بازگشت و حسابرسی دقیق

تفسیر سوره لقمان

بازگشت و حسابرسی دقیق

آیة الله مشکینی

قسمت شانزدهم

«( ôìÎ7¨?$#ur Ÿ@‹Î6y™ ô`tB z>$tRr& ¥’n<Î) 4 ¢OèO ¥’n<Î) öNä3ãèÅ_ötB Nà6ã¥Îm;tRé’sù $yJÎ/ óOçFZä. tbqè=yJ÷ès? ÇÊÎÈ   »[1]

و پیروی از راه کسانی بنما که به سوی من آمده اند، سپس
بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل می کردید آگاه خواهم ساخت.

در آیه قبل – که در شماره گذشته تفسیر شد – چنین آمده
بود:هر گاه پدر و مادر بکوشند تا تو موجودی را شریک من سازی که به آن آگاهی و علم
نداری، از آنان اطاعت مکن. فرزند در عین حال که باید موجبات رضایت پدر و مادر را
فراهم آورد ولی هرگزمجاز نیست مطالبی را که برخلاف اصول اعتقاداتی حقه است ازآنان
بپذیرد. اسلام خواهان این است که انسان هم معتقدند به اصول دین باشد و هم فروعی را
که از اینها منشعب می گردد بپذیرد، و چنانچه پدر و مادر، فرزند را به ضد یکی از این
روشهای اعتقادی فرا خواندند، نباید از آنان اطاعت نماید، پس در اینگونه موارد از
چه کسی باید پیروی نماید؟

ضوابط بجای روابط

آیه فوق تکلیف شرعی او را در این حالت بیان می نماید ومی
فرماید باید پیروی از خط کسی بنمائی که بسوی من بازگشته است. در اینجا نکته ای
نهفته است و آن نکته این است که اسلام دینی است منطقی و از نظر اصول اعتقادی و
فروع عملی،آنچنان قوی و غنی است که فوق هر فکر و اعتقاد و دستوری است و از این رو
می فرماید، مسلمان باید در هر شرائطی تنها تابع اعتقاد خویش بوده و تحت تأثیر هیچ
فرد یا مقامی قرار نگیرد،حتی پدر و مادر که خداوند خود درباره آنها توصیه خیر
نموده است، چنانچه بر خلاف اعتقاد دینی او نظری داشته باشند، نبایددر این مورد
تسلیم نظریه آنها شده و از عقیده اسلامی خویش چشم بپوشد و لذا می فرماید «فلا
تطعهما».

بدین تربیت می بینیم همیشه اسلام روی ضوابط پا فشاری نموده
و آنجا که میان روابط و ضوابط تعارضی پیش آید،هیچگونه ارزشی برای روابط معتقد نمی
باشد، گر چه در حد رابطه میان والدین و فرزند باشد که خود درباره آن سفارش نموده و
شکرگزاری از آنان را در ردیف شکر گزاری از خویش قرار داده است. پدر و مادری که
عمری برای فرزند زحمت کشیده وآسایش خویش را فدای آسایش او می نمایند، هنگامی که
برخلاف ضوابط اعتقادی فرزند سخنی می گویند، قرآن با قاطعیت می فرماید: از آنان
اطاعت مکن. پس تو ای مسلمان در هر مقام و مسئولیتی که قرار داری سعی کن که روابط
را بی ربط سازی وجز ضوابط چیزی را ملاک عمل خویش قرار ندهی!

بازگشت به فطرت

انابه به معنی رجوع و بازگشت است. خداوند انسان را بافطرتی
آفریده است که جهت حرکت و آهنگ او بسوی خلق می باشد و از این رو هر گاه تحت تأثیر
جاذبه های مادّی و یا جنسی و یا مقام و … قرار گیرد و از فطرت، انحراف مسیر پیدا
نماید،ناگاه متوجه انحراف خویش شده و به سوی خالق باز می گردد، البته از باب خطای
در تطبیق گاه خلق با موجود دیگری اشتباه گرفته می شود. و نیز همیشه چنین نیست که
انابه وجود داشته باشد، بلکه ممکن است فردی تا آخر زندگی در انحراف بسر بردو
چنانچه احیاناً در بعضی حالات ولحظات متوجه خداوندگردد، مجدداً خدا را فراموش
نموده و بهمان مسیرانحرافی خویش ادامه دهد. زیرا در باطن انسان تمایلات و کششهای
مختلفی قرار دارد که انسان را بسوی انحراف می کشاند. مثلاً انسان دارای شهوت است،
و از اینرو بطور طبیعی به سوی آن کشیده می شود. انسان دارای حرص و آز است و لذا
تمایل به احتکار، ثروت اندوزی و غیره دارد. انسان دارای غضب، حبّریاست است و دنبال
آنها می رود، اینها همه کششهائی است که در نهاد انسان نهفته شده و چنانچه آدمی
آنها را تعدیل نکند وخود را از مسیر صحیح ارضاء ننماید به انحراف کشیده می شود.کشش
دیگری هم در نهاد انسان قرار دارد که کشش به سوی خدا است، که به او می گوید: این
جهان را خالقی است و باید بجانب او توجه کرده و روی آورد. « óOÏ%r’sù y7ygô_ur ÈûïÏe$#Ï9 $Zÿ‹ÏZym 4 |NtôÜÏù «!$# ÓÉL©9$# tsÜsù }¨$¨Z9$# $pköŽn=tæ 4 Ÿw Ÿ@ƒÏ‰ö7s? È,ù=yÜÏ9 «!$# 4 šÏ9ºsŒ ÚúïÏe$!$# ÞOÍhŠs)ø9$#  ÆÅ3»s9ur uŽsYò2r& Ĩ$¨Z9$# Ÿw tbqßJn=ôètƒ    »[2] روی
بجانب آئین پاک اسلام آور؛ این فطرتی است که خداوند خلق را بر آن آفریده است و
دگرگونی و تغییر درآفرینش خدا راه ندارد، این است دین و آئین محکم و استوار.

عظمت و شکوه وقتی تجلّی می نماید که در میان این کششها و
کشمکشهای غرائز و فطرت توحیدی، انسان راه خدا را انتخاب نماید، راهی که با فطرت او
هماهنگ است.

انسانی که هواهای نفس او را بسوی دنیا و مادیات فرا می
خوانند، حب مال و آسایش او را بسوی مال اندوزی و راحت طلبی می کشاند و حب مقام بسوی
احراز یا حفظ مقام، بهر صورتی که ممکن شود سوق می دهد، و غریزه شهوت به طرف اعمال
منافی با عفت دعوتش می کنند، اگر او در این میان، راه خدا را انتخاب نماید، جوهر و
عظمت انسانی خود را بروز داده است.

قرآن کریم در این زمینه چنین می فرماید:«
$¯RÎ) çm»uZ÷ƒy‰yd Ÿ@‹Î6¡¡9$# $¨BÎ) #[Ï.$x© $¨BÎ)ur #·‘qàÿx. »[3] ما
راه را به انسان ارائه دادیم و او را هدایت به صراط مستقیم نمودیم تا او چه راهی
را انتخاب نماید و در نتیجه شکر گزار و یا کفران کننده باشد. علمای بزرگ،شهدا،
مؤمنین واقعی و خالص، ابوذرها، سلمان ها و امثال آنها جزء کسانی هستند که با انابۀ
الی الله دارند و راه را پیدا کرده اند.قرآن می فرماید: ای انسان ها! اگر پدران و
مادران شما، به شمادستوری که مخالف با اسلام و عقیده شما بود دادند، حق
نداریددستور آنان را اطاعت نمائید «فلا تطعهما»، بلکه شما موظفید که بحکم عقیده و ایمان
خویش از کسانی پیروی نمائید که درصراط مستقیم اند و بسوی من باز گشته اند «و اتبع
سبیل من أَناب إلیّ» پس خداوند راه را در این آیه شریفه برای فرزندان روشن ساخته
است تا کسی نگوید: چون پدر و مادرم چنین دستوری دادند، اطاعت نمودم!! زیرا اطاعت
در مسائل و احکام شرع،تنها باید از خدا و بوسیلۀ بندگان شایستۀ خدا باشد.

«ثُمَّ إلَيَّ مَرجِعُکُم»

در شماره قبل معنای «إلیّ المصیر» را معنی نمودیم «إلیّ
مرجعکم» نیز بهمان معنی است، یعنی شدن شما و بازگشتتان بسوی من است. ما انسانها
چون رود عظیمی در حرکتیم ومی رویم و از کانال مرگ به ابدیت می پیوندیم و آنجا به
لقاء الله می رسیم.

«فَأُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلُونَ»پس از لزوم شکر
گزاری از خداوند و سپس شکر گزاری از پدر و مادر می فرماید: مواظب خویش باشید که
بازگشت شما بسوی من است و در آن هنگام شما را از آنچه امروز عملمی نمائید، آگاه
خواهم کرد. تمام کارهای بدنی و فکری که اعتقاد به شرک و غیره است در آن روز، مورد
سئوال و رسیدگی قرار می گیرد.

آگاهی، محاسبه، مجازات در روز قیامت سه کار انجام می گیرد:

اوّل – آگاه ساختن افراد از کارهائی که در دنیا انجام داده
اند، تا هر انسانی نسبت به کارهائی که انجام داده وگناهانی که مرتکب شده مجدداً
مطلع گردد.

دوّم – رسیدگی و محاسبه اعمال.

سوّم – مجازات و پاداش آنها.

در این آیه فقط مسأله آگاه ساختن افراد با عمالشان مطرح است
و آن دو مسأله در آیات دیگر بیان گردیده است.

تمام کارها در آن روز به انسان خاطر نشان می شود،کارهای
مخفی یا علنی؛ خوب یابد؛ فکری و یا عملی. «فأنبئکمبما کنتم تعملون» پس این جمله
مربوط به این است که اعمال انسان در روز قیامت برایش آشکار می گردد، قرآن کریم
درباره آن روز در جای دیگر می فرماید:

« tPöqtƒur çŽÉi|¡èS tA$t6Ågø:$# “ts?ur uÚö‘F{$# Zoy—Í‘$t/ öNßg»tR÷Ž|³ymur öNn=sù ö‘ÏŠ$tóçR öNåk÷]ÏB #Y‰tnr& (#qàÊ̍ããur 4’n?tã y7În/u‘ $yÿ|¹ ô‰s)©9 $tRqßJçF÷¥Å_ $yJx. ö/ä3»oYø)n=yz tA¨rr& ¥o§tB 4 ö@t/ óOçF÷Hxåy— `©9r& Ÿ@yèøgªU /ä3s9 #Y‰Ïãöq¨B yìÅÊãrur Ü=»tGÅ3ø9$# “uŽtIsù tûüÏB̍ôfßJø9$# tûüÉ)Ïÿô±ãB $£JÏB ÏmŠÏù tbqä9qà)tƒur $oYtGn=÷ƒuq»tƒ ÉA$tB #x‹»yd É=»tGÅ6ø9$# Ÿw â‘ÏŠ$tóムZouŽÉó|¹ Ÿwur ¸ouŽÎ7x. HwÎ) $yg8|Áômr& 4 (#r߉y`urur $tB (#qè=ÏJtã #ZŽÅÑ%tn 3 Ÿwur ÞOÎ=ôàtƒ y7•/u‘ #Y‰tnr&   »[4]

بخاطر بیاور روزی که کوهها را به حرکت در می آوریم و زمین
را آشکار و ظاهر می بینی و همه آنها (انسانها) را محشور می نمائیم و احدی را
فروگذار نخواهیم نمود.

آنها همه در یک صف به پروردگارت عرضه می شود (و به آنها
گفته می شود) شما همگی نزد ما آمدید آن گونه که در آغاز شما را آفریدیم امّا شما گمان
می کردید ما موعدی برایتان قرار نخواهیم داد.

و کتاب (کتابی که نامه اعمال همه انسانها است) در آنجا
گذارده می شود، اما گنهکاران را می بینی که از آنچه در آن است ترسان ومتوحش اند و
می گویند: ای وای بر ما! این چه کتابی است که هیچعمل کوچک و بزرگی نیست مگر اینکه
آن را بحساب آورده است؟!تمام اعمال خویش را حاضر می بینند و پروردگارت به کسی ظلم
نمی نماید.آن روز، روز بر ملا شدن و آشکار گردیدن اعمال نیک و بد انسانها است و هر
کس شناخته می شود که در دنیا چگونه آدمی بوده است، لذا در دعا وارد شده است: «فَلا
تَفضَحنِی عَلی رُئُوسِ الأَشهادِ» خداوندا! در آن روز، مرا در میان مردم بواسطه
افشا ساختن اعمال و گفتارم، مفتضح و رسوا نساز.

« ¢Óo_ç6»tƒ !$pk¨XÎ) bÎ) à7s? tA$s)÷WÏB 7p¬6ym ô`ÏiB 5AyŠöyz `ä3tFsù ’Îû >ot÷‚|¹ ÷rr& ’Îû ÏNºuq»yJ¡¡9$# ÷rr& ’Îû ÇÚö‘F{$# ÏNù’tƒ $pkÍ5 ª!$# 4 ¨bÎ) ©!$# ì#‹ÏÜs9 ׎Î7yz ÇÊÏÈ   ».[5]

پسرم! اگر باندازه وزن دانه خردلی (عمل خوب یا بد ازتو
سرزده) باشد و در دل سنگی یا در گوشه ای ازآسمانها و زمین قرار گیرد خداوند آن را
(در قیامت برایحساب) می آورد که خداوند دقیق و آگاه است.حسابرسی دقیق

در آیه قبل فرمود: بازگشت شما مردم بسوی من است و من شما را
از اعمالشان با خبر می سازم، بدین ترتیب ملاحظه می نمائید که آیه فوق با آیه پیش
از آن کاملاً ارتباط می یابد و بمنزلۀ بیان و توضیحی برای آن آیه می تواند بحساب
آید. خردل در فارسی هم به کار می رود و به حبّه های خیلی ریز گفته می شود که مانند
دانه خشخاش است و رنگش سیاه می باشد، آیه فوق می فرماید: چنانچه عملی انجام دهید
که در مقایسه با دیگر اعمال به وزن و کوچکی دانه خردلی هم باشد و آنچنان آن عمل را
در پنهانی و خطا مرتکب شده باشید که از دید همه کس مخفی باشد، آنچنان که دانه ریز
خردل اگر در دل سنگی بزرگ و سنگین و یا در درون کره عظیم زمین نهفته باشد، و یا آن
عمل در برابر دیگر اعمال آنقدر کوچک باشد، مانند دانه ریز خردلی در برابر کرات و
اجسام بزرگ در فضای بی کران آسمان؛ خداوند آن را برای حساب در دادگاه قیامت
حاضرخواهد ساخت، چرا که خداوند لطیف و خبیر است و از تمام اعمال و کردار موجودات
ریز و درشت عالم آگاه می باشد.بنابراین، اگر کوچکترین عملی از تو سر زد، چه آن عمل
درحضور کسی انجام گیرد و یا از دید همگان برای همیشه مخفی بماند، در روز قیامت،
بحساب خواهد آمد. شخصی پس از سالها که از فوتش می گذشت به خواب یکی از دوستانش
آمد، آن دوست از وضعیت او سئوال نمود، آن شخص گفت: از آن وقت که مرده ام تا کنون
گرفتار یک کار کوچکی هستم که در زندگی از من سر زده است. دوستش پرسید: چه کاری؟
گفت:روزی از خانه به قصد مسجد بیرون رفتم، باری هیزم از در خانه ام می گذشت، من
دست دراز نموده و یک چوب کوچکی را از آن،برای خلال کردن دندانهایم جدا نمودم و این
زمان طولانی که مرده و از تو جدا گردیده ام در برابر این سؤال قرار دارم که: چرا
به مال مردم بی اجازه، دست درازی کردی؟!

بنابراین، کامپیوتر محاسبه قیامت، بسیار دقیق و باریک بین است،
تمام کارهای کوچک و بزرگ فکری و بدنی را به حساب می آورد. این اعمال در آن کتابی
که بر گردن انسان است نوشته شده « ¨@ä.ur ?`»|¡SÎ) çm»oYøBt“ø9r& ¼çnuŽÈµ¯»sÛ ’Îû ¾ÏmÉ)ãZãã ( ßl̍øƒéUur ¼çms9 tPöqtƒ ÏpyJ»uŠÉ)ø9$# $Y7»tFÅ2 çm9s)ù=tƒ #·‘qà±YtB  ù&tø%$# y7t6»tGÏ. 4’s”x. y7Å¡øÿuZÎ/ tPöqu‹ø9$# y7ø‹n=tã $Y7ŠÅ¡ym [6]  » اعمال هر انسانی را به
گردنش آویخته ایم و روز قیامت کتابی برای او بیرون می آوریم که آن را در پیش خویش
گشوده می یابد ( به او می گوئیم)کتابت را بخوان کافی است که امروز خود حسابگر خود
باشی.پرونده اعمالش را به گردن افکنده و در قیامت برای حساب حاضرش می سازند، هر
کاری از انسان صادر شد، آن کار را به گردن و عهده او ثبت می نمائیم، ما کارهای
انسان را حلقه گردنش می سازیم مانند گردن بندی که در گردن زنان است، وقتی که در
قیامت حاضر شد مجموعه این کارها پرونده عمل او را تشکیل می دهد، آنگاه به او دستور
می دهیم: نامه اعمالت را بخوان،کافی است که خود درباره خود قضاوت نمائی. این کتاب
ظاهراً غیر از کتابی است که اعمال تمام بندگان در آن ثبت می شود و در همین بحث به
آن اشاره شد، بلکه این آیه به کتاب کوچک اعمال انسان نظر دارد.

آیات سه گانه آخر سوره «زلزلة» همین موضوع را بیان کرده
است: « 7‹Í³tBöqtƒ â‘߉óÁtƒ â¨$¨Y9$# $Y?$tGô©r& (#÷ruŽãÏj9 öNßgn=»yJôãr&    `yJsù ö@yJ÷ètƒ tA$s)÷WÏB  >o§‘sŒ #\ø‹yz ¼çnttƒ   `tBur ö@yJ÷ètƒ tA$s)÷WÏB ;o§‘sŒ #vx© ¼çnttƒ » در آن روز قیامت مردمبطور پراکنده محشور گردند تا اعمال خویش را ببینند، پس
هر کس باندازه ذرّه ای کار خیر انجام داده باشد آن را خواهید دید و هر کس بقدر ذره
ای کار زشت مرتکب شده باشد، آن را خواهد دید.

ذرّه چیست؟ شما وقتی به اطاقی که از پنجره آن نور خورشید به
داخلش می تابد نگاه کنید، اجسام بسیار ریز و معلقی را در هوا می بینید، به آنها
ذره گفته می شود. خداوند متعال می فرماید:هر کس کار خیر یا شری
که به کوچکی ذره ای باشد، در دنیا انجام دهد، روز قیامت، آن را خواهد دید.

تا
اینجا سخن ما درباره وضعیت انسان در قیامت بود که درسوره لقمان و در چند سوره دیگر
ذکر شده است ولی راجع به کیفر و پاداش اعمال در این آیات اشاره ای نشده است و در
آیات دیگر مطرح گردیده که در جای خود از آن بحث خواهد شد. ادامه دارد



[1] – سوره لقمان آیه