وحدت، گامي مطمئن بسوي پيروزي

بماسبت هفته وحدت

سيد محمد جواد مهري

به پيشنهاد آيت الله العظمي منتظري، از روز 12
تا 17 ربيع الاول، هفته وحدت نامگذاري شده است. انتخاب اين روزها به عنوان هفته
وحدت، شايسته ترين انتخاب است زيرا روز 12 ربيع الاول، بعقيده برادران اهل
سنت،  روز فرخنده ولادت پيامبر بزرگ اسلام
حضرت محمد بن عبدالله (ص) است  روز 17 ربيع
الاول، به عقيده شيعيان، روز ولادت با سعادت آم بزرگوار است. و چه هفته اي شايسته
تر از هفته ولادت براي وحدت.

ما ضمن عرض تبريك فراوان بمناسبت فرا رسيدن
اين عيد بزرگ اسلامي به مقام والاي دوازدهمين جانشين آن حضرت، خاتم الاوصياء امام
زمان(عج) و نايب بر حقش امام خميني دام ظله و امت شهيد پرور امام، بحثي را تحت اين
عنوان تقديم خوانندگان عزيز مي كنيم كه روشن شود مقصود و مراد حضرت امام خميني و
اميد امت و امام حضرت آيت الله العظمي منتظري از وحدت چيست و محدوده آن كدام است و
با مخالفان وحدت چگونه بايد برخورد كرد؟

وحدت و برقراري نظم

يكي از انگيزه هاي مهم وحدت،‌ايجاد انسجام و
هماهنگي در جامعه اسلامي و در نتيجه استقرار آرامش و امنيت است كه بي گمان در چنين
جوي، انديشه ها شكوفاتر شده و روش هاي خدمت به 
مستضعفين و مبارزه با مستكبرين، روشن تر 
عملي تر مي شود. و از اين رو راه براي وحدت جهاني گشوده تر مي شود. و لذا
اندكي از آرزوهاي ما اين است كه روزي فرا رسد كه انسان ها سرستيز و ناسازگاري با
همنوعان خود نداشته و در سايه يك زندگي منظم و هماهنگ، آرامش در جهان برقرار شود.
براي اينكه يكي از انگيزه هاي وحدت، برقراري نظم و آرامش در بين مردم است.

و لذا حضرت امير(ع) به مالك اشتر، والي خود در
مصر، سفارش مي كند: با مردم خوشرفتاري كن كه آنها يا برادران ديني توأند و يا
همنوعان و نظيران تو از نظر آفرينش و خلقت. و اينكه، ما معتقديم در حكومت امام
زمان(عج) همه مردم با هم متحد مي شوند و عدالت و نظم بقرار مي گردد- كه در روايات
بطور كنايه از آن تعبير به همنشيني گرگ با گوسفند شده است- براي همين استكه وحدت
در جهان گسترش مي يابد و همه زير چتر اين وحدت در مي آيند. و اين وحدت بزرگ و
تبعيت از يك حاكم عادل، در گستره گيتي، نظم و آرامش را برقرار مي سازد.

بنابراين، اگر كسي خواهان نظم است، بايد در
ايجاد وحدت كوشش كند كه هرچه وحدت بيشتر شود، نظم افزونتر خواهد شد و هرچه از وحدت
كاسته شود، از آرامش كاسته خواهد شد. در قرآن به ما سفارش شده است كه براي رسيدن
به وحدت،‌حتي با اهل كتاب نيز با لحني آرام و روشي مسالمت آميز بحث كنيم و آنان را
از خود نرانيم.« ö@è% Ÿ@÷dr’¯»tƒ É=»tGÅ3ø9$# (#öqs9$yès? 4’n<Î) 7pyJÎ=Ÿ2 ¥ä!#uqy™ $uZoY÷t/ ö/ä3uZ÷t/ur žwr& y‰ç7÷ètR žwÎ) ©!$# Ÿwur x8Ύô³èS ¾ÏmÎ/ $\«ø‹x© Ÿwur x‹Ï‚­Gtƒ $uZàÒ÷èt/ $³Ò÷èt/ $\/$t/ö‘r& `ÏiB Èbrߊ «!$# 4 bÎ*sù (#öq©9uqs? (#qä9qà)sù (#r߉ygô©$# $¯Rr’Î/ šcqßJÎ=ó¡ãB  [1] »

بگو (اي پيامبر!) اي اهل كتاب! بيائيد از آن
كلمه حقي كه ميان ما و شما هست تبعيت كنيم كه همانا به جز خدا كسي را نپرستيم و با
او هيچ چيز را شريك قرار ندهيم و برخي از ما برخي ديگر را بجاي خدا، پروردگار قرار
ندهيد. پس اگر مخالفت ورزيدند، شما(مسلمانان) بگوئيد: گواه باشيد كه ما- در برابر
خدا- تسليم هستيم.

و در آيات زيادي كه قرآن با اهل كتاب بحث مي
كند، با زباني آرام- و بالتي هي احسن- آنان را به پيروي كردن از حق و كنار گذاردن
باطل دعوت مي كند، و آنجا كه مشركان و كافران لجاجت مي كنند و از وحدت گريزان مي
شوند،‌خداوند به مسلمانان دستور مي دهد كه از آنها دروي جوئيد زيرا كه در دين خود
اختلاف ورزيدند و به فرمان وحدت تسليم نشدند. و هشدارتان باد اي مسلمانان اگر
اختلاف داشته باشيد و هر يك براي خود گروهي تشكيل دهد و از «سواد اعظم» جدا باشد،
مانند مشركان و كافران است.

«* tûüÎ6ÏYãB Ïmø‹s9Î) çnqà)¨?$#ur (#qßJŠÏ%r&ur no4qn=¢Á9$# Ÿwur (#qçRqä3s? šÆÏB tûüÅ2Ύô³ßJø9$#    z`ÏB šúïÏ%©!$# (#qè%§sù öNßguZƒÏŠ

(#qçR%Ÿ2ur $Yèu‹Ï© ( ‘@ä. ¥>÷“Ïm $yJÎ/ öNÍkö‰y‰s9 tbqãm̍sù [2]»

 

از مشركان نباشيد، آنان كه دين فطرت خود را
پراكنده نمودند و گروه گروه شدند و هر گروهي به آنچه خود دارند، خوشحال و شادند.[3]

وحدت، برنامه پيامبران

قرآن وحدت و هماهنگي را برنامه پيامبران و هدف
بعثت مي داند و اكيداً سفارش مي كند كه همه با هم دين خدا را برپا داريد و زنهار
از تفرق و پراكندگي در دين كه اين مخالفت با خدا و پيام رسانان او است. «* tíuŽŸ° Nä3s9 z`ÏiB ÈûïÏe$!$# $tB 4Ӝ»ur ¾ÏmÎ/ %[nqçR ü“Ï%©!$#ur !$uZøŠym÷rr& y7ø‹s9Î) $tBur $uZøŠ¢¹ur ÿ¾ÏmÎ/ tLìÏdºtö/Î) 4Óy›qãBur #Ó|¤ŠÏãur ( ÷br& (#qãKŠÏ%r& tûïÏe$!$# Ÿwur (#qè%§xÿtGs? ÏmŠÏù 4 uŽã9x. ’n?tã tûüÏ.Ύô³ßJø9$# $tB öNèdqããô‰s? ÏmøŠs9Î) 4 ª!$# ûÓÉ<tFøgs† Ïmø‹s9Î) `tB âä!$t±o„ ü“ωöku‰ur Ïmø‹s9Î) `tB Ü=‹Ï^ム»[4]

 آئيني
را كه خداوند براي شما مسلمانان مقرر فرموده، همان است كه به نوح سفارش كرد و همان
كه به تو- اي پيامبر- وحي شد و به ابراهيم و موسي و عيسي(ع) وصيت نمود كه دين خدا
را – همه با هم- برپا داريد و در دين اختلاف و پراكندگي نداشته باشيد.

و در ادامه آيه توضيح مي دهد كه مشركان را
هيچگاه خوشايند نيست كه به سوي شما آيند و به دين خدا گرايش پيدا كنند و از تفرق
در دين دوري بجويند بلكه اين كار براي آنان بسيار گران تمام مي شود، چرا كه آنها
هواپرستي رابر خداپرستي و باطل را بر حق ترجيح مي دهند و از اين روي خداوند آنان
را به سوي خود هدايت نمي كند.

پس اگر كسي وحدت را نپذيرد و از آن دوري
گزيند، از هدايت خداوند نيز محروم خواهد بود ولي اگر انسان همگام با ديگران، در
راه مستقيم الهي، گام بردارد، از نعمت هدايت برخوردار بوده و رستگار و پيروز در
دنيا و آخرت خواهد شد.

وحدت از ديدگاه معصومين

حضرت اميرالمؤمنين(ع) كه بزرگترين الگوي حفظ
وحدت است و كسي است كه بالاترين محنت ها و سخت ترين مصيبت ها را براي حفظ وحدت امت
اسلامي بر خود پذيرفت[5]، در
يكي از خطبه ها مي فرمايد:

«و الزمواالسواد الأعظم فان يدالله مع
الجماعة. و اياكم و الفرقة فان الشاذ من الناس للشيطان كما أن الشاذ من الغنم
للذئب. ألا من دعا الي هذا الشعار فاقتلوه و لو كان تحت عمامتي هذه!»[6]

هان! همگام با اكثريت مردم(كه در مسير حق اند)
حركت كنيد كه دست خدا بر سر جماعت است. و زنهار از تفرقه و پراكندگي بپرهيزيد زيرا
كسي كه از مردم كناره گيري كند، گرفتار شيطان مي شود همانگونه كه جدا مانده از
گوسفندان، دچار گرگ مي شود. هان! هر كس به اين شعار (تفرقه) مردم را دعوت كند، او
را بكشيد اگر چه در زير عمامه من باشد.

در اينجا ملاحظه مي كنيم كه حضرت امير(ع)
دستور قتل كسي را مي دهد كه مردم را به سوي اختلاف دعوت مي نمايد و در دين بدعت
ميگذارد. و قبل از آن حضرت، پيامبر اكرم(ص) كسي را كه از گروه مسلمانان جدا مي
شود، كافر خوانده و غير مسلمان خطاب مي نمايد:

«من فارق جامعة المسلمين فقد خلع ريقه الاسلام
من عنقه. قيل يا رسول الله: و ما جماعة المسلمين؟ قال: جماعة اهل الحق و ان قلوا[7]»

هر كه از جماعت مسلمين دوري جويد، ريسمان
اسلام را از گرد خود باز كرده است. از پيامبر(ص) پرسيدند: جماعت مسلمين كيانند؟
حضرت پاسخ داد: گروه حق جويان گرچه اندك باشند.

حضرت امير(ع) در يكي ديگر از خطبه هايش مي
فرمايد:

«و ان الله سبحانه لم يعط احدا بفرقة خيرا ممن
مضي و لاممن بقي[8]»

خداوند سبحان به هيچ كس در اختلاف و پراكندگي،
خيري نداده است چه از گذشتگان و چه از ماندگان.

و آخرين وصيتي كه حضرت به فرزندانش مي فرمايد
اين است كه:

«اوصيك يا حسن و جميع ولدي و اهلي و من يبلغه
كتابي بتقوي الله ربكمو لا تمونن الا و انتم مسلمون و اعتصموابحبل الله جميعا و لا
تفرقوا»

وصيت مي كنم تو را اي حسن و تمام فرزندان و
خويشانم را و هر كه پيام مرا در مي يابد، به تقي و اينكه از دنيا نرويد مگر در
حالي كه مسلمان باشيد  به ريسمان الهي،
همگي چنگ بزنيد و هيچگاه متفرق  پراكنده
نشويد.

حضرت در اين وصيت سه جمله از قرآن بيان مي
كنند كه اگر مردم به اين سه جمله عمل كنند، بي گمان در دنياو آخرت، سعادتمند
خواهند شد. حضرت در  اين وصيت مهم خود، نه
تنها فرزندان و خانواده خود را منظور مي دارند كه تمام مردم را در همه زمانها و
مكان ها مورد سفارش قرار مي دهند و در حالي كه آنان را به تقوي  اسلام وصيت مي كنند، از همه مي خواهند كه با هم
به ريسمان الهي تمسك جويند و از تفرقه بپرهيزند.

آنچه از آيات قرآن و سخنان معصومين(ع) بر مي
آيد، اين است كه بايد وحدت و هماهنگي در جامعه حاكم باشد، و محور وحدت حق است، پس
همه مردم بايد گرداگرد اين محور جمع شوند و از آن پيروي كنند. و هركس از حق دوري
كند، به تفرقه روي آورده است. حضرت امير(ع) در روايتي مي فرمايند:

«و اما الفرقة فأهل الباطل و ان كثروا و اما
الجماعة فأهل الحق و ان قلوا[9]»

تفرقه در اهل باطل است هر چند زياد باشند و
اتحاد و اجتماع در اهل حق است گرچه كم باشند.

مبارزه با مخالفان وحدت

پس همانگونه كه از آيات و سخنان امامان بر مي
آيد، اهل باطل خواهان تفرقه و اختلاف اند و از اسلام بدورند و بايد با آنان به
مبارزه و پيكار برخاست. حضرت امير(ع) كه مي فرمايد: هر كس شعار اختلاف و تفرقه را
در بين مسلمين بلند كند با او كارزار كنيد و او را بقتل برسانيد،‌پس بدون شك با
آنان كه الگوهاي تفرقه و اختلاف اند و علناً با وحدت مسلمين مخالفت مي ورزند، بايد
بي محابا مبارزه كرد. حال بايد ديد مخالفان وحدت چه كساني هستند؟ و چگونه بايد با
آنها برخورد كرد؟

مخالفان وحدت

1-   
خطرناكترين مخالفان
وحدت، در زمان ما ابرجنايتكاران شرق و غرب هستند كه در رأس آنها شيطان بزرگ،
آمريكا است. اين استعمارگران خودخواه با پيروي از سياست: «اختلاف بيانداز و حكومت
كن» پيوسته آتش فتنه و تفرقه را در بين مسلمانان بر افروخته اند و با تمام مظاهر
وحدت به مبارزه اي سخت برخاسته اند و بوسيله سلاح هاي سرد و گرم و سلاح برنده
تبليغات با سران وحدت اسلامي پيكار مي كنند و از هر توطئه اي براي ايجاد اختلاف و
تنازع در بين مسلمانان فروگذار نيستند.

ما هم در مقابل، بايد لبه تيز سلاحهايمان را
به سوي آمريكا و ديگر ابرقدرتهاي ستمگر نشانه رويم و مبارزه اي آشتي ناپذير با
آنان داشته باشيم. و اين براي ما امكان پذير نيست مگر اينكه تمام اختلافات خود را
كنار گذاريم و باهمه مسلمانان، وحدت برقرار كنيم كه در غير اين صورت به پيروزي دست
نخواهيم يافت: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم[10]»
هرگز با هم تنازع و اختلاف نكنيد كه رسوا مي شويد و نيرويتان را از دست مي دهيد.

پس در برابر اين گروه كه ريشه فساد و فتنه اند
بايد با قاطعيت تمام ايستاد و نقشه هاي پليد آنان را در ايجاد اختلاف بين مسلمين
نقش برآب كرد.

2-   
دومين گروه از
مخالفان وحدت، دست پروردگان و سر سپردگان ابرقدرتها در كشورهاي اسلامي هستند.
اينان گرچه خطرشان كمتر از خود ابرقدرتها نيست زيرا مستقيماً با مردم سروكار دارند
و طبق دستور اربابان، در ايجاد شقاق و نفاق و فتنه هيچگاه كوتاهي نمي كنند! ولي
روش مبارزه با آنها فرق دارد. اينها چون ادعاي اسلام مي كنند لذا بايد نخست باپند
و اندرز آنها را نصيحت كرد و حجت را بر آنها كامل نمود؛ و اگر نصيحت هاي منصحان را
ناديده گرفتند، بايد همان  رفتار شديد را
با آنها در پيش گرفت، زيرا در آن صورت فرقي با اربابان خود ندارند. در قرآن مي
خوانيم: «* $pkš‰r’¯»tƒ tûïÏ%©!$# (#qãYtB#uä Ÿw (#rä‹Ï‚­Gs? yŠqåkuŽø9$# #“t»|Á¨Z9$#ur uä!$u‹Ï9÷rr& ¢ öNåkÝÕ÷èt/ âä!$uŠÏ9÷rr& <Ù÷èt/ 4 `tBur Nçl°;uqtGtƒ öNä3ZÏiB ¼çm¯RÎ*sù öNåk÷]ÏB 3 ¨bÎ) ©!$# Ÿw “ωôgtƒ tPöqs)ø9$# tûüÏJÎ=»©à9$#  [11] »

اي مؤمنان، با يهودان و نصاري پيوند دوستي
نبنديد، برخي از آنها دوستان برخي ديگرند، و هر كس از شما با آ نها پيمان دوستي
بندد از آنها خواهد بود و همانا خداوند گروه ستمگران را هدايت نمي كند.

3-   
سومين گروه از
مخالفان وحدت، وعاظ السلاطين و روحاني نماهائي هستند كه براي خشنودي دشمنان خدا،
دين خود را فروخته اند و با فتواهاي خود سعي در ايجاد تفرقه بين مسلمانان دارند.
اين روحاني نماهاي آتش افروز را بايد بي محابا رسوا كرد و مردم را از اغراض سوء و
نيت هاي پليدشان آگاه ساخت و گرنه ممكن است با سوء استفاده از مقام و لباس خويش،
بدترين و سهمگين ترين ضربه را به وحدت اسلامي بزنند.

و در كوتاه سخن، نخستين مبارزه را بايد با
ريشه هاي فساد كرد كه خداوند مي فرمايد: «öNèdqè=ÏG»s%ur 4Ó®Lym Ÿw šcqä3s? ×puZ÷GÏù tbqà6tƒur ß`ƒÏe$!$# ¼ã&—#à2 ¬! 4 ÂcÎ*sù (#öqygtGR$#  cÎ*sù ©!$# $yJÎ/ šcqè=yJ÷ètƒ ׎ÅÁt/[12]  »

با آنان كارزار كنيد تافتنه اي (در جهان)
نباشد و دين يكسره از آن خدا باشد. ولي اگر دسترسي به ريشه ها نبود بايد شاخ  برگهاي درخت فساد را قطع كرد تا ريشه آن تنها
بماند و آسيبي به وحدت گرايان نرسد.

مقصود از وحدت چيست؟

وحدتي كه آرمان بلند امام خميني است و در بيشتر
پيام ها و سخنراني ها از آن دفاع كرده و از ديرباز در تحقق آن كوشيده است، و از
سوئي ديگر آيت الله العظمي منتظري آنقدر به وحدت اهميت مي دهد و براي آن ارج قائل
است و آن را تنها راه رستگاري و رهائي امت پيامبر اكرم(ص) از چنگال خون آشام
استعمارگران بيدادگر مي داند و به همين منظور اعلام كرده است كه 12 تا 17 بيع
الاول به عنوان هفته وحدت نامگذاري شود. و جمهوري اسلامي براي اين هفته، مراسمي
باشكوه هر ساله برقرار مي كند؛ اين وحدت چيست و انگيزه ان چه مي باشد؟

برخي از ساده انديشان و يا مغرضان، وحدت را
چنين توصيف كرده اند: مقصود از وحدت اسلامي اين است كه سني ها دست از مذاهب خود
بردارند و به تشيع روي آورند يا اينكه شيعيان دست از تشيع بردارند و سني شوند!!
ولي روشن است كه مشعلداران وحدت هيچگاه چنين انگيزه و هدفي از مطرح كردن وحدت و
اتحاد نداشته اند بلكه اين را ضد وحدت مي دانند. عقيده و مذهب هر كس براي خودش
محترم است و نبايد گروندگان به مذاهب اسلامي مورد سرزنش يا اهانت قرار گيرند و يا
نسبت به عقايد آنان بي احترامي شود. و هدف از وحدت هم اين نيست كه بحثهاي كلامي
بين گروههاي اسلامي رد و بدل شود و بازار جدال گرم شود، بلكه منظور از وحدت اين
است كه هر كس با حفظ معتقدات خويش بايد با ساير مسلمين پيوند اخوت و برادري ببندد
و در برابر استعمارگران و ستم پيشگان و عوامل آنان ايستاده و در يك صف موصوص با
دشمنان مكتب مبارزه و پيكار كند.

و اگر كسي مي خواهد حقانيت مذهب خود را به
ديگران اعلام كند، مي بايست با بحث منطقي و با دليل و برهان مطالب خود را به
ديگران برساند بدون اينكه اهانت به معتقدات سايرين نمايد. تازه وقت براي اينگونه
بحثها زياد است. امروز بايد اساس اسلام را كه توسط ابرجنايتكاران مورد سوء قصد
قرار گرفته است دريافت. امروز هر مسلماني موظف است نداي غربت قرآن را لبيك گويد و
آن را از غربت درآورد. امروز بايد اختلافهاي جزئي را كنار گذاشت و اصل دين را
نگهداشت.

پيامبراكرم(ص) كه برنامه اخوت اسلامي را اجرا
كرد، مي خواست اسلام را كه ضعيف است تقويت كند و نيرو بخشد وگرنه بدون شك همه
افراد در عقيده هاي خود يكسان نبودند. اميرالمؤمنين (ع) آن همه رنجها و مصيبت ها
را براي حفظ اسلام تحمل كرد و به جزئيات نپرداخت. ساير امامان ما همين روش مقدس را
دنبال كردند براي اين كه حفظ اصل مكتب، هدف آنها بود.

امام خميني در اين باره مي فرمايد:

«حضرت امير(ع)،‌ابوالائمه، اول شخص اسلام بعد
از رسول الله، در طول مدت عمرشان زجرها ديدند و در آن مدتي كه اختلافات بين دستجات
بود، ايشان آرامش را حفظ كردند براي اينكه اسلام محتاج به آرامش بود. حضرت رضا(ع)
در آن ابتلاءاتي كه داشت و در آن مصيبتهاي معنوي كه برايشان وارد مي شد، بدون
اينكه اختلاف ايجاد كند، با آرامش راه خود را پيش مي برد و مقيد بود كه آرامش را
حفظ كند. ما همه بايد اختلافات خود را عقلاً حل كنيم و نگذاريم منجر به سرو صدا و
اختلاف اندازي بشود.[13]»

بنابراين، غرض از وحدت اين است كه پيروان
مذاهب گوناگون اسلامي در عين اختلافات مذهبي، بايد در برابر بيگانگان و مخالفان
وحدت، اتحاد داشته باشند  تمام صفوف مسلمين
در يك صف واحد خلاصه شود و در برابر دشمنان اسلام با هم ايستادگي و مقاومت كنند تا
اسلام را از چنگال آنها نجات دهند.

در حالي كه يهود و نصاري، غرب و شرق، آمريكا و
شوروي و وابستگاه به آنها دست بدست هم داده با هم متحد شده اند، لازم است مسلمانان
براي نجات اسلام و مسلمين، با هم يكدست و يكصدا شوند و تمام مظاهر تفرقه و اختلاف
را بدور بريزند، تا اينكه هم در نزد خداوند سربلند باشند و هم دين خود را به اسلام
و قرآن ادا كنند. و مطمئن باشند كه امروز هر شعاري براي ايجاد اختلاف در بين
مسلمانان، بلند شود‌، از شيطان بزرگ سرچشمه گرفته است  بايد از ميان برود.

مردم مسلمان و مصمم ايران هم كه توانستند از
زير يوغ استعمار بيرون آمده و به پيروزي دست يابند، براي اين بود كه با هم متحد
شدند و با اطاعت از اوامر رهبر كبير انقلاب حضرت امام خميني، دست ابرقدرتها را از
كشور خود قطع نمودند و اين روش بايد سرمشق ديگران شود.

در خاتمه بار ديگر تكرار مي كنيم: غرض از
اتحاد با فرق و گروههاي اسلامي اين نيست كه ما از اصول اعتقادي و يا عملي خود چشم
پوشي كنيم و يا از آنان بخواهيم كه از برخي اصول اعتقادي خويش صرف نظر كنند، زيرا
اين مصالحه نه منطقي است و نه امكان پذير، بلكه وحدت و اتحاد در اين است كه
معتقدان هر مذهب اسلامي با حفظ معتقدات خويش، امت واحده اي را كه منظور نظر قرآن و
پيامبر اسلام(ص) است، تشكيل دهند تا نيروي بزرگي در برابر آن همه دشمنان مشتركي
باشند كه با اساس اسلام  به مبارزه و نبرد
برخاسته اند. ما كه داراي مشتركات ديني بسياري هستيم: همه به خداي واحد، پيامبر
واحد،‌قرآن واحد، قبله واحده معتقديم و همه دين اسلام را پذيرفته ايم و تنها در
اصول مذهب و برخي از احكام فروع دين با هم اختلاف نظر داريم، روانيست كه امروز
بجاي مبارزه با دشمنان قسم خورده اسلام بجان هم افتيم و دل پيامبر اسلام(ص) را
آزرده كنيم.

ما در عين حال كه از كوچكترين اصول اعتقادي و
احكام عملي خود چشم پوشي نمي كنيم، دست اخوت و برادري را بسوي تمام مسلمانان جهان
دراز كرده، آنان را به اتحاد و همبستگي فرا مي خوانيم و درخواست مي كنيم: نيروها
را براي مقابله با مخالفان وحدت بسيج كنند و در برابر دشمنان مشتركمان صف مرصوصي
تشكيل دهند و براي خدا دست از اختلافهاي فرقه اي بردارند. و اما آنان كه هنوز
اصرار و لجاجت مي ورزند، از آنها مي خواهيم فقط تا وقتي كه دشمنان مشترك ما وجود
دارند، صبر كنند و دست از لجاجت بردارند و از آن پس به كار خود ادامه دهند!!

امام خميني با فريادي رسا مسلمانان را چنين
دعوت مي كنند:

«اي مسلمانان جهان كه به حقيقت اسلام، ايمان
داريد، بپاخيزيد و در زير پرچم توحيد و در سايه تعليمات اسلام، مجتمع شويد ودست
خيانت ابرقدرتان را از ممالك و خزائن سرشار آن كوتاه كنيد و مجد اسلام را اعاده
كنيد و دست از اختلافات و هواهاي نفساني برداريد كه شما داراي همه چيز هستيد.[14]

و اين نه تنها امام خميني است كه مسلمانان را
به وحدت فرا مي خواند بلكه اين نداي قرآن است كه پيوسته اعلام مي فرمايد:

«(#qßJÅÁtGôã$#ur È@ö7pt¿2 «!$# $Yè‹ÏJy_ Ÿwur (#qè%§xÿs? 4 [15]» به ريسمان الهي،‌چنگ بزنيد و هرگز متفرق و پراكنده نشويد. به اميد
بيداري تمام مسلمانان و اعتصام همگاني به حبل الله.

 



[1] – سوره آل عمران- آيه 64.