حرم منطقه آزاد

حرم منطقه آزاد و قلب
جهان اسلام و آینده آن

حجة الاسلام و
المسلمین عمید زنجانی

برای حل مسائل مشکله
مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید.

امام خمینی (بهمن
1349)

تحلیلی از آیه 25
سوره حج شامل مباحث زیر:

1-   
خصائص حرم

2-   
احکام ویژه حرم

3-   
حرم متعلق به همه
مسلمین است

4-   
منطقه امن و بین
الملل اسلام

5-   
حرم سرزمین آزاد
اسلامی

6-   
فرمان امیرالمؤمنین
علی (ع)

7-   
آینده حرم

حرم در لغت بمعنی:
سرزمین مقدس و مورد احترام است و در فرهنگ فقه اسلامی: به منطقه خاصی که شامل شهر
مکه و بخشی از اطراف آن می‌گردد اطلاق می‌شود. میزان قداست و احترام این سرزمین را
در اسلام از احکام ویژه ای که بر آن مقرر شده و نیز از خصائصی که دارا می‌باشد می‌توان
بدست آورد.

خصائص حرم

این سرزمین از ابتداء
با یک سلسله خصایص و ممیزاتی معرفی شده که قداست و احترام خاصی را برانگیخته است.
بسیاری از این خصائص قبل از اسلام در ادیان گذشته الهی نیز مورد اهتمام قرار گرفته
است. در این مقال کوتاه می‌توان بچند مورد از این خصایص اشاره نمود:

1-   
حرم نخستین مرکز
توحید و اولین سرزمینی است که منادیان الهی توحید، تفکر توحیدی ناب را در آن
سرزمین بنیاد نهاده و ندای آنرا برای انسانها سر داده اند [1]
و به این لحاظ جهان اسلام باید حرم را پایگاه اصلی تفکر توحیدی خالص بدانند و در
همه ادوار تاریخ بویژه در تحولاتی که در جهت استقرار حاکمیت توحید انجام می‌پذیرد،
این جایگاه رفیع و مقدس را برای حرم از یاد نبرند و بدان بعنوان قلب الهام بخش
توحید ناب جهان اسلام بنگرند و چنین نقش سازنده ای را به آن بازگردانند.

2-   
این سرزمین، حرم
ابراهیم، بنیان گذار مکتب رهائی بخش توحید است و اختصاص این سرزمین به حضرت
ابراهیم آنطور که از برخی از روایات [2]
بدست می‌آید، قداست و احترام خاصی را در مورد آن بر می‌انگیزد که در حقیقت هر نوع
تقدیس و احترام این حرم خود نوعی تعظیم شخصیت این پیامبر بزرگ الهی توحید و احترام
از مکتب رهائی بخش او محسوب می‌گردد.

3-   
حرم بلحاظ شهر مکه
نیز که از قداست خاصی برخوردار است و در نصوص اسلامی اعم از قرآن و سنت بر
بزرگداشت این شهر تأکید شده است [3]
دارای عظمت و قداست ویژه ای است که شهر مکه را در خود جای داده است.

4-   
مسجدالحرام با تمامی
عظمت و احترامی که در اسلام دارد، در این سرزمین (حرم) قرار گرفته است در اینمورد
کافی است به اهمیت و نقشی که مسجدالحرام در قرآن و شریعت اسلام دارد [4]
توجه کافی مبذول گردد و از این نقطه نظر نیز موقعیت حرم بررسی و مورد مطالعه قرار
گیرد. تمامی دلها رو بسمت مسجدالحرام است: «فول وجهک
شطرالمسجد الحرام» [5]
و مسجدالحرام مبدأ معراج پیامبر است. [6] مسجدالحرامی که: «¨çm»uZù=yèy_ Ĩ$¨Y=Ï9 ¹ä!#uqy™ ß#Å3»yèø9$# ÏmŠÏù ϊ$t7ø9$#ur». [7] و
پاکسازی و سالم سازی محیط آن برای عبادت مورد تأکید قرار گرفته و در میان مساجد از
ویژگی و امتیاز خاصّی برخوردار گردیده است.

5-     حرم شامل کعبه و بیت الله الحرام است و از این
نقطه نیز امتیاز و اهمیت و احترام فوق العاده ای را کسب نموده است. کعبه ای که
«جعل الله البیت الحرام قیاماً للناس» است و در حدیث آمده است: «ما خلق الله بقعه
احب الیه من الکعبه». [8]

6-   
فلسفه احرام در حج و عمره مراعات احترام خاص حرم است. [9]

7-   
کسی که در حرم دفن شود در حریم رحمت الهی قرار خواهد گرفت (من دفن فی الحرم
امن من الفزع الاکبر من برالناس وفاجرهم). [10]

احکام ویژه حرم

با توجه به اهمیت و احترام خاصی که حرم از نقطه نظرهای مختلف حائز است، در فقه
اسلامی حرم دارای احکام ویژه ای است که برخی از آنها را باشاره در اینجا می‌آوریم:

1-    این منطقه بعنوان سرزمین امنیت معرفی شده: «اولم نمکن لهم
حرماً امناً» [11]
و کشتن حیوانات (غیر اهلی) در این منطقه ممنوع است و در فقه برای مرتکبین آن
مجازاتهای خاصی مقرر شده است.

(من دخله من الوحش و الطیر کان آمناً من ان یهاج او یوذی حتی یخرج من الحرم).

2-    بدلیل منطقه امن بودن حرم، (اولم یرو انّا جعلناه حرماً امناً)
[12] هر
فرد مسلمان تا هنگامیکه در این منطقه زندگی می‌کند از مصونیت خاصی برخوردار است.
(من دخل الحرم من الناس مستجیراً به فهو آمن من سخط الله عزوجل).

3-    در این منطقه جنگ و خونریزی ممنوع است.

4-    ورود بحرم باید با تشریفات خاصّی انجام گیرد که از آن به
احرام تعبیر می‌شود و دارای احکام خاصّی می‌باشد.

5-    افراد غیر مسلمان حق سکونت در منطقه حرم را ندارند و بسیاری
از فقها ورود غیر مسلمان را به این منطقه چه بعنوان اقامت و چه برای عبور ممنوع
دانسته اند. [13]

این حکم شامل سفرا و نمایندگیهای خارجی و افراد غیر مسلمانی که حامل پیام می‌باشند
و نیز هیئتهائی که برای عقد قرارداد قصد ورود به منطقه حرم را دارند نیز می‌گردد،
و از اینرو در چنین مواردی می‌توانند برای انجام مقاصد خود از افراد مسلمان
استفاده نمایند و یا در خارج حرم با پیشوای مسلمین و نمایندگان رسمی وی ملاقات
کنند. [14]

بر اساس این قانون اقلیتهای مذهبی متعهد (اهل ذمه) نیز از اقامت در این منطقه
محروم می‌باشند و برای عبور نیز باید اجازه رسمی کسب نمایند و دولت اسلامی می‌تواند
طی قراردادی در ازای این اجازه مقررات مالی وضع نماید. [15]

6-    کندن درختان و ریشه گیاهان حرم ممنوع است و همچنین بریدن
شاخه ها و در این مورد فقها مجازاتهای مالی خاصی را مقرر نموده اند. [16] و
حکم مصونیت درختان و گیاهان حرم را درباره محرم و افراد عادی نیز نافذ شمرده اند. [17]

7-    تردّد مسلحانه در منطقه حرم ممنوع می‌باشد. «لاتخرجوا
بالسیوف الی الحرم». [18]

8-    از سکونت کسانی که عامل فساد والحاد هستند در منطقه حرم
جلوگیری می‌شود و با آنها بخشونت رفتار می‌شود: «`tBur ÷ŠÌãƒ ÏmŠÏù ¥Š$ysø9Î*Î/ 5Où=ÝàÎ/ çmø%ɋœR ô`ÏB A>#x‹tã 5OŠÏ9r&». [19]

منظور از کسانی که در حرم قصد الحاد بظلم دارند آنهائی هستند که قصد ارتکاب
اعمالی چون سرقت، ستمگری، تجاوز بحقوق مردم و هر نوع ظلم داشته باشند که از اقامت
آنها در حرم جلوگیری می‌شود «یتقی ان یسکن الحرم». [20]

9-    اشیائی که در حرم پیدا می‌شود حکم خاصی دارد [21] و
اصولاً از دست زدن به اشیاء گمشده حرم منع شده است «لاتمسّ ابداً حتی یجیء
صاحبها». [22]

10-                      
 کسی که درخارج حرم مرتکب جنایتی شود و
سپس به حرم پناهنده گردد تا در حرم است از اجرای حد معاف می‌باشد لکن برای چنین
کسی محدودیتهائی ایجاد می‌گردد تا ناگزیر از حرم خارج گردد و حد بر وی جاری شود.
امّا کسانی که در حرم مرتکب جنایتی شوند، بدلیل اینکه خود احترام حرم را نادیده
گرفته اند از مصونیت حرم محروم شوند و بر آنها حد جاری می‌گردد. [23]

11-                      
 نماز در حرمین برای مسافر اختیاری است که تمام
بخواند یا قصر و این حکم گرچه اختصاص به مسجدالحرام دارد ولی جمعی از فقها این حکم
را در مورد شهر مکه نیز قائل شده اند حتی اگر مسافر در حال عبور از شهر مکه باشد
می‌تواند نماز خود را تمام بخواند.

12-                      
 به استناد آیه 25 سوره حج: (¨çm»uZù=yèy_ Ĩ$¨Y=Ï9 ¹ä!#uqy™ ß#Å3»yèø9$# ÏmŠÏù ϊ$t7ø9$#ur) بسیاری از فقهای اهل تسنن از آن
جمله عبدالله بن عمر، خرید و فروش خانه های مکه را حرام شمرده و اجاره دادن و مال
الاجاره آنرا نامشروع دانسته اند. دارقطنی در این زمینه حدیثی از عبدالله بن عمر
نقل کرده است که: «من اکل کراء بیوت مکه اکل ناراً» یعنی کسی که مال الاجاره خانه
های مکه را بخورد چنان است که آتش خورده است. احمدبن حنبل گفته است: خانه های مکه
را می‌توان تملک کرد و به ارث برد ولی نمی‌توان آنها را اجاره داد. در این زمینه
حدیثی از پیامبر (ص) نقل شده که فرمود: «من احتاج سکن و من استغنی اسکن» یعنی کسی
که به خانه مکه احتیاج دارد در آن سکونت می‌گزیند و کسی که نسبت به آن بی‌نیاز است
دیگری در آن خانه اسکان داده می‌شود. «الجامع لاحکام القرآن ج 11 صفحه 32».

در احادیث شیعه نیز آمده است که: «عن علی (ع): انه کره اجاره بیوت مکه و قرأ:
سواء العاکف فیه والباد» [24]
علی (ع) اجاره دادن خانه های مکه را بد می‌شمرد و به این آیه استناد می‌نمود.

و در حدیث دیگر امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «ان رسول الله (ص) نهی اهل مکه عن
اجاره بیوتهم و ان تعلقوا علیها ابواباً» [25]
رسول خدا (ص) مردم مکه را از اجاره دادن خانه هایشان به کسانی که برای زیارت بیت
اله الحرام می‌آمدند نهی نمود و آنها را از گذاردن در برخانه های خود منع فرمود.

در رساله علی بن جعفر بنقل از برادر بزرگوارش امام موسی بن جعفر (ع) آمده است:
«لیس ینبغی لاحد من اهل مکه ان یمنع الحاج شیئاً من الدور ینزلونها» [26]
شایسته نیست کسی از اهل مکه حجاج را از سکونت گزیدن در خانه های مکه مانع شوند.

حرم متعلق به همه مسلمین است.

بسیاری از مفسرین در تفسیر آیه: « ¨bÎ) šúïÏ%©!$# (#rãxÿx. tbr‘‰ÝÁtƒur `tã È@‹Î6y™ «!$# ωÉfó¡yJø9$#ur ÏQ#tysø9$# “Ï%©!$# çm»uZù=yèy_ Ĩ$¨Y=Ï9 ¹ä!#uqy™ ß#Å3»yèø9$# ÏmŠÏù ϊ$t7ø9$#ur 4 `tBur ÷ŠÌãƒ ÏmŠÏù ¥Š$ysø9Î*Î/ 5Où=ÝàÎ/ çmø%ɋœR ô`ÏB A>#x‹tã 5OŠÏ9r&» [27] حکم همگانی بودن را که در آیه به مسجدالحرام نسبت داده شده بر همه منطقه حرم
شامل دانسته اند [28]
زیرا مشرکین نه تنها از مسجدالحرام بلکه پیامبر (ص) و مسلمین را از ورود به حرم
منع می‌نمودند و نیز با وجود اینکه پیامبر (ص) از مکه و از خانه خود بمعراج رفت در
سوره اسراء آمده است: «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام» و اطلاق مسجدالحرام
بهمه منطقه حرم بلحاظ جزء اشرف آن می‌باشد.

مفهوم همگانی بودن مسجدالحرام یا منطقه حرم اینست که در نگهداشتن حرمت و قداست
این سرزمین و انجام مناسک حج و عمره فرقی بین ساکنان آن و کسانی که از خارج به این
سرزمین وارد می‌شوند وجود ندارد و اهل این منطقه هیچگونه خصوصیتی را دارا نیستند.

احترام حرم و عبادت و مناسک آن حق عمومی مسلمین است و هر نوع ایجاد مزاحمت و
ممانعت در این راه تجاوز بحقوق همگانی مسلمین جهان محسوب می‌گردد و نوعی الحاد و
ظلم است که مرتکبین آن باید با اشد مجازات تنبیه شوند. (نذقه من عذاب الیم).

دنباله آیه «ومن یرد فیه بالحاد بظلم» در حقیقت بیان جزای صدر آیه است به این
معنی که اگر کسی این حق همگانی مردم را مورد تجاوز قرار دهد نوعی الحاد از روی
ستمگری است و عذاب الیم جزای او است. [29]

مفهوم این سخن آنست که قدسیت و تعظیم و معنویت حرم چیزی نیست که در انحصار فرد
یا گروه خاصی قرار گیرد بلکه این حق که حقیقت عبادت حج و عمره است متعلّق بجهان
اسلام بوده و همه مسلمین بطور یکسان از این حق برخوردار می‌باشند.

عنوان خادم الحرمین که امروز بطور اختصاصی برای گروهی حاکم بر حجاز موجب
امتیاز خاصی گردیده است و تحت این عنوان دخالتهای گوناگونی در اعمال عبادی حج و
عمره انجام می‌دهند و با ایجاد محدودیتها و احیاناً تضییقات که مصداق بارز «والذین
یصدون عن سبیل الله و المسجد الحرام» می‌باشد، در حقیقت تجاوزی بر حقوق عمومی
مسلمین جهان والحادی است که بظلم انجام می‌گیرد و بر صدها هزار زائر بیت الله
الحرام همه ساله تحمیل می‌گردد.

مفاد آیه چنین است که پاسدار حرم و حامی قدسیت آن و خادم این معبد و بپادارنده
احترام این سرزمین همه کسانی هستند که حق عبادت در آن را دارند. بنابراین اصل
قرآنی، حرم باید تحت نظارت و مراقبت معنوی نمایندگان واقعی ملل مسلمان جهان اداره
شود و شئون روحانی و عبادی حرم بر عهده هیئت نمایندگی جهان اسلام باشد.

منطقه بین الملل اسلامی

تردیدی نیست که مفهوم: «الذی جعله للناس» بیرون آوردن حرم از انحصار یک گروه
یا یک مذهب خاص است کما اینکه «مفهوم سواء العاکف فیه والباد» برابری انسانهای
موحد و عبادتگزار خدا در این سرزمین بلحاظ انجام مناسک عبادی است و این نوع آزادی
خواه ناخواه شامل کلیه اعتقادها و دیدگاههائی می‌شود که در چارچوب اصول اسلامی و
قرآنی در میان مسلمین وجود دارد.

بنابراین اصل، هرگاه عبادت مسلمین در حرم و مسجدالحرام در چارچوب اصول یک مذهب
و یک دیدگاه منحصر گردد و دیدگاهها و عقائد دیگر مسلمین کنترل و محدود شود و آزادی
عمل در عبادت از غیر پیروان مذهب انحصاری گروه حاکم سلب گردد، در حقیقت مصداق
دیگری از آیه «ومن یرد بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم» خواهد بود.

امروز عاکفین در این سرزمین عبادت و توحید اعتقاد و دیدگاه خاصی دارند و اصول
و فروع اسلام را در چارچوب معیّنی تفسیر می‌کنند ولی آنها که از خارج این سرزمین
برای عبادت می‌آیند (الباد) برداشتی دیگر از اسلام دارند؛ در چنین شرائطی حکم صریح
قرآن چیست؟

قرآن برخلاف مذهب هیئت حاکم بر عربستان سعودی (وهابیت) که واردین را مجبور به
رعایت مذهب عاکفین می‌کند و آزادی عبادت را از آنان در زمینه اعتقادات خود سلب می‌نماید
بطور صریح می‌گوید: «سواء العاکف فیه والباد».

آیا نتیجه این عمل سعودیها بر طبق صریح آیه نوعی الحاد بظلم و سدّ راه خدا و
ممانعت از مسجدالحرام و حرم نیست و آیا «نذقه من عذاب الیم» در انتظار چنین تجاوزی
بحقوق عمومی مسلمین نمی‌باشد؟!

رمز تمام گرفتاری های کشورهای اسلامی اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است.

امام خمینی (پیام 7/7/58)

در مراسم حج است که باید حجاج ایرانی ملتهای مظلوم را از رمز پیروزی انقلاب
اسلامی در ایران آگاه سازند.

 



[1]
وسائل الشیعه ج 9 صفحه 334.