سرمقاله

معجزه اي ديگر

درباره ي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گفته اند: با آنکه
دشمنان از روي کينه و دوستان به خاطر ترس، فضائل او را کتمان کردند باز هم سراسر
جهان را فضائل و مناقب او فرا گرفت.

واقعيت اين است که دشمنان حق، نه فقط فضائل آن حضرت را
کتمان کردند که با موج تبليغات سوء و افترائات ناجوانمردانه تلاش کردند چهره اي
صددرصد واژگونه از آن حضرت ترسيم کنند تا آنجا که وقتي خبر ضربه خوردن
اميرالمؤمنين (ع) در محراب عبادت پخش شد عده اي از مردم تعجب کردند که مگر علي
نماز هم مي خوانده است؟!! و يا آنکه تا سالها سب آن حضرت نزد عده اي جزو عبادات به
شمار مي رفت! ولي سرانجام، جهان در حد ظرفيت و شعورش علي را شناخت و …

اين يک ماجراي اتفاقي و سرگذشت يک فرد نيست بلکه ماجراي
برخورد باطل با حق است که با مقداري شدت و ضعف همواره جريان داشته است و اين سنت
لا يتغير الهي است که سرانجام باطل با تمام جولانها، خودنمائيها و زرق و برقهايش
هم چون کفهاي روي آب به زودي محو، و نابود مي شود در حالي که چهره ي حق، زيبا و دل
انگيز بسان آب زلال، جاودانه و حيات بخش مي ماند.

و امروز نيز ادامه همان جريان و تحقق همين سنت الهي را
نسبت به انقلاب و جمهوري اسلامي شاهد هستيم، کتمان حقايق و امواج گسترده تبليغات
سوء در کنار جنگ سياسي، اقتصادي و نظامي عليه جمهوري اسلامي، در حدي است که يقينا
در طول تاريخ با اين وضعيت در مورد هيچ انقلاب و رژيمي اتفاق نيفتاده است.

اگر در گذشته شرق عليه غرب و غرب عليه شرق در يک جنگ تبليغاتي
درگير بودند، امروز شرق و غرب با تمام نيروي عظيم و پيشرفته تبليغاتي خود، يک صدا
عليه جمهوري اسلامي بسيج شده اند و در يک جنگ کاملا نابرابر، انقلاب و جمهوري
اسلامي را آماج حملات بي امان خود قرار داده‌اند، در نتيجه چنين جنگي، طبق معمول
بايد هيچ گونه اعتبار و حيثيتي براي جمهوري اسلامي باقي نمانده باشد و مسلمانان و
مستعضفان جهان به طور کلي از انقلاب اسلامي روي گردان شده باشند ولي به همان دليل
که تلاشهاي دشمن در ديگر جبهه ها ناکام ماند و حتي نتيجه معکوس داد ــ وَ لٰآ
يَحِيْقُ الْمَکْرُ السَّيّيءُ اِلّا بِاَهْلِهِ ــ در اين جبهه نيز معجزه بزرگ
ديگري به وقوع پيوست و به رسوائي و فضيحت بيش از پيش استکبار جهاني و تثبيت
اعتبار، هيبت و حيثيت روز افزون جمهوري اسلامي انجاميد.

آيا به راستي رمز اين معما در چيست؟ چگونه است که ميليونها
نفر از مردم ايران علي رغم اوج فشار تبليغاتي، رواني و بمبارانهاي روزمره، در
گرماي تابستان و با زبان روزه به خيابانها مي ريزند و خاطره عاشوراي حسيني و نمازي
را که در ظهر آن روز سخت انجام گرفت با اين وسعت عظيم تجسم دوباره مي بخشند؟!

چگونه است که ملتهاي مستضعف جهان علي رغم آن همه فشار و
بمبارانهاي تبليغاتي باز هم هر روز و هر سال بيداري، گرايش به اسلام و قيامشان
عليه نظامهاي استکباري بيشتر و گسترده تر مي شود؟

با چه انگيزه اي يک زن الجزايري از دورترين نقطه الجزاير
با طي صدها کيلومتر مي آيد و تمام طلاهاي خود را يک جا براي کمک به جبهه ي جنگ
عليه صدام نثار مي کند؟

به کدام دليل يک دانشجوي دختر «آمريکائي» مسيحي علي رغم
حاکميت مطلقه شيطان بزرگ در کشورش با کمال صراحت و خلوص اعلام مي کند که هر گاه من
تصوير امام خميني را در مطبوعات يا بر صفحه تلويزيون مي بينم ــ همان مطبوعات و
تلويزيونهائي که فقط به منظور تبليغات عليه اسلام و امام سخن از امام مي گويند ــ
درست همان احساسي به من دست مي دهد که گوئي مسيح را ديده ام؟

علت چيست که در زندانهاي آمريکا به ويژه زندانهائي که
سياهپوستان مظلوم زنداني هستند، عکس اما بر در و ديوار نصب شده است؟ به کدام
مناسبت تظاهرات و مراسم روز قدس امسال باز هم باشکوه تر و عظيمتر از سال هاي قبل
در دهها و صدها شهر مختلف جهان برگزار شد و براي نمونه وسائل ارتباط جمعي جهان
بدون آن که نامي از روز قدس ببرند اعتراف کردند که بيش از ده هزار نفر از مردم بيت
المقدس در آخرين جمعه رمضان در مسجدالاقصي اجتماع کردند در حالي که تمام نيروهاي
صهيونيستي در حال آماده باش کامل و صدها پليس مسجدالاقصي را در محاصره ي خود
داشتند؟!

چه شده است که مردم دور افتاده ترين شهرهاي چين؛ بزرگترين
اجتماع تاريخ شهرشان را براي استقبال از رئيس مجلس شوراي اسلامي تشکيل مي دهند؟!

چگونه است که گرايش و جذب مسلمانان کشورهاي مختلف جهان به
حج واقعي و اعلام برائت از مشرکين و سردمداران کفر جهاني در مراسم حج هر سال بيشتر
از سال قبل اوج مي گيرد و فرياد «مرگ بر آمريکا»، «مرگ بر اسرائيل» و «مرگ بر شوروي»
صدها هزار نفر مسلمان در اين کنگره عظيم، جهان را به لرزه در مي آورد؟

و بالاخره هزاران نمونه ي ديگر که روزانه ما از برخي موارد
آن مطلع مي شويم و شاهد آن هستيم، همه و همه بيانگر اين سنت الهي است که عليرغم
تلاش ابلهانه کافران در خاموش کردن نور خدا و پوشاندن چهره ي حق، سرانجام حق پيروز
است و ماندني و اين خداوند است که مشّيت مطلقه اش، نور خود را کامل مي گرداند و
چنين است که از ميان اين همه ابرهاي تيره، چهره ي معصوم انقلاب و جمهوري اسلامي هم
چون خورشيد مي درخشد و هر روز روشن تر و روشني بخش تر مي شود و به جوامع پژمرده و
دلهاي افسرده ملتهائي که استکبار جهاني کوشيده است زير فشار تبليغات و القاءِ
فرهنگهاي منحط، سردي مرگ را بر آنها تحميل کند، نور اميد و حرارت زندگي بخشيده و
آنها را به حرکت، تلاش و جهاد براي آزادي از زير سلطه قدرتهاي شيطاني سوق مي دهد.
و بلاخره در پرتو درخشش اين نور الهي است که اکنون مردم جهان شاهد رسوائي روز
افزون نظامهاي شيطاني هستند.

اين سنت الهي است که جنايتکاران علي رغم تمام شيطنتها و
هماهنگيهائي که دارند باز هم دم خروس از زير بغلشان آشکار مي شود و ديگر هيچ انسان
باشعوري قسمهايشان را باور نمي کند که فاش شدن دستور مستقيم ريگان در بمب گذاريهاي
لبنان و کشف اسلحه در سفارت عراق در بحرين نمونه اي از هزاران مورد ديگر است. حال
بگذار ريگان در حالي که درخواست تصويب رسمي بودجه براي ضد انقلابيون نيکاراگوئه مي
کند! و صدام در حالي که حتي دوستان ولي نعمت خود را ــ و ان شاءالله به زودي خود
را ــ به منظور متهم کردن ايران به آتش مي کشد، باز هم ما را متهم به تروريست و
جنگ افروز بودن کنند و بگذار حاميانشان در داخل باز هم دم از صلح با صدام بزنند و
با حفظ روابط حسنه آشکار و پنهان با آمريکاي جنايتکار ــ آزادانه ــ جمهوري اسلامي
را متهم به سلب آزادي کنند و باز هم خود را کانديداي رياست جمهوري نمايند که:
«فَاَمّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفٰاءاً وَ اَمّٰا مٰا يَنْفَعُ النّٰاسَ
فَيَمْکُثُ فِي الْأَرضِ»

و السلام ــ رحيميان