نقش دعا در امید به زندگی

اشاره:

کسانی که در کنار همه امور زندگی خود، فرصتی را هم به عبادت اختصاص می‌دهند و با خدای خویش راز و نیاز می‌کنند، با کسانی که سر و کاری با دعا ندارند، یکسان نیستند. عاشقان عبادت، هم نزد خدا مقام ارجمندی دارند و هم در زندگی از آرامش برخوردارند؛ زیرا آنان از زاویه‌ای به دنیا می‌نگرند که آن را قیمتی و گرانبها نمی‌بینند و از این‌رو امور دنیایی را جدی تلقی نمی‌کنند و اندوه به خود راه نمی‌دهند. در نتیجه ناکامی‌ها و کمبودهای مادی آنها را به بن‌بست و نامیدی سوق نمی‌دهد.

رسول گرامی اسلام«ص» می‌فرمایند: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَهَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْرٍ؛(۱): با فضیلت‏ترین مردم کسى است که عاشق و دلباخته عبادت باشد و با آن هم‌آغوش و ملازم شود و با دل و جان آن را دوست داشته باشد. به وسیله جسم خود با آن همراهی و خود را برای عبادت فارغ‌البال کند. چنین شخصی دیگر نگران نیست که زندگی او به‌سختی می‌گذرد یا به‌آسانی.»

 

ضرورت دعا و نیایش

در آیات متعددی از قرآن کریم، خدای متعال بندگان خویش را به دعا کردن تشویق و در برخی از آیات از بندگانش دعوت کرده است که او را بخوانند و با او راز و نیاز کنند؛ «وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ‏(۲): پروردگارتان مى‏گوید مرا بخوانید تا اجابتتان کنم. مسلّما آنان که از پرستش و عبادت من سرکشى مى‏کنند، به‌زودى با خوارى به جهنّم در مى‏آیند».

در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ‏(۳): هر گاه بندگانم در باره‌ من از تو سئوال کردند (بگو که) من نزدیکم و به نداى کسى که مرا بخواند، پاسخ مى‏دهم. پس اینان باید مرا بخوانند و به من ایمان بیاورند تا ارشاد گردند».

از این آیه شریفه نکات زیر برداشت می‌شوند:

اوّل: جمله «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی: هر گاه بندگانم از تو در باره من سئوال کردند» کنایه از توصیه است یعنی مناسب است که بندگان من، از من سئوال کنند.

دوّم: ابتدای آیه خطاب به پیامبر«ص» است، اما در ادامه در پاسخ بندگان، خداوند سبحان نفرمود: «بگو من نزدیکم.»، بلکه به منظور تسریع در پاسخ، کلمه «بگو» را حذف کرد و مستقیما فرمود: « فَإِنِّی قَرِیبٌ؛ من نزدیکم.»اینکه خداوند خودش مستقیما پاسخ داد، نشانه منزلت و شرف دعا نزد ذات اوست.

سوّم: بر سر جواب، حرف «فاء» را آورد که نشانه عدم فاصله است.

امام باقر«ع» در این باره مى‏فرماید: «لا تملّ من الدّعاء فانّه من اللَّه بمکان(۴):از دعا خسته مشو، چون نزد خدا ارزش دارد».

پنجم: آیه شریفه بیانگر این است که خداوند به هر مناجات‌کننده‌ای نزدیک است، به‌گونه‌ای که اگر کسی در شرقِ عالم دعا کند و همزمان فرد دیگری در غرب، مشغول دعا و راز و نیاز باشد، خدا به هر دوی آنها نزدیک است، این موضوع بدین معناست که خدا دارای مکان نیست و در همه جا حضور دارد.

ششم: پروردگار متعال در این آیه با جمله‏ «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی‏» به بندگان دستور داده است که دعا کنند.

هفتم: امام صادق«ع» در تفسیر جمله‏ «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی»‏ فرمود: «وَ لْیَتَحَقَّقُوا أَنِّی قَادِرٌ عَلَى إِعْطَائِهِمْ مَا سَأَلُوه‏‏(۵): بندگان من بدانند که من قدرت عطا کردن درخواست‌هاى ایشان را دارم».

در این فراز از آیه، دو فایده وجود دارد:

فایده اوّل: به بندگان اعلام می‌کند که خدا قادر است.

فایده دوّم: بندگان را برای رسیدن به حاجات و درخواست‌هایشان امیدوار مى‏کند؛ زیرا انسان اگر بداند طرف معامله‏اش قدرت تحویل آنچه را که به عهده اوست دارد، در او میل و رغبت ایجاد مى‏شود که دست به آن معامله بزند، در حالی که اگر بداند طرف معامله‏اش این قدرت را ندارد، اقدام نخواهد کرد. به همین دلیل است که مردم از معامله با افراد ورشکسته پرهیز مى‏کنند.

هشتم: با ذکر جمله «یرشدون» گویا به بندگان بشارت مى‏دهد که دعایتان اجابت شد، چون «رشاد» به راه هدایتى گویند که به مطلوب و مقصود مى‏رسد.(۶)

در روایات نقل شده از ائمه معصومین«ع» نیز در مورد دعا توصیه فراوان شده است. توجه به بیانات این بزرگواران نقش بسیار در امیدواری انسان دارد. به برخی از این روایات اشاره می‌کنیم. از پیامبر اکرم«ص» روایت شده است:

«إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ أَنَّ حَاجَتَکَ بِالْبَاب‏(۷):هر گاه دعا کردى، معتقد باش که حاجتت پشت در، آماده و حاضر است».

خدای سبحان به داوود نبى«ع» وحى فرمود که: «مَنِ انْقَطَعَ إِلَیَّ کَفَیْتُهُ وَ مَنْ سَأَلَنِی أَعْطَیْتُهُ وَ مَنْ دَعَانِی أَجَبْتُه‏(۸): هر کسی که به من روى آورد و از غیر من قطع امید کند، او را کفایت مى‏کنم (و کارهایش را بر عهده مى‏گیرم و به انجام مى‏رسانم) هر که از من درخواست کند به او عطا خواهم کرد و هر که مرا بخواند، جوابش را خواهم داد».

بسیاری از افرادی که از دلهره، نگرانی و ناامیدی رنج می‌برند، اهمیت و نقش دعا و راز و نیاز را نادیده می‌گیرند. قرآن کریم می‌فرماید:«قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ‏(۹): اى پیامبر! بگو اگر دعایتان نبود، پروردگار من به شما اهمیت نمى‏داد.»

توجه به آثار دعا نیز در امیدواری انسان تأثیرگذار است.از نگاه قرآن، دعا آثار و برکات زیر را به دنبال دارد:

آمرزش گناهان؛(۱۰)

برخوردارى از امدادهای الهى؛(۱۱)

بهره‏مندى از نعمت‌هاى الهى؛(۱۲)

تأمین‏ خواسته‏هاى درخواست‏کنندگان؛(۱۳)

درمان بیماری‌ها؛(۱۴)

نجات از غم و اندوه؛(۱۵)

رفع بلاها و دشواری‌ها؛(۱۶)

فرزنددار شدن.(۱۷)

 

اسرار محرومیت از اجابت دعا

ممکن است سئوال شود با این همه توصیه و تشویق‌های امیدآفرین به دعا و مناجات و تأکید بر اجابت دعا در قرآن و روایات، چرا بسیاری از مردم دعا می‌کنند، اما دعای آنان به اجابت نمی‌رسد؟ و چه بسا عدم اجابت دعا باعث ناامیدی شود. در پاسخ باید گفت اجابت نشدن دعا علل مختلفی دارد، از جمله:

۱٫رعایت نکردن آداب دعا: فردى خدمت امام صادق«ع» شرفیاب شد و عرض کرد: «دو آیه در قرآن کریم هستند که هنوز آن دو را درست نفهمیده‌ام.» فرمود: «آن دو آیه کدامند؟» گفت: «یکى آیه شریفه ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ‏ است که ما دعا مى‏کنیم، ولى اجابتى نمى‏بینیم.» فرمود: «آیا خداوند متعال خلف وعده مى‏کند؟» عرض کرد: «خیر.» فرمود: «پس چرا اجابت نمى‏شود؟» عرض کرد: «نمى‏دانم.» فرمود: «اما من به تو اطلاع می‌دهم. کسى که اوامر الهى را اطاعت و سپس از راهش دعا کند، مستجاب مى‏شود.» عرض کرد: «راه دعا کدام است؟» فرمود: «ابتدا خداوند متعال را حمد مى‏کنى، سپس نعمت‌هایش را به یاد مى‏آورى، سپس آنها را شکر مى‏گزارى، بعد بر پیامبر«ص» و آل ایشان«ع» صلوات مى‏فرستى. آنگاه گناهان خود را به یاد می‌آوری و بدانها اقرار و سپس استغغفار می‌کنی.این طریق دعاکردن است.» آن گاه فرمود: «آیه بعدى کدام است؟» عرض کرد: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ»(۱۸)‏. فرمود: «آیا خداوند متعال خلف وعده مى‏کند؟» عرض کرد: «نه.» فرمود: «پس چرا عوض نمى‏دهد؟» عرض کرد: «نمى‏دانم.» فرمود: «اگر کسى مالى را از راه حلال به دست بیاورد و در موردى که‏ سزاوار است، انفاق کند، حتما عوضش را خواهد دید، حتى اگر یک درهم ببخشد.»(۱۹)

  1. رعایت مصلحت دعاکننده: ممکن است فرد چیزى را طلب کند که به صلاح او نیس، یا مفسده‏اى براى خودش یا دیگران در بردارد، چون محال است کسى چیزى از خدا بخواهد و مطابق حکمت هم باشد، ولى خدا آن را اجابت نکند. بنابراین، شایسته است که دعاکننده به هنگام دعا این شرط را بر زبان بیاورد و اگر این کار را نکرد، لااقل مقصود قلبى‏اش این باشد که خدایا! این حاجت را اگر خیر و مصلحت باشد، عطا کن که اگر چنین باشد، حتما پروردگار متعال آن را اجابت مى‏کند و اگر مصلحت در تأخیر باشد، آن را به تأخیر مى‏اندازد، چون خودش مى‏فرماید: «وَ لَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ‏(۲۰): اگر همان مقدار که مردم در طلب خیر عجله به خرج مى‏دهند، خداوند سبحان نیز در شرّ، عجله نشان مى‏داد، مرگ آنان فرا مى‏رسید.» (۲۱)

بدون تردید خدای متعال صلاح انسان را بیشتر از او می‌داند، انسان باید در مقام دعا و درخواست از خدا مانند بیمار در برابر پزشک تسلیم باشد و آنچه را که برای او تجویز می‌شود بپذیرد.

از رسول خدا«ص» روایت شده است که فرمودند: «اى بندگان خدا! شما مانند بیمارانید و پروردگار جهانیان همانند پزشک است. پس مصلحت بیمار در تشخیص و دستور پزشک است، نه تمایلات و خواسته‏هاى او. پس تسلیم فرمان حق باشید تا رستگار و پیروز شوید.»(۲۲) همچنین از امام علی«ع» نقل شده که خدای متعال فرمود: «اى بندگان من! هر فرمانى که دادم اطاعت کنید. مبادا بخواهید مصالح خود را به من بیاموزید، چون من بهتر از شما آنها را مى‏دانم و بخیل هم نیستم (تا بگویید مصلحت ما را مى‏داند و نمى‏دهد).»(۲۳)

از آنجا که علم غیب بر بندگان پوشیده است، چه بسا شخصى از روى غلبه قواى شهوانى بر عقلش، چیزى را از خدا طلب کند یا خیالاتش باعث شود که کار فاسدى را نیک ببیند و آن را درخواست و حتى اصرار و پافشارى نیز کند. در این صورت، اگر خداوند منّان، پاسخ مثبت به او بدهد و خواهشش را بر آورده سازد، موجب هلاک او خواهد شد.

در روایتی از امام باقر«ع» نقل شده که در شب معراج خداوند متعال به پیامبر«ص» فرمود: برخى از بندگان مؤمن من کسانى هستند که جز غنا چیز دیگر به صلاحشان نیست و اگر آنان را از این حالت برگردانم، هلاک مى‏شوند. در مقابل، بعضى از بندگان من کسانى‏اند که فقط فقر به صلاح آنان است و اگر فقر را از آنان بگیرم، هلاک مى‏شوند (و بى‏ایمان مى‏گردند).»(۲۴)

این مسئله بسیار روشن است که گاه چیزى را طلب مى‏کنیم، اما پس از مدتى از شرّ آن به خدا پناه مى‏بریم و در مقابل، از چیزى فرار مى‏کنیم، اما پس از گذشت مدتى، به دنبالش مى‏گردیم. سخن امام على«ع» نیز همین معنا را مى‏رساند؛ آنجا که مى‏فرماید: «چه بسا انسان نسبت به چیزى حریص است و آن را مى‏طلبد و چون به آن دسترسى پیدا کرد، دوست مى‏دارد که اى کاش اصلا بدان نمى‏رسید.»(۲۵)

جان کلام در آیه شریفه سوره بقره نهفته است که ما را از دیگر سخن‌ها بى‏نیاز مى‏سازد. قرآن کریم مى‏فرماید: «وَ عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون(۲۶): چه بسا از چیزى بدتان مى‏آید، در حالى که آن چیز برایتان خیر است. و چه بسا چیزى را خوش می‌دارید و حال آنکه برایتان شرّ است. خدا مى‏داند، ولى شما نمى‏دانید».

اصل تشریع دعا و ثواب دادن بر آن از باب رحمت خدایى است که رحمتش بر غضبش پیشى دارد. بنابر این نباید چنین دعایى را اجابت کند، چون غرض بنده از دعا این است که خیرى به او برسد و حالش اصلاح شود، نه اینکه روزگارش بدتر شود.

بنابراین، اگر چیزى را طلب مى‏کند، منظورش این نیست که هرچه هست (چه خوب و چه بد) مى‏خواهم، بلکه مقصودش این است که اگر براى من نفع دارد، مى‏خواهم. پس این شرط در خاطره او استوار است، اگر چه به زبان نیاورده باشد. حتّى اگر در ذهنش هم این شرط خطور نکرده باشد (اگر کسى از او سئوال کند که این مطلب براى تو فلان مفاسد و مضرّات را در پى خواهد داشت، آیا باز هم آن را مى‏خواهى؟ مسلّما جوابش منفى خواهد بود.) مانند کسى که بخواهد با زبان بیگانه، چیزى را به کسى بفهماند. اگر در ایراد سخن، کلمه یا کلماتى را اشتباه به کار ببرد، در اینجا برداشت شنونده باید آن چیزى باشد که گوینده قصد کرده، نه آن چیزى که به زبان آورده است.(۲۷)

  1. خالصانه نبودن: دعا و راز و نیاز در صورتی ارزش دارد که خالصانه باشد و چنانچه انسان رابطه خود را با خدای خویش را اصلاح و از نواهی دوری نکند، دعا و عبادت تأثیری ندارد. خداوند متعال به حضرت داوود نبى«ع» وحى فرمود: «کَمْ رَکْعَهٍ طَوِیلَهٍ فِیهَا بُکَاءٌ بِخَشْیَهٍ قَدْ صَلَّاهَا صَاحِبُهَا لَا تُسَاوِی عِنْدِی فَتِیلًا حِینَ [حَیْثُ‏] نَظَرْتُ فِی قَلْبِهِ فَوَجَدْتُهُ- إِنْ سَلَّمَ مِنَ الصَّلَاهِ وَ بَرَزَتْ لَهُ امْرَأَهٌ وَ عَرَضَتْ عَلَیْهِ نَفْسَهَا أَجَابَهَا وَ إِنْ عَامَلَهُ مُؤْمِنٌ خَاتَلَهُ [خَانَهُ‏](۲۸): چه بسا رکعت‌هاى طولانى که از روی خشیت با اشک و گریه همراه باشد، اما نزد من ذرّه‏اى (حتى به مقدار تار باریک هسته خرما) ارزش نداشته باشد، زیرا وقتى‏ به قلب او نظر مى‏کنم، مى‏بینم که اگر بعد از نماز، زنى خود را به او عرضه کند، اجابتش خواهد کرد و اگر مؤمنى با وى معامله‏اى انجام بدهد، آن مؤمن را فریب خواهد داد.»

 

پی‌نوشت:

  1. محمد بن یعقوب بن اسحاق‏ کلینى؛ الکافی (ط – الإسلامیه)؛ ج.‏۲، ص. ۸۴٫
  2. سوره مؤمن، آیه ۶۰٫
  3. ۳٫ سوره بقره، آیه ۱۸۶٫
  4. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۱۹٫
  5. فضل بن حسن طبرسى؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج.‏۲، ص. ۵۰۰٫
  6. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۱۹٫
  7. محمد بن یعقوب بن اسحاق‏ کلینى؛ الکافی (ط – الإسلامیه)؛ ج.۲، ص.۴۷۳٫
  8. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۱۸٫
  9. سوره فرقان، آیه ۷۷٫
  10. بقره، آیه ۵، آل‏عمران، آیات ۱۴۷ و ۱۴۸ و ۱۹۳ و ۱۹۵٫
  11. انبیاء، آیه ۷۶ و ۷۷
  12. ابراهیم، آیه ۳۴٫
  13. ابراهیم، آیه ۳۴، طه، آیات۳۷-۲۵٫
  14. انبیاء، آیات۸۵-۸۳٫
  15. انبیاء، آیات ۷۶، ۸۷ و ۸۸٫
  16. یونس، آیات ۱۲، ۲۳، روم، آیه ۳۳٫
  17. آل‏عمران، آیات ۳۸ و۴۰، مریم، آیات ۴ و ۵ و ۷، انبیاء، آیات ۸۹ و ۹۰٫
  18. سوره سبأ، آیه ۳۹٫
  19. عدهالداعی و نجاح الساعی، ص. ۲۱٫
  20. سوره یونس، آیه ۱۱٫
  21. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۲۱٫
  22. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۳۷٫
  23. همان.
  24. محمد بن یعقوب بن اسحاق‏ کلینى؛ الکافی (ط – الإسلامیه)؛ ج.‏۲، ص. ۳۵۲٫
  25. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۲۲٫
  26. بقره، ۲۱۶٫
  27. آیین بندگى و نیایش، صص.۳۴-۳۲٫
  28. عده الداعی و نجاح الساعی، ص. ۳۹٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *