راه اهل‌بیت(ع) همان صراط مستقیم است

در بخش‌‌های پایانی زیارت جامعه کبیره سخن از درخواست‌های مطلوب از خداوند است که بخشی از آنها در مقاله قبل مطرح شدند و اینک دیگر درخواست‌ها.

راه اهل‌بیت(ع)

«وَ یَسلَکَ سبیلَکُم وَ یَهتَدی بِهِداکُم: مرا از کسانی قرار بده که به راه شما می‌رود و به هدایت شما رهبری می‌شود.»

راه اهل‌بیت«ع» کدام است؟ تردیدی نیست که راه آنها همان صراط مستقیم است که در سوره حمد هدایت به آن راه را از خداوند می‌خواهیم « هْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» اینک این سئوال مطرح است که صراط مستقیم کدام است؟ صراط مستقیم را قرآن کریم چنین معرفی می‌کند: راه بندگی خدا(۱) راهی که راهبر آن حجت الهی نبی اکرم«ص» است.(۲) راهی که رهروان آن، بندگان برگزیده خدایند و گمراهان و مغضوبان خداوند در آن راه قرار ندارند.(۳)

در روایات صراط مستقیم چنین معرفی شده است:

۱- عمل صالح

امیرمؤمنان فرمود: « مَن عَمِلَ فِی الدُّنْیَا صَالِحاً فَإِنَّهُ یَسلُکُ عَلَى الصِّرَاطِ إِلَى الْجَنَّهِ: آنکه در دنیا عمل صالح انجام دهد به راه بهشت می‌رود.(۴)

۲- معرفت امام و حجت الهی و رهروی در آن راه و خود امامان صراط مستقیم‌اند.

امام صادق(ع) فرمود: «والله نَحنُ الصِراطَ المُستَقیم.»(۵)

و نیز روایات دیگر(۶)

این معنای عمومی راه اهل‌بیت«ع». لیکن حقیقت اینجاست که امامان«ع» از پیروان خود انتظار ویژه‌ای دارند. انتظارشان این است که از خواص رهروان صراط مستقیم باشند. خواص رهروان این راه، برترین در رابطه با خداوند و مردم‌اند و این سلوک همان تبلیغ عملی به راه اهل‌بیت(ع) است. از دوستان خود می‌خواهند که این چنین مردم را به راه اهل‌بیت(ع) بخوانند.

ابوالصباح کنانی به امام صادق(ع) گفت : «در راه شما چه‌ها از مردم نمی‌بینیم.» امام صادق(ع) فرمود: «در راه ما از مردم چه می‌بینی؟» گفت: «همواره میان ما و مردی از مخالفان شما نزاعی درمی‌گیرد و او می‌گوید تو جعفری خبیث هستی!» امام فرمود: «مردم شما را به خاطر ما سرزنش می‌کنند؟» ابوالصباح گفت: «آری.» امام فرمود: «ما اقل والله من یتبع جعفراً منکم انما اصحابی من اشتدّ ورعه و عمل مخالفه و رجائوا به فهولاء اصحابی:(۷) به خدا سوگند پیروان جعفر از میان شما چه اندکند! یاران من کسانی‌اند که سخت پرهیزگارند و برای آفریدگارشان عمل می‌کنند و به پاداش او امیدوارند. اینان یاران من‌اند». (نه شما که نه آداب می دانید نه شکیبایی می‌ورزید یعنی سرزنش مردم نسبت به شما بخاطر اعمال خودتان است نه به خاطر پیروی از ما)

این امامان نور از پیروان خود انتظار برترین‌ها را داشته‌اند و دارند.

امام صادق(ع) فرمود:

«لیس منا و لا کرامه من کان فی مصر فیه مائه الف او یزیدون و کان فی ذالک المصر احدٌ اورعَ منه(۸:… از ما نیست و کرامتی هم ندارد کسی که در یک شهر صدهزارنفری یا بیشتر به سر برد و در آن شهر کسی از او باتقواتر باشد.»

حضرت امام کاظم(ع) فرمود: « بسیار از پدرم می‌شنیدم که می‌فرمود از شیعیان ما نیست کسی که زنان پرده‌نشین در پس پرده خود از ورع او سخن نگویند و از دوستان ویژه ما نیست کسی که در یک شهر ده هزار نفری به سر برد و در میان آنان از بندگان خداوند کسی با ورع‌تر از او باشد.»

در این روایات مقصود این است که در میان مخالفان ائمه کسی پرهیزگارتر از او باشد وگرنه درجات ایمان و ورع مختلف است و شیعیان درجاتی دارند و چنان نیست که فقط با تقواترین آنها شیعه باشد و بس. باری سبیل مورد انتظار امامان در روایات متعدد آمده است و اگر رهروان راه اهل‌بیت(ع) و زائران آنها که عاشقانه به زیارتشان می‌شتابند و جانشان مملو به عشق آنهاست، آن باشند که اهل‌بیت(ع) می‌خواهند، این خود تبلیغ مکتب اهل‌بیت(ع) است.

امام صادق(ع) فرمود: « کونوا دُعاهً لِلنّاسِ بِغَیرِ ألسِنَتِکُم ، لِیَرَوا مِنکُمُ الوَرَعَ وَالاِجتِهادَ وَالصَّلاهَ وَالخَیرَ ، فَإِنَّ ذلِکَ داعِیَهٌ: (۱۰) مردم را بدون زبانتان (یعنی با عمل) دعوت کنید. آنان باید از شما ورع و سختکوشی و نماز و کار خوب ببینند، زیرا اینهاست که دعوت کننده (به راه و مسلک ما) است.»

بر اساس آنچه گفته شد «رهروی راه اهل‌بیت(ع)» به‌جد خواستنی است، زیرا تأمین‌کننده سعادت انسان است.

حشر با اهل‌بیت(ع)

« وَیُحْشَرُ فی زُمْرَتِکُمْ »

درخواست مطلوب دیگر زائر حشر با اهل‌بیت(ع) است. این سعادت بزرگی است که روز قیامت همراه این گل‌های بی‌خار جهان هستی محشور شویم. این از معارف مسلّم ماست که انسان در دنیا رهبری هر کسی را که پذیرفته استپپپپپپف در قیامت به همراه او وارد محشر می‌شود. اگر رهبری نااهلان را پذیرفته، همراه با آنها وارد دوزخ می‌شود. خداوند در مورد فرعون می‌فرماید: « یَقْدُمُ قَوْمَهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ: (۱۱) روز قیامت او در پیشاپیش قومش خواهد بود و آنها را وارد آتش می‌کند.»

جهان پس از مرگ عالمی است که اعمال و افعال ما در این دنیا در مقیاس و سپس در آنجا مجسم می‌شود. خوشبختی‌ها و بدبختی‌های آن جهان پرتوی است از کارهای ما در این جهان. آنان که رهبر ستمگران، گمراهان دوزخیان بودند در آنجا پیروان خود را به سوی جهنم می‌برند و خود جلودار آنها هستند و آنان که در اینجا رهبران بهشتیان بودند، در آنجا نیز گروه‌ها را به سوی بهشت و سعادت می‌برند.»

در روایتی آمده است که مفضل بن عمر از امام صادق(ع) پرسید: «صراط کدام است؟» حضرت فرمود:

«… وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِی الدُّنْیَا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَهِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِی فِی الدُّنْیَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَهِ مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْیَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَهِ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ فِی الدُّنْیَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِی الْآخِرَهِ  و مَن لَم یَعرَفَهُ فِی الدُنیا زَلّت قَدَمَهُ عَنِ الصِراطِ فی الآخِرَه فَتَرَدی فی نارِ جَهنَمَّ(۱۲)

این دو صراط است صراطی در دنیا و صراطی در آخرت. صراط در دنیا امامی است که اطاعتش واجب است. آن کس که او را در دنیا بشناسد و اقتدای به رهنمودهای او داشته باشد به سلامت از صراط که پلی در جهنم است در دنیای واپسین عبور می‌کند و آن کس که او را نشناسد بر صراط می‌لغزد و در جهنم سقوط می‌کند.

بازگشت در رجعت

« وَیَکِرُّ فی رَجْعَتِکُمْ »

و در زمان بازگشت شما بازمی‌گردید.

درخواست این است که خداوندا مرا از کسانی قرار ده که در دوران رجعت شما بازگردانده می‌شود.

در گذشته از «رجعت» ذیل جمله مصدق برجعتکم که اعتقاد و حق شیعه است مفصل سخن گفتیم و مبانی قرآنی و روایی آن را ذکر کردیم. در این فراز زائر که بازگشت امامان را باور دارد از خداوند می‌خواهد که او هم آن روزگار را درک کند و چه سعادت بزرگی که زندگی تحت لوای امامان دادگستر را ببینیم. روح دعای عهد که در روایات مداومت چهل روزه بر آن سفارش شده است همین است.

کارگزاری در حکومت مهدوی

« وَ یُمَلَّکُ فِی دَوْلَتِکُمْ : و در دولت شما به فرمانروایی می‌رسد.»

این هم درخواستی دیگر. این فراز در بطن خود این بشارت را دارد که:

بگذرد این روزگار تلخ‌تر از زهر

بار دگر روزگار چون شکر آید

(حافظ)

امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: « لاَ یَعْدَمُ الصَّبُورُ الظَّفَرَ وَإِنْ طَالَ بِهِ الزَّمَانُ: (۱۳) انسان جسور بدون ظفر و پیروزی نخواهد بود گرچه دیر به دست آید.»

صبر و ظفر هر دو دوستان قدیم‌اند

بر اثر صبر نوبت ظفر آید(۱۴)

لکن اینجا این سئوال مطرح است که آیا در این درخواست جاه‌طلبی نهفته نیست؟ پاسخ این است که این درخواست همانند درخواست جناب سلیمان است که از خداوند خواست که: « … وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا یَنْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ :(۱۵) … و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ‌کس نباشند که تو بسیار بخشنده‌ای.»

در روایتی حضرت امام کاظم(ع) در تفسیر آیه می‌فرمایند:

«… حکومت دوگونه است حکومتی که از طریق ظلم و غلبه و اجبار مردم به دست می‌آید و حکومتی که از سوی خداوند است مانند حکومت خاندان ابراهیم طالوت، و ذوالقرنین.»

سلیمان از خداوند خواست حکومتی به او بدهد که هیچ کس نتواند بعد او بگوید از طریق غلبه و ظلم و اجبار مردم به دست آمده است. لذا خداوند متعال باد را مسخر فرمان او ساخت که به‌نرمی هر جا او مایل بود جریان می‌یافت و صبحگاهان فاصله یک ماه را می‌پیمود و عصرگاهان فاصله یک ماه را.

و خداوند متعال شیاطین را مسخر او ساخت که برای او ساختمان می‌ساختند و غواصی می‌کردند. و علم سخن گفتن پرندگان را به او تعلیم داد و حکومت او را در زمین پابرجا ساخت، لذا در همان زمان و زمان‌های بعد می‌دانستند که حکومت او هیچ شباهتی به حکومتی که مردم آن را برمی‌گزینند و یا از طریق قهر و غلبه و ستم حاصل می‌شود ندارد.(۱۶)

حکومتی که جناب سلیمان می‌خواست، سکوئی برای تحقق فرمان خداوند بود که این خود عبادت است بر این اساس بود که او ژست پادشاهان را نداشت.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«ارأیتم ما اعطی سلیمان بن داود من ملکه فان ذلک لم یزده الّا تخشعاً ما کان یرفع بصره الی السماء تخشعاً لربه(۱۷): شنیده‌‌اید خداوند چه اندازه ملک و حکومت به سلیمان داد با این حال این همه مواهب جز بر خشوع او نیفزود، به گونه‌ای که حتی از شدت خشوع و ادب چشم به آسمان نمی‌دوخت.»

درخواست فرمانروایی در حکومت مهدوی، تقویت آن حکومت برای تحقق دین و خدمت به مردم است. همان انگیزه‌ای که مولی علی(ع) را برای پذیرش حکومت واداشت فرمود: «… اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَهً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ، وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَهُ مِنْ حُدُودِک…(۱۸): خدایا تو می دانی که آنچه را ما در امر حکومت انجام دادیم نه به خاطر بدست آوردن سلطنت و مقام بود و نه برای نیل به متاع پست دنیا، بلکه به خاطر این بود که نشانه‌ای محو شده و نیست را بازگردانیم و برپا سازیم و اصلاح را در شهرهای تو آشکار کنیم تا بندگان ستم‌دیده‌ات (از ظلم ظالمان) ایمن گردند و حدود و قوانین تعطیل شده‌ات اقامه و اجرا شود همین انگیزه در این درخواست مطرح است.

« وَ یشَرَّفُ فی عافِیتِکمْ»: و در عافیت (حسن عاقبت) شما بلندمرتبه می‌شود.

این در پی درخواست قبلی است که در حکومت مهدوی و رهروی راه آن حضرت است که شرافت واقعی همراه با حسن عاقبت حاصل می‌شود.

« یمَکنُ فی اَیامِکمْ»: و در روزگار شما پابرجا می‌گردد

درخواست این است که خدایا در پی فرمانروایی قدرت و توانایی اجرای مسئولیت‌های محوّله را عنایت کن

« وَ تَقِرُّ عَینُهُ غَداً بِرُؤْیتِکمْ»: و چشم او فردا به دیدار شما روشن می‌شود.

آرزو این است که با دیدن اهل‌بیت شادمان شده و چشمش به ظهور آنها روشن شود.

فدائیان امامان

« بأبى أنْتُم وَ اُمّى وَ أهْلى وَ مالى وَ اُسْرَتى»: پدر و مادرم و خودم و خانواده‌ام و دارائی‌ام فدایتان باد!

زائر اینک که مقام والای امامان را باور و اعتراف کرد می‌گوید تمام سرمایه‌هایم که به آنها عشق می‌ورزم فدای شما.

این تعبیر که پنج بار در زیارت جامعه آمده است هرگز به معنای بی‌مهری به پدر و مادر و خانواده نیست، بلکه به معنای آن است که شما محبوب‌ترین هستید. یعنی در دوراهی محبت شما و این محبت‌ها، محبت شما را ترجیح می‌دهم، زیرا محبت شما جلوه‌ای از محبت خداست که «حب محبوب خدا حبّ خداست» و مؤمن باید چنین باشد:  

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: « لا یُؤمنُ أحدُکُم حتّى أکونَ أحَبَّ إلَیهِ مِن نَفسِهِ ، و أهْلی أحَبَّ إلَیهِ مِن أهلِهِ ، و عِترَتی أحَبَّ إلَیهِ مِن عِترَتِهِ ، و ذُرِّیَّتی أحَبَّ إلَیهِ مِن ذُرِّیَّتِه(۱۹):  هیچ یک از شما ایمان ندارد مگر آنگاه که مرا از خودش بیشتر دوست داشته باشد و خانواده مرا از خانواده خودش و خاندان مرا از خاندان خودش و نسل مرا از نسل خودش.»

نقطه مقابل آن این است که در دوراهی‌های محبت‌های عاطفی و خداوند، این محبت‌ها ترجیح داده شوند که اینان باید منتظر عذاب الهی باشند.

« یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا آباءَکُمْ وَ إِخْوانَکُمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکُفْرَ عَلَى الْإِیمانِ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ۰(۲۰) :ای کسانی که ایمان آورده‌اید هرگاه پدران و برادران شما کفر را بر ایمان ترجیح دادند آنها را ولیّ (و یار و یاور و تکیه‌گاه) خود قرار ندهید و کسانی که از شما آنان را ولیّ خود قرار دهند ستمگرند.»

«قُلْ إِنْ کانَ آباؤُکُمْ وَ أَبْناؤُکُمْ وَ إِخْوانُکُمْ وَ أَزْواجُکُمْ وَ عَشیرَتُکُمْ وَ أَمْوالٌ اقْتَرَفْتُمُوها وَ تِجارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسادَها وَ مَساکِنُ تَرْضَوْنَها أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهادٍ فی سَبیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقینَ۲۴ .(۲۱)  بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما و اموالی که به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد شدنش می‌ترسید و خانه‌هایی که به آن علاقه دارید در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوب‌تر است در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمی‌کند.»

 

پی‌نوشت:

۱. یس/ ۶، آل‌عمران / ۵۱ و…

۲٫ مؤمنون/ ۷۳، یس/ ۳۶، شوری / ۵۳ و…

۳٫ فاتحه /۷٫

۴٫ بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۶۱٫

۵٫ نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۱٫

۶٫ معانی الاخبار، ص ۳۲، بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۲، تفسیر صافی، ج ۱، ص ۷۳ و…

۷٫ اصول کافی، ج ۲، باب ورع حدیث ۶٫

۸٫ همان، حدیث ۱۰٫

۹٫ همان، حدیث ۱۵٫

۱۰٫ همان حدیث ۱۰٫

۱۱٫ هود / ۹۸٫

۱۲٫ تفسیر نورالثقلین، ج ۱، ص ۲۱٫

۱۳٫ نهج‌البلاغه، کلمه قصار، ۱۵۲٫

۱۴٫ حافظ.

۱۵٫ ص   ۳۵٫

۱۶٫ نورالثقلین، ۴ / ۴۵۹٫

۱۷٫ روح‌البیان، ج ۸، ص ۲۹٫

۱۸٫ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۱٫

۱۹٫ میزان‌الحکمه «حب‌النبی(ص)»

۲۰٫ توبه / ۲۲٫

۲۱٫ توبه / ۲۳٫

 

 

سوتیترها:

 

۱٫

راه اهل‌بیت«ع» کدام است؟ تردیدی نیست که راه آنها همان صراط مستقیم است که در سوره حمد هدایت به آن راه را از خداوند می‌خواهیم « هْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» اینک این سئوال مطرح است که صراط مستقیم کدام است؟ صراط مستقیم را قرآن کریم چنین معرفی می‌کند: راه بندگی خدا راهی که راهبر آن حجت الهی نبی اکرم«ص» است. راهی که رهروان آن، بندگان برگزیده خدایند و گمراهان و مغضوبان خداوند در آن راه قرار ندارند.

        

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *