شرائط
موفقيت دولت
دشمن
بعد از يأس در براندازي اصل نظام اسلامي، بيشتر به وسيله موج توطئههاي گوناگون
براي ايجاد و دامنزدن به مشكلات و سنگاندازي بر سر راه انقلاب و چوبگذاردن لاي
چرخ آن، همت گماشت با اين هدف كه همواره بيشترين فرصت مسئولين و عمده نيروها و امكانات
جمهوري اسلامي را براي مقابله با آنها مشغول كرده و دولت اسلامي را به شكل
انفعالي به دنبال حوادث و مشكلات روزافزون بدواند تا از برنامهريزيهاي اساسي و
حركتهاي تهاجمي براي رسيدن به آرمانهاي بلند انقلاب و پشتسرگذشتن و حلّ مشكلات
و رفع كاستيها باز دارد و بدينوسيله انقلاب را گام به گام! در سرازيري ناكامي،
پوچي و شكست سوق دهد!
طبيعي
است كه اين توطئه نيز كه نتيجه همدستي شياطين بروني و دروني! است بايد كاملاً خنثي
شود و دولت اسلامي بايد براي رفع مشكلات جامعه اسلامي و تحقق همهجانبه اسلام در
تمام شئون كشور، به يك حركت نيرومند و تهاجمي دست زند.
امروز
بحمدالله بهتر از هر زمان ديگري شرائط لازم براي اين حركت عظيم، فرام و عناصر و
پشتوانههاي اصلي كه ذيلاً به مهمترين آنها اشاره ميشود يكجا جمع شده است.
1-
هدف = خدا و تحقق
اسلام در جامعه
2-
راه = صراط مستقيم
الهي يعني حركت در چهارچوب پرستش خداي يكتا و پيروزي از احكام او و هر كاري را فقط
براي رضاي حق و در جهت تقرب به او انجام دادن.
3-
راهبر و راهنما = اما
امّت بارزترين نمونه مقام مرجعيت و رهبري در عصر غيبت كه بيشترين حمايت و پشتيباني
را از اين دولت فرموده و از هرگونه راهنمائي لازم نسبت به آن دريغ نداشتهاند.
4-
مردم = امت حزبالله،
شگفتانگيزترين ملت در تاريخ بشريت و اسلام كه حضور دائم و حماسهآفرينيهاي آن در
انقلاب و جنگ، جهان را مبهوت كرده و بيگمان هيچ دولتي در دنيا داراي چنين بازوي
نيرومندي نيست!
5-
امكانات = به جز
نيروي حزبالله و استعدادهاي بالفعل و بالقوه امّت هوشمند و ايثارگر، منابع بيپايان
متنوّع و غني طبيعي اعم از زيرزميني و روزميني كه ميتواند مايحتاج يك كشور مستقل،
خودكفا و نيرومند را تأمين نمايد.
6-
هماهنگي = وزراء،
نخستوزير، رئيسجمهور، قوة مقننه و قضائيه و طبعاً مردم هيچگاه مانند امروز با
يكديگر همدل و هماهنگ نبودهاند و از اين ناحيه نيز هيچ مشكل مهمي بر سر راه دولت
نيست.
7-
نبودن بحران = جنگ،
مشكلات اقتصادي، گروهكها و ديگر توطئهها كه هر كدام در گذشته به شكل يك بحران
خودنمائي ميكردند با فداكاري و ايثار امت اسلام اكنون تحت كنترل قرار گرفته و
دولت اسلامي با آرامش خاطر، ابتكار عمل را در مقابله با آنها در اختيار دارد.
با
توجه، به مجموعة عناصر و شرائط فوق كه در هيچ زماني در تاريخ انقلاب با هم فراهم
نبوده است، ديگر هيچ عذر و بهانهاي در عدم موفقيت و اقدام به يك حركت قاطع و
تهاجمي براي ريشهكن كردن فساد و عوامل آن و تحقق بخشيدن به شعارهاي اصيل انقلاب،
مقبول نيست و دولت بايد متوجه باشد كه خداي ناكرده هرگونه ناكامي در دسترسي به
آرمانهاي بزرگ اسلامي به معني زيرسؤال بردن عناصر فوقالذكر است كه چنين مباد.
دولت
خدمتگزار كه در خلوص و تعهد و كار شبانهروزي و پيگير آن شكي نيست بايد كه بيش از
پيش به مسئوليت بار سنگين امانتي كه بر دوش گرفته بينديشد و با توجه به شرائط حساس
كنوني و توطئهاي كه به آن اشاره شد؛ راههاي تضمين موفقيت و رساندن اين بار سنگين
به سر منزل مقصود را پيدا كند.
در
اين مختصر فقط به اجمال و بدون شرح و تفسير به چند مورد مهم كه عدم توجه به آنها
بيگمان موجب شكست و ناكامي است در ضمن چند روايت اشاره ميشود:
1-
بصيرت و آگاهي از
اهداف و راههاي دستيابي به آنها (براي هر فرد، اداره، وزارتخانه، نهاد) عن
الصادق عليه السلام: العامل علي غير بصيره كالسائر علي غير طريق. (بحار ـ 78 ـ ص
224)
كسي
كعه بدون بصيرت و آگاهي در راه انجام كاري گام بر دارد همانند كسي است كه در
بيراهه سير كند كه هرچه به حركت خود سرعت بخشد از مقصد دورتر ميشود!
2-
برنامهريزي و تدبير
در كارها كه مقدمهاي است ضروري و قطعي براي رسيدن به اهداف، و بيشك هركاري بدون
اين مقدمه، ناكام و موجب پشيماني است.
عن
اميرالمؤمنين عليهالسلام: التدبير قبل العمل يؤمنك من النّدم. برنامهريزي و
تدبير قبل از انجام كار ترا از پشيماني بيمه ميكند.
(امالي صدوق، ص 268)
3-
برنامهريزي بايد واقعبينانه
و خوب باشد كه برنامهريزي بد موجب ويراني و سقوط است.
عن
اميرالمؤمنين عليهالسلام: من ساء تدبيره تعجّل تدميره. كسي كه برنامهريزي او بد
باشد سقوط و ويرانيش زود فرا رسد!
(غررالحكم، ص 268)
4-
جدولبندي در امور و
برنامهريزيهاي مربوط به آنها و رعايت اولويتها و ضرورتها در تنظيم جدولبندي
و ريشهيابي و برخورد اساسي با مسائل از يكسو و از سوي ديگر به كارگيري بهترين
نيروهاي شايسته (با تفحص كامل و بر اساس معيارها نه روابط) براي سپردن امانت الهي
مسئوليت به آنها و تحقق بخشيدن به امور مطلوب و متناسب با جدول تنظيم شده كه
رعايت اين امور، تضميني است كلّي براي ثبات و موفقيت هر دولتي و در غير اين صورت:
عن
اميرالمؤمنين عليهالسلام: يستدّل علي ادبار الدّول باربعه: تضييع الاصول والتمسّك
بالفروع و تأخير الافاضل و تقديم الأراذل.
(غررالحكم ـ ص 257)
چهار
چيز نشانة واژگوني و سقوط دولتها است: 1ـ ضايع كردن و واگذارن اصول و كارهاي
اساسي 2ـ پرداختن به امور فرعي و شاخ و
برگها 3ـ عقب زدن انسانهاي داراي فضل و
برتري 4ـ جلو انداختن و بكارگرفتن افراد
فرومايه!
5-
با توجه به اينكه
استكبار جهاني وايادي آن براي كارشكني همواره در كمين نشسته نبايد قبل از تحقق هر
كاري آن را اعلام كرده و با كار انجام نشده به مردم اميد كاذب و دشمن را براي
كارشكني حساس كنيم بلكه همانگونه باشيم كه حضرت امام در اوّلين سخنراني بعد از
پيروزي در فيضيه فرمودند به اين مضمون كه: اگر در گذشته حرف ميزدند و عمل نميكردند
ولي ما عمل ميكنيم و بعد اگر لازم بود ميگوييم.
6-
عن ابي جعفر الثاني
عليهالسلام: اظهار الشيّء قبل ان يستحكم مفسده له.
(تحف العقول = ص 340)
پرده
برداشتن از هر چيزي قبل از پابرجا شدن موجب تباهي آن ميشود!
اميد
كه دولت محترم با الهام از دستورات پيشوايان بزرگ اسلام كه فقط به چند نمونه آن
اشاره شد، هر روز گام بلندي را در خدمت به اسلام و مسلمين برداشته و بهزودي جهان،
شاهد پيروزي نهائي جمهوري اسلامي در جنگ تحميلي و جبهه دفاع از اسلام و ريشهكن
ساختن فساد و عوامل آن در جامعه اسلامي باشد و با تحولي عظيم در فرهنگ و دانشگاهها،
كشاورزي، صنعت، بهداشت و درمان، مسكن راهسازي و سرمايهگذاريهاي اساسي ديگر شاهد
خودكفائي كامل و صادرات غير نفتي و بالاخره شكلگيري يك جامعه نيرومند اسلامي بهعنوان
پشتوانه همهجانبه و سرمشق تمام مسلمانان و مستضعفان جهان باشيم انشاءالله.
والسلام
رحيميان