گرچه حوزهها در طول تاریخ همواره رویکرد انقلابی داشته و همواره بر اساس مولفههای انقلابی رفتار کردهاند، لکن در حقیقت، برای رویکرد انقلابی حوزه علمیه قم میتوان ویژگی متمایزی را قائل شد. بدین صورت که چون رهبران عمده انقلاب اسلامی، بلکه طلاب حوزه علمیّه قم از این حوزه برخاسته و عهدهدار رهبری مردم در مبارزه با رژیم پهلوی بودند و علاوه بر زمان حدوث انقلاب در مبارزه با رژیم شاه، در استمرار نظام اسلامی (مثل دوران جنگ تحمیلی) هم در زمره اساسیترین ارکان انقلاب بودند؛ لذا این حوزه را میتوان مهد و خاستگاه انقلاب اسلامی به شمار آورد.
امری که موجب شده است حوزه علمیه به مهد و خاستگاه انقلاب اسلامی تبدیل شود، دو ویژگی «فراگیر بودن و تأثیر گذاری» حرکت روحانیت در انقلاب اسلامی است. بر این اساس گرچه افراد، نهادها و گروههای دیگری هم در فرایند انقلاب نقش و سهم داشتند، لکن آنچه سهم حوزه علمیه را از دیگر نهادها متمایز میکند این است که از یک سو جوشش انقلاب به امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب مستند بود و از سوی دیگر، طلاب حوزه به عنوان افرادی که در همه نقاط جامعه حضور و تأثیر داشتند، دیدگاههای امام خمینی را ترویج و تبلیغ کرده و هدایت جوامع کوچک را حتی در دورترین نقاط کشور در قالب اعتراضات و راهپیماییهایی بزرگ و کوچک به عهده داشتند. این در حالی است که اگر انقلاب به حرکتهائی دانشجوئی محدود میشد، به خاطر فقدان ارتباط وثیق دانشگاه و دانشجویان با توده مردم، انقلاب، رویکرد فراگیر و موثر نمییافت و مبارزه با رژیم شاه به محیطهای نخبگانی و علمی محدود میشد و به پیروزی منجر نمیشد.
«حوزه علمیه قم از دو بخش «مرجعیت و طلاب» تشکیل شده است. امام به عنوان بخش مرجعیت، اعلامیه میدادند و سخنرانی میکردند؛ اما بخشی که سخنان و دیدگاههای امام را به عمق جامعه و تا دور دستترین مناطق میرساند، طلاب بودند.اگر حوزه علمیه قم نبود، حرکت امام شاید به موفقیت نمیرسید و این، نشاندهنده نقش حوزه علمیه قم در شکل گیری و استمرار انقلاب اسلامی است.»(۱)
بر این اساس در خصوص رابطه حوزه و انقلاب و تلازم استمرار انقلاب اسلامی با انقلابی ماندن حوزه علمیه باید به این نکته اشاره کرد که چون:
۱ ـ انقلاب، اسلامی است و مرکز تولید تفکر اصیل اسلامی، حوزه است؛
۲ ـ مرجعیت فکری انقلاب و انقلابیون روحانیت است و نه دانشگاه و…؛
۳ ـ انقلاب اسلامی، فرزند حوزه است و حوزه باید از این فرزند در برابر آسیبها حفاظت کند؛
۴ ـ بقای انقلاب اسلامی به صدور انقلاب و جهانیسازی آن است و تولید فکر جهانیسازی انقلاب به عهده روحانیت است؛
لذا دشمنان به فراست به این نکته توجه کرده و جدا کردن حوزویان از انقلاب و تفکیک ساختاری نهاد حوزه از نظام اسلامی را در نظر گرفته و از طریق تبدیل حوزه به نهادی غیرانقلابی یا بیتفاوت نسبت به انقلاب، تضمین بقای انقلابی بودن نظام اسلامی و انحراف از غایات و اهداف اصیل خویش، را وجهه اهتمام خویش قرار دادهاند:
«با توجه به نقش ممتاز و بیبدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون انگیزهها و طرحهایی برای «انقلاب زدایی» از حوزه علمیه وجود دارند. اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند باید حوزه علمیه، «انقلابی» باقی بماند، زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف از انقلاب» قرار خواهد گرفت.»(۲)
بدیهی است این خطر، مقتضی تدابیر و راهکارهایی است تا بتوان با حفظ روابط وثیق میان نهاد حوزه علمیه و نظام، و با حفظ روحیه انقلابی اساتید و طلاب حوزه، ضمن برحذر داشتن خطر انحراف حوزه از انقلاب و به دور ماندن التقاط از سیاستهای نظام و رفتارهای دینی کارگزاران، نقشه راه استمرار انقلاب جهت وصول به تمدنی بزرگ و آرمانی را تهیه کرده و هدایت نخبگان و توده مردم را بر عهده داشته باشند:
«باید با فکر و تدبیر و برنامهریزی حکمتآمیز با این خطر مقابله شود تا حوزه علمیه قم همواره یک حوزه انقلابی و مهد انقلاب باقی بماند و بینش و حرکت انقلابی در آن توسعه یابد.»(۳)
پینوشت:
۱٫حضرتآیه الله خامنهای، در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ۲۵/۱۲/۱۳۹۴
۲٫حضرت آیه الله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم، ۲۵/۱۲/۱۳۹۴
۳٫همان
سوتیترها:
۱٫
گرچه افراد، نهادها و گروههای دیگری هم در فرایند انقلاب نقش و سهم داشتند، لکن آنچه سهم حوزه علمیه را از دیگر نهادها متمایز میکند این است که از یک سو جوشش انقلاب به امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب مستند بود و از سوی دیگر، طلاب حوزه به عنوان افرادی که در همه نقاط جامعه حضور و تأثیر داشتند، دیدگاههای امام خمینی را ترویج و تبلیغ کرده و هدایت جوامع کوچک را حتی در دورترین نقاط کشور در قالب اعتراضات و راهپیماییهایی بزرگ و کوچک به عهده داشتند.
۲٫
با توجه به نقش ممتاز و بیبدیل حوزه علمیه قم در پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون انگیزهها و طرحهایی برای «انقلاب زدایی» از حوزه علمیه وجود دارند. اگر بخواهیم نظام اسلامی همچنان «اسلامی و انقلابی» بماند باید حوزه علمیه، «انقلابی» باقی بماند، زیرا اگر حوزه علمیه انقلابی نماند، نظام در خطر «انحراف از انقلاب» قرار خواهد گرفت.