شهريور شمعي سوزان و چراغي فروزان

شهريور
ماه يادآور حوادث و رويدادهائي است كه در عين تلخي، اميدواركننده است. اين حوادث
ناگوار و دردناك كه در شهريور ماه -در خلال سالهاي گرم انقلاب- رخ داد، در همان
حال كه يادآور از دست رفتن و به شهادت رسيدن عزيزترين عزيزان ملت ما است، براي
انقلاب حيات بخش و نويد بخش است. آنها كه بي واهمه راه خدا را در پيش گرفتند، و تا
سرمنزل مقصود روانه شدند، گرچه همچو شمعهائي پرفروغ، حماسه وار سوختند ولي بي گمان
راه پر پيچ و خم انقلاب را براي روندگان اين راه، هموار نموده، و چنان تابناك، مسير
نهضت مقدس اسلامي ما را روشن كردند كه ديگر هرگز به تاريكي وجمود نخواهد گرائيد. و
اين رمز هر شهادتي است.

شهادت
است كه اگر گلي را از بوستان زندگي گلچين نمايد، هزاران گل بجاي آن بروياند و هر
گلي ميدان نبرد حق با باطل را چنان عطرآگين كند كه تا قيام قيامت، از بوي دل
انگيزش پيوسته جهادگران را به سوي بزمگاه عشق با رمز رزم فرا خواند؛ رزمي كه در آن
هيچ شكست و ذلتي نيست و اگر نابخردان چنين پندارند كه با پژمرده كردن چند گل
محمدي، اين درخت بارور را پژمرده خواهند كرد، سخت در اشتباهند زيرا روال طبيعي اين
درخت بارور در اين است كه تا گلي چيده شود، گلهائي بجايش سربرآورد و حتي اگر ساقه
اش را ببرند، چون ريشه اش قوي و متين است، با رشدي بيشتر و طراوتي افزونتر جهان ما
را خوشبو و معطر و دل انگيز كند. و بر همين منوال، درخت تنومند انقلاب اسلامي ما
چنان ريشه دوانيده و چنان پرگل و معطر است كه پژمردگي در آن راه نخواهد يافت ان
شاءالله؛ گرچه جاي برخي گلهاي معطر خالي است.

شهادت
است كه انقلاب ما را دوام، بقاء و جاودانگي بخشيده و شهادت است كه نام نامي
خدمتگزاران با وفا و مخلص اين انقلاب را تا ابد در دلها فروزان نگهداشته است و
همين ياد آنان است كه حماسه ي خدمت و اخلاص در خدمت را براي پيروان اين مكتب به
ارمغان آورده و نيرو بخشيده است.

و
اگر اين شهادتها نبود، دست متجاوزين گستاخ از اين انقلاب مقدس به اين زودي قطع نمي
شد، و اگر اين عشق جوشان در قلب عراقي ها، باهنرها، رجائي ها، قدوسي ها، دستگردي
ها، مدني ها و … نبود كه جان خود را بي دريغ در طبق اخلاص نهادند و نداي ارجعي
را لبيك گفتند، در حركت انقلاب، شايد جمود و سستي پديد مي آمد واي لااقل از سرعت
آن كاسته مي شد. ولي اينان كه پيشقدم شدند، گرچه خود راه صدساله را يكشبه طي
كردند، انقلاب ما را نيز همچنان شتابان به پيش بردند و پيشبرد انقلاب يعني پيروزي
آن در تمام زمينه ها و از آن فراتر، تاثير گذاشتن بر مظلومان و مستضعفان در گوشه و
كنار دنيا، و اين همان صدور انقلاب است كه اميد رهبر عزيزما مي باشد.

شهريور
ماه يادآور حماسه هاي فراواني است كه اگر به رشته تحرير آيد، نياز به نوشتن يك
كتاب دارد. و بر نويسندگان و قلم بدستان متعهد است كه از اين ماه كه هر روزش يوم
اللهي جاودانه است، به اين آساني نگذرند، و بر راديو و تلويزيون است كه در مقام
تجليل، بالاترين ارج را به آن بدهد (اگرچه برنامه هاي آن در شهريورهاي گذشته، شايان
تقدير و سپاس است) و اين مجله چون بنابراين دارد كه راه آن عزيزان در خون خفته اي
كه چون شمع سوختند و افق تاريك را براي ما روشن ساختند، دنبال كند كه همان بالا
بردن سطح فرهنگي ملت شهيدپرور است لذا همواره ياد آن بندگان شايسته خدا را گرامي
مي دارد و مصمم است كه در اين خدمت فرهنگي آنچنان به پيش رود كه روح آن عزيزان را
شاد و از خود راضي نگهدارد.

و
براي اينكه يادي از آنان كرده باشيم؛ حوادث اين ماه را فهرستوار يادآور مي شويم:

*چهارم
شهريور: روز شهادت يار باوفا و مخلص امام در دوران سياه شاهنشاهي شهيد حاج مهدي
عراقي است كه با تحمل زجرها، شكنجه ها و زندان هاي زمان طاغوت هميشه در خط امام و
براي پيشرفت نهضت به خدمتهاي خالصانه خود ادامه مي داد، و در اولين بهار آزادي
مورد سوء قصد جانيان از خدا بي خبر قرار گرفت و همراه با فرزند عزيزش حسام به لقاي
معبود شتافت.

*هشتم
شهريور: شهادت مظلومانه دو شخصيت والا از بهترين و عزيزترين فرزندان پاك و مخلص
اين ملت فداكار است كه براستي زندگي افتخارآفرين آنها كه يك لحظه آرامش را به خود
نديده بود، در راه خدمت شايان و بي شائبه به اسلام و انقلاب اسلامي گذشت و در اين
روز غمناك رجائي و باهنر در آتش كينه و حقد بدترين دشمنان اسلام سوختند ولي راه
انقلاب را براي آيندگان روشن نمودند. در اين رابطه سخنان بسيار ارزنده اي امام
عزيزمان دارند كه در بخشي از آن چنين مي فرمايند:

«ما
در عين حال كه براي اين شهدا متاثر هستيم و اينها اشخاص ارزنده اي براي ملت ما و
براي جمهوري ما بودند، ليكن ما باز در صفهاي دنبال آنها افرادي داريم و اشخاصي
متعهد به اسلام داريم و دنبال آن، ملت داريم؛ ملتي كه هيچگونه عقب نشيني در اين
مسائل نخواهد كرد و با اين ترتيب، جمهوري اسلامي آسيبي نخواهد ديد … با رفتن
شهدائي كه بسيار ارزشمند بودند و هستند، در عين حال كه متاثر هستيم ليكن چون توجه
مان به خدا است و براي خدا است و ملت ما براي خدا قيام كرده است، با رفتن اشخاص
هيچ سستي بخودشان راه نمي دهند و گرفتار اين خطا نيستند كه افراد يك مسئله اي را
ايجاد مي كنند …».

آري!
اگر رجائي و باهنر رفتند، ما رجاي واثق داريم كه باهنراني ديگر آن راه را ادامه
داده و با اخلاص، از انقلاب نگهباني خواهند كرد. ولي در هرحال جاي اين دو شهيد
بسيار عزيز و ارجمند خالي است. خدايشان رحمت كند و از نعمت هاي بي پايان خود در آن
عالم متنعم سازد.

*چهاردهم
شهريور: روز شهادت آيت الله قدوسي، اين مرد مبارز، باتقوا، مجتهد و فداكار بود كه
عمري در تربيت فرزندان انقلاب گذراند و هميشه مدرسه حقاني و مكتب توحيد يادآور
خدمات ارزنده او به حوزه علميه است. در همين روز، سرتيپ شهيد وحيد دستگردي كه در
حادثه هشتم شهريور همراه با شهيدان رجائي و باهنر زخمي شده بود، به ديار ابديت
شتافت.

*هفدهم
شهريور: در بامدادان هفده شهريور، خونين كمان از لاله زار ژاله به سوي افق روانه
شد و تا ظهر آن روز سراسر افق ايران زمين را گلگون كرد. در روز هفده شهريور دو
فرياد از گلوي ستمديدگان مظلوم بلند بود كه اين دو، دو پيام دربرداشت. نخستين
فرياد: «درود بر خميني» بود كه پيامش «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» است و دومين
فرياد: «مرگ بر شاه» بود كه اين پيام را مي رساند: «لااله الا الله» و يا به زبان
مردم:    «نه شرقي، نه غربي، جمهوري
اسلامي».و طنين اين فرياد كه صدايش در هر كوي و برزن و در هر شهر و روستاي ايران
به گوش مي رسيد، ديگر از طنين نمي افتاد هرچند پيام رسانان در خون خود مي غلطيدند،
بلكه به عكس آنچه دشمن مي پنداشت -و پيوسته چنين است- گلوله ها فرياد را رساتر كرد
و اين بار نه چند هزار نفر در تهران و ورامين و … كه 35 ميليون در سراسر سرزمين
امام زمان (ع) همان فرياد را تكرار كردند و همان پيام را ابلاغ كردند، و اين بار
ابلاغ شوندگان خود ابلاغ كنندگان بودند، از اين روي آن دو پيام به سرعت جامه ي
تحقق پوشيده، به عينيت رسيد. و هموبود كه شاه را به در كرد و  حكومت اسلامي را جايگزين حكومت طاغوتي نمود. و
بدينسان آن شمعها سوختند و آينده انقلاب را روشن نگهداشتند.

*نوزدهم
شهريور: در اين روز بود كه پير و جوان، زن و مرد ملت ايران، اشك ريزان به خيابانها
ريختند و در سوك ابوذر زمان، آيت الله طالقاني، اين شخصيت بسيار محبوب و دوست
داشتني، به عزاداري پرداختند.

مرحوم
آيت الله طالقاني، يكي از معدود چهره هاي مبارزي بود كه يك لحظه آرام ننشست و با
شوري حسيني در برابر طاغوت زمان محمدرضا پهلوي ايستاد و لذا همواره از زندان به
زنداني و از سياهچال به سياهچالي ديگر روانه مي شد. او چون براي خدا قيام كرده
بود، نه تنها با پهلوي مبارزه مي كرد كه پس از انقلاب با جوجه كمونيستهاي آمريكائي
نيز مبارزه را ادامه داد تا آنجا كه قلب مهربانش را پرخون كردند تا اينكه در اين
روز، به لقاي خداي خود شتافت.

*بيستم
شهريور: در اين روز بود كه دست پليد منافقين از خدا بي خبر، به خون يك تن از ذريّه
ي پاك رسول خدا، فرزند روحاني و جسماني اميرالمؤمنين (ع) اولين شهيد محراب انقلاب
اسلامي و دومين شهيد محراب اسلام حضرت آيت الله حاج سيد اسدالله مدني، آلوده شد و
اين مرد مبارز، مجتهد و شخصيت سازش ناپذير و محبوب را از ملت ايران گرفت. خدايش
رحمت كند و با اجداد طاهرينش محشور فرمايد.