مفهوم‌سازی رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگی واقعیتی ریشه‌دار است

اشاره: فرهنگ پویای هر جامعه‌ای مستلزم داشتن صبغه‌ای عمیق و ماندگار و همچنین تداوم و استمرار در جهت دستیابی به اهدافی است که در بطن آن جامعه قرار دارد. در نظامات مختلف دنیا براساس رویکردهای فرهنگی، شاکله‌های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی رشد و نمو می‌کنند و بر این مبنا ساختارهای هویتی جوامع شکل می‌گیرند. در جهان غرب این فرهنگ همواره برمبنای تعارض و سلطه بنا نهاده شده و به همین خاطر در مقابل فرهنگ رحمانی اسلام دچار چالش‌های دشوار و سختی است. دین حنیف اسلام از همان ابتدای پایه‌گذاری، مبنا را بر انسانیت و شناخت حقوق انسانی بنا نهاده و با درک نیازهای بشری تلاش داشته تا با تبیین فرهنگی غنی خود بشر را از ظلالت‌ها و گمراهی‌ها نجات بخشد.
انقلاب اسلامی ایران نیز پایه و اساس خود را از اسلام عزیز برگرفته در طول چهار دهه از حیات خود به دنبال تبیین این مشی آرمانی و انسانی برای تکریم جایگاه انسان و رسیدن او به بالاترین مقام قرب الهی است و بدون استفاده از ابزارهای جهان مادی امروز که با جنگ و تعارض و خونریزی همراه است تلاش دارد تا تمدن اسلامی را به جهانیان معرفی نماید. بی‌شک در این مسیر امام راحل عظیم‌الشأن نقش بی‌بدیلی در پایه‌گذاری این مسیر داشته و با حرکت انقلابی خود مسیر تاریخ را در تبیین تمدن اسلامی همواره کردند. در ادامه راه و مسیر انقلاب اسلامی، نقش هدایت‌گر و پرورشی مقام معظم رهبری برکسی پوشیده نیست و ایشان در طی سی سال زعامت عالمانه و حکیمانه خود تلاش کرده‌اند تا با تبیین فرهنگ اسلامی و با بهره‌مندی از حلم و حکمت فضای جامعه اسلامی ایران را به سمت و سوی ایجاد تمدن اسلامی رهنمون سازند.
شاید سخن گفتن از اقدامات ارزشمند و ماندگار معظم‌له در این مسیر در این فرصت کوتاه محال باشد اما تلاش شد تا با استفاده از نظرات یکی از دانشمندان برجسته حوزه فرهنگ و آموزش کشور هرچند کوتاه به حوزه فرهنگ و نوآوری‌های مقام معظم رهبری در این مقوله بپردازیم تا ان‌شالله در تاریخ معاصر انقلاب اسلامی این نقش بی‌بدیل ماندگار شود. آنچه در ادامه می‌خوانید گپ و گفت ما با حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی کشور در این زمینه است.

 *در ابتدا به نقش فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی در طول سه دهه زعامت ایشان اشاره بفرمایید. 

قطعاً یکی از مهم‌ترین مولفه‌های مقام معظم رهبری در طول این سه دهه گذشته، دقت و تاکید ایشان به مقوله فرهنگ بوده است که شاید در کمتر رهبری از رهبران جهانی بشود دید. البته این ناشی از دو نکته اساسی است. نکته اول اینکه اساساً جوهره رهبری ولایی یک نوع رویکرد فرهنگی و تربیتی را در نحوه مدیریت اقتضا و ایجاب می‌کند و نکته دوم شاکله رهبری معظم‌له است که ازقبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یک شاکله فرهنگی و فکری و در تلاش‌ها و فعالیت‌های ایشان متبلور بوده است.

این موضوع فرصتی خوبی را برای کشور فراهم کرده که اولاً یک سبک رهبری متفاوت با سبک‌های رهبری رایج در دنیا ارایه شود. در سبک رهبری حضرت امام(ره) هم این تفاوت را مشاهده می‌کنیم. این تشابه به خاطر برخورداری این دو بزرگوار از سرچشمه فکری نظری مشترک است و اندیشه فرهنگی‌ای را ارایه می‌دهد که فراتر از جایگاه سیاسی رهبری سیاسی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یک اندیشمند فرهنگی و فرهنگ‌شناس است.

*نقش رهبر معظم انقلاب اسلامی را در مفهوم‌پردازی‌های فرهنگی و معرفی مفاهیم جدید فرهنگی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من بحث در این حوزه را به چند بخش تقسیم می‌کنم. نکته اول مفهوم پردازی در مباحث ایشان است. معظم‌له در بعضی از مباحث فرهنگی حقیقتاً به مفهوم پردازی‌هایی پرداخته‌اند که در نوع خودش تازگی دارد و راهگشاست. شاید نخستین مفهوم فرهنگی‌ای که در دوره زعامت ایشان برجسته شد بحث تهاجم فرهنگی بود که یک واقعیت ریشه‌دار است. در تعامل جهان سلطه‌گر غرب با کشورهایی نظیر ما، ایشان با بیان این مفهوم هشدار دادند و این موضوع را تبیین کردند. در ادامه همین مفهوم‌سازی به شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی اشاره داشتند که در ادبیات دو سه دهه قبل کشور بسیار مورد توجه قرار گرفت و در باره آن بحث شد. نفس این مفهوم‌پردازی بسیار هشدار دهنده بود و حساسیت‌های زیادی را در مجموعه‌های فرهنگی و دغدغه‌مند ایجاد کرد و در عین حال نوعی حزم و احتیاط را هم درجبهه مقابل به وجود آورد که اگر این مفهوم مطرح نشده و این هشدار داده نمی‌شد معلوم نبود حساسیت فرهنگی و نگاه ما به بحث فرهنگی جامعه چگونه می‌بود. یا تعبیر قرارگاه فرهنگی که ایشان برای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به کار بردند، نشان‌دهنده این است که در زمینه تدابیر فرهنگی نیازمند طراحی‌های عمیق، پخته و هوشمندانه‌ای هستیم تا از طریق آنها بتوانیم تقابل مؤثر و ماندگاری با جبهه مقابل داشته باشیم. با برخوردهای کلیشه‌ای و مقطعی و احساسیِ صرف نمی‌توان در عرصه فرهنگ تأثیرگذار بود. این نکته در نوع مواجهه رهبر معظم انقلاب با مسایل فرهنگی کاملاً مشهود است. مفهوم‌پردازی دیگر ایشان بحث آزاداندیشی و برگزاری کرسی‌های آزاد‌اندیشی و ترویج گفتگوهای فرهنگی است. انتظار مخاطبان از جایگاه رهبری دینی معمولاً تاکید روی این موضوع نیست. به اعتقاد من این نکته نشان‌دهنده وجه ممیزه اسلام ناب و قرائت‌های نادرست از اسلام است که به‌خصوص در جهان امروز به آن مبتلا هستیم. دیکتاتوری مذهبی و دینی و نوعی نگاه سیطره‌جویانه دینی در نگاه برخی از کسانی که خود را منتسب به اسلام می‌کنند، بزرگ‌ترین ضربه را به نگاه دینی معاصر می‌زند. در برخی از زمینه‌ها هم  کاملاً مشخص است که برای منحرف ساختن مخاطبان، به‌ویژه اندیشمندان و جوانان از مقوله دین طراحی شده‌اند؛ لذا از نظر ایشان، تغییر در نگرش‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. البته به دلیل اهمیت این موضوع گاهی هم ایشان با عتاب و خطاب به دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه تاکید می‌کنند که چرا به این مقوله مهم نمی‌پردازند و چرا به تشکیل کرسی‌های آزاد اندیشی توجه نمی‌شود.

*یکی از موضوعات مورد توجه رهبر معظم انقلاب، موضوع تفکر محوری‌است. در این زمینه نقش تبیینی ایشان را چگونه می‌بینید؟

این تفکر بسیار ارزشمند است و البته از مبانی نظری عمیقی هم در اندیشه اسلامی ما برخوردار است. در همان دهه اول زعامت، ایشان در جمعی این بحث را مطرح کردند که به نظر می‌رسد حاکمیت دینی قبل از اینکه مسئولیتی در مورد بحث دینداری و ایمان مخاطبان داشته باشد، باید به تفکر و پرورش اندیشه فکری آنان بپردازد، زیرا ایمان مبتنی بر تفکر و عقلانیت است که ارزشمند است و باید شکل بگیرد.

این نگاه رهبر انقلاب حقیقتاً مانع از بسیاری از تندروی‌ها و تلقی‌های نادرست در جامعه ما شده است. باوجود اینکه در جامعه ما به هرحال نگاه‌ها و گرایش‌های مختلفی وجود دارد و ممکن است برخی نحله‌ها با نوعی بدفهمی از نگرش انقلابی به دنبال حرکت‌های نادرستی باشند، این نگاه رهبر معظم انقلاب آن را مدیریت کرده و توانسته به شکلی نرم و بدون ایجاد تنش و یا ایجاد شکاف، ضمن حفظ وحدت کلی و کلان جامعه، جهت‌گیری درست را آموزش بدهد و القا کند.

فراتر از اینها نوع مواجهه ایشان با مسائل فرهنگی و اهمیت دادن به ابزارها و مقوله‌های فرهنگی نظیر سینما، تئاتر، شعر و حتی به موسیقی و تعریف و تبیین موسیقی فاخر و حلال و مشروع است که در واقع دنباله دیدگاه حضرت امام(ره) است که در زمان خود بسیار غریب و بعیدی می‌نمود. رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران با این مقوله نشان می‌دهد که همان دیدگاه فرهنگی عمیق حضرت امام استمرار پیدا کرده و این نوع مواجهه با هنر و فرهنگ یکی از مهم‌ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.

*نحوه رفتار رهبر معظم انقلاب با اصحاب رسانه در طول این سی سال چگونه بوده است؟
سیره مواجهه ایشان با اصحاب فرهنگ و هنر و صاحبان اندیشه بسیار ارزشمند است. ایشان با اینکه بعضاً مبانی نظری مخاطبان را قبول نداشتند، اما در عین حال نوع مواجهه ایشان تکریم‌آمیز و توام با احترام و حرمت برای اهل قلم و فرهنگ و هنر است.

*رویکرد فرهنگی رهبری انقلاب در طول این سی سال در چه مسیری حرکت داشته است؟

رویکرد ایشان نوعاً فرهنگی و فرهنگ‌ساز است. سال‌ها پیش بنده در اثری که در مورد تجربه کارآمدی رهبری ولایی منتشر شد این نکته را عرض کردم که نوع رهبری ولایی رهبری حُکمی و یا حکومتی نیست، بلکه نوعی رهبری حِکمی است با پشتوانه حکمت‌آمیز و دانایی محور و فرهنگ‌مدار که تلاش دارد دائماً سطح اندیشه مخاطبان را رشد بدهد و با یک نوع پرورش فرهنگی و تربیتی جامعه را با مسیر درست همراه و همسو کند‌.  ما با این نوع ادبیات هرگز در نظام جمهوری اسلامی مواجه نبوده‌ایم؛ یعنی حکم نبوده فلان کار انجام شود، بلکه همیشه به جای رویکرد حکومتی و برخورد سخت و تحکمی با رویکرد تبیین بوده است. البته گاهی هم نیاز است بخش‌هایی از حاکمیت در اجرای قانون قاطعیت به خرج بدهند، اما مسیر کلی حرکت جامعه با یک نگاه فرهنگ‌مدار دنبال شده است. حتی در مولفه‌هایی که ایشان درباره پیشرفت ایرانی اسلامی هم مطرح کرده‌اند اولین مولفه را فکر بیان می‌کنند و بعد مولفه علم و معنویت مطرح می‌شود. همین نگاه عمیقاً فرهنگی ایشان به جامعه بسیار ارزشمند و برخاسته از نگاه درست اسلام ناب است و یک معرفت فقیهانه، حکیمانه، هوشمندانه و فکورانه نسبت به اسلام و برای ما واقعاً الگوست و واقعاً باید روی آن کار علمی انجام شود. اگر سبک و دیدگاه‌های فرهنگی ایشان به شکلی درست‌تر و عمیق‌تر تبیین شوند و نظریه فرهنگی انقلاب اسلامی از دل آن استخراج شود، قطعاً می‌تواند برای دستگاه‌های ما سرمشق باشد.

*در مورد تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی در مواجهه با مشکلات فرهنگی جامعه چه نظری دارید؟

متاسفانه هنوز ما در دستگاه‌های فرهنگی ما با  نوعی کم‌فهمی و فهم توام با نقص و آسیب نسبت به مقوله فرهنگ مواجه هستیم و بسیاری از برنامه‌ریزی‌ها و تدابیر فرهنگی ما ناشی از همین کسر فهم فرهنگی درست است. با تمام کاستی‌هایی که در مدیریت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها وجود داشته، معذلک تلقی بنده این است که همین نگاه عمیقاً فرهنگی رهبر معظم انقلاب و مواجهه فرهنگی ایشان با جامعه، دانشجویان، اساتید، حوزه‌های علمیه، مدیران، سیاستمداران احزاب و گروه‌های مختلف جامعه، رشد فرهنگی عمیقی را در جامعه شکل داده است. در جامعه با وجود برخی ظواهر و نشانه‌های ناپسند، فهم و رشدی فرهنگی شکل گرفته و همین مانع پیروزی دشمن در جنگ فرهنگی شده است. اینکه ایشان فرموده‌اند در زمانی در مصاف فرهنگی با دشمن بودیم و در آن پیروز شدیم نشان می‌دهد که باوجود هیمنه قوی دشمنان، شکست نخورده‌ایم و دشمن نتوانسته ما را شکست دهد.
*جایگاه مقوله فرهنگ در دهه پنجم انقلاب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من در دهه پنجم پیروزی انقلاب با رویش‌های عمیق و ریشه‌دار فرهنگی روبه‌رو خواهیم بود. رویش‌هایی که ریشه‌های خود را در دهه سوم و چهارم ایجاد کرده و بذرهایی که امام(ره) در پیش از انقلاب و دهه اول انقلاب افشاندند و باغبانی و نگهداری که در دهه دوم انقلاب تا کنون توسط رهبر معظم انقلاب انجام شده، ما را به سمت رشد فرهنگی عمیقی سوق خواهد داد. امروز در عرصه فرهنگ سیاسی و اقتصادی جامعه، با تفاوت در مراتب، شاهد چنین رشدی هستیم. به‌خصوص در سطح جهان اسلام اگر به فراتر از مرزهای خود نگاه کنیم می‌بینیم که گفتمان فرهنگی و انقلابی و سیاسی در بیان رهبر انقلاب، اقشار فهیم و مجاهد مسلمان را به خود جذب و جلب کرده است.

آنچه امروز در سوریه مشاهده می‌کنیم، نوعی انقلاب فرهنگی است. در یمن همین ‌طور. در فلسطین و عراق و لبنان هم به همین صورت. حتی در افغانستان و هند و پاکستان و خاور دور این حرکت‌ها ثمربخش بوده‌اند. رهبر معظم انقلاب فرمودند که ما در ساخت و پیشبرد تمدن نوین اسلامی از زور استفاده نخواهیم کرد. این نکته بسیار مهمی است. برخلاف غرب سرمایه‌داری سلطه‌گر که در طول چهار سده گذشته با تفاوت در شیوه‌ها و قالب‌ها همواره از خفقان و فشار و زور و جنگ برای توسعه تمدن مادی خود استفاده کرده است،  اینکه ما به عنوان جبهه مسلمان انقلابی و پیرو اسلام ناب محمدی(ص) هرگز از زور استفاده نخواهیم کرد قطعاً موضع‌گیری مهمی در پیشبرد تمدن اسلامی مبتنی بر فطرت انسان‌ها، فکر و اندیشه است. اگر این تبیین اتفاق بیفتد و ما در عمل هم بتوانیم این فرهنگ عمیق دینی را در نظام مقدس جمهوری اسلامی به عرصه‌های مختلف تسری بدهیم، مهم‌ترین دستاورد چهار دهه انقلاب خواهد بود.

رهبر انقلاب ما یک رهبر فرهنگی، فکور، یاددهنده و یادگیرنده هستند. این یاددهندگی و یادگیرندگی به عنوان یک رویکرد تعاملی دوسویه در ایشان وجود دارد و مدیران و مسئولان باید بیشتر از این رویکرد برخوردار باشند. شاید یکی از مهم‌ترین کاستی‌های ما در حوزه مدیریت سیاسی و اقتصادی کشور همین رویکرد فرهنگ‌مدار در این دو عرصه باشد که هنوز چنانچه باید و شاید در آن ورود نکرده‌ایم. بعضی از مسئولان ما خود را عقل مطلق می‌پندارند و از یادگیرندگی خودداری می‌کنند و بیشتر در قالب دستور و حکم عمل می‌کنند. البته این مشکل این در تمام دولت‌های گذشته هم وجود داشته است.

امیدوارم از نگاه عمیق فرهنگی مقام معظم رهبری و سرمایه  بزرگی که منشأ اثر در خودسازی فرهنگی و ارتقای معنوی جامعه است به‌درستی استفاده شود تا مسیر روشن و نورانی‌ای را که از ابتدای انقلاب وجود داشته تحکیم و تثبیت کنیم و فرهنگ ما به گونه‌ای نهادینه‌سازی شود که  کشور در همه ابعاد به یک الگوی گسترش و توسعه تمدن اسلامی تبدیل شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *