امام تحریم‌کنندگان انتخابات را در کنار قاتلان شهید بهشتی می‌دید / حسن ابرهیم‌زاده

انقلاب اسلامی بدون حمایت ابرقدرتی بیرونی و یا تکیه بر احزاب و دستجات درونی در بهمن سال ۱۳۵۷به پیروزی رسید. این انقلاب تنها بر اراده‌ مردمی استوار شد که «استقلال» و «جمهوریت» را در سایه‌ «اسلامیت» نظام و نماد آن «امام خمینی» می‌دانستند و در همان آغاز اولین تفاوت ماهوی و شکلی خود را با انقلاب‌های دیگر جهان آشکار ساخت. این تفاوت با اصرار و پافشاری «امام خمینی» برای تعیین هرچه سریع‌تر نوع حکومت از سوی مردم جلوه‌ دیگری از «مردم‌سالاری» را در دنیای سیاست و نظام بین‌الملل به ظهور رساند که تا پیش از آن در هیچ‌ یک از انقلاب‌های بزرگ و کوچک سابقه نداشت.
پیشنهاد تعیین حکومت از سوی مردم با رفراندوم از جانب امام، نه خوشایند پیروان مکتب کمونیسم و لیبرالیسم بود و نه سلطه‌ جهانی – که از آن می‌توان به لابی یک درصدی حاکم بر جهان از ائتلاف جهانخواران همه‌ دنیا یاد کرد – دلباختگان مکاتب شرق و غرب خوب می‌دانستند، تعیین نوع حکومت از سوی مردم می‌تواند آنان را از تکیه زدن به اریکه قدرت باز دارد، زیرا این مردم در شعارهای خود سعادت در دنیا را در سایه‌ سعادت در آخرت جستجو می‌کردند و آنان جایی در این منظومه‌ فکری و اعتقادی نداشتند. نظام سلطه هم خوب می‌دانست این انقلاب مردمی و مستقل می‌تواند به الگویی برای ملت‌های مسلمان و جهان تبدیل شود.
از این رو دو جبهه درونی و بیرونی در حرکتی هماهنگ؛ اما با ادبیات‌های متفاوت تهدید‌آمیز و دلسوزانه! سنگ بنای تحریم این رفراندوم و یا تضعیف و کمرنگ کردن حضور مردم را گذاشتند؛ اما بصیرت مردم و پیوند امت با امامت تفاوت دیگری بود که در کنار رفراندوم، با حضور بی‌سابقه‌ مردم در پای صندوق‌ها خود را نشان داد، تا جایی که پس از پایان رفراندوم امام خمینی در روز ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ در جمع فرماندهان چهارده‌گانه کمیته‌های انقلاب اسلامی فرمودند:
«… اینهایی که برای ملت ما دارند دلسوزی می‌کنند، رفراندوم برخلاف مشی ملت ما بود؟! این رفراندومی که همه‌ ملت با جان و دل دنبالش بودند، بر خلاف مصلحت ملت بود که اینها بعضی از صندوق‌ها را آتش زدند؟!
بعضی جاها با تفنگ رفتند و جلوی مردم را گرفتند که رفراندوم نشود! تحریم کردند رفراندوم را! چرا این کار را کردند؟ برای این بود که اینها ملت را می‌خواهند؟ می‌خواهند که مملکت ایران مملکت خوبی باشد؟! خوب، ملت همین است که همه دیدند که با شوق و شعف و با احساس وظیفه‌ی شرعی رفتند و رأی دادند.»(۱)
رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای در بیان خصوصیات استثنایی انقلاب پس از برشمردن «ابتناء انقلاب اسلامی بر ارزش‌های دینی، اخلاقی و معنوی» در بیان خصوصیت دیگر آن می‌فرماید:
«… خصوصیت دوم، مردمی بودن آن است. انقلاب‌های دیگر – آنها که حقیقتاً انقلاب بودند – پس از پیروزی خود، اغلب نسبت به مردم بی‌اعتنا شدند. کودتاها و حرکات نظامی و امثال اینها را کاری نداریم. انقلاب‌ها، همیشه در همه جای دنیا به دست مردم به وجود آمدند؛ اما بعد از آنکه به پیروزی رسید یا در آستانه‌ی پیروزی قرار گرفت، احزاب یا حزب جای انقلاب و مردم را گرفتند و مردم کنار رفتند. مثل کشورهای کمونیستی و سوسیالیستی دنیا که نظام‌های بسیاری از آنها با یک انقلاب به وجود آمده بود و مردم در آن نقش داشتند و به گروه انقلابی و مبارز مردم کمک کرده بودند؛ اما در همه‌ این کشورها به مجرد اینکه انقلاب به پیروزی نزدیک شد یا به پیروزی رسید، دیگر مردم هیچ‌کاره شدند و حزب همه‌کاره شد…. مردم، حتی این حق را نداشتند که یک نماینده به مجلس قانون‌گذاری بفرستند. در هیچ کدام از این کشورها که به اصطلاح کنگره‌های ملی دارند و همان مجلس قانون‌گذاری آنهاست، نمایندگان مردم حضور ندارند!»(۲)
رهبری معظم انقلاب در ادامه به انتخابات در بلوک غرب اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:
«… این وضعی که انتخابات ریاست جمهوری در ایران دارد، حتی در کشورهای دموکراتیک غرب هم نیست، چون در آن کشورها، احزاب در مقابل هم صف‌آرایی می‌کنند و هر حزبی، اسم کسی را به‌عنوان کاندیدا ذکر می‌کند. مردمی که به آن کس رأی می‌دهند در حقیقت به آن حزب رأی می‌دهند و خیلی‌ها آن کس را اصلاً نمی‌شناسند. در ایران، این گونه نیست. در ایران، یکا یک کسانی که کاغذ رأی را در صندوق می‌اندازند آن شخص را می‌شناسند و به‌عنوان رئیس جمهور به او رأی می‌دهند.»(۳)
امام خامنه‌ای غیر از تفاوت انتخابات قوه‌ مجریه و قوه‌ مقننه از سوی مردم در جمهوری اسلامی و تفاوت آن با انقلاب‌های دیگر به تفاوت تعیین شخص رهبر هم اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:
«… در انتخابات دستگاه اجرایی و رئیس قوه‌ مجریه، مردم خودشان دخالت می‌کنند. حتی در انتخاب رهبر با اینکه رهبری یک منصب الهی و تابع ملاک‌های الهی و معنوی و واقعی است؛ باز مردم نقش دارند؛ کما اینکه مشاهده کردید مجلس خبرگان که نمایندگان مردمند، می‌نشینند کسی را معین و انتخاب می‌کنند.»(۴)
پس از شهادت جمعی از منتخبین مردم در قوه‌ مقننه و وزراء در قوه‌ مجریه به همراه شهید بهشتی، امام خمینی از جریاناتی پرده برداشتند که از اول نهضت در مقابل انقلاب و همسو و همراه دشمن حرکت می‌کردند. امام خمینی در روز یازدهم تیرماه ۱۳۶۰ در حسینیه‌ جماران در جمع خانواده‌ شهدای هفتم تیر و اعضای دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی فرمودند:
«یک جریانی از اول نهضت و از اول انقلاب در مقابل انقلاب در کار بود. مسئله اتفاقی نبود که افراد مؤثر را، افرادی که برای این ملت سرمایه بودند، یکی بعد از دیگری یا شهید کردند یا خواستند شهید کنند.»(۵)
امام خمینی در ادامه‌ سخنان خود مسئله‌ تحریم انتخابات و تحریم کنندگان و تضعیف کنندگان صندوق آرای مردم را در دایره‌ همین جریان و در کنار هم تحلیل می‌کنند و به عبارتی شفاف‌تر قاتلان شهید مطهری و شهید بهشتی با تحریک کنندگان و تضعیف کنندگان انتخابات را پشت یک خاکریز قرار می‌دهند و می‌فرمایند:
«مسئله یک مسئله تنظیم شده بود و هست، مسئله‌ای بود که از اول که این انقلاب شکلی به خودش گرفت،شروع شد.از همان وقت که مردم می‌خواستند به جمهوری اسلامی رأی بدهند مورد تحریم واقع شد. یک دسته‌ای و گروهی تحریم کردند. وقتی که مجلس خبرگان تأسیس شد، در تأسیسش مخالفت‌ها شد و بعد از آنکه دیدند تأسیس شد و اشخاصی که در مجلس خبرگان هستند فقها یا دانشمندان در خط اسلام هستند، شروع به مخالفت شد و طرح انحلالش پیش یک عده‌ای ریخته شد و خداوند حفظ کرد. من باب اتفاق نبود که وقتی مجلس شورا می‌خواست تأسیس بشود باز مخالفت‌ها شد و وقتی هم که تأسیس شد باز در خود مجلس افرادی در آن موادی که برای حفظ اسلام و حفظ استقلال کشور مفید بودند، مورد اشکال واقع شدند. این یک مسئله‌ای بود و یک جریانی. این جریان همراه و همزاد این انقلاب است. الان هم هست و بعدها هم خواهد بود.»(۶)
تأکید امام خمینی بر همزاد بودن جریانی با انقلاب که روزی مانع تبدیل نهضت به انقلاب است و روزی دست به ترور شخصیت‌های انقلابی می‌زند، در نگاهی منظومه‌ای به این جریان مرموز، تحریم‌کنندگان انتخابات را در کنار قاتلان شهید مطهری و شهید بهشتی می‌بیند که نکته‌ بسیار دقیق و ژرفی است. امروز باید فلسفه‌ نگاه امام راحل را از کسانی پرسید که از یک سو دم از میراث‌داری امام می‌زنند و از سوی دیگر با ادبیاتی متفاوت و رفتارهای دوگانه در صدد تحریم و تخریب آشکار و پنهان انتخابات فرارو هستند.
اهمیت حضور مردم در انتخابات از سوی امامین انقلاب تا بدانجاست که امام خمینی در وصیت‌نامه‌ الهی سیاسی خود حضور نیافتن در انتخابات‌های سرنوشت‌ساز را در حکم «رأس گناهان کبیره» می‌دانند و می‌فرمایند:
«… چه بسا که در بعضی مقاطع عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد در رأس گناهان کبیره.»(۷)
این اهمیت در نگاه امام خامنه‌ای تا بدانجاست که رهبری انقلاب از انتخابات به «لیله القدر انقلاب اسلامی» یاد می‌کنند که مردم باید «قدر» آن را بدانند. ایشان می‌فرمایند:
«هنگام انتخابات هم برای یک ملت، برای یک دوره‌ای، برای برهه‌ای سرنوشت‌ساز است. لذا این لحظه را من شخصاً قدر می‌دانم و به ملت عزیزمان هم توصیه می‌کنم که قدر بدانند.»(۸)
در بازخوانی سخنان امام راحل درباره‌ انتخابات در دوره‌های گوناگون و سرنوشت‌ساز در دهه‌ اول انقلاب اسلامی به جمله‌ای از بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌رسیم که هر سیاستمدار، آینده‌پژوه و جریان‌شناسی را وادار به فرود آوردن سر تعظیم در مقابل آن پیر بصیرت‌آفرین می‌کند گویی امام خمینی در روز ۲۲ اسفند ۱۳۵۸ و در آستانه‌ی انتخابات مجلس شورای اسلامی در آغاز گام اول انقلاب، مردم با بصیرتی را که می‌روند در اسفند ۱۴۰۲ خالق حماسه‌ای دیگر بیافرینند، مورد خطاب قرار می‌دهند مردمی که باید خود آینده‌ خود و انقلاب را رقم بزنند. گویی امام راحل برای رفتن به پای صندوق‌ها روزی دیگر را می‌دیدند که بار اصلی تعیین ریل انقلاب بر مدار «دین و مردم» یعنی دو ویژگی اصلی انقلاب که امام خامنه‌ای از آن یاد می‌کند بر عهده‌ خود مردم است، نه حتی تأیید و یا رد نهادی چون شورای نگهبان. امام خمینی در این روز می‌فرمایند:
«… اگر مسامحه کنید، مسئول هستید پیش خدای تبارک و تعالی. اگر نروید و رأی ندهید و آنها که جدیت دارند به اینکه وارد بشوند در مجلس و به هم بزنند اوضاع ایران را، آنها خدای ناخواسته بروند، مسئولیتش به عهده‌ شماست.»(۹)
مردم با تبعیت از «ولی فقیه» و با به میدان آمدن در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به‌گونه‌ای وارد شدند که حتی سران سازمان منافقین با همه‌ برجسته‌نمایی و مظلوم‌نمایی خود حائز رأی لازم برای ورود به مجلس نشدند و عملاً مردم بار دیگر مردم‌سالاری دینی و تفاوت آن با مردم‌سالاری‌های غربگرا و شرق‌گرا را به رخ جهانیان کشیدند و آن جریان مرموز و موذی همسوی دشمن را نیز در رسیدن به اهداف خود ناکام گذاشتند.
شباهت انتخابات پیش رو در اسفند ۱۴۰۲ با اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی در حساسیت آن در ریل‌گذاری انقلاب در گام دوم انقلاب است. این حساسیت تا بدانجاست که رهبری انقلاب در فروردین همین سال سخن از روشن شدن توپخانه‌ دشمن و هدف قرار دادن آن به میان آوردند. نگاهی به گفتارها و رفتارهای برخی در تهدید به تحریم و تخریب و تضعیف انتخابات با ادبیات‌های گوناگون و تلاش برای دلسرد کردن مردم بعضاً دلسوزانه!! یادآور جان گرفتن همان جریانی است که به تعبیر امام از اول نهضت همسوی دشمن بوده است؛ غافل از اینکه مردم سال ۱۴۰۲ همان مردم سال‌های ۴۲ و ۵۷ و ۵۸ هستند. همان مردم صاحب اصلی انقلاب، ولایت‌مدار، جریان‌شناس و شخصیت‌شناس.
(منبع: ماهنامه پاسدار اسلام)

پی‌نوشت:
۱- صحیفه‌ امام، ج. ۷، ص. ۳۹٫
۲- بیانات معظم‌له در خطبه‌های نماز جمعه ۲۰/۱۱/۶۸، معارف انقلاب، ص. ۱۱۵٫
۳- همان مدرک، معارف انقلاب، صص. ۱۱۶ و ۱۱۷٫
۴- همان مدرک، معارف انقلاب، ص. ۱۱۷٫
۵- صحیفه‌ی امام، ج. ۱۵، ص. ۲۳٫
۶- همان مدرک.
۷- صحیفه امام ج ۲۱ ص ۴۱۷ ، تحریر ۲۶/۱۱/۶۱، قرائت ۱۵/۳/۶۸٫
۸- بیانات رهبری معظم انقلاب، ۲۶/۱۱/۱۳۹۲٫
۹- صحیفه‌ امام خمینی، ج. ۱۲، صص. ۱۸۲ و ۱۸۳٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *