تاریخ سینمای ایران (قسمت۳۶)

پیشگفتار: در شماره‌های گذشته فیلم‌های سینمایی ایران تا اواسط سال ۱۳۷۱ تحلیل گردید. در این شماره         به بررسی بخشی از فیلم‌های آن سال می‌پردازیم. در این سال جمعاً ۶۱ فیلم اکران گردید که ژانرهای متنوعی مانند دفاع مقدس، اجتماعی، کودک و نوجوان و حادثه‌ای پلیسی را شامل می‌گردید.

 

ب- ژانر کودک و نوجوان:

۱- اتل متل کوتوله؛ کارگردان: محمد جعفری. فیلم‌نامه‌: ایرج طهماسب. بازیگران: حسین محب‌اهری، افسانه بایگان و غلامحسین لطفی.

با استفاده از واژه معروف فوق برای همه کودکان در نسل‌های مختلف و فرهنگ کودکان ما، یک خیمه‌شب‌باز حیله‌گر با خلق و ساخت عروسک‌هایی با نام‌های فوق قصد فریب بچه‌ها و گریزان نمودن  آنها از درس و مدرسه را دارد. اما عروسک‌ها در عالم کودکانه جان می‌گیرند. علیه خالق خود با بچه‌ها همدست می‌شوند و آنان را از حیله و نیرنگ  خیمه‌شب‌باز  آگاه می‌کنند.

 

۲- حسنک؛ کارگردان: زهرا مهستی بدیعی. فیلم‌نامه: سعید سلطانی، قدرت‌الله صلح میرزایی. بازیگران: تورج شعبانی‌نصر، سعید شیخ‌زاده، منوچهر اصلانی، جمشید رفیعی‌راد.

واژه‌ی حسنک در فرهنگ بچه‌های ایران نیز واژه‌ای مشهور و بین نسلی است که به نام او قصه‌ها و اشعار زیادی منتشر شده و بچه‌ها همه با این کلمه آشنا هستند. این بار نقش پسرکی مهربان که جادوگری پدر و مادرش را به سنگ تبدیل نموده و او ناگزیر با پدربزرگ و مادربزرگ خود زندگی می‌کند، به حسنک داده شده است. حسنک با کمک یک توله خرس تلاش می‌کند تا جادوی جادوگر را کشف و پدر و مادرش را نجات دهد. نویسندگان فیلم‌نامه هر دو در سال‌های بعد کارگردان‌های قابلی شدند که هنوز هم فعال هستند (بویژه سعید سلطانی مشهورتر است). نام کارگردان آشنا نیست و فعالیت چندانی قبل و بعد از این فیلم از او دیده نشده است.

 

۳- دلاوران کوچه‌ی دلگشا؛ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: حسن هدایت. بازیگران: علیرضا خمسه، جمشید مشایخی، زهره حمیدی، خسرو دستگیر، بهناز محمودی، شهلا ریاحی و صدیقه کیانفر.

مروری بر آلبوم قدیمی فیلم‌ها و بازگشت به دوران کودکی و تعاملات کودکانه محور داستان را تشکیل می‌دهد. حسن هدایت سینماگر قابلی است که از وی مجموعه‌ی کارآگاه علوی در دهه ۷۰ از صدا و سیما پخش می‌شد و مخاطبان زیادی هم داشت. وی معلوم نیست به چه دلیل کم‌کار است و فعالیت چندانی ندارد. فضای این فیلم شاد و سرگرم کننده است و تماشاچی را به دنبال خود می‌کشد. البته نکته مهمی که قبلاً هم بارها تذکر داده شده، آنکه کاش سازندگان، از فضای جذاب  حوزه سینما و سریال برای هدایت مخاطب استفاده بهتر به عمل آورند و این تئوری کودکانه و نادرست را که سینما محل پیام و نصیحت نیست، کنار بگذارند. اینان اگر اهل مطالعه باشند و به تاریخچه هالیوود مراجعه کنند درمی‌یابند که همه سیاست‌های فرهنگی و استعماری غرب ابتدا با زمینه‌سازی فرهنگی سینماگران توأم بوده است. فیلم‌های متعددی که درباره جنگ جهانی دوم ساخته شد یا آثاری که عمدتاً بیانگر اسلام‌ستیزی و مبارزه با فرهنگ‌های مقابل لیبرالیسم غربی عرضه می‌شود از این مقوله‌اند.

 

۴- راز چشمه سرخ؛ فیلم‌نامه‌نویس (به اتفاق غلامرضا رمضانی) و کارگردان: سیدعلی سجادی حسینی. بازیگران: جمشید مشایخی، مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی، امید آهنگر، حمیده خیرآبادی، فرحناز منافی‌طاهر و اکبر دودکار.

پسر کوچکی که علاقه‌مند به قصه‌های قدیمی است، همواره معنای واقعی زندگی خود را با آن داستان‌ها تطبیق می‌دهد و به دنبال مابه ازاء در دنیای کنونی است. بر همین اساس و با تطبیق نادرست، باستان‌شناسی را که برای پژوهش درباره چشمه سرخ به آنجا آمده منحرف می‌کند و با دروغگویی او را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌سازد. در اینجا لازم است تأکید شود که قصه‌های کودک اگر با ظرافت‌های دقیق و عمیق روانشناسی متناسب با سن و سال کودک همراه نباشد ممکن است آثار مخربی از خود برجای بگذارد و روح و روان او را دچار آسیب‌های ماندگار کند. بر این اساس وجود مرکزی برای برنامه‌ریزی و هدایت این حوزه و نظارت دقیق ضروری به نظر می‌رسد. آنچه هم اکنون بیشتر به چشم می‌آید صرفه اقتصادی و درآمدزایی این فیلم‌ها برای کودکان است. هرچند ملاحظه صرفه اقتصادی ضروری است اما کافی نیست و تربیت نونهالان برای آینده مملکت بسیار مهم‌تر است.

 

۵- شرم؛ محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران، فیلم‌نامه‌نویس: (بر اساس داستان قصه‌های مجید نوشته‌ی هوشنگ مرادی کرمانی)، کارگردان: کیومرث پوراحمد. بازیگران: مهدی باقربیگی، جهان‌بخش سلطانی، پروین‌دخت یزدانیان (مادر واقعی کیومرث پوراحمد و مادربزرگ مجید)، شهلا برقی، سارا سلطانی، کیومرث پوراحمد.

داستان نوجوانی که می‌خواهد یک فیلم ۸ میلی‌متری بسازد و همزمان پولی که برای ساخت فیلم لازم است، به کسی قرض می‌دهد اما شرم مانع از درخواست برگشت پول برای مجید است. این حالات و برنامه ساخت فیلم، با هم در تعارض‌اند و موجب خلق فضای پرکششی برای بیننده می‌شود. چیزی که ممکن است در شرایط عادی زندگی کودکان فراوان پیش بیاید. آمادگی و تربیت بچه و هدایت وی می‌تواند آموزنده و تجربه‌ای برای آینده در مصاف با مشکلات پیچیده زندگی بزرگسالی باشد که البته این بخش معمولاً در آثار پوراحمد غایب است. هرچند در تصویرگری موقعیت‌های مماس با زندگی معمولی موفق است.

پوراحمد، کارگردانی است که به کارش اهمیت می‌دهد و در حوزه‌های مختلف هم آثاری عرضه نموده است اما هیچگاه به نکته‌ای که اشاره شد ورود نکرده و از کنار آن گذشته است.

 

۶- صبح روز بعد؛ محصول سیمای جمهوری اسلامی ایران، فیلم‌نامه‌نویس (بر اساس داستان قصه‌های مجید اثر هوشنگ مرادی کرمانی)، کارگردان: کیومرث پوراحمد. بازیگران: مهدی باقربیگی، جهان‌بخش سلطانی، پروین‌دخت یزدانیان، مرتضی حسینی.

ضعف کودک و نوجوان در موادی از دروس دستمایه کارگردان برای خلق فضای پر استرس کودکانه در مواجهه با مشکلات زندگی شده است. برخورد ساده و مکانیکی بدون توجه به شرایط خاص روحی و روانی و سن و سال و دغدغه‌های کودکانه از طرف معلمان، مربیان، خانواده و جامعه با کودکان آنان را در شرایط شکننده‌ای قرار می‌دهد و از آنجا که قدرت و ظرفیت تحلیل حوادث، ارتباط و پیوستگی آنها را ندارند، موجب آشفتگی رفتاری آنان می‌شود. در غیبت سازمان‌های متولی کودک و نوجوان دهه ۷۰ صدا و سیمای جمهوری اسلامی این وظیفه را به دوش گرفت و سرمایه‌گذاری قابل توجهی برای این هدف به عمل آورد. این آثار همچنان دیدنی و جذاب‌اند و هنگام پخش مخاطب را پای تلویزیون می‌نشانند. حتی می‌توان گفت که آثار جدید در مقایسه با آن تولیدات پیشرفت قابل توجهی نداشته‌اند و به نسبت نمره پایین‌تری می‌گیرند. هرچند باید چندین انیمیشن موفق در یکی – دو سال اخیر را استثنا نمود.

 

۷- عیالوار؛ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: پرویز صبری. بازیگران: مرحوم جمشید اسماعیل‌خانی (همسر گوهر خیراندیش)، گوهر خیراندیش، اسماعیل داورفر، مرحومه حمیده خیرآبادی (مادر ثریا قاسمی)، محمد ورشوچی، مهناز غمخوار، اکبر دودکار.

خانواده پرفرزندی به سفر می‌روند در حالی که یکی از فرزندن در خانه جا مانده. سارقین  که برای سرقت به منزل آمده‌اند برخلاف تصور قبلی با حضور بچه مواجه می‌شوند و حوادث شیرینی را به وجود می‌آورند. مرحوم اسماعیل‌خانی بازیگر خوبی بود و در ایفای نقش به صورت طبیعی و نزدیک به واقعیت ماهر بود.

 

ج- ژانر حادثه‌ای و اکشن:

۸- طعمه؛ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: فرامرز صدیقی. بازیگران: فرامرز قریبیان، مرحوم هادی اسلامی، جمشید هاشم‌پور، رضا رویگری، فخرالدین صدیق شریف، مریم مقبلی، کامران باختر.

یک مأمور مبارزه با مواد مخدر در یکی از مأموریت‌های خود هنگامی که رابط شبکه پخش مواد را دستگیر می‌کند، متوجه می‌شود که وی از آشنایان خانوادگی اوست. کشمکش میان وجدان و تعهد کاری مأمور و دوستی مجرم فضای پرکششی برای جلب توجه مخاطب و غلبه عقل بر احساسات و عمل به قانون فراهم می‌آورد که در فیلم‌های متعدد و داخلی و خارجی سابقه دارد. البته طبق ضوابط نانوشته ولی پذیرفته شده دنیای سینما، همواره مقوله قانون‌گرایی و عمل به وظیفه قانونی در مقابل دوستی و عواطف خانوادگی پیروز می‌شود.

 

۹- قافله؛ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: مجید جوانمرد. تهیه کنندگان: حسین فرح‌بخش، عبدالله علیخانی، یدالله شهیدی. بازیگران: جمشید هاشم‌پور، مرحوم علی ثابت، مرحوم منوچهر حامدی، کتایون ریاحی، پرستو گلستانی، امیرحسین صدیق، شاهد احمدلو.

درگیری نیروی انتظامی و قاچاقچیان که منجر به شهادت یکی از افسران پلیس می‌شود. سروان یوسف را که پسرعموی شهید می‌باشد وارد پرونده می‌کند. وی به سیستان و بلوچستان اعزام می‌شود و پس از درگیری‌های زیادی سردسته باند را پیدا و دستگیر می‌کند. مجید جوانمرد ساخت آثار حادثه‌ای و جاسوسی را ادامه داد و هم‌اکنون آثار شناخته شده‌ای در سینما و تلویزیون دارد. تهیه کنندگان فیلم نیز معروف به ساخت آثار بدنه و مردم‌پسند هستند.

 

۱۰- گریز؛ کارگردان: ناصر مهدی‌پور، فیلم‌نامه‌نویس (شهریار امامی، فریدون جیرانی). بازیگران: فرامرز قریبیان، مهناز اسلامی، بهزاد جوان‌بخش، حسین یاری، مرحومه پروین سلیمانی.

درگیری بین دو باند مواد مخدر موجب اطلاع دادن به نیروی انتظامی و زمان عبور محموله‌ای از مرکز کشور می‌شود. در حین عملیات، باند قاچاقچی یک نفر را گروگان می‌گیرند تا سپر دفاعی فرار خود را فراهم کنند. حوادث این ماجرا داستان حادثه‌ای فیلم را رقم می‌زند. فیلم سرگرم کننده است و تکیه بر جذب مخاطب از طریق حادثه پردازی دارد. مشابه فیلم قبل و بعد از انقلاب در سینمای ایران به کرات ساخته شده است.

 

۱۱- از بلور خون؛ تهیه کننده (به اتفاق عباس رفیع‌زاده رفسنجانی)، فیلم نامه‌نویس و کارگردان: جمشید عندلیبی. بازیگران: مصطفی طاری، صدرالدین حجازی، محمود دینی، محبوبه بیات، کاظم افرندنیا.

مواد مخدر و جنایت معتادان دستمایه فیلم‌ساز برای ارائه داستان پلیسی شده است. دنیای معتادان و مسائل ادامه حیات آنان در فیلم‌های زیادی مورد بررسی و نمایش قرار گرفته است. گرایش فیلم‌سازان به نمایش هیجان و حادثه و قهرمان‌سازی  در فیلم‌ها به منظور جلب مخاطب مانع از پرداختن صحیح به نشان دادن عوامل منفی اجتماعی اعتیاد شده است. البته تلفیق این دو عنصر، اولی از منظر جذب مخاطب و دومی از باب هدایت جامعه ضروری است.

 

۱۲- افعی؛ فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان: محمدرضا اعلامی. بازیگران: جمشید هاشم‌پور، بهاره رهنما، ایلوش خوشابه، امیر صادقیان، مرحوم ولی‌الله مؤمنی، سوسن تسلیمی.

داستان فیلم روایت یک گروه عازم خروج غیرقانونی از کشور است که گرفتار یک گروه شبه نظامی می‌شوند. همزمان یک گروه ضدانقلاب به نام (سازمان ایران آزاد) به این گروه شبیخون زده و دختر رئیس باند را گروگان می‌گیرند. یکی از افراد گروه عازم خروج از کشور مأمور نفوذی دولت ایران است که در زمان مناسب عملیات لازم را برای دستگیری باند مواد و گروه ضدانقلاب انجام می‌دهد. فیلم دارای روند حادثه‌ای و هیجان است و مخاطب را تا پایان به تعقیب قصه ترغیب می‌کند.

 

۱۳- بندر مه‌آلود؛ فیلم‌نامه‌نویس (به اتفاق: اصغر عبداللهی و حسن قلی‌زاده)، کارگردان: مرحوم امیر قویدل. بازیگران: فرامرز قریبیان، آتنه فقیه‌نصیری، میرمحمد تجدد، محمد برسوزیان، شمسی فضل‌اللهی، محبوبه بیات.

قصه فیلم به سبک فیلم‌های حادثه‌ای – گانگستری طراحی شده که در این زمینه کاملاً موفق بوده‌اند. فیلم مشخصات سینمایی را کاملاً دارا می‌باشد و در القاء موارد مدنظر کاملاً موفق است.خوش‌ساخت و جذاب است و تماشاچی را به خوبی با خود همراه می‌کند. مرحوم قویدل آثار زیادی در کارنامه ندارد اما آشکارا توانایی خود را در ارائه جذابیت بصری مطلوب تماشاگر را به نمایش می‌گذارد. فیلم بارها و بارها قابل دیدن است.

 

۱۴- پرواز را به خاطر بسپار؛ تهیه کننده و کارگردان: حمید رخشانی. بازیگران: مرحوم خسرو شکیبایی، فتحعلی اویسی، پردیس افکاری، ژاله علو.

دخترک نوجوانی در جشن تولد خود گم می‌شود. خانواده او به همراه افسر پلیس تلاش وسیعی را برای یافتن وی آغاز می‌کنند. در اثنای این تلاش‌ها برای پیدا کردن دخترک آنها به حقایقی درباره خود دست می‌یابند.

 

۱۵- بیا با من؛ کارگردان: مهدی ودادی. بازیگران: مجید مظفری، عباس جهان‌بخش، امیرحسین خان‌شهری، عزت‌الله رمضانی‌فر.

تغییر مسیر یک کشتی تجاری که از یکی از بنادر ایران عازم دبی می‌باشد به سمت بندر هامبورگ با توجه به حضور یک فراری در کشتی و رابطه پنهانی وی  با پسر ناخدا، موجب یک جنجال سیاسی می‌شود. فضای فیلم حادثه و دلهره را بر روی آب به تصویر می‌کشد که برای علاقمندان به این‌گونه فیلم‌ها مطلوب است.

همانطور که ملاحظه می‌شود، تنوع ژانرها در سال ۷۱ قابل توجه است و فیلم‌های حادثه‌ای در این میان جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده‌اند.

(مأخذ: انتشارات سازمان سینمایی و کتاب فرهنگ فیلم‌های سینمای ایران، تألیف: جمال امید.)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *