاده زینب«س» موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گیرد و کفر و خباثت باطن یزید آشکار شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *