آفرينش پديده هاي طبيعي

تفسير سوره لقمان
قسمت دهم

خلق السموات بغير عمد
ترونها والقي في الارض رواسي ان تميد بكم و بث فيها من كل دابة وانزلنا من السماء
ماء فانبتنا فيها من كل زوج كريم1».

خداوند آسمان ها را
به دون اتكا به ستوني مرئي آفريد و در زمين كوههاي ثابت و استوار قرار داد تا شما
را آرام نگه دارد، و (خدا) از هر نوع جنبنده اي در روي زمين پراكنده و منتشر ساخت.
و ما فرو فرستاديم از آسمان آبي، پس گياهان گوناگون و پرفايده در زمين رويانيديم.

درنه آيه گذشته اين
سوره (لقمان) درباره مسائل اصلي و فرعي و معارف اسلامي بحث شده بود و اين آيه كه
دهمين آيه از اين سوره است راجع به منظومه شمسي، كرات و اجسام آسماني و نيز درباره
ي بعضي از پديده هاي طبيعي مانند باران، گياهان و كوه ها صحبت شده است.

چنانچه قبلا اشاره
شد، قرآن كتابي است ديني كه شامل ابعاد سه گانه اعتقادي، اخلاقي، و عملي است ولي
در ضمن طرح آنها، مسائل ديگري را به منظور استدلال و توجه بشر به جهان هستي و غيره
كه كلا در جهت توضيح و تاييد همان ابعاد است، مطرح ساخته كه از آن جمله همين آيه
دهم از سوره لقمان مي باشد.

«خلق السموات بغير
عمد ترونها»

ستون نامرئي آسمانها

آسمانها را بدون
ستوني كه ببينيد آفريد «سماء» از ريشه و ماده ي «سمو» گرفته شده كه به معناي بلندي
است و جمع آن «سماوات» مي باشد.

بنابراين اين آسمان
به تمام اجسام و كراتي كه در جو زمين در بالاي سر ما قرار گرفته است گفته مي شود.
البته براي آسمان معاني ديگري نيز گفته شده كه در اينجا مجال ذكر آنها نيست اين
اجرام فضائي شامل تمام كرات ثابت و سيار جو زمين مي شود كه منظومه ي شمسي يكي از
آنها است. اگر شما در شب مهتابي كه آسمان صاف و آبي و خالي از هر گونه ابر و غبار
است به آن بالا نگاه كنيد، فضائي آكنده از اجسام نوراني مي بينيد كه چندين برابر
آن با چشم غير- مسلح و عادي شما ديده نمي شوند و بسياري ديگر نيز حتي از ديد قوي
ترين تلسكوپ هاي جهان پوشيده است ولي آيا هيچ از خود پرسيده ايد كه چگونه در اين
مسير پر ترافيك فضائي، برخورد و تصادمي ميان اين كرات پيش نمي آيد، و طي ميليونها سال
هر يك در مداري مشخص و طبق نظم و قانونمندي خاص در آن فضاي بي گران در گردشند و تا
آنگاه كه خواست الهي باشد، بهمين وضعيت باقي خواهند بود.

اين درست همان مساله
اي است كه قرآن روي آن انگشت گذاشته و به اين صورت بيان نموده است. «خلق السموات
بغير عمد ترونها»

ستون نامرئي آسمانها
چيست؟ بشر از هزار و چهار صد سال قبل اين آيه را  
مي خواند و نمي دانست كه منظور از اين ستون نامرئي چيست و به احتمال درباره
ي آن، چيزهايي مي گفت ولي وقتي قوه ي جاذبه كشف شد و پرده از روي اين پديده ي عجيب
خلقت برداشته شد، به معني اين آيه پي برد كه منظور از اين ستون نامرئي همان قوه ي
جاذبه است. بدين ترتيب در مي يابيم كه چگونه اين ستون نامرئي هر يك از اين اجرام
عظيم و نوراني را در مدار و فاصله معيني از ستاره ديگر طي ميلياردها سال نگه داشته
و در مسير مداوم خويش برخورد و تصادمي پيش نمي آيد.

ولي اين وضع تا كي
ادامه خواهد يافت؟

قرآن كريم، در سوره
انفطار فرو ريختن ستارگان و بهم ريختن اين نظم دقيق را از علائم و نشانه هاي روشن
قيامت معرفي مي كند.

«اذالسماء انفطرت
واذا الكواكب انتشرت…2» هنگامي كه آسمان شكافته گردد و هنگامي كه
ستارگان فرو ريزند.

بنابراين تا روزي كه
قيامت فرا نرسد اين نيروي جاذبه، ضامن اين نظم دقيق و شگفت انگيز خواهد بود.

اشياء نگهدارنده ي
زمين

«والقي في الارض
رواسي ان تميدبكم»

القاء به معني افكندن
و نهادن است «رواسي» جمع راسي و به معني چيز مستحكم و پا برجا است. بنابراين معني
آن چنين مي شود كه: خداوند در زمين، اشياء و اجسامي محكم و استوار قرار داد. آيا
اين اجسام، درختان نيرومندي مانند چنارند كه با ريشه هائي كه در اعماق زمين دارند،
محكم و پابرجا هستند يا تل هاي خاك و شن يا چيزهاي ديگرند؟ جمله ي «ان تميد بكم»
اين مساله را روشن مي كند. ما اين رواسي را در زمين قرار داديم تا از اضطراب و
لرزش زمين در امان باشيد.

در گذشته براي
دانشمندان روشن نبود كه چگونه كوهها مانع زمين لرزه مداوم و شديد زمين اند ولي
بعدها طي تحقيقات و مطالعات زمين شناسي دريافتند كه اگر وجود همين كوههاي سر به
فلك كشيده كه تا اعماق كره زمين فرو رفته اند نبود در هيچ جاي زمين نقطه امني براي
زندگي موجودات و پيدايش تمدن و آباداني، يافت نمي شد زيرا زمين لرزه هاي ويرانگر
اجازه حيات به هيچ موجودي نمي داد.

اينجا است كه عظمت
اين كتاب آسماني روشن مي شود و براي كسي كه    
بي غرضانه قضاوت كند جاي ترديدي باقي نخواهد ماند كه اين كتاب از جانب خدا
است، زيرا آورنده آن در محيط و زماني مي زيسته كه خبري از اين كشفيات مهم علمي
نبوده و قرنها بعد بشر به آنجا رسيده كه قرآن در آن روز از آن خبر داده است و چه
بسا حقايق مهم علمي كه امروزه در قرآن وجود دارد ولي هنوز توفيق كشف آن براي
دانشمندان پيدا نشده و در آينده به آنها خواهد رسيد. اينجا است كه انسان بياد سخن
عميق علي «ع» درباره قرآن مي افتد كه فرموده:

«وان القرآن ظاهره
انيق و باطنه عميق، لاتفني عجائبه ولاتنقضي غرائبه ولاتكشف الظلمات الا به3».

همانا قرآن داراي ظاهري
زيبا و شگفت انگيز و باطني پرمعنا و عميق است به گونه اي كه معاني اعجاب انگيز و
ناآشناي آن براي افكار بشر پيوسته بي پايان و نقاط تاريك و مبهم علمي جز بوسيله آن
روشن و مشخص نمي گردد.

يك زمين و چند آسمان

نكته ي ديگري كه در
اين آيه است اين است كه «سموات» بر خلاف «ارض» به صورت جمع آمده و در اكثر آيات
نيز بهمين صورت استعمال شده است، به دليل اينكه جز همين كره ي زميني كه سياره ما
به حساب مي آيد، زميني ديگر وجود ندارد ولي ميلياردها كره و اجسام آسماني در عالم
وجود دارند كه به هر يك از آنها چنانچه گفتيم «سماء» گفته مي شود. زمين نيز داراي
طبقاتي است كه طبقه بالا همين پوسته و قشر زمين است كه ما مي بينيم، در طبقه بعدي
آب قرار دارد و همين طور هر طبقه داراي ويژگي خاصي است تا مي رسد به طبقه- اي كه
هسته و جو زمين است و همه چيز در آنجا از گرمي بصورت گاز و بخار است. ولي با
اينهمه مجموعه اين طبقات همين كره ارض را تشكيل مي دهند و از اين رو ارض به صيغه ي
مفرد و سموات بصورت جمع در آيات آمده است.

خداوند در سوره طلاق
مي فرمايد: «الله الذي خلق سبع سموات و من الارض مثلهن4».

آن خدائي كه آسمانهاي
هفتگانه را بيافريد و مانند آن آسمانها، از (هفت طبقه) زمين خلق نمود. ممكن است در
ابتداء چنين به نظر رسد كه منظور از «مثلهن» اين است كه در جهان هستي زمين واحدي
وجود ندارد، بلكه چنانچه آسمان متعدد است، زمين نيز متعدد مي باشد، ولي چنين نيست،
زيرا كلمه ي «مثلهن» اشاره به طبقات متعدد زمين است نه به خود زمين و معناي آيه
چنين است كه طبقات زمين مانند خود آسمانها متعدد است.

بعضي از دانشمندان،
آسمان را عبارت از چيزي ديگر دانسته اند و ظاهر پاره اي از آيات و روايات نيز آن
را تاييد مي نمايد. آنها آسمانها را به آسمانهاي هفت گانه تقسيم كرده اند و گفته
اند كه هر آسمان عبارت از جسم شفافي است كه مجموعه اي از ستارگان ثابت و سيار در
درون آن جاي دارند ولي روشن نيست كه آن جسم شفاف از چه ماده اي بوجود آمده است.
مثلا تمام كواكب و ستارگاني كه در شب با چشم ما ديده مي شوند در آسمان اول قرار
گرفته اند و در چند جاي قرآن كه سخن از تزيين آسمان دنيا بوسيله ستارگان به ميان
آمده است اين معنا را تاييد مي كند.

در سوره صافات آمده
است «انا زينا السماء الدنيا بزينة الكواكب5». و در سوره فصلت مي
خوانيم «وزينا السماء الدنيا بمصابيح…6» و در سوره ملك ذكر شده است
«ولقد زينا السماء الدنيا بمصابيح…7» ما آسمان دنيا را به ستارگان،
به چراغها آراستيم.

همينطور آسمان دوم و
سوم و چهارم تا آسمان هفتم هر كدام مجموعه اي از كواكب را در بر گرفته اند.

«وبث فيها من كل
دابة».

«بث» به معني منتشر
كردن و پراكندن است، خداوند انواع مختلف حيوانات و جنبندگان را كه شايد به ميليونها
نوع برسد در نقاط مختلف زمين منتشر ساخت است، دريا نيز جزئي از زمين است كه انواع
گوناگوني از موجودات آب زي در آن زندگي نموده و پراكنده اند البته از بعضي از آيات
چنين استفاده مي شود كه اين مساله اختصاص به كره زمين ندارد، بلكه در كرات آسماني
نيز موجودات زنده پيدا مي شود «و من آياته خلق السموات والارض و ما بث فيها من
دابة8» از آيات خداوند، آفرينش آسمانها و زمين و جنبندگاني است كه در
آنها (آسمانها و زمين) پراكنده ساخته است. بنابراين در غير از زمين نيز جنبندگاني
وجود دارند، اما خصوصيات آنها چگونه است براي ما روشن نمي باشد.

اسلام از آنجا كه
ديني جامع الاطراف و فراگير است راجع به تمام جنبندگان زميني، چه آنها كه در دريا
زندگي مي كنند و چه آنها كه در روي زمين (پرنده و غير پرنده) حكم دارد، و براي
تشخيص انواع حلال از حرام آن و طريقه ذبح و تزكيه آنها احكام و دستوراتي دارد و
لذا فقهاء براي آنها فصلي جداگانه گشوده و كتابهائي مفصل در اين زمينه نوشته اند
كه اگر مجموعه آنها را در يك جا جمع كنند كتابخانه اي بزرگ به وجود خواهد آورد.

ريزش آب از آسمان

«وانزل من السماء
ماء».

در قسمتهاي قبلي آيه،
سه مساله زير بيان شد:

1- آفرينش زمين.

2- قراردادن كوهها در
زمين به منظور پيش گيري از زمين لرزه هاي شديد و مداوم و امكان زندگي انسانها در
آن.

3- پراكنده ساختن
جنبندگان مختلف در روي زمين.

ولي آيا زمين با اين
سه خصوصيت براي زندگي انسان مساعد و مناسب است و نياز به چيز ديگر ندارد؟

در قسمت چهارم مي
بينيم راجع به باران، سخن گفته است، و طبيعي است كه آب نه تنها براي انسان بلكه
براي تمام جنبندگان و نباتات نقش حياتي دارد و از اينرو خداوند پس از بيان آن سه،
مساله نزول آب را از آسمان مطرح مي نمايد و مي فرمايد: ما از آسمان آب را نازل
كرديم.

دنياي علتها

لازم است در اينجا
اين مطلب را تذكر دهيم كه چرا خداوند همه چيز و از آن جمله نزول باران را به خود
نسبت مي دهد، در صورتي كه مي دانيم باران قطرات آبي است كه بواسطه تابش آفتاب بر
آبهاي روي زمين و درياها تبخير، و بخارها به بالا متصاعد مي شود و به صورت ابر در آسمان
ظاهر مي گردد و از آنجا در اثر تغييرات جوي، بصورت برف يا باران به زمين نازل مي
شود. پس علل و اسباب نزول باران همين علل طبيعي است، ولي خداوند مي فرمايد:
«وانزلنا من السماء ماء» ما از آسمان آب را نازل كرديم.

از امام صادق روايتي
وارد شده است كه اين مساله را به خوبي توضيح داده و روشن مي سازد. «قال ابوعبدالله
عليه السلام: ابي الله ان يجري الامور الا بالاسباب، فجعل لكل شيئي سببا…9».

خداوند هرگز پديده اي
را جز از طريق علل و عوامل عادي آن بوجود نمي آورد از اينرو براي هر پديده اي علتي
قرار داده است با توجه به اين روايت جواب اين سئوال براي ما روشن مي شود كه چرا
خداوند در قرآن كريم امثال اين مسائل را كه بواسطه علل و اسباب مخصوص به خود، به
وجود مي آيد به خويش نسبت مي دهد.

بنابراين، گرچه هيچ
معلولي بدون علت نيست، و جهان، جهان سبب است ولي تمام رويدادها و حوادث زندگي تحت
مشيت خداوند و به اراده ي او انجام مي- پذيرد و در يك سخن خداوند پديدآورنده و
خالق تمام علتها و معلول ها است و اينكه هيچ معلولي نيست مگر اينكه علتي داشته
باشد، اين مزيت و خاصيت را خداوند قرار داده است. پس تا اذن خداوند نباشد و مشيت
حق تعالي تعلق نگيرد. بخارها به صورت ابر در نمي آيد و اگر هم درآمد درآنجائي كه
خداوند اراده كرده است مي بارد و اصلا تمام علل و عوامل طبيعي در ايجاد آب و باران
آسماني را خداوند فراهم مي آورد.

خداوند است كه به
آفتاب دستور مي دهد كه به زمينهاي نمناك و بر درياها بتابد تا در اثر حرارت آفتاب
بخار بالا رود و ابر گردد و در سطح هاي بالا وقتي كه هوا سرد باشد بصورت قطره هاي
باران بر زمين ببارد و اگر سرماي هوا زياد باشد، طبيعي است كه قطره ها به صورت برف
خواهند شد و بر زمين نازل مي شوند و اگر همراه با سرما، جريان باد شديد نيز وجود
داشته باشد به صورت تگرگ در خواهند آمد ولي تمام اين عوامل طبيعي به دستور خداوند
و به اذن و مشيت او پديد مي آيند.

«فانبتنا فيها من كل
زوج كريم».

و در روي زمين گياهان
گوناگون و پرفايده رويانيديم.

در اين زمين از هر
گياه و درختي به صورت جفت يعني نر و ماده آفريديم و تمام اين گياهان داراي منفعت و
خواص زيادي براي انسان است. از اين آيه نيز استفاده مي شود كه ازدواج و توليد و
تلقيح نه تنها در انسان و حيوان است بلكه در تمام موجودات وجود دارد و به طور كلي
مساله جفت بودن و تلقيح كه بيشتر بوسيله باد انجام مي پذيرد در تمام نباتات و
گياهان هست كه با بررسي گلها به خوبي روشن مي شود.

ادامه دارد

[1]

 



1- سوره لقمان
آيه 10.

2-
سوره انفطار آيه 2-1.

3-
نهج البلاغه صبحي الصالح- ص 61.

4-
طلاق آيه 12.

5-
سوره صافات آيه 6.

6-
سوره فصلت آيه 12.

7-
سوره ملك آيه 5.

8-
سوره شوري آيه 29.

9-
بحار جلد دوم صفحه 90.