تلاش گسترده آموزشی صهیونیسم بین الملل

دشمن را بشناسیم و عبرت بگیریم

تلاش گسترده آموزشی صهیونیسم بین الملل

نوشتار حاضر ، گزارشی است درباره ی
چگونگی تربیت یهودیان خارج از فسطین که صهیونیسم بین الملل می کوشد آنها را در
سراسر جهان زیر چتر بگیرد و به دلخواه خویش آموزش دهد و پرورش نماید.

این مقاله که بوسیله منابع فلسطینی
تهیه شده است و توسط برادرمان جناب حجة الاسلام آقای محتشمی وزیر محترم کشور در
اختیار مجله قرار گرفته نموداریست که از دقت فوق العاده دشمنان ما در نشر فرهنگ
نژاد پرستانه و غیر انسانی و تربیت همنوعان خودشان که از کودکی تا بزرگسالی انان
را طبق روش انحرافی و پلید خود می آورند .

این گزارش با افشاءو بیان گوشه ای از
خطر صهیونیسم بین الملل،نشان می دهد که چرا امام امت مد ظله در طول نزدیک به سی
سال که دولت غاصب اسرائیل در منطقه ایجاد شده است ، به خطر اسرائیل و ضرورت نابودی
آن تکیه فرموده و ضمنا به روشن بینی و ژرف نگری و وسعت اطلاع خویش بر مسائل جاری
جهان واقف می شویم .

از این روی ، باید این مقاله مورد
مطالعه دقیق قرار گیرد که هم دشمن را خوب بشناسیم و از شگردها و توطئه های آن آگاه
شویم و هم از برنامه های گسترده آموزشی و پرورشی آنها عبرت گرفته و بکوشیم تا در
چارچوب موازین اسلامی و با برنامه های منظم از فرهنگ غنی و پربارمان برای زیر پوش
گرفتن اندیشه های افزونتر ، به نفع مکتب استفاده نمائیم .

حال که می بینیم صهیونیسم نژاد پرست
اینگونه در سطح بین المللی برای تربیت ، اتحاد و تمرکز نیروی خود و توسعه قرت و
نفوذ بر تمام جهان اینگونه فعال است چرا باید مسلمانان جهان اینچنین دچار تفرقه و
تجزیه و تحت حاکمیت ارتجاعی و استعماری قرار داشته باشند ؟

اکنون که صهیونیست ها اینگونه در دنیای
امروز ، برای نشر فرهنگ نژاد پرستانه و غیر انسانی خود فعال و کوشا هستند ، چرا ما
در توسعه و نشر فرهنگ نجاتبخش اسلام و در یک کلمه در صدور انقلاب اسلامی با ان همه
زمینه های موجود ، کمترین تردیدی به خود راه دهیم ؟

این مقاله به ما می آموزد که ضمن شناخت
واقعی و همه جانبه دشمن ، باید در اتمام زمینه ها تا رسیدن به پیروزی نهائی حق بر
باطل و رفع فتنه در عالم ، با آن به مبارزه ای بی وقفه و واقعی ادامه دهیم و ان
شاء الله به پیروز ی دست یابیم که « ان تنصروالله ینصرکم و یثبت اقدامکم ».

تربیت یهودی در خارج از فلسطین اشغالی
از نظر صهیونیسم دو ملاحظه عمده را در برمیگیرد : نخست اینکه : از نظر صهیونیسم ،
یکنفر یهودی دیاسپورا (خارج از فلسطین) که از وی بنام یهودی رانده شده یا سرگردان
نام می برد یک فرد یهودی اسرائیلی در حال تکوین و آماده شده است که در جهت تربیتی
، اختلافات و عقب افتادگی هائی را نسبت بیهودی اسرائیلی دارد.

دوم : تفاوت سیستم های حکومتی در
کشورهای مختلف دنیا که یهودیان خارج از اسرائیل تحت سیطره ی آنها به سر می برند ،
از نظر سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر کیفیت ارائه ی تربیت یهودی و برنامه
های مدون آن در خارج ، تاثیر بنیادی دارد که بررسی قابل توجهی است .

به طور کلی هدف تربیت یهودی در خارج ، آماده
کردن یهودیان برای مهاجرت به فلسطین و از آن طریق حفظ نسبت جمعیت فلسطین می باشد
که الان 85 %یهودی و 15% عرب است و ادامه ی سلطه بر آن و بالاخره تامین نیروی
انسانی کافی برای اسکان در سرزمین های اشغالی قدیم و جدید است .

گولدا مایر در یکی از صحبتهایش گفته
بود :« تایید و حمایت یهودیان غرب از اسرائیل چیز بسیار دلپسند است ولی در عین حال
کافی نیست چون پشتیبانی آنها از دوردست موجب سرسبزی «نقب و جلیل » و توسعه ی کشت و
زرع در آنها نمی شود . آوازهای یهودی که در آمریکا خوانده می شود دل را از شادي به
رقص می آورد ولی موجبی بر عمران و آبادانی «نقب» نیست ؛این آوازها وقتی سازنده
خواهد بود که جوانان یهودی را برای مهاجرت بنقب و آباد سازی آن ترغیب و آماده
نمایند ».

در حقیقت معنی این گفته این است که :
هدف سران صهیونیست از مهاجرت یهودیان به فلسطین نجات آنها از آزار و تضییفات دینی
در کشورهای دیگر نیست بلکه نظر اصلی دستیابی به سرزمینهای عربی و اسکان و استعمار آن
است !

دیگر اینکه صهیونیسم جهانی میزان
مهاجرت یهودیان به فلسطین را مبنای قیاس خود برای میزان موفقیت نظریشان می داند
چون در غیر این صورت تمام پوشش جنبش مزبور بی نتیجه بوده و هدفهای آن از حدود وهم
و خیال تجاوز نخواهد نمود . در مقابل علمی شدن این امید صهیونیست ها یعنی مهاجرت
همه ی یهودیان عالم به ویژه یهودیان غرب به فلسطین موانعی وجود دارد که اهم آن
عبارتند از :

موانع مهاجرت یهودیان غرب به فلسطین

1-نبودن تضییقات دینی بر علیه یهودیان
از طرف حکومتهای کشورهای غربی و اجرای مساوات در مورد آنها به طوریکه بعضی از آنها
مثل «کرایسکی » نخست وزیر اطریش و « کسینجر» وزیر امورخارجه ی آمریکا توانسته اند
به مقامات عالی کشورهای مذکورهم  برسند .

2- بعضی از یهودیان به علت موقعیت
ممتازاقتصادی و اجتماعی که در محیط زندگی خود به دست آورده اند ، به طور طبیعی و
ناخوداگاه و مانند هر جامعه ی دیگری که فاقد محدودیت های نژادی و دینی « گتو» و
طبقاتی باشد در محل زندگی خود جوشیده و در آن حل و ادغام می شود .

3-جوانان یهودی کشورهای خارج هرگزدر
عمر خود با انگیزه هایی مانند تضییقات آلمان نازی و مسائلی از قبیل ایجاد و تشکیل
دولت اسرائیل که دو عامل عمده در تشدید جنبش صهیونیست د ردهه ی 30و 40 بوده ،
مواجه نبوده اند .

برای مقابله با این موانع ، صهیونیسم
چاره ای غیر از  مغز شویی آموزشی یهودیان
نداشته و سعی دارد از طریق آن یک فرد یهودی در خارج از اسرائیل در درجه ی اول هویت
یهودی بودن خود را حفظ کند و بعد به اسرائیل به عنوان یک مرکز حیاتی در زندگی
یهودی و یک قبله آمال و آرزوی مستقبل خود نظاره نماید .

صهیونیسم الان در مقابل این سوال قرار
دارد که : آیا بعد از سی سال جوانانی از یهود خواهند بود که بیهودی بودن خود معترف
بوده و علاقه ای به مهاجرت به اسرائیل داشته باشد؟ و برای دادن جواب به آن ،
صهیونیسم تلاش می کند که ارتباط یهودیان از هم قطع نشده و وجه تمایز آنها از قید
یهودیان به قوت خود باقی باشد و لذا به انها تلقین می کند که سرنوشت و زندگی فردی
و اجتماعی آنان با حیات اسرائیل عجین بوده و برای ادامه ی حیات مطلوب و حفظ دولت
مذکور ، هدفهای تربیتی یهودیان خارج از اسرائیل را به صورت زیر دیکته می کند :

روشهای تربیت یهودیان خارج از اسرائیل

1-   
تلقین به جوانان که
دائماً بوطن و صهیونیسم فکر کنند و قبول کنند که در اسرائیل بزرگترین انقلاب تاریخ
بشریت رخ داده است !

2-   
قبولاندن اینکه ارزش
انسانی و اجتماعی لازم در تربیت به روش یهودی نهفته است .

3-   
وادار کردن آنها به
اینکه رشته حیات خود را با زندگی سایر یهودیان عالم و دولت یهودی (اسرائیل ) گره
بزنند و معنی یهودی بودن در دنیای معاصر و مفهوم الفت و دوستی اسرائیلی را درک
نمایند .

متفکرین و طراحان صهیونیسم بمنظور اینکه
یهودیان را وادار به مهاجرت بفلسطین و حفظ هویت یهودی بودنشان بکنند و اسرائیل را
یک نقطه مرکزی و جلوه گاه امید نهائی آنها جلوه دهند ، سعی می کنند بعناوین مختلف
، زندگی در خارج از فلسطین را تحقیر نمایند . آنها به اطفال از آغاز زندگیشان ،
تلقین می کنند که از زندگی در محیط غیر یهودی حتی در بهترین وضعیت ها ناراضی باشند
و زندگی یهودی را در دوری از وطن موعود غیر ممکن بدانند . ودر نتیجه این تلقینات
از همان اوایل زندگی ، یک دلبستگی عاطفی شدیدی در آنها نسبت باسرائیل بوجود می
آورند .

صهیونیسم 
ها با تکیه براینکه  یهودیان در طول
حیات و تاریخ خود پیوسته بعلت عقاید مذهبیشان مواجه با تضییقات و محدودیت های ناحق
بوده اند یکنوع احساس مظلومیت ویژه ای را در حد یک عقده روانی در آنها برانگیخته و
با گزافه گوئی درباره این محدودیت ها و فشارها آنرا تبدیل به اساطیر و افسانه می
کنند .

یک استاد علم الاجتماع دانشگاه عبری اسرائیل
بنام « آری تاتاکوار» می گوید :« یهودی کسی است که بدون وجود عامل محدود کننده ای
، احساس تضییق و محدودیت کند و اگر در جزیره غیر مسکونی هم بتنهائی زندگی کند
اشکالات ناشی از یهودی بودنش را در ضمیر خود احساس نماید !!».

ناگفته نماند که این امر ایجاد محدودیت و فشار
هائی که بر علیه یهودیان بکار گرفته شده ضمن تأیید ناپسند بودن آن احیاناً توسط
عاملین صهیونیسم جهانی برای اینکه یهودیان را وادار به مهاجرت  به فلسطین نمایند  ، بصورت وسیله و ابزار مناسب در عراق و بعضی
جاهای دیگر در موارد لازم بکار گرفته شده است که خود بحث مفصلی است . صهیونیسم بین
المللی با تحقیر زندگی در خارج از فلسطین و ایجاد عقده مظلومیت در یهودیان که هر
دوی آنها ابزار سلبی محسوب می شوند ، یهودیان را ترغیب می کنند که به فلسطین
مهاجرت کنند ولی در این زمینه از روش های ایجابی و مثبت هم فرو گذار نمی کنند . از
جمله آنها از طریق تربیت ویژه یهودی در جوانان شوق و ذوق مهاجرت و سکونت در سرزمین
موعود و آباد سازی و استعمار سرزمین های اشغالی و ایجاد دولت یهودی را که همگی
عوامل ایجابی و مثبت هستند ایجاد و تحریک می نمایند .

در نهایت یکنفر یهودی در خارج در مقابل یک دو
راهی دشواری قرار می گیرد :

از یک طرف مهاجرت به فلسطین و از طرف دیگر
زندگی در وسوسه های تضییق و عقده مظلومیت و همچنین احساس گناه کردن از عدم انجام
فرائض دینی و قومی که بشکل ایجاد دولت اسرائیل و مساعدت آن جلوه داده است در پاسخ
اینکه اسرائیل چگونه چنین احساسی را در یهودیان که در تحت سیطره حکومتهای مختلف
درسراسرجهان زندگی می کنند ، ایجاد می کند ، بایستی برخی از مؤسسات تربیتی یهودیان
در خارج از فلسطین  را بررسی نمائیم :

مدارس یهودی در خارج

در رأس این مؤسسات مدارس یهودی دیاسپورا (خارج
از فلسطین ) است که با دروس و معلمین عبری و بصورت شبکه ای در عالم گسترده است .

اطفال و جوانان یهودی دراین مدارس از یک نوع
آموزش مثبت یهودی برخوردار می شوند که طی آن ارتباط معنوی آنها در درجۀ اول با هم
و در درجه بعدی با اسرائیل بعنوان امت واحده تقویت می شود .

از این مدارس در ایالات متحده امریکا سه نوع
مدرسه وجود دارد : مدرسه تمام وقت و مدرسه بعد از ظهری و مدرسه یکروز در هفته
(یکشنبه ها ) که طبق آمار سال 1966 تعداد 555 هزار دانش آموز و دانشجو در آن تحصیل
می نمایند . از این تعداد محصل 42در صد در مدارس یکروز در هفته و 14 درصد در مدارس
تمام وقت و 44 درصد در مدارس بعد از ظهر شرکت می 
کنند .

در امریکا یک دانشگاه یهودی هم بنام «یشیفاء »
وجود دارد که اسرائیل سعی دارد در دانشگاه های دیگر آمریکا بعضی از دروس اسرائیلی
را منظور نماید .

بعد از ایلات متحده آمریکا تنها در «بوینس
آیرس» پایتخت آرژانتین ، چهل و هشت مدرسه یهودی از ابتدائی تا متوسطه وجود دارد و
در آرژانتین تلاش برای تأسیس یک دانشگاه عبری مثل «یشیفاء » نیز ادامه دارد .

در مدارس یهودی حکومت جنوب آفریقا در حدود شش
هزار دانش آموز که سی درصد همه اطفال یهودی آن کشور است درس می خوانند .

وزارت آموزش و پرورش اسرائیل 13مدرسه یهودی
دیگر برای  تحصیل فرزندان دیپلماتهای خود
در خارج دارد واز این مدارس در ایبدجان ـ آدیس بابا و بروکسل وپاریس وجود دارد .
برنامه آموزشی مدارس یهودی در خارج شامل زبان عبری و عادات یهودی و جشن ها و تاریخ
و تورات است که در لابلای آن بیشترین اهمیت را به حوادث و رویدادهای جاری اسرائیل
می دهند . تعلیمات این مدارس باعث می شود که مفهوم صهیونیسم در ذهنیت جوانان یهودی
متبلور شده و علاقه آنها به اسرائیل تا حدی که در جهت مصالح آن جانفشانی
کنندافزایش یابد . آموزش های مزبور به یهودیان از جنبه های سیاسی و اقتصادی و
اجتماعی یکنوع هم آهنگی و تفاهم ویژه را تلقین می کند که موجب گسترش روابط فیمابین
آنهاشده و از حل و ادغام آنها در اجتماع و محیط زندگی غیر یهودی جلوگیری می نماید

معلمین مدارس مذکور آموزش های حرفه ای ویژه ای
را بطرق مختلف از اسرائیل دریافت می کنند و انستیتوهائی هم  در خارج مثل مکزیک و شیلی و برزیل برای آموزش
معلمین یهود باز شده و اساتید اسرائیلی که فعلاً تعدا آنها  درحدود 170نفر می باشند در آنها تدریس می کنند
. اما موانعی که در مقابل موفقیت کامل این مدارس وجود دارد عدم استقبال والدین
اطفال ، از آنها و کمبود معلمین و زیادی ساعات درس و تکالیف منزل ( بویژه اگر
شاگرد در مدرسه دیگری هم تحصیل کند ) و رقابت مجالس رقص و موسیقی با مجالس درسی آن
و کمبود انگیزه و محرک برای اشتراک درآن بوده تا جائیکه احیاناً مدارس مذکور ،
اعتراض بعضی والدین یهودی را از اینکه وضعیتی مثل وضع «گتو» را مجسم می کند ، بر
انگیخته است .

علاوه بر مدارس مذکور ، نقش کنیسه های یهودی
ها در مورد ارائه تربیت یهودی بسیار قابل توجه است . در کنیسه ها، کاهن ها و
مبلغین ،  با بیان خود شنوندگان را قانع می
کنند  که هجرت بفلسطین از فرائض دینی است و
کنیسه ها همچنین مبادرت به نشر و توزیع کتب نموده و اجتماعات بزرگسالان و جلسات مذاکرات
را اداره کرده و بالاخره اردوگاههای پیش آهنگی مخصوصی جهت دستیابی به اهداف
مذکور  از جمله مهاجرت به فلسطین را ترتیب
می دهند .

صهیونیست هائی که ارائه تربیت یهودی را در
دنیا بعهده دارند با همه تلاشهائی که از جانب مدارس و کنیسه ها معمول می گردد ،
میدانند  که مراکز مذکور برای تحقق اهداف
آنها کفایت نمی کند ؛ نتیجتاً مراکز عریض و طویل دیگری را برای جوانان یهودی  بمنظور ارائه جلوه هائی از زندگی یهودی تدارک  دیده اند که جوانان زیادی را به جذب نموده و در
چهار چوپ برنامه های آن ، مبادرت به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی گوناگونی  نموده و زبان عبری را آموزش داده و فیلمهای
ویژه سینمائی و برنامه های تئاتر متعدد عرضه می نمایند و اغلب در آن جلسات از هنرمندان
اسرائیلی برای اجرای برنامه های  هنری مثل
موسیقی و رقص و آواز و غیره شرکت می کنند .

طبق آمار سال 1971 در امریکا حدود 3000 مرکز
یهودی از این نوع بوده است که هفتصد هزار نفر عضوداشته است و در بین آنها 40% زیر
سن 14 سالگی بوده و هزینه های  آن
برابر  53 میلیون  دلار برآورده شده است .

جنبش جوانان یهودی

از سازمانهای دیگر « جنبش جوانان یهود» است که
در زمینه تربیت یهودی فعالیت چشم گیری دارد. این جنبش علاوه بر مدرسه و کنیسه ،
مبادرت به تشکیل اردوگاههای جوانان یهود در همه فصول سال بویژه در تابستان می
نماید .

در این اردو گاهها به شرکت کنندگان آگاهی می
دهند که یهودی هستند و سعی می کنند عقیده صهیونیسم را در آنها القا و مستقر نمایند
. فعالیت های اردو گاهی محیط زیست اسرائیل و شهرک های احداث شده در آن رابشرکت
کنندگان نمایش می دهند و شرکت کننده با میراث های تاریخی یهود آشنا و همچنین به
علاقه خود به اسرائیل آگاه می گردد . و تمام این تلقینات در چهار چوب برنامه های
مختلف هنری مثل تئاتر و فیلم های سینمائی و آوازهای دسته جمعی و داستانسرائی و شعر
و رقص و سخنرانیهائی  که همگی منبعث از
حوادث اسرائیل و تاریخ و فرهنگ آن است ، انجام می گیرد .

در این اردو گاهها در بین بزرگ سالان نشریاتی
توزیع می شود که طی آن هر چه بیشتر با دولت اسرائیل آشنا و از عمران و آبادانی و
صنایع آن آگاه می شوند و من الحیث المجموع آنها را تحریک می کنند که به اسرائیل
بعنوان یک آرزو و امید نهائی یهودیان بنگرند و با اخلاص و علاقه در کمک و مساعدت
آن فداکاری کنند . اما از کوچکتر ها می خواهند که با مداد های رنگین ، مناظری از
اسرائیل نقاشی کنند و همه سرگرمی آنها در حول و حوش اسرائیل و مردان مشهور آن دور
بزند . در سال 1964 تعداد 450 هزار نوجوان و جوان یهودی در این اردوگاهها شرکت
نموده اند که حد متوسط زمان آن سه هفته بوده ولی بعضی هم در طول تابستان ادامه
داشته است . برای تشویق شرکت کنندگان این اردو گاهها و همچنین رونق برنامه ها آن ،
جوائزی مانند بورسهای تحصیلی و غیره برای کسانی که به طور مستمر در آنها شرکت
نموده اند منظورش شده است .

نقش رسانه های گروهی

رسانه ها ی گروهی در تعمیم و ارائه برنامه های
تربیت یهودی دست کمی از سایر وسائل نداشته است .

مثلاً در برزیل دو ایستگاه رادیو اسرائیلی
وجود دارد که بزبان عبری و محلی برنامه پخش می کند . در اروگوئه یک ایستگاه
اسرائیلی است که روزانه اخبار اسرائیل را پخش می کند و مهمتر از همه، رادیو معروف
«صوت صهیون» اسرائیل است که بزبانهای 
مختلف برای کشور هائی که برای تربیت یهودی محدودیت هائی قائل شده اند
برنامه پخش می کند .

روزنامه های وابسته به اسرائیل ضمن اینکه سعی
در جلوگیری در الحاق و ادغام یهودیان عالم در دیگر طبقات مردم دارند ، از ادوات
مؤثر تربیت یهودی هم به حساب می آیند .

علاوه بر همۀ این تلاش ها ، عده زیادی از
هنرمندان ، نویسندگان ، روزنامه نویسها ، سخنرانها و علمای دینی ، اسرائیلی هم
هستند که برای انجام ملاقات ها و سخنرانیها و مذاکرات حضوری با یهودیان به نقاط
مختلف جهان سفر می کنند و معتقدند که ملاقات حضوری بهترین وسیله تشویق یهویان برای
مهاجرت به فلسطین است .

 در
داخل اسرائیل هم مؤسساتی هست که در امر ترویج تربیت یهودی در بین یهودیان دیاسپورا
سهم عمده ای دارند . مثلاً با برنامه هائی مانند آموزش زبان عبری در دو ماه یا
گذراندن مرخصی در مقابل کار در « کیبوتس » (مجتمعات اشتراکی خاص اسرائیل ) آنان را
به اسرائیل آورده و در طول اقامت آنها ، تلقینات لازم را برای مهاجرت به فلسطین
القاء می کنند .

از سوی دیگر ، عده ای از جوانان یهودی خارجی ،
بشکل کامل یا موقت در آموزش های دانشگاهی داخل اسرائیل شرکت می کنند ضمن آن جنبش
«صهیونیسم بین المللی » هم برخی کلاس های تربیت یهود در خارج از فلسطین را بمدت دو
الی سه ماه برای تکمیل آموزش به اسرائیل می آورد و سعی دارد ، طبق پروژه « پل
برادری » بین یهودیهای اسرائیل و دیاسپورا (خارج اسرائیل ) این مدت را به یک سال
تمدید نماید به این امید که در خاتمه ، عدۀ بیشتری از آنها شوق ماندن در اسرائیل
را داشته باشند .

اسکان وسایر 
هزینه های این دانشجویان بطور کلی از طرف اسرائیل پرداخت می شود . برای
نمونه ، در سال 1967 سازمان دانشجویان در آژانس یهود ، بر تحصیل 1300 نفر دانشجوی
یهودی اشراف داشته که هزینه آن در 8 ماه اول سال 68 بالغ بر 9/2 میلیون لیره بوده
است . در سال 1972 اتحادیه جوانان صهیونیسم اعلام نمود که برای تعداد 4200 نفر
دانشجو در مراحل مختلف ، امکان ادامه تعلیمات یهودی در اسرائیل وجود دارد .

اسرائیل برای رفع مشکلات آموزش دانشگاهی خود
سعی می کند که ارزش تحصیلی دوره ها و مدارک دانشگاهی و درجات علمی مراکز
آموزشی  خود  را بدانشگاههای بزرگ دنیا بقبولاند و در این
مورد دانشگاههای آمریکا در درجه اول اهمیت قرار دارند .

درمورد حل مشکل زبان خارجی ، این کشور سعی
دارد که در دانشگاه «نقب» امکان تحصیلات را بزبان انگلیسی فراهم آورد تا
دانشجویانی که از انگلیس و امریکا می آیند مانند همان کشورها بتوانند بدون داشتن
مشکلی از نظر زبان به تحصیل خود ادامه دهند . وجود دانشگاه امریکائی در اسرائیل
راهم باید براین امکانات، اضافه نمود .

در اسرائیل کلاس های ویژه ای برای آموزش زبان
عبری ترتیب داده اند که در مدت بسیار کوتاهی ، این زبان را به دانشجویان یاد می
دهد و آنها را برای دانشگاه آماده می کند . علاوه بر آن ، اسرائیل اعلام نموده که
بزودی دانشکده ای برای آموزش دانشجویانی که از خارج می آیند و به زبانهای خارجی
صحبت می کنند ، خواهد ساخت .

آموزش دانشجویان یهودی خارجی در اسرائیل ـ در
حقیقت ـ یک اقدام برای تشویق آنها به مهاجرت تلقی میشود ؛ چون در نهایت ، اکثریت
این دانشجویان ترجیح میدهند که در خاتمه تحصیلات در اسرائیل بمانند : به عنوان
مثال طبق آمار رسمی از 900 نفر دانشجوی خارجی که در ماه مارس 1970 در اسرائیل بوده
اند ، بیش از 9 نفر که آن هم نتیجه فشار خانواده آنها در خارج بوده اسرائیل  را ترک نکرده اند .

دراین باره نماینده روز نامه معاریف در
امریکای لاتین « اسحق هیرو شلیمی » می گوید : از تعداد دانشجویانی که از «سان
پاولو » به اسرائیل می روند بیش از یک سوم آنها در اسرائیل میمانند: البته در این
زمینه مسائل اقتصادی و امنیتی هم بی تأثیر نبوده ولی در هر حال اگر دانشجوئی هم
اسرائیل را ترک کند عاطفه شگرفی نسبت به آن در وجود خویش ، احساس خواهد کرد .

در این زمینه تسهیلات فراهم شده برای
دانشجویان خارجی موجب شده که اعتراض دانشجویان بومی اسرائیل که به علت وجود
خارجیها با اشکالات مسکن و سایر تسهیلات دانشگاهی مواجه شده اند ، برانگیخته شود و
خود دانشگاهها هم در مورد ظرفیت و امکانات اسکانی دچار مشکلاتی شده اند.

برخی از مؤسسات و اداره هائی که در این امر
فعالیت دارند عبارتند از :

الف- اداره فرهنگ و تربیت برای دیاسپورا (خارج
فلسطین ) .

این اداره در 28 کشور فعالیت میکند وبه   بیش از هزار مر کز آموزش از کودکستان و
ابتدائی و متوسطه و دوره های کوتاه مدت اشراف و نظارت دارد . وهمچنین معلمین مورد
نیاز را بخارج می فرستند و معلمین یهودی خارج را در مدرسه عالی « گرینبورگ» آموزش
می دهند .

از کارهای دیگر آن نشر جزوه ها و کتابهای
آموزشی است که در اسرائیل تألیف و چاپ شده است .

قسمت فرهنگی این اداره مبادرت به آموزش های
فرهنگی در بین بزرگسالان می کند که هدف آن ایجاد الفت و دوستی بین یهودیان اسرائیل
ودیاسپورا است .

ضمناً قسمت فرهنگی این اداره تورات را بزرگ و
کوچک آموزش داده و منتخبانی ازعلوم و ادبیات و افکار یهود را منتشر می نماید . این
اداره کرسی زبان عبری را در دانشگاههای دنیا تأسیس و اداره می کند که تاکنون تعداد
آن را به 180 کرسی رسانده است .

ب ـ اداره جوانان و داوطلبین وابسته بسازمان
صهیونیسم جهانی :

کار این اداره قبل از جنگ 1967 اشاعه افکار و
نظریات صهیونیستی و تشریح مشکل اسرائیل برای جوانان یهودی در خارج بوده که منظور
از آن دعوت مستقیم آنها برای مهاجرت به اسرائیل بوده است . بعد از جنگ ، کیفیت این
دعوت تغییر نموده و شامل کسانی گردیده است که میل به مهاجرت دائم به اسرائیل را
ندارند بلکه می خواهند برای مدتی کمتر از یک سال به آن کشور رفته و و در کیبوتس ها
یا یگانهای جنگی خدمت نمایند.

ج ـ مدرسه عالی هدایت جوانان یهود :

از شاخه ها و توابع این اداره است که رهبران
وگردانندگان محلی یهودیان را تربیت و آموزش می دهد که پس از آموزش به نوبه خود ،
جوانان محلی را سازمان داده و آماده کنند که سرانجام روزی به اسرائیل مهاجرت
نمایند . از سال 1948 چندین هزار نفر از این مدرسه فارغ التحصیل شده اند که بازوی
قوی سازمان جهانی صهیونیسم در جلب جوانان برای مهاجرت به اسرائیل ، به حساب می
آیند . و سهم این افراد در اشاعه نظریات صهیونیسم و صهیونیست کردن نسل های مختلف
یهودیان ، قابل توجه است .

دـ سازمان مهاجرت نوجوانان و اطفال

این سازمان همانطور که از اسمش پیدا است،
اطفال و نوجوانانی را که هنوز به سن قانونی نرسیده اند ـ علیرغم مخالفت والدینشان
وادار می کنند که ترک علائق نموده و به فلسطین مهاجرت نمایند کما اینکه اغلب
والدین آنها ناگزیر سالهای بعد به آنها ملحق می شوند . از ابزارهای دست این سازمان
برای اینکه نوجوانان و اطفال را تشویق به مهاجرت نماید ، بورس های تحصیلی و تأمین
آموزش مجانی دانشگاهی می باشد که بدینوسیله تنها در سال 1968 توانسته است 8420
نوجوان راـ که سن آنها بین 11 تا 16 سال بوده است ـ وادار به مهاجرت نماید .

هـ ـ سازمان هجرت :

دایره جوانان و داوطلبین و دایره مهاجرت
نوجوانان از شاخه های آن می باشد و فعالیت های مختلفی را برای جلب مهاجرین به اجرا
در می آورد که بیشتر آنها جنبۀ تبلیغاتی دارد . این سازمان اخیراً شعاری را عَلَم
نموده و ماههای خاصی از سال را بنام ماههای هجرت نامگذاری کرده و طی شعار ابتکاری
خود اعلام می دارد که ما به ثروت یهود احتیاجی نداریم ، بلکه به خود یهودیان و
فرزندان آنها نیازمندیم و در طول ماههای هجرت ، هزاران گردهمائی های چند هزار نفری
یهود ، را ترتیب داده و برنامه های ترغیبی خود را ارائه می دهد . ضمناً این سازمان
برای متقاعد نمودن خانواده های یهودی به مهاجرت برای هر 5 یا 6 خانواده یهودی ،
گردهمائی خاصی جهت بحث و مذاکره در مورد مسائل مهاجرت تشکیل می دهد . و از جمله ترفندهای
اخیر این سازمان شعاری است بعنوان « اول ، سیاحت ، بعد مهاجرت » بدین ترتیب سازمان
مذکور یهودی ها را ابتدا ترغیب می کند که یک سفر توریسی به اسرائیل داشته باشند و
در خلال سفر آنها را تشویق یا وادار می کند که در اسرائیل بمانند .

و ـ تبلیغات و پرو پاگاند :

سازمان صهیونیسم جهانی با همکاری دستگاههای
تبلیغاتی اسرائیل در همه زمینه ها ابزار تبلیغاتی لازم از جمله مجلات و روزنامه ها
و فیلمهای سینمائی و تبلیغاتی و برنامه های رادیو ئی و آوازه ها و خطابه های  ضبط شده در نوار را تهیه و بمناسبت مقتضی ارائه
می دهد .

ز ـ زمینه های دانشجوئی :

در این رابطه سازمانهای متعددی وجود دارد که
روابط بین دانشجویان و بین آنها و بین اسرائیل را بصورت دلخواه تنظیم و هم آهنگ می
کند و علاوه بر اتحادیه های  جهانی
دانشجوئی ، اتحادیه های دانشجویی محلی هم در هر نقطه جهان دارند که فعالیتهایش
بیشتر در جنبه های فرهنگی و تربیتی یهودی متمرکز می باشد و بدین ترتیب ، افراد با
نقطه نظر های سیاسی مختلف را در زیر چتر وحدت صهیونیسم جمع آوری و زمینه یک تفاهم
و روابط مشترک را فیمابین آنها فراهم می آورند . این اتحادیه سعی می کند دانشجویان
را با واقعیت یهودی بودن آنها آشنا کند و به آنها کمک کند تا تعبیر وتفسیر مناسبی
از یهودی بودن خودشان داشته باشند و مبانی صهیونیسم را با تلاش سخنرانان و مذاکره
کنندگان در ذهنیت آنها متبلور می کنند. و علاوه بر اینها اتحادیه ، درس هائی از
تلمود و قوانین خانواده و ازدواج در دین یهود را برای دانشجویان ارائه می دهد و
مجلاتی هم به چهار زبان نشر و توزیع کرده و مسابقات هنری در بین دانشجویان برگزار
می کند . البته درهمه مواردتبلیغاتی و فرهنگی سخن ها درباره اسرائیل و فداکاری در
مورد نسلهای آینده آن دور می زند.

ح ـ سازمان دانشجویان صهیونیست :

 این
سازمان در سال 1954 بدست سازمان صهیونیسم جهانی تأسیس شده و وظایف زیر را بعهده
دارد :

1ـ تعلیم و آموزش اعضای سازمان در مورد تاریخ
یهود و تمدن یهودی و دولت اسرائیل .

2ـ ارائه مطالب عمده فرهنگی اسرائیل به اعضای
غیر عضوو غیر یهودی به منظور ایجاد جوّ احترام و تفاهم متقابل به اسرائیل در
دانشگاههای امریکا.

3ـ وادار نمودن هرز چه بیشتر اعضای شرکت کننده
به اینکه پای بند به ویژه های زندگی یهودیان باشند مانند تشویق آنها به فراگیری
زبان و عبری و صحبت کردن با .سازمان از این مشارکت انتظار دارد که اعضای شرکت
کننده در آن، بیشترین توجه و علاقه خود را در ساخت و توسعه فرهنگ اسرائیل مبذول
نمایند.

4ـ شرکت در اجرای پروژه های مختلف در داخل
اسرائیل بمنظور ایجاد روابط مستحکم و دوستانه با آن .

5ـ تشویق و کمک به دانشجویان تا اینکه حداکثر
آنها ، هر چه طولانی تر ، در اسرائیل بمانند .

6ـ تشویق تمام اعضای سازمان برای بررسی دقیق
امکان مهاجرتشان به اسرائیل و واگذاری هر گونه کمک و مساعدت به دانشجویانی که
تصمیم به مهاجرت به اسرائیل دارند.

تمام این ادارات ، فعالیت های خود را از طریق
« اداره سازماندهی جنبش صهیونیسم جهانی » یکنواخت و هماهنگ می کنند . و این اداره
است که هیئت ها و دوائر مختلف صهیونیستی را در انجام مأموریت ها و وظایف تعیین شده
ارشاد و توجیه می نمایند . ضمناً این اداره برای رهبران جدید نسلهای جوان و
کارگزاران فعال ، دوره ها ی کوتاه مدت توجیهی تشکیل می دهد و کمک می کند که آنها
افکارو عقاید خود را همسو و یکنواخت نمایند . همین دایره رهبران  و گردانندگان در خارج را به اسرائیل دعوت می
کند ودوره هائی برای آنها دایره می سازد که شامل فعالیت در کیبوتس ها و دیدار از
شهرها و شهرک های ایجاد شده و اماکن باستانی و تاریخی است . البته تمام آنها توأم
با مذاکرات و گفتگوهایی است که بدون استثنا در اطراف زندگی یهودی و دولت اسرائیل و
شرایط زندگی در آن ،دور می زند .