صبر در مصیبت، طاعت و معصیت

آیة
الله بنی فضل

ارزش
والاي صبر

 

صبر
پشتوانه و نگهدارنده ايمان است و افرادي كه در شدت ها و سختي هاي اين عالم، صبر و
شكيبائي نداشته باشند، ايمان آنان مانند برف در معرض آفتاب و نمك در آب، زود از
بين مي رود و در مقام طاعت و بندگي به سرعت خسته و افسرده مي شوند.

اكنون
برخي از آيات و روايات را درباره صبر فهرست وار نقل مي كنيم:

خداوند
سبحان در قرآن مجيد، در آيات متعددي انبياء و مؤمنين را امر به صبر و درباره آن
تاكيد نموده است خطاب به پيامبر اسلام مي فرمايد:

فَاصْبِرْ
كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ
كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلا سَاعَةً مِنْ
نَهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ (٣٥)

(سوره
احقاف- آيه 35)

صبر
كن همانگونه كه پيامبران اولوالعزم صبر نمودند. تمام پيامبران خصوصا اولوالعزم از
آنان و بالاخص پيامبر اكرم (ص) در راه رسيدن به هدف و هدايت انسان ها به سوي حق،
در برابر ناملايمات و سختيها، صبر و تحمل نموده اند.

پاداش
صبر

در
آيات قرآن و روايات معتبر، اجر و ثواب و پاداش بي پايان بر صبر وعده داده شده است.
در آيه 22 و 23 از سوره رعد مي فرمايد: «آنان كه براي طلب ذات پروردگار، در مقام
طاعت و، صبر كردند به اينكه نماز را بر پاي داشتند و انفاق نمودند و گناهان خود را
بوسيله اعمال نيك دفع مي نمايند، باغهاي بهشت براي آنان و پدران صالح و همسران و
فرزندان آنان است، و ملائكه هاي خدا برآنان از هر دري وارد مي شوند». و در آيه 24
از سوره مزبور مي فرمايد: «سلام بر شما به سبب آنچه صبر كرديد چه خوب است خانه ي
آخرت شما!»

در
آيه 10 از سوره زمر مي فرمايد:

قُلْ
يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي
هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى
الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ (١٠)

همانا
پاداش صبركنندگان، بدون حساب و شمار، و با كمال و تمام داده مي شود.

صبر
در روايات

از
امام جعفر صادق (ع) روايت شده كه فرمود:

«الصبر
من الايمان بمنزلة الراس من الجسد فاذا ذهب الراس ذهب الجسد، كذلك اذا ذهب الصبر،
ذهب الايمان».

(اصول
كافي- ج2- ص 87)

صبر
نسبت به ايمان مثل سر نسبت به بدن است پس اگر سر نباشد، بدن از بين مي رود، و
همچنين اگر صبر برود، ايمان مي رود.

اميرالمؤمنين
(ع)در روايتي مي فرمايد:

«اذا
فارق الصبر الامور، فسدت الامور».

(اصول
كافي- ج 2- ص 90)

اگر
صبر در كارها نباشد، كارها فاسد و بي فايده است.

از
امام محمد باقر (ع)روايت شده كه فرمود: پدرم حضرت علي بن الحسين (ع)هنگام وفاتش
مرا بر سينه خود چسبانيد و فرمود: اي فرزندم! وصيت و سفارش مي كنم ترا به آنچه
پدرم هنگام وفات مرا سفارش كرد. فرزندم! صبر كن بر حق هرچند كه تلخ باشد.

(اصول
كافي- ج 2- ص 91)

امام
صادق (ع)فرمود:

«اصبروا
علي الدنيا فانما هي ساعة فما مضي منه فلا تجد له الما ولاسرورا ومالم يجيء
فلاتدري ماهو وانما هي ساعتك التي انت فيها فاصبر فيها علي طاعة الله واصبر فيها
عن معصية الله».

(اصول
كافي- ج 2- ص 454).

صبر
كنيد بر دنيا! دنيا همان ساعت و وقتي است كه در آن هستي بر گذشته و آنچه را كه پشت
سر گذاشتي غمناك و خوشحال نباش و آن ساعت و زماني كه مي آيد نمي داني چگونه خواهد
بود. همانا دنيا همين ساعتي است كه الآن تو در آن هستي، پس صبر كن برطاعت خدا و
انجام دادن اعمال نيك و صبر كن در آن ساعت از معصيت خدا.

و
همچنين روايت مفصلي از امام جعفر صادق (ع)نقل شده كه در آن مي فرمايد: سفارش مي
كنم بر صبر و شكيبائي در همه امور، چرا كه خداوند پيامبر اسلام (ص) را مبعوث و او
را امر كرد بر صبر و مدارا و فرمود:

اصْبِرْ
عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُدَ ذَا الأيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ
(١٧)

(سوره
ص- آيه 17)

و
پيامبر صبر كرد تا آنجا كه به آن بزرگوار نسبت هاي ناروا دادند. سينه ي مباركش تنگ
و ناراحت شد، خداوند اين آيه را نازل فرمود:

وَلَقَدْ
نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ (٩٧)

(سوره
حجر، آيه 97)

سپس
آن بزرگوار را تكذيب نمودند، غمناك شد خداوند اين آيه را نازل كرد:

قَدْ
نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا يُكَذِّبُونَكَ
وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ (٣٣)وَلَقَدْ كُذِّبَتْ
رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ
نَصْرُنَا وَلا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِينَ
(٣٤)

(سوره
انعام- آيه 34-33)

مي
دانيم گفتار و تكذيب آنان ترا محزون و غمناك مي كند، آنان ترا تكذيب نمي كنند بلكه
آيات خدا را انكار مي كنند، پيامبران گذشته هم مانند تو تكذيب شده و صبر نمودند.
پيامبر اسلام هرچه درباره خودش گفتند و انجام دادند، خود را ملزم به صبر نمود تا
آنجا كه كفار، خدا را تكذيب نمودند؛ پيامبر فرمود: هرچه درباره خودم و خانواده و
اهل بيتم گفتيد صبر كردم و اما آنچه درباره ي خدايم مي گوئيد، صبر نخواهم كرد،
خداوند آيه نازل كرد و فرمود: پيامبرم! بازهم صبر كن. پيامبر اسلام در همه احوال صبر
نمود. خداوند به آن بزرگوار بشارت داد كه عترت پاك او پيشوايان امت و متصف به صبر
خواهند بود و در اين باره آيه اي را نازل كرد:

وَجَعَلْنَا
مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا
يُوقِنُونَ (٢٤)

(سوره
سجده- آيه 24)

در
آن هنگام پيامبر فرمود:

«الصبر
من الايمان كالراس من الجسد».

امام
باقر (ع)مي فرمايد:

«الجنة
محفوفة بالمكاره والصبر فمن صبر علي المكاره في الدنيا دخل الجنة وجهنم محفوفة
باللذات والشهوات فمن اعطي نفسه لذاتها وشهواتها دخل النار»

-بهشت
بوسيله صبر در كارهائي كه برخلاف ميل و نفس انسان است، كسب مي شود پس هركس در دنيا
بر مكاره و سختي ها صبر كند، داخل بهشت شود. و اما جهنم بوسيله لذات و شهوتهاي نفس
كسب مي شود، پس هر كس لذت ها و شهوت هاي دنيا را اختيار نمايد، داخل در آتش جهنم
مي شود.

انواع
صبر

بهترين
انواع صبر عبارت است از صبر جميل. جابر از امام محمد باقر (ع)سئوال كرد: صبر جميل
چيست؟

حضرت
فرمود: آن صبري است كه انسان در پيش آمدهاي ناگوار تحمل نمايد و به اين و آن شكايت
نكند.

اميرالمؤمنين
(ع)از پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نقل كرده كه فرمود:

«الصبر
ثلاثه: صبر عند المصيبة وصبر علي الطاعة وصبر عن المعصية. فمن صبر علي المصيبة كتب
الله له ثلاثمائة درجة مابين الدرجة الي الدرجة كما بين السماء الي الارض ومن صبر
علي الطاعة كتب الله له ستمائة درجة مابين الدرجة الي الدرجة كما بين تخوم الارض
الي العرش و من صبر عن المعصية كتب الله له تسعمائة درجة ما بين الدرجة الي الدرجة
كما بين تخوم الارض الي منتهي العرش».

(اصول
كافي- ج2- ص 91)

صبر
بر سه قسم است: 1- صبر در مصيبت و آن سيصد درجه ثواب دارد كه ما بين هر درجه با
درجه ي ديگر به انداز فاصله ميان زمين و آسمان است. 2- صبر در مقام طاعت داراي
ششصد درجه ثواب است كه فاصله هر دو درجه به اندازه ته زمين تا عرش است. 3- صبر در
موارد معصيت كه نهصد درجه ثواب دارد و بين هر دو درجه، به اندازه ته زمين تا
منتهاي عرش است.

صبر
در مصيبت

صبر
در مصيبت ها و پيش آمدهاي ناگوار و هنگام واردشدن ضرر و زيانهاي مالي و جاني، اجر
و ثواب بي پايان دارد.

خداوند
در آيه 155 تا آيه 157 سوره بقره مي فرمايد: شما انسانها را آزمايش مي كنيم با
ترس، گرسنگي و تلف شدن مال و جان و اولاد. بشارت باد بر آنانكه در اين گونه مصيبت
ها صبر كنند و صلوات و رحمت خدا بر آنان باد.

البته
هرچه مصيبت بزرگتر و سخت تر باشد، لطف و عنايت است كه از ناحيه خداوند به خواص از
بندگانش متوجه مي شود. در روايت وارد شده كه خداوند اگر بخواهد در آخرت به بنده اش
ارفاق نمايد، او را در دنيا به انواع گرفتاريها مبتلا مي سازد.

امت
انقلابي و حزب الله ايران، صبر را از ائمه معصومين عليهم السلام ارث برده و در
مقابل شدائد ناشي از كارشكني دشمنان ايستادگي كردند، خصوصا خانواده هاي معظم شهدا
و اسرا كه عزيزانشان را در راه خدا داده اند. آري! اينان تربيت شده مكتب حضرت
اباعبدالله الحسين (ع)هستند و از رهنمودهاي پيامبر گونه امام بزرگوارمان الهام
گرفته اند؛ آن امامي كه وقتي فرزند برومندش آيت الله حاج آقا مصطفي ((ره)) را -كه
راستي اميد- آينده انقلاب و اسلام بود- از دست داد، و در حد اعلي صبر كرد و تنها
دو كلمه فرمود:

«اين
از الطاف خفيه الهي بود».

صبر
در مقام طاعت

صبر
در مقام طاعت اجر و ثوابش به مراتب بيشتر از صبر در معصيت است. خدمتگزاران به
جمهوري اسلامي در هر پست و مقامي كه باشند، خدمت با اخلاصشان و صبر و تحملشان بر
مشكلات و دشواري هاي انقلاب افضل طاعات است و هر وقت در اثر كوشش و تلاش در خدمت
خسته شدند با تذكر و توجه به اين جمله حضرت امام كه فرمود:

«اگر
همه عالم را بگرديد، خسته تر از من نمي توانيد پيدا كنيد، لكن خدمت به اسلام و
مسلمين از همه چيز مهم تر است» با اين جمله رفع خستگي نمايند بلكه خستگي را به خود
راه ندهند.

حضرت
امام، جمله مذبور را در ضمن فرمايشاتشان خطاب به فرمانده ي لشكر 64 اروميه در
اوائل انقلاب در حادثه ناگوار نقده (در آذربايجان غربي) كه در اثر خيانت بعضي از
اعضاي دولت موقت اتفاق افتاده بود، ايراد فرمودند. راستي اگر انسان قدري از برنامه
ي كارهاي حضرت امام مطلع باشد و روي آن دقت كند به حقيقت و واقعيت جمله مزبور پي
مي برد و تصديق مي كند امام بزرگوار با آن سن و سالش، در مقام طاعت و خدمت به
جمهوري اسلامي چقدر صبور و متحمل است.

حال
كه سخن از امام بميان آمد، مناسب است به طور اشاره، از طاعت آن بزرگوار در مقام
عبادت ذكر كنيم:

امام
امت حدود 14 سال در نجف اشرف، هر شب سر ساعت معين به زيارت مولي اميرالمؤمنين
(ع)مشرف مي شدند.

يكي
از علماي محترم تهران -قبل از شروع نهضت- در جلسه اي كه صحبت از طاعت امام بود
گفت: شبي مهمان مرحوم آيت الله حاج آقا مصطفي بودم، ثلث آخر شب با صداي ناله و
گريه اي بيدار شدم. حاج آقا مصطفي را بيدار كردم و گفتم: مثل اينكه در همسايگي كسي
مرده است كه صداي شيون بلند است.

حاج
آقا مصطفي گوش داد و گفت: در همسايگي خبري نيست بلكه حاج آقايم است كه هر شب، ثلث
آخر شب بيدار است و با رب الارباب اينگونه راز و نياز مي كند.

حجة
الاسلام حاج شيخ حسن صانعي مي گفت: اوائل انقلاب هر روز حضرت امام -در قم- از حدود
ساعت 30/8 صبح تا ظهر ملاقاتهاي عمومي و سخنراني هاي مفصلي انجام مي داد و چندين
بار از پله ها بالاي پشت بام رفته و به ابراز احساسات امت حزب الله پاسخ مي گفت.
يك روز چند دقيقه به ظهر مانده، امام در حالي كه به اتاق استراحت مي رفت، در سيماي
مباركش خستگي فوق العاده احساس نمودم، خودبخود گفتم: الآن امام مي رود و از فرط
خستگي مي افتد! دنبال ايشان وارد شدم، ديدم امام در حال قيام مشغول نافله ظهر است.

صبر
در مورد معصيت

صبر
در مورد معصيت از صبر در مصيبت و در مقام طاعت والاتر و افضل است. انسان وقتي كه
با معصيت مواجه شد، با شيطان و نفس اماره خود معارضه نموده مرتكب معصيت نشود انسان
هر كار و سمتي اگر داشته باشد، به رقيب خود حسد نورزد و در كارهاي او كارشكني
نكند. اين است جهاد اكبر كه از جهاد در ميدان مبارزه با دشمنان خدا بزرگتر است:
جهاد با نفس اماره و پيروي نكردن از شهوات و هواهاي نفساني.

خداوند
به همه ي ما توفيق دهد كه در هر سه مقام (مصيبت، طاعت و معصيت) صبر را پيشه ي خود
قرار دهيم.