تداوم انقلاب در یادآوری پیروزی

امام خمینی:

22 بهمن که غلبه ایمان بر کفر والله بر طاغوت و اسلام بر کفر بود، همه باید آن
را حفظ کنند و بزرگ بشمارند.

تداوم انقلاب در یادآوری پیروزی

22 بهمن روزی جاودان و فراموش نشدنی در تاریخ اسلام و ایران.

22 بهمن روز تجلّی حکومت الله در این خطّه شهید پرور.

22 بهمن روزي که درخت خونبار انقلاب مقدس اسلامي، بارور گرديده و به ثمر نشست.

22 بهمن روزی که برّنده ترین سلاح معنوی، پیروزی آفرید و دشمنان داخلی و خارجی
را به شکست وا داشت.

22 بهمن، روزی که کلمه توحید در وحدت کلمه بدست آمد.

22 بهمن روزی که در نتیجه اعتصام به حبل الله، کفّار از ضربه زدن به اسلام
مأیوس و نومید شدند و خداوند نصرت خود را به این ملّت شاکر و نستوه، ارزانی داشت.

22 بهمن روزی که ثابت شد رگبار «الله اکبر» از رگبار مسلسل ها قوی تر و
نیرومندتر است و همین «الله اکبر» است که باطنین انداختن در فضا، رعب در قلب دشمن
می افکند و سلاحش را بی اثر و در نتیجه مکرش را باطل و او را خرد و نابود می سازد.

22 بهمن به دنیا آموخت که انقلاب اسلامی هرگز فرموله نمی شود و در کامپیوتر
نمی گنجد.

22 بهمن به دنیا آموخت که انقلاب اسلامی با تحلیل های مکانیستی و ماشینی و در
نتیجه کامپیوتری شناخته نمی شود.

22 بهمن به استکبار جهانی آموخت که دارای یک نیروی نامرئی و ناپیدائی است که
نه تنها با وسائل و ابزار مادّی شناخته نمی شود که با شناخت ظاهری اسلام و تشیّع
از راه اسلام شناسانِ در خدمت شیطان بزرگ، هر چند با کوشش ها و تلاش های مداوم
همراه باشد، به نتیجه نمی رسد؛ زیرا دارای یک ویژگی منحصر به فرد، و از نظر
بیگانگان پدیدة ناپیدائی است که آموختنی نیست، و اینجا دیگر کمیت تخصّص ها و
آموزشهای دانشگاهی لنگ است؛ و این نیرو را نمی توان کامیپوتریزه کرد لذا همان
روزهای اوّل پیروزی انقلاب مجله آمریکائی «تایم» نوشت: «خمینی، سرشناس‌ترین و
ناشناخته ترین چهرة جهان است» و در اوائل بروز جنگ تحمیلی مجلّه آلمانی «اشپیگل»
نوشت: «ما به آمریکا نصیحت می کنیم تا (امام) خمینی زنده است، سر به سر ایران
نگذارد، زیرا او دارای نیروئی ناشناخته و مخفی است که هرگز با آن نمی توان مبارزه
کرد!» غافل از اینکه، امام خمینی، این نیروی مخفی را آنچنان به این ملّت بزرگ و
شهید پرور تزریق کرده است، که انقلاب اسلامی ایران را برای همیشه بیمه کرده است، و
خود امام فرموده: «انقلاب اسلامی یک موجودی الهی است که هرگز شکست نمی خورد».

22 بهمن به ما آموخت که در مبارزه با دشمنان اسلام، فقط باید تکیه بر خدا
داشت، گر چه دست از سلاح تهی باشد و وابستگی به شرق و غرب، هر چند با سلاحهای مدرن
مجهز باشد، در برابر نیروی هماهنگ مردمی که با سلاح ایمان، مبارزه می کنند، بی اثر
و خنثی خواهد بود.

22 بهمن يادآور خاطره هاي خونيني است که در عين تلخي، شيرين است.

22 بهمن یادآور فداکاریها، ایثارها و گذشتهای پیروزی آفرینی است که هرگز از
ذهن ها نمی رود و به فراموشی سپرده نمی شود.

و بجا است ما نیز همواره از این روز سرنوشت ساز یاد کنیم و عبرت بگیریم.
خداوند نیز می فرماید: «و ذکّرهم بأیّام الله» ـ آنان را از روزهای خدا یاد آر. و
هیچ شکّی نیست که 22 بهمن از ایّام الله است، چرا که در این روز رژیم ستم شاهی
برای همیشه به زباله دانی تاریخ فرستاده شد و حکومت بدست فرزند امیرالمؤمنین«ع»
افتاد.

ولی چرا این روزها را به یاد آوریم؟!

اگر 22 بهمن و آن همه فداکاری ها و ایثارها و شهادت ها و شهامت ها و از خود
گذشتگی ها را به یاد آوریم، دیگر جائی برای خود خواهی ها و خود محوری ها و فرصت
طلبی ها نمی ماند.

اگر 22 بهمن را به یادآوریم، توطئه‌ها و نقشه های مخالفان اسلام و انقلاب برای
لکه دار کردن انقلاب و خدمتگزاران مخلص آن، خنثی و بی اثر می شود.

اگر 22 بهمن را به یاد آوریم، هرگز مسائل تفرقه انگیز و تشتّت آور را مطرح نمی
کنیم که بجای آن صفا و محبت و صمیمیّت، نفاق و دشمنی و مصلحت های فردی حکمفرما
شود.

اگر 22 بهمن را یادآوریم که همه با هم در یک سنگر بزرگ و در زیر پرچم «لا اله
الا الله» و برهبری امام امّت، به مبارزه و پیکاری بی امان با طاغوت ستمگر می
پرداختیم و همه جای ایران جوش و خروش اسلامی بود و نغمه های شوم تفرقه افکنان هیچ
اثری نداشت، و همکاری و تعاون در تمام زمینه ها رایج و حکمفرما بود، امروز هم
اجازه نمی دادیم توطئه افکنان در صفوف منسجم و بهم پیوستة ما با ایجاد خطهای سوم و
چهارم و … رخنه کنند و ما را از خطّ مستقیم امام منحرف سازند.[1]

مقایسه ای بین دیروز و امروز

با مقایسه ای کوتاه بین دیروز انقلاب و امروز آن، درمی یابیم که نیاز ما به
وحدت و هماهنگی بیشتر است و نه تنها باید این وحدت برقرار باشد که باید گسترده تر
و همگانی تر شود.

مقصود از دیروز همان دوران ستمشاهی است که یک طاغوت دژخیم با مجهز بودن به
انواع سلاحها و با داشتن ساواکی قوی و خشن، بر مردم حکومت می راند و با
آزادیخواهان و مبارزان مسلمان و روحانیّون و هرکس که با قلم، بیان و کردارش، به او
اعتراض کرده و به مخالفت برمی خاست، وحشی ترین و ارتجاعی ترین روشهای قرون وسطائی
را برای خفه کردن و یا در بند کشیدن و حتی از بین بردن او روا می داشت.

امام امّت با ارشاد و هدایت مردم و هشدار دادن به آنها، طی سالیان دراز، و طبق
برنامه های صددرصد اسلامی، مردم را آماده مقاومت ساخت و در ایّامی که فشار رژیم
بیشتر و آمادگی مردم افزونتر شد، روحیه مقاومت نیز فزونی یافت و امام با اعلامیه‌ها
و سخنرانی های پی در پی انقلاب را دنبال کرد، تا به پیروزی نائل آمد.

بدون تردید، مهمترین عامل پیروزی، همان وحدت و انسجام مردم بود که همه با هم
فرمان های امام را مو به مو اجرا می کردند و کوچکترین ناهماهنگی در میان آنان دیده
نمی شد، و همین عامل به اضافة اتکاء کامل به خدای متعال و الهی بودن انگیزة
انقلاب، قدرت رژیم را کاهش داد تا به صفر رساند و از آن طرف، اقشار مختلف مردم روز
به روز قوی تر و نیرومند تر شده و با برپائی تظاهرات و اعتصابهای همگانی، کنترل
اوضاع را از رژیم سلب کرده و سرنوشت خود را بدست گرفتند و انقلاب اسلامی را به
پیروزی رساندند.

اکنون باید دید که آیا نیاز به وحدت و هماهنگی در آن زمان بيشتر بود يا در اين
زمان؟

آن روز ما بوديم و يک طاغوت ستمگر و امروز مائيم و هزاران طاغوت.

آن روز یک ساواک قوی بود و امروز سازمانهای جاسوسی بین المللی شرق و غرب.

آن روز دشمن از داخل به ما حمله می کرد و امروز از داخل و خارج، از زمین و
هوا، از شرق و غرب.

آن روز محاصره اقتصادی نبود و امروز محاصره نظامی و اقتصادی و … هست.

آن روز دست شیطان بزرگ از پشت پرده کار می کرد و امروز دستش رو شده است! و در
ظاهر و باطن، خفا و علن، پنهانی وبر ملا نقشه می چیند، توطئه می کند و می جنگد.

و آن روز هنوز استعمار گران آیه یأس نخوانده بودند و امروز که بحق آیه «الیوم
یئس الذین کفروا من دینکم» تجلّی یافته، با تمام قوا و نیرنگ ها و توطئه ها و
نیروها و سلاحها به جنگ ما آمده‌اند. و چون دیدند جنگ نظامی نمی تواند این ملّت
مقاوم و خداجوی را از پا درآورد، دست به یک جنگ خطرناکتر و پلیدتر زده اند و آن
جنگ روانی است. جنگ رواني که بوسیلة آن پیوندهای محکم قشرهای مسلمان را از هم
بگسلانند و همه را نسبت به همدیگر بدبین کنند و سرانجام فاتحه تمام پیروزی ها را
بخوانند.

البته ما مطمئنیم که در سایه پیروی از تعالیم نجاتبخش اسلام و رهنمودهای
حکیمانه رهبر معظم انقلاب و هشدارهای دلسوزانه امید امام و امت، هیچ گزندی به
انقلاب نخواهد رسید و همانگونه که مردم ما صدام جلاد را در دام بلا گرفتار کرده و
دشمنان را به رعب و وحشت انداخته اند، در این جنگ جدید نیز به مخالفان انقلاب در
هر لباس و مقامی باشند چه در داخل و چه در خارج، شکستی مفتضحانه خواهند داد و برای
همیشه آنان را ناکام خواهند کرد؛ ولی بی گمان در صورتی آرمان رهبر تحقّق می پذیرد
و دشمن رسوا و طرد می شود که همچنان وحدت مستحکم اسلامی پابرجا بماند ومردم با
همان روحیه ایثار و از خود گذشتگی دوران پیش از پیروزی در برابر سختی ها و مشکلات
تحمّل کرده، امید دشمنان را به نومیدی مبدّل سازند.

البته لازم به تذکر مجدّد است که «سواد اعظم» همچنان گذشته، با انقلاب پیوند
شکست ناپذیر خود را محکم نگهداشته و هرگز از خطّ رهبری پا را فراتر نگذاشته بلکه
بیش از پیش در جبهه های نور علیه ظلمت فداکاری و ایثار را به حد اعلای خود رسانده
و ما بحق شاهد مسلمانان صدر اسلام هستیم که گرداگرد وجود مقدّس پیامبر اکرم(ص) از
همه چیز خود گذشتند و اسلام را با خون و مال و فرزندان خود نگهداشتند و ملّت ما
امتحان خود را در جبهه و پشت جبهه داد و سربلند بیرون آمد. و این نغمه های شوم
اختلاف انداز و تفرقه افکن تنها از زبان قاعدین و مرتجعین بلند است؛ همان ها که در
ایام فداکاری، کنج عزلت را برگزیده و در گوشه های انزوا خزیده بودند و امروز خود
آگاه یا ناخودآگاه آتش بیار معرکه شده اند و آب به آسیاب دشمن می ریزند و لذا مردم
همیشه در صحنه، باید بیش از گذشته، هشیار و بیدار باشند و از شگردهای گام به گام
آنان آگاه شوند و هرگز دنباله رو آنان نباشند که این ملّت، همیشه در صحنه های
مبارزه پیشرو بوده و با این پیشرویها پیروزیها آفریده و در دو جهان سربلند خواهد
بود. و اما تکلیف منافقین و دشمنان آشکار انقلاب روشن است، آنان هر چه حادثه
بیافرینند، دودش به چشم خودشان خواهد رفت و از این طرف، ملت ما مقاوم تر و مصمم تر
در برابر آنان خواهد ایستاد و آنان را به روز سیاه نشانده و در آینده نیز خواهد
نشاند، ان شاء الله.

ولی چه کنیم که جنگ روانی را خنثی سازیم؟

مسئولین امور، بزرگترین مسئولیت را بر عهده دارند، آنان برای اینکه جلوی
هرگونه شایعة خانمانسوز را بگیرند و بهانه بدست مغرضان ندهند، لازم است همواره
خداوند سبحان را حاضر و ناظر بر کارهایشان بدانند وخدمت به مردم را وظیفه ای مقدس
بشمارند و در این خدمت، خلوص و قصد قربت داشته باشند و بکوشند که با صدق و صفا،
کمبودها را حل کنند نه با گزارش های مبالغه آمیز و با وعده های مؤجَّل که دردی را
درمان نمی کند.

این محرومان بودند که با نثار خون و مال خود شما را به این منصب رساندند، پس
باید در خدمت اینان باشید. هرکس باید در هر پست و مقامی هست، کار خود را نه تنها
خوب بلکه به نحو احسن انجام دهد تا اینکه کمبودها جبران گردد و محرومیت ها از بین
برود. و اگر کسی خدمتی کرد به رخ مردم نکشد و بر مؤمنین منت نگذارد که هر چقدر
کارش را خوب انجام داده باشد، در برابر خدمتهای مردم ناچیز است و تازه اگر تمام
وقتش را صرف خدمت بکند، وظیفه اش را انجام داده است و کسی که وظیفه اش را انجام می
دهد لازم است که نه منت بر دیگران نهد و نه توقّعی از کسی داشته باشد.

آنجا که اهل بیت عصمت و طهارت، خاندان علی(ع) به فقرا و مستمندان کمک می
کردند، در جواب تشکر آنان می گفتند: «انَّما نطعمکم لوجه الله، لا نرید منکم جزاء
و لا شکوراً»، تازه در آن کار هیچ الزامی نبوده و تنها یک عمل مستحب را ـ در حدّ
ایثار ـ انجام داده بودند ولی مسئولین ما باید توجه داشته باشند که کار آنها وظیفه
است یعنی اگر کم کاری کنند به اسلام، انقلاب و ملت خیانت کرده اند و کسی ایثار و
از خود گذشتگی از آنان نخواسته است، تنها خواست ملت این است که طبق قانون شرع و
قانون اساسی عمل شود و کارکنان دولت، اینقدر در اجرای کارها کاغذ بازی ـ که همچنان
به نحو گسترده تری ادامه دارد ـ نکنند و پارتی بازی که خیانت بزرگی است نداشته
باشند و اینقدر در اطاق ها و سالن های عریض و طویل اداره ها، مردم را ندوانند.

چه خوب است که آغاز سالگرد انقلاب اسلامی، آغازی باشد برای: اخلاص در عمل، صدق
در گفتار، خدمت خالصانه به ملت، محو پلیدترین آثار بجای مانده از طاغوت که همان کاغذ
بازی و پارتی بازی است و بالاخره وظیفه شناسی هر فرد و هر سازمان و هر وزارتخانه و
هر مقام مسئول.

اگر همه افراد به مفهوم تقوای در عمل، هم عمل داشته باشند و هم تقوی، هم تخصّص
باشد و هم تعهد بی گمان راه بر دشمنانی که جنگ روانی را در کشور امام زمان (عج) به
راه می اندازند، بسته می شود. اگر آن مؤمن متعهّدی که وظیفه اش را در خدمت به
انقلاب انجام داده، اکنون گرفتار بُروکراسی اداری نشود و امتیازی بین خود و دیگران
نیابد، بدون شک هیچ شایعه ای نمیتواند اخلاص او را نسبت به انقلاب و مسئولین کم
کند ولی اگر …

و همچنین اگر یک کارمند، در حدّ مسئولیّتش به کارها رسیدگی کند و بجای دشوار
کردن کارها، در پی رفع دشواری ها باشد و با مراجعین «بالتی هی احسن» و با برخوردی
انسانی (که توقع بیش از آن نیست!) رفتار نماید و کارش را فقط برای خدا انجام دهد و
اجر و پاداشش را از او بخواهد، راه یکساله را یک شبه خواهد رفت و رفتار خوب او نه
تنها شایعه ها را خنثی می سازد که بزرگترین خدمت به اصل انقلاب است.

اگر یک فروشندة کالا، به بهره ای اندک قانع باشد … اگر یک معلّم، فرزندان
این خطّه را مخلصانه تربیت و آموزش دهد … اگر یک مدیر، با زیردستانش رفتاری
اسلامی داشته باشد … اگر یک کارخانه در تولید، رقابت صادقانه با مشابه خارجی
داشته باشد (نه با تبلیغات گزاف) … اگر یک معمار، خیّاط، تعمیرکار و هر صاحب
حرفه ای، وعده های سر خرمن ندهد … و خلاصه اگر هر انسان مسئولی، وظیفه شناس باشد
و هرکس خود را مسئول بداند و نسبت به انقلاب بدهکار فرض کند (نه مانند بعضی ها که
همیشه طلبکارند!) و خدمت خود را متعهّدانه و صادقانه انجام دهد، در نتیجه: همکاری
بین دولت و ملت، و تمام اقشار با همدیگر به نحو احسن برقرار می شود، گله ها و
شکایت ها از بین می رود، حق به ذی حق می رسد، خون شهدای انقلاب پایمال نمی شود و
انقلاب مقدّس ما که ادامة انقلاب بزرگ پیامبر اکرم(ص) است، پابرجا و استوار می
ماند و آرمان قلبی امام خمینی ارواحنا فداه، محقَّق می شود که فرمود:

«امروز روزی است که همة برادرهای مرزنشین و مرکز نشین، همان طوری که در ابتدای
نهضت همه با هم بوديد، همه با هم این نهضت را به پیش بردید، از حالا به بعد هم این
نهضت را پیش ببرید که یک حکومت اسلامی مستقر پیدا بکنیم با قوانین اسلام، آن وقت
خواهید دید که آن رژیمی که عدالت پرور است، آن رژیمی که برای دهقان بیشتر مقام
قائل است تا برای بالاترها؛ آن رژیم اسلام است. آن رژیمی که اصلاً در آن گروه ها و
زبان ها مطرح نیست اسلام است. ما باید کوشش کنیم که این مطلب را به دنیا ثابت کنیم
که مملکت ما مملکتی است که متحول شد از رژیم طاغوتی به رژیم اسلامی انسانی و
محتوایش و واقعیتش، تغییر و تحول واقعی کرد. فقط اسم نبود که ما بگوئیم جمهوری
اسلامی، نه! ما می خواهیم تمام قواعد اسلامی همان طور که در صدر اسلام بوده است در
ایران تحقق پیدا کند و به دنیا ارائه بدهیم که اسلام مترقّی این است که به حال
مستمندان و ضعفا بیشتر اهمیت می دهد تا به دیگران. آنکه طرفدار مستضعفین است؛ آن
رژیمی که می خواهد مستضعفین را از قید و بند آن گرفتاری ها بیرون آورد، آن اسلام
است. آن رژیمی که پیشش اصلاً مرزنشینی و مرکز نشینی مطرح نیست، بالا نشینی و پائین
نشینی مطرح نیست، اسلام است.»      

 



[1]
– بی گمان ملت عظیم الشان ایران، در راه الله و با پیروی از خطّ امام همچنان
روز 22 بهمن را زنده نگهداشته است، و اگر گله ای باشد، نسبت به افراد معدودی است
که از تقوی و همان نیروی مخفی و پنهانی ای که دشمن همواره از آن وحشت دارد،
برخوردار نیستند و امید ما این است که اینان نیز به صفّ مرصوص ملت مسلمان باز گردند
و اگر باز نگشتند مردم آنها را شناخته و منزوی سازند.