رد پای صهیونیست‌ها در جنگ نفتی منطقه

پاسخ به شبهات تاریخی

برخى از تحلیلگران و نظریه‌پردازان غربى معتقد بودند که صحنه‏گردانان اصلى جنگ عراق در هیئت حاکمه آمریکا، یهودیان نزدیک به جناح‏هاى تندرو اسرائیلى بوده‏اند که به قصد ایجاد امنیت و تأمین منابع اقتصادى اسرائیل این جنگ را به راه انداختند و بوش با حمایت اسرائیل و گروه‌هاى فشار صهیونیستى آمریکا و نومحافظه‏کاران یهودى که پست‌هاى مهمى در دستگاه بوش داشتند، مصمم شد به‌زعم خود یکى از سرکش‏ترین دشمنان منطقه‏اى اسرائیل را رام کند و تحت تسلط خود درآورد.

مدت زیادى از تهاجم نظامى آمریکا و هم‏پیمانانش به عراق نگذشته بود که با سخنرانى جیمز موران، عضو کنگره آمریکا در کنفرانس ضدجنگ در یکى از کلیساهاى ایالت ویرجینیا، براى اولین‌بار در تاریخ آمریکا این حقیقت فاش شد که طرفداران جنگ عراق، یهودیان و اسرائیلى‌ها هستند‏. بعضى از مقامات سابق آمریکا نیز به این مسئله اعتراف کرده‏اند. از جمله ژنرال بازنشسته آنتونى زینى یکى از حامیان و دوستان سابق رئیس‌جمهور آمریکا و فرمانده سابق نیروهاى آمریکایى در خلیج فارس که در ابتداى دوره ریاست جمهورى بوش، فرستاده ویژه او به منطقه خاورمیانه بود در مصاحبه با شبکه تلویزیونى C.B.S آمریکا گفت: «جنگ عراق فقط به خاطر سودرسانى به اسرائیل به مردم آمریکا تحمیل شد.»(۱)

ارنست مالینگر سناتور آمریکایى نیز در مى ۲۰۰۴ اعتراف کرد که آمریکا به عراق حمله کرد تا از اسرائیل محافظت کند. وى همچنین نام سه تن از یهودیان بانفوذ در واشنگتن را که نقش عمده‏اى در وادار کردن آمریکا با جنگ با عراق داشتند فاش کرد. این سه نفر عبارتند از: ریچارد پرل (Richard Perle)، یکى از مشاوران سیاست خارجى بوش و رئیس شوراى سیاست دفاعى پنتاگون و پاول ولفوویتز (Paul Dundes Wolfowitz)معاون وزیر دفاع؛ و چارلز کروات نویسنده و روزنامه نگار.(۲)

البته برخى به جاى چارلز کروات از داگلاث فیث (Douglas Feith) نام می‌برند و معتقدند که پروژه جنگ عراق توسط سه نفر از یهودیان معروف آمریکایى به نام‌هاى ریچارد پرل مشاور وزیر دفاع، پاول ولفوویتز و نیز داگلاس‏فیث پیش برده شد. این افراد اهداف جنگ را ترسیم کردند و در تحریک کاخ سفید براى حمله به عراق نقش عمده‏اى داشتند.

ریچارد پرل و داگلاس فیث پیرو خط حزب راست‌گراى اسرائیلى لیکود بودند و به نفع آن کار مى‏کردند. ولفوویتز نیز طرفدار سرسخت جناح راست و افراطى لیکود بود، به‌طورى که یکى از اعضاى لیکود به نام میخائیل ایتان از جناح کبوتران این حزب چندین بار او را مورد انتقاد قرار داد و متهمش کرد که نمایندگان حزب را به اتخاذ مواضعى شدید و غیرمعقول علیه فلسطینیان وا مى‏دارد.(۳) «این سه یهودى آمریکایى یک ماه پس از انفجار ساختمان مرکز تجارت جهانى در نیویورک در نشستى با افرایم هالیوى رئیس موساد، گردهم آمدند و طرح اولیه حمله آمریکا به عراق را ریختند. ژنرال تامى فرانکس فرمانده منطقه مرکزى در ارتش آمریکا که مسئولیت فرماندهى جنگ علیه عراق برعهده او گذاشته شده بود، از جمله ژنرال‌هاى یهودی‌تبار آمریکایى بود.»(۴)

بیل کلریز نیز در «نیویورک تایمز» اظهار کرد: «ریشه واقعى تئورى نقش یهودیان در جنگ عراق در این است که چندین مقام رسمى کلیدى ردیف دوم در دولت بوش، یهودى‏هاى طرفدار حزب نومحافظه‏کار و طرفدار سقوط صدام حسین براى بالا بردن امنیت اسرائیل بودند. این گروه شامل پاول ولفوویتز، داگلاس فیث، ریچارد پرل، آلیوت آبرامز و لوئیس لیبى بودند.»(۵)

بلافاصله پس از حملات ۱۱ سپتامبر، پرل، سمینار دو روزه‏اى را ترتیب داد که اعضاى هیئت مدیره سیاست دفاعى در آن شرکت کردند و نظر اکثریت آن بود که برکنارى صدام حسین باید یکى از اهداف آمریکا در مبارزه با تروریسم باشد. بوش با طرح مذکور موافقت و حمله به عراق را آغاز کرد.(۶)

براى درک بهتر نقش صهیونیست‌ها در تشویق جرج بوش در حمله به عراق، تبیین مواضع و رویکردهاى یهودیان و صهیونیست‌ها قبل از اشغال عراق تا آغاز انتخابات پارلمانى این کشور ضرورى است.

در این دوره که مى‏توان از آن به عنوان دوره تشویق و تحریک آمریکا براى حمله به عراق نام برد، یهودیان و رژیم صهیونیستى به اتفاق از حمله آمریکا به عراق حمایت کردند و آن را براى امنیت اروپا و آمریکا و همچنین رژیم صهیونیستى لازم و ضرورى ‏دانستند. سخنان بعضى از مقامات سازمان‌هاى یهودى در این زمینه به‌خوبى بیانگر نقش تحریک‌کننده یهودیان در حمله آمریکا به عراق است.

پیش از حمله آمریکا و حتى اندکى بعد از حمله این کشور به عراق، سازمان‌ها و فعالان یهودى در آمریکا حمایت همه‌جانبه خویش را از حمله به عراق اعلام کردند و حتى فشارهایى نیز به دولت این کشور براى حمله به عراق وارد آوردند. براى نمونه مى‏توان از پت بوچانان (Pat Buchanan) یکى از یهودیان محافظه‏کار کنگره نام برد که فشار زیادى را برای برانگیختن دولت آمریکا براى حمله به عراق به دولت آمریکا وارد کرد. دیوید هریس (David Harris) مدیر اجرایى کمیته یهودیان آمریکا نیز ضمن اعلام حمایت از حمله آمریکا به عراق اعلام کرد: «درست است که ما هدایت‌کننده جنگ نبودیم، اما حامى آن به شمار مى‏آییم.»

تام نیومن (Tom Neumann) مدیر اجرایى مؤسسه امنیت ملى یهود معتقد بود: «اگرچه جنگ علیه عراق به نفع اسرائیل است، اما در واقع همه ملت آمریکا در این جنگ با هم متحد و یکپارچه‏اند.»(۷)

همچنین عده‏اى از یهودیان نیز در قبال اعلام حمایت از جنگ آمریکا علیه عراق خواهان حمایت جدى‏تر آمریکا در منازعه فلسطینى ـ اسرائیلى به نفع اسرائیل بودند. کنفرانس سران سازمان‌هاى بزرگ یهودى آمریکا نیز که از ۵۲ سازمان بزرگ یهودى آمریکا تشکیل شده است، از حمله آمریکا به عراق حمایت صریح و قاطعانه‏اى به عمل آورد. در اعلامیه‏اى که توسط این سازمان به مناسبت حمله آمریکا به عراق منتشر شد، تمام ۵۲ سازمان عضو این کنفرانس ضمن تشکر از دولت آمریکا براى مبارزه با رژیمى که درصدد توسعه سلاح‌هاى کشتارجمعى است، جامعه بین‏المللى را نیز به همکارى با آمریکا فراخواندند.

تقریباً اجماعى اساسى در بین سازمان‌هاى یهودى براى حمله به عراق و همچنین تغییر رژیم در این کشور به وجود آمده بود. تنها نگرانى سازمان‌هاى یهودى آمریکا از حمله این کشور به عراق احتمال پرتاب موشک‏هایى از سوى حکومت عراق به سوى اسرائیل بود. این حمایت قاطع از جنگ در عراق به همین شکل تا تسلیم کامل عراق و حتى تا دستگیرى صدام و کشتار فرزندان وى لاینقطع ادامه داشت، به‌طورى که صهیونیست‌ها و همچنین رژیم صهیونیستى، حمله آمریکا به عراق را نابودى یکى از قدرت‌هاى منطقه‏اى مخالف این رژیم قلمداد کردند.

به هر حال با پایان یافتن پروژه اشغال عراق و اشغال چاه‌هاى نفتى منطقه خلیج فارس، تیم حکومت نظامى آمریکا در عراق به فرماندهى یک ژنرال صهیونیست آمریکایى بازنشسته به نام جى گارنر ـ که طرفدار سرسخت رژیم صهیونیستى و از حامیان پر و پا قرص شارون در سرکوبى فلسطینیان بود و  دستیاران و همکاران او همگى به طرفدارى از صهیونیسم و اسرائیل شهرت داشتند و نیز سرنوشت عراق و طرح‌هاى بعدى آمریکا براى سلطه بر نفت منطقه نیز تا حدودى مشخص شد.

بهترین سند گویاى این مطلب سخنان جیمز وولسى رئیس اسبق  CIAاست که قبل از حمله آمریکا به عراق اظهار داشت: «با تصرف عراق، نفت آن را به‌سرعت به دست مى‏گیریم و با سه میلیون بشکه تولید روزانه، عربستان را به زانو درمى‏آوریم، اوپک را منحل مى‏کنیم و ایران نیز همچون قطعه کیکى است که خوردن آن راحت است.»(۸)

 

پی‌نوشت‌ها

۱ـ نشریه گروه تحقیق و تفسیر برون مرزى صدا و سیماى ج.ا.ا، ۲۱ خرداد ۱۳۸۳ ـ ۱۰ ژوئن ۲۰۰۴٫

۲- www.abbc 2.com/bush/jewispower.htm.

۳ـ روزنامه ایران «شبکه تصمیم‏گیران یهودى کاخ سفید»، ۱۱/۴/۱۳۸۶.

۴ـ روزنامه کیهان، ۲۹/۱۰/۱۳۸۲.

۵ـ روزنامه کیهان، ۱۳/۹/۱۳۸۲، ص۲٫

۶- www. Amin.org (2003/4/7).

۷- ibid.

۸ـ میثمی، لطف‌الله،آن سوی حمله به عراق (تهران: انتشارات صمدیه، ۱۳۸۶) ص۵.

 

 

 

 

سوتیترها:

۱٫

برخى از تحلیگران و نظریه‌پردازان غربى معتقد بودند که صحنه‏گردانان اصلى جنگ عراق در هیئت حاکمه آمریکا، یهودیان نزدیک به جناح‏هاى تندرو اسرائیلى بوده‏اند که به قصد ایجاد امنیت و تأمین منابع اقتصادى اسرائیل این جنگ را به راه انداختند و بوش با حمایت اسرائیل و گروه‌هاى فشار صهیونیستى آمریکا و نومحافظه‏کاران یهودى که پست‌هاى مهمى در دستگاه بوش داشتند، مصمم شد به‌زعم خود یکى از سرکش‏ترین دشمنان منطقه‏اى اسرائیل را رام کند و تحت تسلط خود درآورد.

 

۲٫

جیمز وولسى رئیس اسبق  سیا قبل از حمله آمریکا به عراق اظهار داشت: «با تصرف عراق، نفت آن را به‌سرعت به دست مى‏گیریم و با سه میلیون بشکه تولید روزانه، عربستان را به زانو درمى‏آوریم، اوپک را منحل مى‏کنیم و ایران نیز همچون قطعه کیکى است که خوردن آن راحت است.»

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *