در این سلسله مقالات، امامشناسی شیعی را دنبال میکردیم، زیارت جامعه کبیره متن این امامشناسی است. در این مقاله نیز فرازهایی از این زیارت را تقدیم میکنیم.
برکات ولایت اهلبیت«ع»
در بخش پایانی این زیارت برکات ولایتپذیری بیان و به این سئوال پاسخ داده شده است که با پذیرفتن ولایت اهلبیت«ع» چه چیزهائی را به دست میآوریم؟ این برکات عبارتند از:
۱- آموزش چهره حقیقی دین
«بِمُوالاتِکُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دینِنا: خداوند با ولایت شما نشانههای روشن دین را به ما آموخت.»
معالم به معنای علائم و نشانههای ویژه است.
«دین» آدرس زندگی سعادتمندانه است. این گوهر در صورتی تأثیر ارزشمند خود را خواهد داشت که درست شناخته شود و آدرس بدلی و تحریفی جای آن را نگیرد. به همین دلیل است که قرآن و عترت بر «تفقه» در دین تأکید دارند. «تفقه در دین» یعنی فهم درست دین.
قرآن میگوید که عدهای باید عهدهدار آگاهیهای لازم در عرصه دین باشند و مسئولیت نشر فرهنگی دین را به دوش بکشند. «… لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُون(۱): … تا در دین آگاهی پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان برگشتند بیم دهند باشد که آنان از کیفر الهی بترسند. در روایتی نبی گرامی«ص» فرمودند: «انَّ لکلِّ شیء دِعامهً و دعامه هذاالدین الفقه؛(۲) همانا برای هر چیزی تکیهگاهی است و تکیهگاه این دین فقه است.» یعنی دینپژوهی.
در روایتی از حضرت امام کاظم«ع» نقل شده است، «تَفَقَّهُوا فِی دِینِ اَللَّهِ فَإِنَّ اَلْفِقْهَ مِفْتَاحُ اَلْبَصِیرَهِ وَ تَمَامُ اَلْعِبَادَهِ وَ…؛(۳) در دین خدا پژوهش کنید، زیرا که فقه کلید بصیرت و مایه کمال عبادت و… است.»
و اما دین را از چه کسی باید آموخت؟ این فراز از زیارت جامعه کبیره پاسخ به این سئوال است: دین را باید از کسانی آموخت که دین در خانه آنها نازل شده است. «اَهْلُ الْبَیْتِ اَدْرِی بِما فِی الْبَیْت(۴): اهل خانه بهتر میدانند که در خانه چیست.»
مفسر حقیقی دین شخص نبی اکرم«ص» است:
«… وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون(۵): … ما این قرآن را بر تو نازل کردیم تا آنچه را که به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی، شاید اندیشه کنند.»
امامان معصوم هم همین رسالت را دارند. چشمه زلال شناخت درست دین پیامبر«ص» و اهلبیت«ع» گرامی او هستند. تعابیری همچون «عیش العلم؛ زندگانی علم»، «مَعدَنُ العِلم»، «راسِخُونَ فِی الْعِلْم»، «اَعْلَمُ النَّاس»، «وَرَثَه عِلمُ الاَنبیاء»، و… و… درباره اهلبیت«ع» بیانگر این واقعیت است که چشمه جوشان دینشناسی اهلبیت«ع» هستند. از این رهگذر است که دوستان اهلبیت«ع» تفسیر درست دین را از آنان میخواستند. جناب عبدالعظیم حسنی«ع» که با چهار واسطه نسبش به امام مجتبی«ع» میرسد، در عصر پنج امام میزیسته و از دو امام جواد و امام هادی بهرهها برده است، دینش را بر حضرت امام هادی«ع» عرضه میکند و امام باورهای دینی او را تأیید کرده میفرمایند: «هذا و الله دین الله ارتضاه لعباده فاثبت علیه»: این به خدا قسم همان دینی است که خداوند برای بندگانش پسندیده است. بر این ثابتقدم باش.»
نیز غیر او کسانی دینشان را از معصوم پرسیدند…(۷)
آری با ولایتپذیری اهلبیت«ع» دین را آموختیم و اگر آنان نبودند امروز از دین چیزی جز خرافه باقی نمیماند.
- ولایت اهلبیت«ع» و دنیای آباد
«و أصْلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِنْ دُنْیانا: و آنچه را از دنیایمان تباه شده بود اصلاح کرد.
دومین برکت ولایت اهلبیت«ع» سامان یافتن زندگی این جهان ماست. رسالت دین تنها آبادی آخرت نیست بلکه دین هم دنیای ما را سامان میدهد هم آخرت ما را.
« مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنْثی وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُمْ بِأَحسَنِ ما کانوا یَعمَلونَ»(۸): هر کس از زن و مرد عمل صالح داشته و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات حقیقی میبخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام میدادند پاداش خواهیم داد.»
روشن است که «حیات طیبه» آیه در این جهان است چون ذیل سخن از آخرت دارد. به عبارت دیگر کسی که ایمان و عمل صالح داشته باشد، هم دنیای آباد نصیبش خواهد شد، هم آخرت آباد.
حضرت امام علی«ع» فرمودند، «من رزق الدین فقد رزق خیر الدنیا و الاخره»(۹): هر کس دین روزیاش شود خیر دنیا و آخرت روزیاش شده است.»
حضرت امام صادق«ع» فرمودند، «لَیْسَ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْیَاه»(۱۰): از ما نیست کسی که دنیایش را برای آخرت و یا آخرتش را به خاطر دنیایش ترک کند.»
مسلمان باید آمیزد به هم دنیا و عقبی را
نه مستغرق در این گردد نه در آن یک شود فانی
امامان«ع» این شیوه زندگی را آموختند. ممکن است بپرسید چرا شاهد آنیم که برخی از پیروان اهلبیت«ع» زندگی آشفتهای دارند؟ پاسخ آن است ما میگوییم کسی که درست به نسخه اهلبیت«ع» عمل کند زندگی آباد این جهانی و آن جهانی خواهد داشت. کسی که اسمش شیعه باشد، ولی در سبک زندگی، نسخه اهلبیت«ع» را محور عمل قرار ندهد قهراً با اسم چیزی آباد نمیشود. عمل به دستورات اهلبیت«ع» است که دنیا و آخرت آباد خواهد شد.
نام فروردین نیارد گل به باغ
شب نگردد روشن از اسم چراغ
اسم گفتی رو مسمّا را بجوی
ماه در بالاست نی در آب جوی
هیچ اسم بی مسمّا دیدهای
یا ز گاف و لام گل چیدهای
تا قیامت عارف از مَی مَی کند
تا ننوشد باده کی مستی کند
آری اگر به درستی رهرو راه اهلبیت«ع» باشیم شیرینی دنیا و آخرت را خواهیم چشید. ناگفته نماند که ایجاد موانع از سوی دشمنان اهلبیت«ع» هم از عوامل نابسامانی زندگی دنیایی است. البته این هزینه رهروی راه اهلبیت«ع» است. دینمداری و رهروی راه اهلبیت«ع» همیشه هزینه داشته است و امروز و فردا و فرداها هم خواهد داشت. در دهها روایت از اهلبیت«ع» رسیده است که انبیاء در خط مقدم مشکلات و سختیها و پس از آنها کسانی که رهرو راهشان هستند.(۱۱):
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش میدهند
- ولایت اهلبیت«ع» و اکمال دین و اتمام نعمت
«وَ بمُوالاتِکُمْ تَمّتِ الْکِلمَهُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَه»: و به ولایت شما کلمه توحید کامل و نعمت بزرگ شمرده شد.
از برکات ولایت اهلبیت«ع» کامل شدن دین و تمام شدن نعمت است. این است رمز آنکه پس از نصب مولی علی«ع» به امامت آیه نازل میشود که، «اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دینا(۱۲): امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت را بر شما تمام کردم و اسلام را (با این تکمله) برای شما به عنوان آئین برگزیدم.»
این آیه که در آخرین سال زندگی پیامبر«ص» نازل شد و رمز تداوم دین کامل را بیان کرده است، زیرا پیش از آن تمام احکام فردی و اجتماعی بیان شده بود و حتی فریضه حج در همان سال به وسیله پیامبر«ص» به انجام رسید. بنابراین در روز عید غدیر خم این آیه ابلاغ شد تا دین کامل از دین ناقص باز شناسانده شود.
ولایت اهلبیت«ع» بزرگشماری نعمتی است که خداوند برای تداوم اسلام کامل عطا فرمود. با ولایت اهلبیت«ع» دین به کمال رسید. دژ حفظ انسان از خطرات فکری، توحید و نقطه تکمیل این دژ ولایت است. این حقیقت به صراحت در حدیث سلسله الذهب آمده است. از حضرت امام رضا«ع» رسیده و در حدیث قدسی هست که، «لااله الاالله دژ من است و هر کس وارد دژ من شود از عذابم در امان است.»
آنگاه امام رضا«ع» فرمودند، «بِشُروطَها وَ اَنا مِن شُروطَها(۱۳): اما این شرطهایی دارد و من از شرطهای آن هستم.»
- وحدت کلمه در سایه ولایت اهلبیت«ع»
«وَاَئتَلَفَت الفِرقَه»: به ولایت شما پراکندگی و جدایی به ائتلاف و یکپارچگی تبدیل شد.
ضرورت وحدت و یکپارچگی امت اسلام در برابر دشمنانی که با اصل اسلام درگیرند و برآنند که اسلام را نابود کنند، از بدیهیات غیر قابل انکار است. محور این وحدت، تکیه بر اصول مشترک اسلام و برخورد منطقی و استدلالی در مسائل مورد اختلاف همانند الغدیر و المراجعات است.
از محورهای وحدت در محبت اهلبیت«ع» عصمت و طهارت است.
امام باقر«ع» فرمودند، «حُبَّنا اَهلِبیت نِظامُ الدّین»(۱۴): دوست داشتن ما اهلبیت«ع» نظام دین است.
امامان فقهی اهل سنت بارها محبت خود را نسبت به اهلبیت«ع» ابراز داشتهاند. ابوحنیفه میگوید، «لو لا السنتان لهلک النعمان»(۱۵): اگر نبود دو سالی که از محضر امام صادق(ع) بهرهمند شدم، هلاک میشدم.»
«مالک بن انس» میگوید، «ما رأت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفر بن محمد بن صادق علماً و عباده و ورعاً(۱۶): در علم و عبادت و تقوا برتر از جعفربن محمدالصادق هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.»
«شافعی» این شعر را سروده است:
یا اهلبیت رسول الله حبکم
فرض من الله من القرآن انزله
کفاکم من عظیم القدر انکم
من لم یصل علیکم لا صلوه له
«ای اهلبیت رسول خدا! محبت شما فریضهای الهی است که در قرآن آمده است. در عظمت و منزلت شما همین بس که تا کسی بر شما درود نفرستد (در تشهد) نمازش صحیح نیست.»
در این باره در کتاب سیره ائمه اهلالبیت«ع» به تفصیل سخن گفتهام.(۱۸) در اینجا مناسب میدانم شعر یکی از شاعران کُرد را درباره اهلبیت«ع» بیاورم.
لافت از عشق حسین است و سرت بر گردن است
عشقبازی سر به میدان وفا افکندن است
گر هواخواه حسینی ترک سر کن چون حسین
شرط این میدان به خون خویش بازی کردن است
…
سنیام سنی ولیکن حب آل مصطفی
دین و آیین من و آباد و اجداد من است
شیعه و سنی ندانم دوستم با هر که او
دوست باشد دشمنم آن را که با او دشمن است(۱۹)
«وَ بِمَوالاتِکُم تُقْبِلُ الطّاعه المفتَرَضَهُ »: به ولایت شما اطاعت واجب پذیرفته میشود.»
در روایات آمده است که ولایت اهلبیت«ع» شرط قبولی اعمال است. بدون ولایت و نیز دوستی اهلبیت«ع» برنامههایی را که اسلام برای تکامل انسان آورده نمیتواند ثمربخش باشد.
پینوشتها:
۱- سوره توبه، آیه ۱۲۲٫
۲- میزان الحکمه، کلمه «فقه».
۳- بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۳۲۱٫
۴- بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۷۴٫
۵- سوره نحل، آیه ۴۴٫
۶- اهلالبیت، ص ۲۴۲ و ص ۳۴۳ به نقل از امالی صدوق، ص ۲۷۸، التوحید، ص ۸۱، کمال الدین، ص ۳۷۹ و…
۷- ر.ک اهلالبیت فی الکتاب و السنه از ص ۲۳۹ تا ص ۲۴۵٫
۸- آل عمران، آیه ۱۴۸٫
۹- غررالحکم، حدیث ۸۵۲۳٫
۱۰- من لایحضرالفقیه، ج ۳، ص ۱۵۶٫
۱۱- ر.ک اصول کافی، ج ۲، ص؟؟؟
۱۲- سوره مائده، آیه ۳٫
۱۳- التوحید، ص ۱۵٫
۱۴- الامالی، شیخ طوسی، ص ۲۹۶٫
۱۵- اهلالبیت دراسه حدیثه، ص ۲۵۶ و ۲۵۷٫
۱۶- الامام الصادق والمذاهب الاربعه، ج ۱، ص ۵۳٫
۱۷- نظم در السمطین، ص ۱۱۸، الصواعق المحرفه، ص ۱۷۵؛ اسعاف الراغبین، ص ۱۲۱٫
۱۸- سیری در سیره ائمه اهلالبیت، تألیف نویسنده، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین از ص ۵۱ تا ۶۳٫
۱۹- اهلبیت پیامبر«ع» در شعر شاعران کرد، ص ۱۲۵ و ۱۲۶٫