مهمترین و سرنوشتسازترین انتخابات پارلمانی در تاریخ معاصر لبنان در روز یکشنبه ۲۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در سراسر لبنان برگزار شد.
سئوالاتی که معمولاً ناظران سیاسی، متعاقب برگزاری هرگونه انتخاباتی از جمله انتخابات پارلمان لبنان میپرسند این است که آثار و پیامدهای انتخابات مجلس لبنان چیست؟ آیا نتایج انتخابات بر وضعیت سیاسی و اقتصادی لبنان، نتایج ملموس و کارآمدی دارد؟ یا یک تحول شکلی و روزمره را برای این کشور به ارمغان آورده است؟ برای پاسخ به این سئوالات ضروری است نکات زیر مورد مطالعه و دقت نظر قرار گیرند:
حساسیت و اهمیت انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ لبنان
انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ لبنان در مقایسه با انتخابات قبلی از حساسیت و اهمیت زیادی برخوردار بود. از این رو اهتمام بینالمللی زیادی در قبال آن وجود داشت و رسانههای بینالمللی با تلاش ویژهای به پوشش این انتخابات پرداختند.
از تبلیغات انتخابات پارلمانی ۲۰۲۲ به خاطر شدت و اهداف آن بهمثابه جنگ ۳۳ روزه سیاسی نام برده شد. هدف، جبران شکست نظامی رژیم صهیونیستی در حمله به لبنان در جولای سال ۲۰۰۶ و ساقط کردن سلاح مقاومت و دل بستن به خسته کردن حامیان مقاومت بود که شکست خورد و دشمنان مقاومت را ناامید کرد.
تلاش قدرتها و کشورهای مخالف مقاومت برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات
برخی قدرتها و کشورها بهویژه آمریکا و عربستان و متحدین آنها برای انتخابات لبنان هزینههای مالی و سیاسی فراوانی کرده بودند و امیدوار بودند که در سایه کسب ائتلاف فراکسیون اکثریت پارلمان، نقشه سیاسی ترکیب قدرت در عرصه روسای پارلمان و ریاست جمهوری و نخست وزیر لبنان و راهبردهای بعدی را به نفع خود تغییر کیفی دهند.
بر خلاف سفیر و دیپلماتهای سفارت ایران در بیروت که با رعایت پروتکلهای دیپلماتیک و بر مبنای اصل عدم دخالت در امور دیگر کشورها در روز انتخابات و یا قبل از آن در میتینگهای انتخاباتی حضور نداشتند، سفرا و دیپلماتهای آمریکا و عربستان سعودی تقریباً در اکثر میتینگهای انتخاباتی مخالفین جبهه مقاومت حضور فعال داشتند و با وعده و وعید به جریانهای مخالف حزبالله و تطمیع آنها تلاش میکردند کاندیداهای مخالف جبهه مقاومت را تقویت کنند.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله در اولین سخنرانی خود پس از انتخابات ۲۰۲۲ در این باره به تبیین دروغ رایج در لبنان پرداخت و اظهار داشت: «این دروغ مطرح شده است که ایران لبنان را اشغال کرده است، اما ما سفیر آمریکا را میدیدیم که در مراکز رأیگیری تردد میکرد و سفارت آمریکا برای خود لیست تشکیل داده و سفیر عربستان سعودی نیز یکی از فعالترین ستادهای انتخاباتی در لبنان بود.»
رسوایی دخالتهای سیاسی و مالی آمریکا و رژیم آل سعود کاملاً علنی و مثل روز روشن بود. البخاری سفیر سعودی در لبنان و شیا سفیر آمریکا در راستای حمایت از فهرست سمیر جعجع ـ همان زندانی سابقی که محکوم به ترور رشید کرامی نخست وزیر اسبق لبنان بود و به دنبال عفو پس از توافق طائف از زندان بیرون آمد ـ در همه جای لبنان پرسه زدند.
موضوع به دخالت سیاسی و مالی محدود نشد و کار به تهدید علیه سعد حریری ـ اگر حامیانش را به سمت رای دادن به انتخاب فهرست سمیر جعجع سوق ندهد ـ کشید. این تهدیدات را میتوان از هجمه شدید از سوی روزنامه عکاظ برداشت کرد.
بدون شک و به دور از دروغهای رسانههای آمریکایی و کشورهای حوزه خلیج فارس علیه مقاومت در انتخابات مبنی بر از دست رفتن برخی کرسیهای متحدان مقاومت در پارلمان، دولت آمریکا و نیز رژیم صهیونیستی به حجم شکستی که در این انتخابات سرنوشتساز بدان گرفتار شدند، واقفند.
پولهایی که دشمنان مقاومت هزینه کردند و از میلیاردها دلار فراتر رفت، مصداق آیه کریمه ۳۶ سوره مبارکه است که میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَهً ثُمَّ یُغْلَبُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُوا إِلَی جَهَنَّمَ یُحْشَرُون: کافران اموالشان را انفاق میکنند برای این مقصود که راه خدا را ببندند، پس بهزودی مالهایشان بر سر این خیال باطل برود و حسرتش بر دل آنها بماند و آنگاه مغلوب نیز خواهند شد و کافران را به سوی جهنم جمعا رهسپار سازند.»(انفال/۳۶)
راهبردهای کارساز حزب الله در فرایند انتخابات
نوار موفقیتهای ارزشمند رهبری حزبالله لبنان دو مشخصه بارز دارد. یکی بهرهگیری از قدرت سختافزاری نظامی و امنیتی خود و تفهیم معادله توازن وحشت به رژیم صهیونیستی و دیگری اتخاذ رویکرد نرمافزارانه سیاسی مبتنی بر تعامل سازنده و معقول و متناسب با همه خاستگاههای طوایف و احزاب لبنانی، آن هم از موضعی خردورزانه و مترقیانه برای پیشبرد مسائل و مشکلات ناشی از نارساییها و بحران اقتصادی و مالی جامعه لبنان و برآمده از مفاسد مقامات بانکی و مالی این کشور و عوارض متاثر از سیاستهای صندوق بینالمللی پول که موجب سقوط ۹۰ درصدی ارزش لیره لبنان شده و متعاقب آن عوارض ناشی از کمبود سوخت، گندم و برق در لبنان که نتایج ناگواری را برای مردم لبنان به همراه داشته است.
رهبری حزبالله در سایه میراث پیروزیهای این جنبش در برابر تجاوزگری رژیم صهیونیستی از سالهای ۱۹۸۵، ۲۰۰۰ و ۲۰۰۶ در ارتباط باعقب راندن صهیونیستها از جنوب لبنان و نهایتاً در چهارچوب موفقیت منطقهای سال ۲۰۱۶ با مشارکت دیگر نیروهای مقاومت در بیرون راندن داعش از سوریه با مشارکت متحدین جمهوری اسلامی ایران، قفل بحران ناامنیهای فزاینده و ساختگی و فتنه تکفیری ناشی از راهبرد تصنعی آمریکا و متحدین غربی ـ عبری ـ عربی را در منطقه شکست و موقعیت خود را بهطرز چشمگیری ارتقا داد.
رهبری حزبالله قبل از انتخابات پارلمان لبنان با رونمایی از راهبرد هوشمندانه خود متناسب با مقتضیات مرحله جدید جامعه لبنان، چندین اصل و قاعده حکیمانه و هوشمندانه خود را برای همگان تبیین کرد و بدین وسیله رویکرد مترقیانه و واقعبینانهاش را به معرض نمایش گذارد.
در ادامه مبحث، راهبردهای کارساز حزبالله مرور و ارزشیابی قرار میگیرد.
اول: ما در انتخابات بر حقوق و جایگاه و سهم همه طوایف و احزاب و لزوم حفظ و صیانت از آن تاکید داریم.
دوم: ما با نگاه مسئولیتپذیر و تشریک مساعی به دنبال کمک و مساعدت در زمینه حل مشکلات معیشتی و اقتصادی جامعه و آماده همه نوع مساعدت متعهدانه هستیم.
سوم: ما از اینکه جامعه اهل تسنن در سهم مشارکتی خود دچار نارسایی و تشتت شده نگرانیم و این امر را به مصلحت لبنان نمیدانیم.
چهارم: راهبرد حزبالله از ابتدای تشکیل این جنبش در لبنان، مشارکت منفعتطلبانه در حاکمیت رسمی و دولت نبوده است، زیرا رویکرد اعلام شده از سوی این جنبش مبتنی بر اهتمام به حفظ وجاهت و منزلت مردمی خود و مقدم شمردن منافع اجتماعی بر منفعتطلبی حزبی بوده است و در این راستا، همواره راهبرد کمک به دیگران بهویژه شخصیتهای پاکدست و متعهد را برای پذیرش مدیریت امور حکمرانی توصیه و سفارش کردهایم…
پنجم: رهبری حزبالله قبل از اعلام نتایج انتخابات تاکید کرد که هر نتیجه واقعیای که از صندوقها بیرون بیاید، مورد پذیرش ماست و بدین وسیله، الگوی منطقی و سخاوتمندانهای از تعامل با مسائل سیاسی و التزام به اصول اخلاقی را متجلی ساخت.
ششم: در خصوص نتایج انتخابات با پرهیز از هر گونه مبالغهگویی و با رعایت اصول راستگویی و صداقت، باید گفت که هیچ یک از گروهها و ائتلافهای عمده در لبنان از اکثریت برخوردار نشدهاند.
هفتم: حزبالله نقشه راه موفقیت فراروی بحرانهای ویرانگر ناشی از کاهش فزاینده ارزش پول ملی؛ مبارزه موثر با فساد اداری و ورشکستگی مالی ناشی از سرقت اموال و سقوط اعتبارات و سپردههای واگذار شده مردم به بانکها و رفع عوارض ناشی از توطئه حساب شده رژیم صهیونیستی در انفجار بندر بیروت و صدمات وارده به امکانات مردم را با اتخاذ رویکرد مشارکت دلسوزانه، مسئولانه و همگانی طوایف و احزاب در مدیریت امور کشور میداند…
هشتم: بهطور سنتی در پنج دهه گذشته، چهار طائفه کلیدی (شامل رهبران مسیحی مشتمل بر: حزب کتائب و قوات لبنانی و جنبش آزاد ملی؛ شیعیان شامل: حزبالله و امل؛ اهل تسنن به رهبری خانواده حریری و دیگر خانوادههای تکنوکرات سنی؛ دروزیها؛ خانوادههای جنبلاط و ارسلان) در اتخاذ تصمیمات کلان و ائتلافسازیها به عنوان هسته اصلی تصمیمسازیها همراه با سیاستهای چهار بازیگر منطقهای شامل جمهوری اسلامی ایران، رژیم آل سعود، رژیم صهیونیستی، سوریه و بازیگران بینالمللی، بهویژه آمریکا و فرانسه، در ترسیم معادلات جاری لبنان چه دیگران بخواهند و چه نخواهند؛ نقشی موثر و تعیینکننده داشتهاند.
نهم: واقعیت این است که نتایج انتخابات پارلمانی لبنان، در معادله و موازنه داخلی قوا در لبنان، اثر تعیینکننده و کلیدی به نفع هیچ یک از بازیگران محلی و منطقهای نداشت. بهویژه راهبرد سرمایهگذاران مالی و سیاسی آمریکا و عربستان برای متحدین لبنانیشان نتوانست مولفه کارآمدی را برای افزایش نفوذ آنها در حاکمیت لبنان را تامین کند؛ زیرا اینک در لبنان، معادله معروف کارآمدی دارد که به تعبیر ضربالمثل لبنانیها، «لن یکون تحالفات کِرَمل»؛ یعنی ائتلافسازی بهمثابه رمل، تغییرساز نبوده است و اثر خود را در معادله لبنان در ارتباط با بازیگر اصلی محلی از دست داده و حزبالله لبنان به عنوان در اختیار دارنده مولفه بیبدیل تاثیرگذاری در دو وجه سختافزاری و نرمافزاری، هسته مرکزی انرژیدهنده به ائتلافها و تاثیرگذار اصلی محسوب میشود و بدون مشارکت این جنبش، امکان تحقق هیچ هدفی در لبنان، میسر نمیشود.
دهم: در جمعبندی مختصر، حزبالله لبنان در موقعیت فعلی، هم وزن سختافزاری موازنهساز در عرصه مقاومت را در اختیار دارد و هم بهمثابه تشکلی با هوشمندی و تدبیر و درایت حداکثری، مولفههای حکمرانی پیچیده و واقعبینانه و شایسته را در مدیریت حل مشکلات جاری ملحوظ میدارد.
از سوی دیگر حزبالله، ابزار کارآمدی پولپاشی عربستان و امارات را نیز به نفع اهداف جامعه لبنان، مدیریت و آثار منفی آن را از طریق رویکردهای عقلانی محور مقاومت و انعطافپذیری به نفع مصالح مردم در لبنان هدایت میکند؛ بهطوری که گویی که گوی میدان را در زمام امور و تسلط آن و اعمال نفوذ موثر به ید اختیار خود درآورده است.
به همین خاطر یک اجماع کلان در بین مردم وجود دارد که فقط رهبری حزبالله است که میتواند در پرتو ظرفیتها و اجرای سوابق طرحهای خود، بحران مزمن برق و سوخت و نان در لبنان را مرتفع سازد؛ زیرا در چندین نوبت قبلی رهبری حزبالله نشان داده است که هر موقع اراده کنند میتواند در پرتو پاکدستی و کارآمدی خود، این نوع مشکلات را به شکل مطلوب و سهلی، حل کند.
شکست پروژه ساقط کردن مقاومت و متحدانش
آنچه پروژه ساقط کردن مقاومت و متحدان آن را به شکست کشاند، صحنههایی بودند که در کمپینهای انتخاباتی مقاومت شاهد بودیم و حضور مردمی که شبیه طوفان انسانی بود. این مردم بودند که وفاداری خود را به رهبران مقاومت نشان دادند و از سلاح مقاومت که آزادکننده لبنان از اشغال صهیونیستها بود و نیز سلاحی که از لبنان در برابر حمله تکفیریهای تروریست داعشی پاسداری کرد، حمایت کردند.
مقاومت در هرخانه در جنوب از بقاع تا شمال گرفته، حاضر است
علت دیگر این است که گروه ضد مقاومت، پروژه انتخاباتی اصلاحطلبانه یا توسعه محور برای اداره کشور ندارد و کل موضعگیری و پروژه سیاسی آن خلع سلاح مقاومت است. سرانجام این پروژه اسرائیلی ـ صهیونیستی ـ عربی ـ آمریکایی برای سیطره بر لبنان بدون وارد شدن به جنگ نظامی به نفع مقاومت است.
به همین دلیل در کمال تعجب فقط سه نامزد از نامزدهای مورد حمایت مستقیم سفیر آمریکا در لبنان توانستند وارد پارلمان شوند. این سه نامزد نیز بیشتر به دلیل سوابق خانوادگیشان رای آوردند و نه حمایت آمریکا از آنها.
جالب اینکه بهرغم هزینههای میلیاردی و پمپاژ خبری فراوان توسط رسانههای وابسته به آمریکا و متحدینش در منطقه فقط یک نامزد مورد حمایت آمریکا از میان مسلمانان موفق شد رأی بیاورد و مردم مسلمان لبنان دست رد به سینه همه کاندیداهای مسلمان مورد حمایت آمریکا زدند.
سید حسن نصرالله در اولین سخنرانی خود بعد از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۲ در این کشور خطاب به مردم لبنان در این باره اعلام کرد: «من به این ملت وفادار میگویم که شما امنیت و آرامش سیاسی و ملی مطلوب برای مقاومت و سلاح آن را در برابر حملات علنی و واضح دشمن ایجاد کردید و این دستاوردی است که شما آن را محقق کردید…نتایج بزرگی به دست آمد که نشاندهنده پیامهای قبلی در خصوص تمسک به مقاومت و معادله طلایی آن و دولت عادل و قادر به انجام اصلاحات و صلح داخلی و همزیستی مسالمتآمیز با اولویت حل و فصل بحرانهای حیاتی و اقتصادی مردم است.
«این دستاورد با وجود هجمههای تبلیغاتی روانی گسترده ضد ما و متحدان مقاومت و در پی فشارهای اقتصادی و بحرانسازیهای موجود در لبنان محقق شد و با همه تهدیدها و ارعابی که مردم با آن مواجه شدند، دشمن نتیجه مطلوبش را کسب نکرد و حضور گسترده در سه جشنواره بزرگ، جوابی به این تهدیدات بود. حضور انبوه مردم در روز رأیگیری و نتایجی که به دست آمد، جواب دیگری بود. … ما به این پیروزی بزرگ افتخار میکنیم، بهویژه زمانی که میبینیم این پیروزی در چه شرایطی به دست آمد و چه هزینههایی برای جلوگیری از آن صورت گرفت.»
نتایج انتخابات
نتایج نهایی انتخابات لبنان نشان داد که هنوز حزبالله لبنان و متحدینش اکثریت نسبی پارلمان لبنان را در اختیار دارند و آمریکا و متحدینش فقط توانستهاند در بخش مربوط به متحدین حزبالله در میان مسیحیان لبنان چند رأی بیشتر کسب کنند.
برای اینکه تصویر واضحتری از شرایط پارلمانی لبنان داشته باشیم باید بدانیم که پارلمان لبنان حدود ۱۲۸ نماینده دارد که اصولاً میان مسلمانان و مسیحیان بهطور مساوی تقسیم میشوند.
حزبالله و متحدینش در دوره قبل چیزی حدود ۷۲ کرسی در اختیار داشتند و در این انتخابات چیزی حدود ۶۸ کرسی (مسلمان و غیر مسلمان) را در اختیار گرفتهاند.
البته در این انتخابات ۱۲ کاندیدای مستقل موفق شدند به مجلس لبنان راه پیدا کنند که در نوع خود در این کشور بیسابقه است. بیشتر این کرسیها مربوط به طرفداران حزبالمستقبل (سعد حریری وابسته به عربستان سعودی) است که به دلیل عدم مشارکت در انتخابات کرسیهایش را کلاً از دست داد.
البته اگر نتیجه به دست آمده در انتخابات را با توجه به حجم هجمه علیه مقاومت بسنجیم، کمتر از پیروزی نظامی در جنگ ۳۳ روزه نیست و برای حامیان مقاومت رضایتبخش و برای حامیان رقبای مقاومت در لبنان و خارج آن شکست محسوب میشود.
بازنده بزرگ در این انتخابات گردانندگان هجمه و کمپین خلع سلاح مقاومت یعنی دورثی شیا، سفیر آمریکا و ولیدالبخاری، سفیر سعودی در لبنان بهعنوان محور و گردانندگان اصلی هجمه انتخاباتی گروه ضد مقاومت لبنان بودند.
در نقطه مقابل این جریان رهبری حزبالله لبنان قرار داشت که بهرغم وجود فشارهای عربی و غربی و عبری از داخل و خارج لبنان و با وجود همه فشارهای اقتصادی و معیشتی تحمیل شده بر ملت لبنان، در پرتو نتایج موفقیتهای مکتسبه سه دههای ناشی از فداکاریهای نیروهای مقاومت و رهیافتهای هوشمندانه سیاسی محور مقاومت توام با واقعگرایی ناشی از تعامل رویکرد سازنده عقلانی و مسئولیتشناسانه از طریق همزیستی مسالمتآمیز و قابل تفاهم با ۱۷ طائفه ذینفع در نقشه و جغرافیای حیات سیاسی و قومیتی لبنان، به جریانهای معارض مقاومت نشان داد که لبنانیها همچنان حامی محور مقاومت هستند و آمریکا و متحدانش در انتخابات لبنان شکست خوردهاند.
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی خود پس از انتخابات لبنان، یکی از نتایج انتخابات را افشای دروغهای متعدد خواند و و در این باره اظهار داشت: «بعد از انتخابات جریانی که بیشترین مسئولیت را در بحرانهای کنونی دارد و بهصورت مستقیم از سوی سفارتخانهها مورد حمایت قرار گرفته است و لیستهای آنها را سفارتخانهها تنظیم کردهاند و با وجود این نتوانست جز دو یا سه کرسی پارلمانی را به دست بیاورد، این گونه ادعا میکند که ملت لبنان گزینه مقاومت را در انتخابات به دور انداختهاند. این چه نوع وقاحتی است؟ کاندیداهای لیست امل و وفاداری به مقاومت در بعلبک الهرمل و سوم جنوب و الزهرانی و صیدا و صور و الزحله بالغ بر نیم میلیون رأی کسب کردهاند. اما تو که تنها چند هزار رأی به دست آوردهای بهنمایندگی از ملت لبنان حرف میزنی؟»
در باره پیروزی جریان مقاومت و حامیان آن نیز شیخ نعیم قاسم، معاون دبیرکل حزب الله لبنان، معتقد است که اگر پارلمان جدید در لبنان را بر اساس حمایت آنها از گزینه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی دستهبندی کنیم، بر این اساس ۷۷ نماینده حامی گزینه مقاومت هستند.
وی در این باره تاکید کرد: «هر طرفی که فکر میکند وضعیت حزبالله در پارلمان دگرگون شده، در اشتباه به سر میبرد. اما حزبالله خواهان اکثریت مطلق نیست و ما تلاش نمیکنیم که اکثریت را به دست آوریم، چون همواره با همپیمانان خود در ارتباط هستیم و با همه جریانهای همسو همکاری میکنیم.»
نحوه آرایش سیاسی در پارلمان جدید
در پارلمان جدید لبنان، شاهد چندین جریان هستیم. نحوه آرایش سیاسی جدید و توزیع صندلی گروههای سیاسی در پارلمان لبنان عبارتند از:
۱.جریان اول که اکثریت پارلمان را در اختیار دارد، جریان ۸ مارس و مقاومت است که موفقترین ائتلاف انتخاباتی به شمار میرود. گروههای حامی مقاومت همپیمان حزبالله، جنبش امل، جریان ملی آزاد، حزب المرده و طاشناق ۶۰ کرسی صد درصدی را به طور مستقیم کسب کردهاند.
۲.ائتلاف دوم، جریان ۱۴ مارس به رهبری سمیر جعجع شامل گروههای ضد مقاومت، یعنی حزب نیروهای لبنانی و متحدانش از حزب کتائب حدود ۴۰ کرسی را از آن خود کرده و دومین ائتلاف پارلمان است.
۳.حزب سوسیالیست ترقیخواه به رهبری ولید جنبلاط از متحدان جریان ۱۴ مارس، ۸ کرسی پارلمان را به خود اختصاص داده است. ولید جنبلاط رئیس این حزب پس از روشن شدن نتایج انتخابات در یک چرخش موضع در دیدار با نبیهبری، رئیس پارلمان لبنان که حامی مقاومت است، از ریاست او بر پارلمان جدید لبنان حمایت کرد. اهمیت حمایت جنبلاط از نبیهبری برای پارلمان لبنان بدین دلیل است که اولین تلاش سمیر جعجع برای محدود کردن مقاومت و مخالفت با ریاست نبیهبری بر پارلمان جدید لبنان شکست خورد.
۴.نمایندگان مستقل نیز ۲۰ کرسی مجلس را به خود اختصاص دادند. از میان این نمایندگان، هشت نماینده به فهرست مقاومت تمایل دارند که با احتساب آنها شمار نمایندگان حامی مقاومت به ۶۸ نماینده میرسد.
البته در میان این نمایندگان، کسانی وجود دارند که خود را بخشی از جامعه مدنی و معترضان به سیستم سیاسی لبنان معرفی میکنند و مورد حمایت غرب و آمریکا هستند. آنها ۱۲ کرسی را در اختیار دارند.
نکته شایان توجه اینکه در طایفه اهل سنت اختلافات و چنددستگیهای فراوانی وجود دارد، لذا کار انتخاب نخست وزیر بر اساس اجماع این طایفه اصلاً راحت نیست؛ چون پس از تحریم انتخابات توسط سعد حریری و حزب المستقبل، هیچ جریانی اکثریت قابل توجهی را در اختیار ندارد و فواد سنیوره (اهل صیدا) و اشرف ریفی(اهل طرابلس) نیز که هر دو از مخالفان جریان ۸ مارس هستند، نتوانستهاند نمایندگان قابل توجهی را به پارلمان بفرستند و بین خود آنها نیز اختلافات عمیقی وجود دارد.
این وضعیت موجب شده است تا وضعیت نمایندگان ۸ مارس و جریان مقاومت در طایفه سنی در پارلمان جدید بهتر از دوره گذشته شود.
سخن آخر
با توجه ساختار سیاسی لبنان باید توجه داشت که نتیجه این انتخابات و یا هر انتخابات دیگری در این کشور در گرو توافق میان گروههای مختلف سیاسی و تنها راه نجات لبنان از بحرانهای سیاسی و اقتصادی موجود است.
لذا نتیجه انتخابات، حتی اگر یک گروه سیاسی اکثریت مطلق پارلمانی را در اختیار داشته باشد، صرفاً یک وزنکشی سیاسی به حساب میآید؛ کما اینکه در دورههای قبل هم اینگونه بود. ساختار سیاسی و طائفهای لبنان بهقدری روزنههای نفوذ دارد که دیگر جناحهای سیاسی میتوانند کار را برای هر جناح سیاسی دیگری به بنبست بکشانند. به عنوان مثال در دوره قبل حزبالله و متحدینش اکثریت مطلق مجلس را در اختیار داشتند، اما به دلیل اختلافات سیاسی بین آنها و دیگر جناحهای سیاسی، چندین بار دولت از هم پاشید و حتی وقتی که دولت مستقر شد، امکان فعالیت و پیادهسازی راهکارهای حل بحران برای آن وجود نداشت.