سیره پیامبر(ص) و مفهوم شهر در تمدن اسلامی

اشاره:

تمدن اسلامی از زوایا و ابعاد گوناگون مورد توجه اندیشمندان واقع شده و کتاب‌ها و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته شده‌اند. حضور پیامبر اکرم(ص) در مدینه و تشکیل حکومت را باید اقدام عملی ایشان پس از بعثت و دعوت، در جهت تمدن‌سازی اسلامی برشمرد. پیامبر اکرم(ص) با اقبال مناسب مردم یثرب، نخستین اصول و پایه‌های شهر اسلامی را بر پایه سعه صدر، حسن تفاهم، نفی استبداد، مهربانی و همزیستی انسان بنیان نهادند. در هر تمدنی بخش گسترده‌ای از مظاهر جغرافیایی و کالبدی در ارتباط با انسان تحول و تکامل یافته است. تنوع و چگونگی مناظر کالبدی شهری، در رابطه با عوامل گوناگونی چون سطح فرهنگ، بنیه اقتصادی، روش سیاسی حاکم بر جامعه و اصول قابل قبول جامعه و محیط زیست پدیدار می‌شود. از میان عوامل مذکور، اصول اعتقادی و جهان‌بینی از توان و نفوذ بیشتری برخوردار است و به عنوان زیرساخت دیگر نیروها در بسیاری از جاها اثر و مُهرِ خود را بر مناظر کالبدی شهرها می‌نهد که نه تنها چهره بخش پدیده‌هایی چون مساجد، بازارها، زیارتگاه‌ها، مکان‌های عمومی و… را نشان می‌دهند، بلکه در چگونگی روابط و آداب اجتماعی، فرهنگ، شعر، نثر و موسیقی و… نیز مؤثر واقع می‌شود. بی‌تردید جهان‌بینی اسلامی و سیره پیامبر(ص) در ساختن و پرداختن مناظر و ساختار کالبدی تمدن اثر به‌سزایی داشته است که در این مقاله به تحلیل آن پرداخته است.

 

۱٫تمدن شهری در اسلام

تمدن از ریشه‌ «مدن» به معنای اقامت کردن و پیدا کردن اخلاق شهرنشینی(۱) معادل(۲)Civilization  است.(۳) در فرهنگ‌های فارسی نیز تمدن به معنای شهرنشین شدن، به اخلاق و آداب شهریان خوگرفتن، همکاری افراد یک جامعه در امور اجتماعی، اقتصادی، دینی، سیاسی و مانند آن آمده است.(۴)

«ویل دورانت» بر این باور است که تنها تمدن است که انسان را به فکر ایجاد مدینه و شهر می‌اندازد. از یک لحاظ، تمدن با مؤدب بودن و حسن معاشرت یکی می‌شود و این حس معاشرت، خود صفای اخلاقی است که در شهر دست می‌دهد.»(۵) او تمدن را این گونه تعریف می‌کند: «تمدن نظامی است اجتماعی که موجب تسریع دستاوردهای فرهنگی می‌شود و به منظور بهره‌گیری از اندیشه‌ها، آداب و رسوم و هنر، دست به ابداع و خلاقیت می‌زند. نظامی است سیاسی که اخلاق و قانون، آن را سر پا نگه می‌دارند و نظامی است اقتصادی که با تداوم تولید، پایدار می‌ماند.(۶)

در اندیشه اندیشمندان مسلمان نیز تعریف تمدن، تشکل هماهنگ انسان‌ها در حیات معقول با روابط عادلانه بین همه افراد و اشتراک گروه‌های جامعه در پیشبرد اهداف مادی و معنوی انسان‌ها در همه ابعاد مثبت است.(۷) می‌توان گفت تمدن، حاصل تعالی فرهنگی و پذیرش نظم اجتماعی و خروج از بادیه‌نشینی و گام نهادن در شاهراه نهادینه شده امور اجتماعی و عمران است.(۸)

 

۲٫تمدن و تشکیل دولت اسلامی

ویژگی‌های ساختار سنتی قبیله‌ای در جامعه پیش از اسلام، خشونت‌گرایی در اشکال مختلف از قیبل چپاول، حمله به افراد دیگر، جنگ و کشتار، اسطوره‌گرایی و رواج خرافات، انحطاط اخلاقی و فرهنگی و محدودیت زیستگاه‌های مناسب زندگی و مهاجرت (۹) مانعی برای توسعه و تمدن به شمار می‌رفتند. پیامبر(ص) با تشکیل دولتی دینی در مدینه، مدنیت و تمدن اسلام را با اصول و بینش‌های جدیدی پایه‌گذاری کردند. اسلام اعراب بادیه‌نشین را به دلیل دوری از احکام و حدود الهی مذمت کرد. در قرآن آمده است: «الأَعْرَابُ أَشَد کُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلا یَعْلَمُواْ حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ : کفر و نفاق بادیه‌نشینان عرب شدیدتر است و به ناآگاهى از حدود و احکامى که خدا بر پیامبرش نازل کرده، سزاوارترند و خداوند دانا و حکیم است.»(۱۰) و شرایط و زمینه‌های ظهور فرهنگ و تمدن اسلامی را فراهم ساخت.

اسلام که در جامعه‌ای شهری ظهور کرد و در مدینه استقرار یافت، کاملاً با زندگی شهری تناسب داشت و پیامبر(ص) با متحد ساختن قبایل کوچک و بزرگی که دائماً با یکدیگر در حال نبرد بودند، ملت واحدی را پدید آوردند و نظام قبائلی را در راستای اهداف توسعه مدنیت به کار گرفتند و به دنبال آن، حکومتی متمرکز در عربستان پدید آمد که اساس آن به جای پیوندها و روابط قبیله‌ای بر ایدئولوژی دینی بود.

پیامبر اکرم(ص) با اعلام اولین پیمان‌نامه عمومی یا قانون اساسی مدینه، نظام شهروندی جدید را با معیارهایی نوین مطرح ساختند و بدین وسیله، ضمن سامان بخشیدن به اوضاع اجتماعی، جامعه را به سوی وحدت تازه‌ای رهبری فرمودند.(۱۱) با پیمان اخوت، مرزهای دینی، جایگزین مرزهای قبیله‌ای و خانوادگی(۱۲) و روابط و پیوندهای جدید با تعالیم دینی و اجتماعی، مانند عبادات جمعی نماز، حج، جهاد، تحکیم شد.

عامل دیگری که در مدنیت جدید در تاریخ اسلام تأثیر بسیار داشت، هجرت پیامبر اسلام«ص» بود. پیامبر«ص» با هجرت خود، گذار از مرحله تبلیغ اسلام به مرحله تثبیت و استقرار دولت اسلامی را آغاز کردند و سبب ایجاد تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه اعراب شدند که به پیدایش تمدن اسلامی منجر شد. (۱۳)

 

۳٫پیامبر(ص) و فضای شهری

بین اصول اعتقادی ـ مذهبی و پدیده‌های جغرافیایی پیوند آشکاری وجود دارد. بین مفهوم شهر و جهان‌بینی اسلامی از ابتدا روابط نزدیکی وجود داشت. در شهر بود که پیامبر بزرگ اسلام«ص» اولین دولت خود را بر مبنای جهان‌بینی اسلامی تشکیل دادند. شهر دوران اسلامی قبل از هر چیز یک قلعه ایمان و از نظر سیاسی و قانون تابع مقررات ناشی از شریعت است، از این رو نقش مذهبی شهر بر اهداف نظامی ـ اقتصادی حکومت‌های مستقر در آن شهر اولویت دارد.(۱۴)

در آغاز تمدن اسلامی، مسلمانان تحت تأثیر اندیشه والای پیامبر(ص)، به هنگام احداث شهرهای جدید و یا توسعه شهرهای موجود عامل محیط را در نظر می‌گرفتند و موقعیت جغرافیایی شهر از نظر سیاسی، حائز اهمیت خاصی بود. بسیاری از مظاهر کالبدی تمدن اسلامی از فرهنگ و تمدن سرزمین‌های فتح شده گرفته شده‌اند. شهرنشینی و شهرگرایی از قرن یک تا چهارم هجری در شهرها و روستاهای پیرامون آنها در پیوند نظام‌های منطقه‌ای با یکدیگر به وجود آمدند و مجموعه‌ای را به وجود آوردند که تقسیم کار میان شهر و روستا به صورتی که در شهرهای قرون وسطایی اروپا دیده می‌شود، در منطقه‌های شهری ایران شکل نگرفت.

یکی از مظاهر عدم وجود مالکیت خصوصی‌، نظام وقف در اسلام است. وقف عبارت است از خبس عین ملک یا مال از طرف مالک به طریقی که هرگز فروخته و یا گرو گذارده نشود و سود و بهرۀ آن موافق نظر واقف در راه خدا به مصارف خیریه برسد.(۱۵)

شهرنشینی در تمدن اسلام که به وسیله پیامبر«ص» بنیاد نهاده شد از قرن سوم گسترش یافت و تا سه قرن پس از آن به کمال رسید مهم‌ترین عاملی که موجب رشد شهرنشینی در این دوره شد، گسترش سریع بازارهای داخلی و داد و ستد خارجی بود. در قرن چهارم هجری بزرگ‌ترین شهرهای ایران در مسیر راه‌های کاروان رو و طرق بازرگانی دریایی قرار داشتند.

شیوه تولیدی بر اساس کشاورزی و بازرگانی استوار بود. هرچند اعراب مسلمان آشنایی چندانی با کشاورزی نداشتند، اما با پیشرفت فتوحات در عراق و شام و پس از آن در ایران و مصر زمین‌های کشاورزی بسیاری در اختیار آنها قرار گرفتند. بسیاری از محصولات از سرزمینی به سرزمین دیگر می‌رفتند و به دنبال آن فنون کشت نیز منتقل می‌شدند. در این زمینه کتاب‌هایی نیز تألیف شده‌اند، از جمله کتاب «النبات» که توسط ابوحنیفه دینوری ریاضیدان، منجم و طبیعت‌شناس و مورخ قرن سوم نوشته شده است. بنا به نوشته برخی از محققان در قرن چهارم هجری تقریباً تمام ممالک اسلامی از نان تغذیه می‌کردند و کشت گندم در عراق بیشتر بوده است.

سازمان اجتماعی عربستان پیش از اسلام بر روابط ابتدایی خویشاوندی، طایفه‌ها و قبیله‌ها استوار بود. عرب بدوی، زندگی شهرنشینی را تحقیر می‌کرد، زیرا نتیجۀ آن اطاعت از مقررات، قانون و مقتضیات تجارت بود. اما نکته مهم آن است که در دوران اسلامی بر اساس اندیشه و سیره پیامبر«ص» این دیدگاه از میان رفت. بر اساس جهان‌بینی برابری، اسلام میانه‌ای با قومیت نداشت و تأثیر اسلام در ایران باعث از میان رفتن طبقات اجتماعی موجود در دورۀ ساسانی شد.

سازمان‌های اجتماعی این دوره عبارت بودند از: «اُمت اسلامی» که سه جامعه ایلی، شهری و روستایی را ممزوج کردند که در نتیجه آن، ساز و کار دو جانبه‌ای بین شهر و روستا برقرار می‌شود و به همین دلیل است که از «مناطق شهری» بعد از اسلام می‌توان از «اصناف» که صاحبان حرفه‌ها را در خود متشکل می‌کردند و وظایف اجتماعی وسیعی داشتند و «محلات» که مقام و موقعیت حاکم شهر و توابع آن را حکومت مرکزی تعیین می‌کردند، سخن گفت.

 

۴٫ارکان مهم شهر در تمدن سازی پیامبر«ص»

مسجد: مسجد در شهرسازی اسلامی علاوه بر نقش مذهبی، نقش‌های اجتماعی و سیاسی بسیاری داشت. در مسجد مسئولیت‌های دولت و بحران‌های آن با امت در میان گذاشته می‌شد و گاه جدایی شهر از روستا با وجود مسجد جامع تحقق می‌یافت. اولین مسجدهایی که برای مجتمع ساختن مؤمنان برای انجام مراسم نماز جماعت و نماز جمعه به وجود آمدند عبارت بودند از محوطه‌های چهارگوشی که به سوی مکه معطوف بودند و از اطراف نیز به وسیلۀ ساقه‌های نی و یا گودالی محدود می‌شدند.

بازار: دومین رکن در شکل‌گیری شهرهای دوره اسلامی بازار است که در گرداگرد مسجد ساخته می‌شدند. نخستین بازار در کنار مسجد جامع، بازار فروشندگان اشیای مذهبی بود و در کنار آن بازار کتابفروشان و صحافان و سپس بازار چرم‌سازان قرار داشت. پس از آن نوبت به بازار پارچه‌فروشان می‌رسید که «قیصریه» نامیده می‌شد و پراهمیت‌ترین مرکز بازرگانی بازار بود.

محله: محله‌های مسکونی گرداگرد بازارها جای داشتند و در هریک از محله‌های شهرهای نوبنیاد مردمی می‌زیستند که از گروه قومی خاصی بودند. در واقع شهرهای اسلامی مجموعه‌ای از اجتماعات کوچک محله‌ای با تمام خصوصیات جامعه‌شناختی یک جامعه بودند که واحدی اجتماعی و جغرافیایی است.

مراکز علمی: مراکزی مانند مراکز آموزش پزشکی و بیمارستان‌ها، حمام‌ها، رصدخانه‌ها، کتابخانه‌ها، مدارس علمیه، و… از مهم‌ترین مراکز شهر اسلامی بودند و هستند.

 

۵٫تأثیر تمدن‌سازی پیامبر«ص» در شهرسازی اسلامی

بناهای به جا مانده از نخستین قرون اسلام در بلاد اندک‌ا؛ اما نشانه تأثیر ژرف تمدن اسلامی هستد. نخستین بقایای قابل ذکر از ابنیه اسلامی در ایران متعلق به اوایل سده پنجم هجری است. حدود بیست بنا که تاریخ آنها پیش از۳۹۰ ه.ق است در سرزمین ایران شناسایی شده‌اند. گرچه بافت اصلی آنها در زیر تعمیرات مکرر بعدی مدفون شده، ولی تقریباً عموم آنها بنای مساجدی بوده‌اند که نمایانگر اولویت نوع معماری در آن دوران است. در سدۀ چهارم هجری بنای مسجد کاملاً متداول بوده و بقایای بناها حاکی از رواج گونه‌های مختلف مسجد است. از آن جمله می‌توان به مساجد نیشابور، هرات، نایین، دامغان، مسجد جمعه اردستان، جامع سیراف، جامع عتیق اصفهان، تاری‌خانه دامغان، مسجد حاجی پیاده در بلخ و… می‌توان اشاره کرد.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- لوئیس معلوف، المنجد، ترجمه محمّد بندر ریگی، تهران، ایران، ۱۳۷۴، ج۲، ص ۱۷۶۶٫

۲- محمّدرضا باطنی و دستیاران، فرهنگ معاصر، ویراست دوم، تهران، فرهنگ معاصر، ۱۳۷۶، ص۱۳۶٫

۳- ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ترجمه احمد آرام، چ هشتم، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۱، ج ۱، ص ۵٫

۴- محمّد معین، فرهنگ فارسی، چ هشتم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱، ج ۱، ص ۱۱۳۹٫

۵- ویل دورانت، تاریخ تمدّن، ج ۱، ص ۵٫

۶- همو، درآمدی بر تاریخ تمدّن، ص ۲۵۶٫

۷- محمّدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۵۹، ج ۵، ص ۱۶۱٫

۸- علی‌اکبر ولایتی، پویایی فرهنگ و تمدّن اسلام و ایران، چ دوم، تهران، مرکز اسناد و خدمات پژوهشی، ۱۳۸۲، ج ۱، ص ۳۰٫

۹- ابن کثیر دمشقی، اسماعیل‌بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، ۱۴۱۹ ه‍. ق ، ج ۷، ۴۲٫

۱۰- توبه، آیه ۹۷٫

۱۱- ابن هشام، عبد الملک، السیره النبویه، ترجمه: سید هاشم رسولی، تهران: انتشارات کتابچی، ۱۳۷۵ ه‍ ش، ج۲، ۱۳۷ـ۱۵۰٫

۱۲- ابن کلبی، هشام، الاصنام، تحقیق احمد زکی باشا، قاهره: افست تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ ه‍ ش ، ج ۲، ۹۲٫

۱۳- عجاج کرمی، احمد، الإداره فی عصر الرسول، قاهره: دار السلام، ۱۴۲۷ ه‍. ق، ج ۲، ص ۱۱۵٫

۱۴- حبیبی، محسن، سیر تحول مجتمع‌های زیستی در ایران، دانشکده هنرهای زیبا، گروه شهرسازی. تهران، ۱۳۶۴ش، ص ۴۱.

۱۵- سعیدی، عباس، بینش اسلامی و پدیده‌های جغرافیایی، چاپ دوم، تهران، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲، ص۱۳۷.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *