مروری بر دیدگاههای امام خمینی و رهبر معظم انقلاب درباره آینده انقلاب اسلامی
انقلاب بهمن ۵۷ ایران، از منظر اسلامی یک تحول بنیادین است که همه عرصههای فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را دربر میگیرد. تحولی از جنس بعثت انبیا و معجزهای الهی. انقلاب اسلامی اگرچه در قالب جمهوری اسلامی و در کشور ایران اتفاق افتاده است، اما محصور به این چهارچوب نیست و حقیقتی است فراتر از محدودههای ساختاری و جغرافیایی. بنابراین آینده موفقیتآمیز این انقلاب هم بین حتمیت و احتمال است، یعنی از این جهت که مانند دین، پیامش فطری است و بشر را به سمت خدا میخواند، موفقیتش در آینده حتمی است و از این جهت که یک پایه این آینده بر دوش مردم و حضور و مشارکت مؤمنانه و آگاهانه آنهاست، دچار احتمال میشود.
دیدگاه اسلامی از طرفی مطمئن است که خواسته تخلفناپذیر الهی بر این قرار گرفته که دین اسلام بر همه ادیان و افکار غلبه یابد و از سوی دیگر میداند که تحقق این غلبه، نیازمند قیام و نصرت مؤمنین است. بنابراین عوامل و مؤلفههای تأثیرگذار و تعیینکننده در آینده انقلاب اسلامی، ترکیبی از عوامل الهی و انسانی و عبارتند از:
۱ـ ایمان و توکل به خدا
۲ـ نصرت الهی و تحقق حتمی وعدههای او
۳ـ وجود رهبری و روحانیت بصیر و آگاه
۴ـ حضور و مشارکت مؤمنانه و آگاهانه ملت ایران
۵ـ کارآمدی نظام جمهوری اسلامی
در این نوشتار، بر دیدگاه¬های امام خمینی و مقام معظم رهبری درباره آینده انقلاب اسلامی، مروری خواهیم داشت.
اگر بگوییم خوشبینترین و امیدوارترین افراد نسبت به آینده انقلاب اسلامی، امام خمینی و رهبر انقلاب هستند، گزافه نگفتهایم. این بزرگواران آیندهای کاملاً روشن و امیدوارکننده را برای این انقلاب پیشبینی میکنند و به گونهای اطمینانآور از آینده انقلاب سخن میگویند. البته روشن است که این یک خوشبینی بیمعیار و بیاساس نیست، بلکه بر اساس معیارها و شاخصهایی که این بزرگوران در نظر دارند و مطرح کردهاند، این خوشبینی محقق میشود و میتوان نسبت به آن اطمینان داشت. این معیارها عبارتند از:
۱ـ توکل به خدا و امید به تحقق وعدههای الهی
۲ـ باور به عنایت و امداد الهی و حضرت ولی عصر(عج)
۳ـ باور به معجزه بودن انقلاب اسلامی و ایمان به رسالت تاریخی آن
۴ـ امید به ملت و تکیه به بیداری مزدم
۵ـ امید به آینده و داشتن اهداف متعالی
۶ـ پافشاری بر اهداف و آرمان¬های متعالی اسلام و انقلاب
۱٫ توکل به خدا و ایمان به تحقق وعدههای الهی
امام خمینی و رهبر معظم انقلاب به این امر اعتقاد دارند که خداوند متعال نظام خلقت را مطابق اصول و اهداف و با برنامه خاصی طراحی کرده است. هیچ مؤثری در این عالم جز خداوند متعال نیست و تنها منبع قدرت اوست و لذا آنچه ما ملت ایران در گذشته به آن دست یافتهایم و آنچه در آینده به دست خواهیم آورد، همه در مرحله اول منوط به اراده و عنایت اوست، لذا همانگونه که با توکل و تکیه بر خدا توانستیم نظام شاهنشاهی را سرنگون و انقلاب اسلامی را پایهریزی کنیم، میتوانیم آینده مطلوبی را برای این انقلاب رقم بزنیم.
آینده همانند گذشته در ید قدرت خداست و هیچکسی جز خداوند متعال نمیتواند مانع از حرکت ملت ایران به جلو بشود. امام در این باره خطاب به ملت ایران میفرمودند: «از هیچ کس نترسید الا خدا و به هیچ کس امید نبندید، الا خدای تبارک و تعالی. اگر امید خودتان را به خدای تبارک و تعالی تمام کنید، به این معنا که تام بشود این امید شما، اطمینان برای شما بیاورد این امید شما، من به شما اطمینان میدهم که این مملکت آسیب نمیبیند.» چون او «منبع قدرت است و منبع نور است، امید خودشان را به او ببندید و از هیچ توطئهای نترسید».(۱)
رهبر معظم انقلاب نیز معتقدند که، «ما بدون قدرت و عنایت الهی هیچکارهایم. ما وسائلی هستیم در راستای تحقق اهداف الهی» که اگر عقل به خرج بدهیم، اختیار خودمان را به کار بیندازیم، وارد میدان بشویم، از ما برای حصول این هدف استفاده خواهد شد و افتخار و شرفش برای ما میماند. اما اگر ما هم نباشیم: «فَسَوْفَ یَأْتِی اللهُ بِقَوْمٍ یُحِبهُمْ وَیُحِبونَهُ».(۲) این جور نیست که بار خدا بر زمین بماند. پیش خواهد رفت. یک حرکت طبیعی، ناموس طبیعت است، ناموس تاریخ است. «سُنهَ اللهِ التِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ».(۳) با تعبیرات مختلف در جاهای مختلف قرآن آمده: «وَلَن تَجِدَ لِسُنهِ اللهِ تَبْدِیلًا». این سنت الهی است. «وَلَوْ قَاتَلَکُمُ الذِینَ کَفَرُوا لَوَلوُا الْأَدْبَارَ ثُم لَا یَجِدُونَ وَلِیا وَلَا نَصِیرًا. سُنهَ اللهِ التِی قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلُ».(۴) «وَلَن تَجِدَ لِسُنهِ اللهِ تَبْدِیلًا». یعنی اگر شما بیائید توی میدان بر دشمنتان پیروز خواهید ش. این سنت الهی است. حالا این پیروزی ممکن است یک روزه و یک ساله نباشد، اما در نهایت قطعاً حاصل خواهد شد. شکست و انهزام در جبهه حق معنی ندارد.»(۵)
از نظر رهبران انقلاب، آینده انقلاب اسلامی از طرف دیگر وابسته به وعدههای الهی است. وعدههایی که حتمی و قطعی هستند. این اراده خداوند است که مستضعفان را بر مستکبران برتری بخشد و انقلاب اسلامی قطعاً در مسیر تحقق این وعده الهی قرار گرفته است. حضرت امام «دورنمای صدور انقلاب اسلامی را در جهان مستضعفان و مظلومان بیش از پیش» میدیدند و معتقد بودند که به مدد انقلاب اسلامی «جنبشی که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان علیه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، امیدبخش آتیه روشن است و وعده خداوند تعالی را نزدیک و نزدیکتر میکند. گویی جهان مهیا میشود برای طلوع آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و حکومت مستضعفان».(۶)
۲٫ امداد الهی و عنایت ولی عصر«عج» لازمه حرکت در مسیر حق
یکی از سنتهای الهی امداد و یاری کسانی است که در مسیر حق قدم بر میدارند و متحمل سختیهایی میشوند. سنتهای الهی نیز تخلف ناپذیرند و خداوند متعال این سنتها را بر تمام ادوار تاریخ بشر جاری ساخته است. از دیدگاه امام و رهبر انقلاب، «این امداد و یاری از طرف خداوند متعال بر ملت ایران جاری شده است و آنها بدین جهت که متعهد به اسلام و انقلابند، مورد عنایت پروردگار قرار گرفتهاند. امام به ملت توصیه میکنند که باید دلگرم بود «به اینکه خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به این کشور، این کشور نمونه است در اینکه متعهد به اسلام است. این کشوری است که دولت و ملتش، مجلس و روحانیتش همه دست به هم دادهاند که اسلام را در اینجا و انشاءالله در همه جا پیاده کنند. مطمئن باشید که خدای تبارک و تعالی عنایت دارد، و ولی عصر ـ سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء ـ عنایت به این جامعه دارد و با اتکال به خدای تبارک و تعالی و عنایت ارواح مقدسه نباید ما به خودمان هیچ خوفی راه بدهیم و خوفی هم نداریم.»(۷)
از نظر رهبر انقلاب نیز آینده انقلاب اسلامی نتیجه تلاش ما در راه اسلام و امداد الهی و حضرت ولی عصر«عج» است. «ایمان به اراده انسانی و در کنار آن، اعتقاد و ایمان و اطمینان به کمک الهی باعث میشود که بزرگترین مشکلات به آسانی حل شوند. با این دید، من نسبت به آینده انقلاب و کشور و نظام خوشبینم… «اِنَّهُ سَمِیعٌ مُّجِیب». خدای متعال یقیناً از بندگانی که در راه او حرکت میکنند و با اخلاص گام برمیدارند، حمایت خواهد کرد. من در این موضوع هیچ تردیدی ندارم. البته تضرع و ابتهال به پروردگار را هم نباید فراموش کنیم.»(۸)
۳٫ باور به معجزه بودن انقلاب اسلامی و ایمان به رسالت تاریخی آن
اعتقاد امام و رهبری بر این است که انقلاب اسلامی یک معجزه الهی است و سهم اراده الهی در وقوع آن بسیار پررنگ است. حضرت امام میفرمایند: «به عقیده من [بیداری ملت ایران] به دست خدا پیدا شده است و بشر نمیتواند این طور کاری را بکند».(۹) چون، «یک همچو قیامی سابقه ندارد در تاریخ… این یک مسئلهای نیست که دست بشر بتواند این طور مردم را با هم مجتمع کند و همه قشرها با هم به یک راه بروند. این یک دست غیبی الهی است که باید ما به آن امیدوار باشیم و من امید دارم به اینکه این اجتماع که مثل سیل راه افتاده است، هر چه را که در مقابلش هست… بکند و از بین ببرد.»(۱۰)
ایشان همچنین در مصاحبه با ریچارد کاتم اشاره میکنند که این انقلاب «یک نظر الهی» است و «قدرتی ما فوق طبیعت در این قضیه و راهنمای این امر» است.(۱۱) به تعبیر ایشان تغییری که در ملت ایران ایجاد شد و انقلاب را پدید آورد، نشانه دست خدا بود که «از متن ملت جوشید.» و به همین دلیل «امیدبخش است.»(۱۲)
این تحول روحی که در ملت ایران ایجاد شد از نظر حضرت امام یک کار الهی و فوق بشری است، زیرا، «اوست که قلوب را متحول و بصیرتها را روشن و حالات انسان را متحول میکند.» ایشان معتقدند ملت ایران در جریان انقلاب اسلامی از جانب خداوند متعالی مورد «تقلیب قلوب» قرار گرفت به گونهای که باعث شد قلبهای آنها «از آمال دنیوی و از چیزهایی که در طبیعت است بریده و به حق تعالی پیوسته بشود. بصیرتها روشن بشود و صلاح و فساد خودشان را به وسیله بصیرت بفهمند… این قلبهایی که قبل از انقلاب توجه به دنیا داشت، توجه به آمال دنیوی داشت و به غیب کمتر توجه داشت به غیب و از غیب کمتر جلوهای در او حاصل میشد، ما امروز میبینیم که این جلوهها حاصل شدهاند و این شوق و شعفها به لقاءالله برای آنها حاصل شده است و دست عنایت خدای تبارک و تعالی به سر این ملت کشیده شده و ایمان آنها را تقویت فرموده است که یکی از علائم ظهور بقیه الله ارواحنا فداه است.»(۱۳)
نظام اسلامی هم که محصول این انقلاب معجزهآسا بود، از نظر امام و رهبری یک محصول عادی و صرفاً سیاسی نیست، بلکه به عقیده آیتالله خامنهای، «نظام ما کلمه و شجره طیبهای است که « أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا»(۱۴) و همچنین راهی که ملت ایران در چهارچوب این انقلاب میپیماید، «یک راه دنیوی نیست؛ بلکه راه آرمانهای الهی و تداوم خط انبیاست».(۱۵)
راه این انقلاب راه اسلام است و آینده آن آینده اسلام، به همین دلیل ایشان از مردم ایران میخواهند که اولاً کار خود را تمام شده تلقی نکنند و ثانیاً تنها به فکر خود و کشور خود نباشند. چنانکه حضرت امام به بسیجیان گوشزد میکنند که بایستی «در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است؛ زیرا بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست. باید هستههای مقاومت را در تمام جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد… شما باید بدانید کارتان به پایان نرسیده است.»(۱۶) چون این انقلاب «یک حرکت تمام شده نیست. حالا یک گوشه از لشکر آن من و شمائیم.
«وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ »؛ لشکر او زمین و آسمان نمیشناسد؛ «وَکَانَ اللَّهُ عَزِیزًا حَکِیمًا»(انبیا/۷)؛ خدا عزیز است ـ عزیز یعنی غالب لایغلب، یعنی بینیاز از همه ـ من و شما هم حالا یک گوشهای از کار را در دست می¬گیریم. این حرکت عظیمی که با انقلاب اسلامی شروع شد، یک حرکت تمام شده نیست؛ مطلقا تمام شده نیست، آن حرکت ادامه دارد.»(۱۷) و لازمه این تفکر این است که «ما فقط به فکر خودمان و زمان حال نباید باشیم. ما باید به فکر آینده کشور باشیم؛ برای اینکه اسلام است، آینده اسلام باید محفوظ بماند. آینده کشور باید محفوظ بماند.»(۱۸)
۴٫ امید به اراده ملت و تکیه به بیداری آنها
روشن است هر نظامی که بخواهد اهداف خود را در آینده دنبال کند، نیازمند همراهی ملت و مردمش خواهد بود. انقلاب اسلامی هم از این قاعده مستثنی نیست. چنانچه اصل این انقلاب نیز توسط مردم و ملت ایران به وقوع پیوست. علاوه بر اینکه ایمان و اعتمادی که امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای به مردم دارند، فوق تصور است. البته این ایمان و اعتقاد از دو جهت حاصل شده است. جهت اول اینکه از نظر این بزرگواران دست خدا پشت سر این مردم قرار گرفته است و این نیروست که آنها را به پیش میبرد. دوم اینکه پایه اصلی هر تحولی مردم هستند و تا مردم به اهداف و آرمانها دل ندهند، پیش رفتن و آیندهداری بیمعنی است.
از نظر ایشان این مردم به آرمانها دلبستهاند و نمیتوانند درختی را که با خون خودشان آبیاری کردهاند، بخشکانند. به تعبیر حضرت امام در مناسبت واقعه ۱۷ شهریور: «ملتی که پانزدهم خرداد و هفدهم شهریور و ایام دیگر را پشت سر نهاده است و چون سیلی خروشان موانع را هر چه بزرگ باشد از سر راه خود برداشته و درهم پیچیده است، نمیشود این دریای متلاطم را از خروشیدن و به پیش رفتن باز داشت».(۱۹)
حضرت آیتالله خامنهای نیز امید و ایمان زیادی به مردم و بیداری آنها دارند، تا جایی که میفرمایند همراهی و بیداری ملت من را به جایی رسانده است که «نسبت به آینده هیچ تردید و نگرانیای ندارم».(۲۰) و معتقدند ملت ما به فضل پروردگار خواهد توانست حیات طیبه اسلامی را که دنیا و آخرت و ماده و معنا و علم و عبادت و رفاه در آن جمع شده است، به وجود آورد. اگر توانستیم چنین جامعه و نظامی را تشکیل بدهیم، آن روز شکست واقعی را برای دشمنان جهانی اسلام ایجاد کردهایم. در یک موازنه حقیقی و با توجه به معیارهای الهی و واقعی، شما از همه دشمنانتان قویترید. قدرت واقعی عبارت است از قدرت ملتی که اولاً آگاه باشد پیرامون او چه میگذرد، ثانیاً به حق و راه خود ایمان داشته باشد، ثالثاً تصمیم بگیرد که این راه را ادامه دهد. اگر ملتی این سه خصوصیت را داشت، هیچ قدرتی در دنیا از او قویتر نیست.»(۲۱)
۵٫ امید به آینده و داشتن اهداف متعالی
نفس امید به آینده و در نظر داشتن اهداف متعالی و بلند، انسان را به جلو و ساختن آینده سوق میدهد. این منظر نیز از چشم امام و رهبری دور نمانده است. یک جستجوی ساده در بیانات ایشان نشان میدهد که امید به آینده، خوشبینی و حتی اطمینان نسبت به آینده مطلوب انقلاب اسلامی به تعداد بسیار زیاد مطرح شده است و شاید بتوان گفت امیدوارسازی مردم نسبت به آینده، در اعتقاد ایشان از برترین فرایض است. چنانکه از نظر حضرت امام بهترین خدمت قشر فرهنگی و فرهنگساز کشور به این انقلاب این است که «این ملتی را که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمیخواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که میتوانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید… با هم امید در ملت ایجاد کنند، اطمینان در ملت ایجاد کنند، استقلال روحی در ملت ایجاد کنند…. اگر این اطمینان را در ملت ایجاد کنند، ما تا آخر پیروز هستیم…. باید این ملت را امیدوار کرد و باید مطمئن کرد ملت را.»(۲۲) البته «در میان مردم ما، امید به آینده وجود دارد. دلها، آینده را روشن میبیند… این احساس مردم ماست و احساس بجایی هم هست و باید هم مردم امیدوار باشند.»(۲۳)
آیتالله خامنهای نیز بارها فرمودهاند که نسبت به آینده انقلاب و حتی آینده بشریت خوشبین هستند. از جمله ایشان میفرمایند، «من آینده را بحمدالله آینده روشنی میبینم و امیدهای زیادی را مشاهده میکنم و دشمن را نگران و حتی مأیوس احساس میکنم. میبینم که دوستان آگاه ما در سطح جهان، مسائل را خوب درک میکنند و در داخل جامعه خودمان، افراد مطلع و آگاه، نسبت به آینده نظام جمهوری اسلامی، بسیار خوشبین و خوشحال و امیدوار هستند.»(۲۴)
۶٫ پافشاری بر اهداف و آرمان¬های متعالی اسلام و انقلاب
یکی دیگر از شاخصههای آیندهداری انقلاب اسلامی، برنگشتن از اهداف و آرمانهای متعالی اسلام و انقلاب اسلامی توسط ملت ایران است، زیرا به فرموده رهبری «بزرگترین خطر این نیست که ما از رفتن باز بمانیم، یا خسته شویم. بزرگترین خطر این است که چشمانداز ترسیم شده و هدفهای تعریفشده را گم کنیم و نبینیم.»(۲۵) انقلاب و نظام اسلامی «با ایمانها، با همتهای بلند، با مطرح شدن آرمانها و با اهمیت دادن و زنده نگهداشتن شعارها به وجود میآید و حفظ میشود و پیش میرود.» و «اگر در جامعه اسلامی آن حالت آرمانخواهی از بین برود یا ضعیف شود» و یا «شعارها را کمرنگ کردن؛ اصول اسلام و انقلاب را مورد بیاعتنایی قرار دادن و همه چیز را با محاسبات مادی مطرح کردن و فهمیدن» جامعه را به سمت انحطاط پیشخواهد برد.(۲۶)
به بیان رهبری روزی که جمهوری اسلامی «حاضر به چشمپوشی از آرمانهای انقلابی و جهانی و فراموشی از پیام جهانی انقلاب شود، روز انحطاط و زوال همه امیدها خواهد بود و خدا چنین روزی را انشاءالله هرگز نخواهد آورد. بیشک ملت ایران برای دفاع از اسلام عزیز و استقلال ملی آماده است که همه چیز خود را فدا کند.»(۲۷) «ملت ایران بیدار است. دلهای پر از ایمان این ملت، به یکدیگر متصل و مرتبط است. ملت ایران دارای آرمانها و هدفهای بلند است.»(۲۸)
******
در مجموع باید گفت از دیدگاه امام و رهبری آینده، آینده انقلاب اسلامی است. یعنی عظمت انقلاب اسلامی و بنیادی بودن تغییر در چهارچوب انقلاب اسلامی به میزانی است که نه تنها نباید نسبت به آینده انقلاب اسلامی نگرانی داشت، بلکه میتوان گفت آینده بسیاری از امور دیگر به آینده انقلاب اسلامی گره خورده است. از نظر آیتالله خامنهای انقلاب اسلامی آغازگر عصری است که همه چیز را تحتالشعاع خواهد داد و به تعبیر دیگر دنیا در زمین بازیای که انقلاب اسلامی و امام خمینی ایجاد کردهاند بازی خواهد کرد. بهطور کلی، «وقتی عصر جدیدی در تاریخ بشر آغاز میشود، هیچکسی نمیتواند خود را از تأثیرات آن عصر برکنار بدارد. دوران گذشته تاریخ بشر هم همین طور بوده است. هیچکسی ممکن نیست خود را از تأثیرات دورانی که با پایههای محکم الهی و انسانی در جهان شروع شده، دور بدارد. ما میخواهیم این را اعلام بکنیم. اگرچه بسیاری از ملتها و دولتهای سطح زمین، تحتتأثیر این عصر جدید قرار گرفتند، حتی نقشه سیاسی دنیا عوض شده است، اما توقع نداریم که تحلیلگران و قضاوتکنندگان قدرتمند و سیاسی عالم اقرار کنند که این عصر آغاز شده است. آنها اعتراف نمیکنند که دوران جدیدی آغاز شده است؛ اما تحت تأثیر این دوران قرار گرفتهاند و آن را احساس میکنند. این عصر و این دوران جدید را باید «دوران امام خمینی» نامید».(۲۹)
پینوشتها
۱ـ صحیفه امام، ج۱۳، ص ۱۴۹٫
۲ـ مائده، ۵۴٫
۳ـ فتح، ۲۳٫
۴ـ فتح، ۲۲ و ۲۳٫
۵ـ حدیث ولایت، بیانات در دیدار اعضای هیئت دولت ۱۸/۰۶/۱۳۸۸٫
۶ـ صحیفه امام، ج۱۷، ص ۴۸۱٫
۷ـ صحیفه امام، ج۱۷، ص۴۶۴٫
۸ـ حدیث ولایت، بیانات در تاریخ ۱۹/۰۳/۱۳۶۸٫
۹ـ همان، ج۴، ص ۷۰٫
۱۰ـ همان، ج۴، ص ۶۲٫
۱۱ـ همان، ج۵، ص ۲۸۷٫
۱۲ـ همان، ج۴، ص ۲۵۷٫
۱۳ـ همان، ج۱۶، ص ۱۳۰، ۱۲۹٫
۱۴ـ حدیث ولایت، بیانات در تاریخ ۱۱/۰۴/۱۳۶۸٫
۱۵ـ همان، دیدار مسئولین ۲۱/۰۳/۱۳۶۸٫
۱۶ـ صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۹۵٫
۱۷ـ حدیث ولایت، دیدار شعرا، ۱۴/۰۶/۱۳۸۸٫
۱۸ـ صحیفه امام، ج۱۵، ص ۴۳۴٫
۱۹ـ همان، ص، ۱۹۴
۲۰ـ حدیث ولایت، بیانات در تاریخ ۱۱/۰۴/۱۳۶۸
۲۱ـ همان، خطبههای نماز جمعه ۲۳/۰۴/۱۳۶۸
۲۲ـ صحیفه امام، ج۱۳، ص ۵۳۷٫
۲۳ـ حدیث ولایت، بیانات در تاریخ ۱۰/۱۲/۱۳۶۸٫
۲۴ـ همان، دیدار کارگران ۰۵/۰۴/۱۳۶۸٫
۲۵ـ همان، دیدار جهادگران، ۲۰/۰۳/۱۳۶۸٫
۲۶ـ همان، دیدار با فرماندهان بسیج ۲۲/۰۴/۱۳۷۱٫
۲۷ـ همان، پیام به ملت ۲۳/۰۴/۱۳۶۸٫
۲۸ـ همان، دیدار پرسنل نیروی هوایی ۱۸/۱۱/۱۳۸۰٫
۲۹ـ همان، سخنرانی در مراسم اولین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی«ره» ۱۴/۰۳/۱۳۶۹٫
سوتیترها:
۱٫
اگر بگوییم خوشبینترین و امیدوارترین افراد نسبت به آینده انقلاب اسلامی، امام خمینی و رهبر انقلاب هستند، گزافه نگفتهایم. این بزرگواران آیندهای کاملاً روشن و امیدوارکننده را برای این انقلاب پیشبینی میکنند و به گونهای اطمینانآور از آینده انقلاب سخن میگویند. البته روشن است که این یک خوشبینی بیمعیار و بیاساس نیست، بلکه بر اساس معیارها و شاخصهایی که این بزرگوران در نظر دارند و مطرح کردهاند، این خوشبینی محقق میشود و میتوان نسبت به آن اطمینان داشت.
۲٫
اعتقاد امام و رهبری بر این است که انقلاب اسلامی یک معجزه الهی است و سهم اراده الهی در وقوع آن بسیار پررنگ است. حضرت امام میفرمایند: «به عقیده من [بیداری ملت ایران] به دست خدا پیدا شده است و بشر نمیتواند این طور کاری را بکند.»
۳٫
نقشه سیاسی دنیا عوض شده است، اما توقع نداریم که تحلیلگران و قضاوتکنندگان قدرتمند و سیاسی عالم اقرار کنند که این عصر آغاز شده است. آنها اعتراف نمیکنند که دوران جدیدی آغاز شده است؛ اما تحت تأثیر این دوران قرار گرفتهاند و آن را احساس میکنند. این عصر و این دوران جدید را باید «دوران امام خمینی» نامید.