حفظ حقوق دیگران

تربیت اجتماعی در نهج‌البلاغه

درآمد:

در نهجالبلاغه فراوان از حقوق مردم بر یکدیگر سخن به میان آمده و به رعایت آن توصیه شده است.از نظر امام علی (ع) انسان‌های شریف نسبت به هم ملاطفت می‌ورزند و حقوق یکدیگر را محترم می‌شمارند. این موضوع تا آنجا در تربیت اجتماعی امیرالمؤمنین (ع) حائز اهمیت است که شرط قبولی توبه و نزدیکی به آستان الهی، پرداخت و جبران حقوق تضییع شدۀ مردمان عنوان شده است [۱] حفظ حقوق مردم در منطق نهجالبلاغه برای والی و حاکم بسی مهمتر و دقیقتر است که در حیطۀ موضوع این مقاله نمی‌گنجد.

 

۱) اهمیت حقوق مردم بر یکدیگر

در کتب روایی و به طور کلی در اسلام توجه فراوانی به حق‌الناس شده است. به طوری که اگر تمام روایات مربوطه جمع بندی شود، چندین جلد کتاب خواهد شد.

 

الف) ظلمی که بخشوده نمی‌شود

ظلم انواع گوناگونی دارد، انسان می‌تواند با غفلت خود و دور شدن از کمال انسانیش به خود ظلم روا دارد و یا با اسراف و سهل‌انگاری، استفاده نکردن از موقعیت‌ها و فرصت‌ها،آسیب رساندن به دیگر موجودات به نعمات و رحمت الهی پشت و یا با پایمال کردن حقوق همنوعانش و آزار رساندن به آنها، به آنان ظلم کند.

اما سئوال اینجاست در میان این ظلم‌ها کدام یک نزد خداوند بزرگ‌تر است؟امام علی (ع) در کلامی به این سئوال این گونه پاسخ فرموده‌اند: »اَمّا الظّلم الّذی لا یُترکُ، فَظلمُ العباد بَعضُهُم بعضاً؛ اما ظلمی که بخشوده نمی‌شود ظلمی است که بعضی از بندگان خدا بر بعض دیگر می‌کنند.»[۲]

 

ب) مقدمۀ حفظ حقوق الهی

در روایت دیگری آن حضرت ادای حق‌الناس را حتی از حق الله مهم‌تر دانسته‌اند و می‌فرمایند: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمهً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مؤدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگان را رعایت کند، حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد». [۳]

 

۲) حقوق مردم بر یکدیگر

آنچه انسان‌ها به عنوان حق بر ذمۀ یکدیگر دارند؛ حفظ حرمت جسم، جان و آبروی یکدیگر است. علاوه بر احترام و حرمت جسم دیگران، انسان نمی‌تواند با ترساندن، اندوهگین ساختن، آزردن و هر گونه ضربۀ روحی به دیگران موجبات ناراحتی آنان را فراهم کند،‌ در غیر این صورت باید همۀ خسارت‌های وارده را جبران نماید و اگر چنین نکند، در دنیا و آخرت کیفر کردار ناروای خویش را خواهد دید.

عرض و آبروی افراد هم حرمت و مصونیت فوق‌العاده‌ای دارد و از موارد حق‌الناس به شمار می‌آید. بنابراین انسان نمی‌تواند به وسیلۀ غیبت، تهمت، افشاگری و  رفتارهائی از این قبیل، به آبرو و حیثیت دیگری ضربه و آسیب بزند، زیرا در غیر این صورت مرتکب ظلم بزرگی در حق او می‌شود و باید به جبران آن بپردازد. امام صادق (ع) فرموده‌اند: «مَن کسَرَ مؤمِناً فَعلَیْه جَبْرُهُ؛ هر کس حیثیت مؤمنی را بشکند، بر او واجب است که آن را جبران کند.» [۴]

 

۳) پیامد اجتماعی عدم رعایت حقوق دیگران

بدگویی مردم 

امام علی (ع) به بازگویی حقیقت مهمی پرداخته‌اند و آن این است که اگر موجبات نارضایتی و آزار دیگران را فراهم کنیم، مردمان نیز به تلافی آن به بدگویی در باره ما خواهند پرداخت، آن هم به‌نحوی که آنچه را نمی‌دانند و از آن مطمئن نیستند در حق ما خواهند گفت: «مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ؛ کسى که به کارهایى که مردم را خوشایند نیست بشتابد، مردم آنچه را که نمى‏دانند در حق او مى‏گویند.» [۵]

این ناهنجاری اجتماعی بدان علت است که طبع انسان از آزار نفرت دارد و نسبت به آزاردهنده کینه و دشمنى مى‏ورزد. بیشتر مردم طبعا نام شخص اذیت‌کننده خویش را به راست یا دروغ و یا به احتمال به زشتى مى‏برند تا شنوندگان را در رفع اذیت او با خود موافق و هماهنگ سازند. [۶]

در واقع امام (ع) با این سخن هشدار می‌دهند که برای حفظ امنیت اجتماعی باید مواظب رفتار و اعمال خود نسبت به دیگران باشیم. در غیر این صورت تبعات آن چنین خواهد بود که علاوه بر گناه خویش(عدم رعایت حق‌الناس)، موجبات ارتکاب دیگران به گناه قضاوت نادرست و سخنان ناروا را نیز فراهم خواهیم کرد. آسیب بزرگ‌تر آن است که آرامش اجتماعی نیز دچار خدشه می‌شود، به‌گونه‌ای که نشر اکاذیب و افشای بدی‌های دیگران امری عادی قلمداد خواهد شد.

 

۴) روش عملی در رعایت حقوق دیگران

با توجه به آنچه از اهمیت حفظ حقوق دیگران و پیامد اجتماعی عدم رعایت آن عنوان شد. هر صاحب عقلی به دنبال رعایت حقوق دیگران خواهد بود. در نهج‌البلاغه به روش‌های کاربردی و عملی بسیار دقیقی در این خصوص اشاره شده است که به کاربردن آنها ما را تربیت اجتماعی مورد نظر حضرت(ع) رهنمون می‌شود.

 

الف) خیر رسانی

امام علی (ع) راهکار عملی حفظ حقوق دیگران را خیر رسانی و آسایش مردم از یکدیگر عنوان کرده‌اند،  به‌طوری که توقع شری از جانب همدیگر نداشته باشند. ایشان در بیان خصوصیات مؤمنان واقعی چنین فرموده‌اند: «شُرُورُهُمْ مَأْمُونَه الْخَیْرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ نَفْسُهُ مِنْهُ فِی عَنَاءٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَهٍ؛ همگان خیرش را متوقّع و از شرش در امانند. از خود در رنج است و مردم از او در راحتند.» [۷]

امیرمؤمنان (ع) در مقابل مؤمنان واقعی، منافقان را این گونه معرفی نموده‌اند: «حَسَدَهُ الرَّخَاءِ وَ مُؤَکِّدُو الْبَلَاءِ وَ مُقْنِطُو الرَّجَاءِ؛  بر راحت مردمان حسد مى‏برند، بر گرفتارى دیگران مى‏افزایند و امیدواران را نومید مى‏کنند.» [۸] به کسانی که در دینداری باور و رفتاری دوگانه دارند، در اصطلاح منافق گفته می‌شود. اینان به حقوق اجتماعی افراد، پایبند نیستند، خواهان رنج و گرفتاری مردمانند و حتی به آنان آزار روحی می‌رسانند وبه جای خیررسانی به ناامید کردن دیگران می‌پردازند تا زمینۀ شکست و ضعف آنان را فراهم کنند. پس باید که در رفتار خود دقت کنیم تا ببینیم در کدام دسته قرار گرفته‌ایم. مؤمنین یا منافقین؟

در کلام دیگری از امام المتقین(ع)، آزار رساندن با تجسس ناروا و نزاع با دیگران از ارکان کفر بیان شده است[۹]، بنابراین مؤمنین برای حفظ حقوق یکدیگر باید قلبا و به صورت عملی به خیررسانی در بارۀ یکدیگر بپردازند، زیرا تنها از این طریق است که در مسیر تربیت اجتماعی مورد نظر امام علی (ع) قرار می‌گیریم و نسبت به یکدیگر با شفقت عمل خواهیم کرد.

 

ب)میزان قرار دادن خویش

در ادامۀ تربیت اجتماعی نهج‌البلاغه، امام المتقین(ع) در نامۀ زیبای خود به فرزندشان راهکار کاملا عملی و خلاقانۀ دیگری را بیان کرده‌اند که برای هر فردی با هر توان، سواد، فرهنگ و ملیتی قابل اجراست. ایشان در توصیۀ خود فرموده‌اند: « یَا بُنَیَّ اجْعَلْ نَفْسَکَ مِیزَاناً فِیمَا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ فَأَحْبِبْ لِغَیْرِکَ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِکَ وَ اکْرَهْ لَهُ مَا تَکْرَهُ لَهَا وَ لَا تَظْلِمْ کَمَا لَا تُحِبُّ أَنْ تُظْلَمَ وَ أَحْسِنْ کَمَا تُحِبُّ أَنْ یُحْسَنَ إِلَیْکَ وَ اسْتَقْبِحْ مِنْ نَفْسِکَ مَا تَسْتَقْبِحُهُ مِنْ غَیْرِکَ وَ ارْضَ مِنَ النَّاسِ بِمَا تَرْضَاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِک؛‏  پسرم! خویشتن را بین خود و دیگران ملاک سنجش قرار بده. پس براى دیگران آنچه را بپسند که براى خود مى‏پسندى و بر دیگران مپسند آنچه را که بر خود نمى‏پسندى. بر دیگران ستم روا مدار، همان طور که نمى‏خواهى بر تو ستم شود و نیکى کن چنان که دوست دارى به تو نیکى شود. آنچه را که از دیگرى ناپسند مى‏شمارى، بر خود نیز ناپسند شمار و از مردم خوشحال و خوشنود باش به همان چیزی که خود با آن خوشنود می‌شوی.» [۱۰]

امام علی (ع) به فرزندشان امر فرمودند که خویش را ملاک سنجش بین خود و دیگران قرار دهد. علت این که امام (ع) از لفظ «میزان» استفاده کرده‌اند این است که وى همچون ترازو، بین خود و دیگران عادلانه رفتار کند. سپس عدالت و برابرى در چند مورد را امر فرموده‌اند:

اول: براى دیگران آنچه را بپسندد که براى خود مى‏پسندی و بر دیگران نپسند آنچه را که بر خود نمى‏پسندی.   این کار از ارکان فضیلت عدالت است .

دوم: بر کسى ستم نکن همان طور که مایل نیستی کسى بر تو ستم کند، تا از دو صفت ناپسند ستمکارى و ستم پذیرى در امان بمانی.

سوم: به دیگران نیکى کن چنان که دوست داری به تو نیکى کنند.

چهارم: از خود ناپسند بدان آنچه را که از دیگران ناپسند و زشت مى‏شماری. پس از همه موارد نهى الهى متنفر باش که این از لوازم جوانمردى است.

پنجم:   روا نیست کار بد انجام دهیم، هر چند مردم از آن رضایت داشته باشند. [۱۱]

با استفاده از راهکارهای علمی و کاربردی نهج‌البلاغه، دیگر کسی نمی‌تواند ادعا کند که از حقوق همنوعانش آگاهی ندارد و نمی‌تواند آنها را ادا کند. به‌راستی امیرمؤمنان(ع) شاهراه تربیت اجتماعی و برخورد صحیح با همدیگر را به همۀ ما آموزش داده‌اند.     

 

پی نوشت:

۱٫       نهج‌البلاغه، حکمت ۴۱۷

۲٫       همان، خطبه۱۷۵

۳٫       میزان الحکمه، ج ۲، ص ۴۸۰

۴٫       بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۳۵۱

۵٫       نهج‌البلاغه، حکمت ۳۵

۶٫       ترجمه‏شرح‏نهج‏البلاغه(ابن‏میثم)، ج ۵    ، ص ۴۴۱

۷٫       نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۳

۸٫       همان، خطبه ۱۹۴ 

۹٫       همان، حکمت ۳۱

۱۰٫    همان، نامه ۳۱

۱۱٫    ترجمه‏شرح‏نهج‏البلاغه(ابن‏میثم)، ج ۵، ص ۳۸ـ۴۱

 

سوتیترها:

 

۱.

آنچه انسان‌ها به عنوان حق بر ذمۀ یکدیگر دارند؛ حفظ حرمت جسم، جان و آبروی یکدیگر است. علاوه بر احترام و حرمت جسم دیگران، انسان نمی‌تواند با ترساندن، اندوهگین ساختن، آزردن و هر گونه ضربۀ روحی به دیگران موجبات ناراحتی آنان را فراهم کند،‌ در غیر این صورت باید همۀ خسارت‌های وارده را جبران نماید و اگر چنین نکند، در دنیا و آخرت کیفر کردار ناروای خویش را خواهد دید.

 

۲٫

عرض و آبروی افراد هم حرمت و مصونیت فوق‌العاده‌ای دارد و از موارد حق‌الناس به شمار می‌آید. بنابراین انسان نمی‌تواند به وسیلۀ غیبت، تهمت، افشاگری و  رفتارهائی از این قبیل، به آبرو و حیثیت دیگری ضربه و آسیب بزند، زیرا در غیر این صورت مرتکب ظلم بزرگی در حق او می‌شود و باید به جبران آن بپردازد.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *