مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین کروبی نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی

مصاحبه با حجة الاسلام و المسلمین کروبی نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی

* با تشکر از جناب حجة الاسلام و المسلمین کروبی که وقت گرانبهای خود را در
اختیار ویژه نامه حج پاسدار اسلام قرار دادند، از ایشان تقاضا داریم به سئوالاتی
که در رابطه با حج مطرح می­کنیم، پاسخ گويند و امت پاسدار اسلام را از بیانات خود
بهره­مند فرمایند. در آغاز استدعا داریم مروری کلی بر فلسفه حج و اهداف سیاسی و
اجتماعی که برای تامین مصالح مادی و معنوی جامعه اسلامی از آن منظور شده است
بفرمائید.

استفاده سیاسی امامان از حج

– مسائل اجتماعی و سیاسی در کنار تهذیب و تزکیه و عرفان در کلیه مراسم و مواقف
حج دیدی می­شود و کاملا مشهود است که یکی از فلسفه­های این فریضه­ی مهم اسلامی این
است که باید در آنجا مشکلات مسلمین بررسی شده و پس از شناخت دردها در پی درمان
برآیند. در قرآن نیز کلمه«قیاماً للناس» مطرح شده است تا در آنجا مردم برای درمان
مشکلات مسلمین و مستضعفین- به طور کلی- بپاخیزند و این را وظیفه­ای مقدس بدانند.

در یکی از روایتهائی که از امام رضا(ع)نقل شده است، حضرت در ضمن بیان فوائد حج
می­فرمایند:«… و قضاء حوائج اهل الاطراف فی المواضع الممکن لهم الاجتماع فیه»[1] و
برآوردن حاجت­ها و مشکلات مردمی که از گوشه و کنار دنیا آمده­اند در هر جا که
بتوانند اجتماع کنند و مسائل آنها را بررسی نمایند. در روایت دیگری از امام صادق(ع)نقل
شده است که حضرت در مراسم حج همانگونه که برنامه­های حج را انجام می­دادند، مردم
را به رهبری خویش دعوت می­نمودند و مسئله رهبری را- که تضییع شده بود- مطرح می­کردند.[2] و
رهبری امت اسلامی مهمترین کار سیاسی اجتماعی است که بر عهده­ی امام گذارده شده
است.

در روایتی دارد که امام باقر(ع)در منی- در موسم حج- می­فرمود: پس از وفات من
ده سال در اینجا به یاد من عزاداری و سوگواری نمائید. جالب است که امام از مردم می­خواهند
که در موسم حج و در جائی که مسلمانان از گوشه و کنار جهان گرد می­آیند، مسئله
رهبری و امامت و خلافت را از راه سوگواری زنده نگهدارند.

باز در روایت دیگری از امام صادق(ع)نقل شده است که در ضمن برشمردن فوائد حج می‌فرمایند:
اگر بنا باشد هر قوم و گروهی که در آنجا می­روند و به حج مشرف می­شوند، با زبان
خود صحبت کنند و تنها مسائل خود را با همزبانان خود مطرح کنند و با دیگر مسلمانان
تماس نداشته باشند و آگاهی از مشکلات دیگران پیدا نکنند، هلاک می­شوند و کشورشان
از بین می­رود و اخبار دیگر ولایتها به گوششان نمی­رسد و از فوائده و سودهائی که
باید از حج ببرند، بهره­مند نمی­گردند و این است علت حج. «… ولو کان کل قوم
انّما یتکلّمون علی بلادهم و ما فیها هلکوا و خربت البلاد و سقط الجلب و الأرباح و
عمیت الاخبار و لم یقفوا علی ذلک، فذلک علة الحج».[3]

و همانگونه که در تفاسیر آمده است، سوره برائت که یک سوره­ی تند و انقلابی است
و درباره­ی تنفر و بیزاری از مشرکین و طرد و بیرون راندن منافقین، آیات زیادی
دارد، حضرت امیرالمؤمنین(ع)این سوره را با آن شدت و حدت برای زائرین خانه­ی خدا
قرائت می­کنند.

و در کوتاه سخن، تمام اینها نشاندهنده و گویای این است که باید از حج استفاده­های
سیاسی و اجتماعی بشود و حج حقیقی همان حجی است که در آن وحدت مسلمین و تنفر و
انزجار از دشمنان اسلام و براءت از مشرکین و منافقین و توجه به دردها و تلاش برای
رفع آنها، خواسته شده است.

مجمع بین­المللی اسلامی

و نکته جالب دیگری که از حج می­توان استفاده کرد این است که در آن زمان که
هنوز جوامع بشری- چه در سطح دنیا و چه درسطح خاورمیانه و عربستان- توجهی به اهمیت
کنگره­ها و مجامع بین­المللی نداشتند، و اکنون با گذشت زمان، دنیا پی به اهمیت آن
برده و با صرفت هزینه­های بسیار هنگفت و با تلاشهای زیاد می­توانند یک کنگره و یا
سمیناری را برقرار نمایند و تازه در این کنگره­ها و مجامع بین­المللی که اکنون در
جهان مطرح است، بیشترین تکیه بر اجتماع سران و یا نمایندگانی انگشت شمار از کشورها
می­شود، ولی ما می­بینیم که سالانه در ایام حج، در کنار خانه خدا یک کنگره­ی عظیم
و مجمع بزرگی تشکیل می­شود که صدها هزار نفر از خود مردم در آنجا حاضر می­شوند و
تازه برای جمع شدن در آن مجمع بین­المللی الهی نه تنها هزینه­ای صرف نمی­شود که
مردم حاضرند با تمام وجود، در آنجا شرکت کنند و هیچ مشکلی – هر چند بزرگ باشد- نمی­تواند
مانع این اجتماع و گردهمائی شود. از آن گذشته هیچ کنفرانس و مجمعی به این گستردگی
و وسعت وجود ندارد و اگر در مجامع بین­المللی جهان، نمایندگان ملتها- حال چه
نمایندگان حقیقی و چه نمایندگان اجباری!!- حضور بهم می­رسانند، در حج خود ملتها و
«ناس» حضور دارند.

در هر صورت اگر روی مسائل اقتصادی در حج تکیه شده است، بدون شک این مسائل
مقدمه­ای برای مسائل سیاسی و منافع فرهنگی امت اسلامی است که از اولویت بیشتری
برخوردار است و اگر مسائل سیاسی حل نشود، مسائل اقتصادی به طریق اولی حل شدنی
نیست. و اینچنین بنظر می­رسد که هیچ تشکیلات و کنفرانسی به اندازه این کنفرانس
بزرگ اسلامی نمی­تواند مشکلات مردم را حل کند، چرا که در اینجا – همانگونه که عرض
کردیم- خودمردم که صاحبان حق هستند با اشتیاق و با هزینه شخصی خود حاضر می­شوند و هیچ
هزینه­ای هم برای جمع­آوری آنان مصرف نمی­شود.

در روایت بسیار جالبی که از امام صادق(ع)نقل شده است که روایت مفصلی است و در
کتاب«مصباح الشریعه» و «المحجة البیضاء» آمده است که حضرت گرچه بیشتر روی جنبه‌های
تربیتی و اخلاقی تکیه می­کنند ولی در برخی از فرازهایش صریحا حضرت روی مسائل سیاسی
انگشت گذشته­اند مثلا یک جا می­فرمایند: «هنگام طواف برگرد خانه خدا، آنچه ماسوی
الله است، همه را ترک کن»[4] یعنی:
طواف بر گرد خانه خدا باید تو را از طواف بر گرد قدرتها و ابر قدرتها و بتها و
آنچه غیر الهی است، باز دارد.

در هر صورت، نه تنها خود حج یک عبادت سیاسی اجتماعی است که جزء جزء اعمال و
مناسک آن نیز رمز یک مسئله مهم و سرنوشت­ساز اجتماعی سیاسی است، از طوافش گرفته تا
رمی جمراتش تا برسد به وقوف در مشاعر وو…گذشته از اینکه نفس تجمع در آن فضای
روحانی و با آن لباس یکنواخت و بی­آلایش و آن ایام و آن مواقف با توجه به خصوصیاتی
که ائمه معصومین روی آن تکیه کرده­اند دارای چنین فوائدی است و آن اهدافی که اشاره
شد، در آن گنجانده شده است. و این مطلب بقدری دارای اهمیت است که طبق آن روایت مهم
از امام صادق(ع)که در آغاز نقل شد، علت حج بیان شده است و یا همانگونه که اشاره
کردیم، پایه­گذاری چنین تجمع عظیمی در آن دوران با آن افرادی که معمولا از نخبگان
و متعهدان ملت­ها هستند و با ایمان و خلوص در این مکان مقدس جمع می­شوند، مشعر بر
همین معنی است.

و از آن بالاتر، تکیه عجیبی است که در روایتها روی حج شده است تا آنجا که امام
معصوم(ع)می­فرماید: اگر مردم به حج نروند، بر حاکم اسلامی واجب است که گروهی از
مسلمین را مجبور رفتن به حج کند و حتی از بیت­المال پول دهد تا مردم به حج بروند و
مراسم را بر پا دارند.[5]

مهمترین پایگاه مردمی

در اسلام هیچ پایگاهی مانند پایگاه حج نیست و حتی در نظام جمهوری اسلامی که یک
نظام اسلامی و مردمی است نمی­توانیم پایگاهی عظیمتر از حج داشته باشیم. چرا که اگر
– به عنوان مثال- بخواهیم پیامی را به مردم آفریقا بدهیم با فرستادن سه یا چهار
نفر به کشورهای آفریقائی- آن هم نه تمام کشورها که برخی از آنها- با آن مصارف و
هزینه‌های گزافی که بیت­المال متحمل می­شود، تماس با برخی از مردم آنجا پیدا می‌شود،
تازه آنهائی که با نمایندگان ما تماس حاصل می­کنند، معمولا افرادی هستند که حساب
شده انتخاب می­شوند و کمتر اتفاق افتاده است که نمایندگان جمهوری اسلامی با مردم
کوچه و بازار بتوانند تماس بگیرند و با آنها گفتگو نمایند، چه بسا آنهائی که در آن
کشورها با نمایندگان ما تماس می­گیرند، از افراد اطلاعات و امنیت آن کشورها
باشند!! و حرفهای ما چندان تاثیری در آن نداشته باشد. ولی در ایام حج شاهد هستیم
که بهترین و متعهدترین و خالص­ترین افراد از تمام کشورهای اسلامی و از مسلمانان
سایر کشورها جمع می­شوند، همان توده­هائی که تشنه حقیقت هستند در آن سمینار بین‌المللی،
بدون اینکه یک ریال برای جمع کردن آنها صرف شود گرد هم می­آید و بدون هیچ توقعی در
آن فضای معنوی همچون سیلی شتابان به سوی حقیقت می­شتباند، لذا باید هر چه می­توانیم
برای رساندن حقایق اسلام و پیام انقلاب به آنان برنامه­ریزی کنیم تا بهترین بهره
را ببریم.

در آنجا که خود«ناس» و مردم واقعی که متعهد هم هستند از سراسر جهان جمع می­شوند
و چون کمتر انگیزه­ی مادی برایشان مطرح است، لذا هیچ قدرت و دولتی نمی­تواند آنها
را کنترل کند. ما خود شاهد بودیم که بسیاری از حجاج عراقی، با اینکه رژیم عراق با
ما در حال جنگ است و علیرغم کنترل شدید بعثیها، با ما تماس می­گرفتند و اظهار
علاقه می­کردند و حتی گاهی به جبهه نیز کمک مادی می­کردند.

* حال که اهمیت و ویژگیهای منحصر بفرد این فریضه­ی بزرگ عبادی سیاسی مطرح است،
بنظر شما جمهوری اسلامی به عنوان تنها نظام اسلامی جهان، چه نقشی می­تواند در تحقق
اهداف فوق داشته باشد؟

نظام اسلامی

– نظام جمهوری اسلامی، نظامی است که تحت رهبری و امامت و زعامت ولی فقیه،
نماینده امام زمان و مرجعیت تقلید اداره می­شود. نظامی است که آهنگ و تلاشش این
است که اسلام را تحقق بخشد و الگو و اسوه­ای از مکتب به جهان نشان دهد. البته هنوز
جامعه ما به آن حد نرسیده است که مکتب به تمام معنا در آن پیاده و اجرا شود و ما
نمی­خواهیم بگوئیم که اسلام موبمو در جامعه، جامه­ی عمل به خود پوشیده است ولی
نظام ما در پی تحقق این هدف بزرگ و والا هست و کوشش دارد که تا آن اندازه که در
توانش هست، این هدف را در جامعه محقق نماید و به اجرا برساند. و اینکه می­گوئیم
نظام ما کاملا اسلامی است بخاطر این است که در رأس آن امامی عادل و مرجع تقلید
قرار دارد و حرکت برای تحقق و پیاده شدن اسلام وجود دارد.

بهره­برداری از حج

اولین مسئولیت ما این است که به مسلمانان بفهمانیم، حج چیست؟ و چه بهره­برداری
باید از حج بشود؟ و حج ابراهیمی و حج محمدی- به تعبیر امام- به چه معنی است؟

این بزرگترین رسالت و مسئولیت اندیشمندان و مسئولین نظام جمهوری اسلامی است که
یک تحول فکری عظیم در رابطه با حج، در جوامع اسلامی بوجود آورند و آن انحرافهائی
که برای بی­خاصیت کردن و از محتوا در آوردن حج تا بحال شده است، از افکار و اذهان
مسلمانان بزدایند.

البته این مسئله مانند دیگر قضایای انقلاب، مدیون و مرهون حرکت فکری امام است
که از دیرباز طی اعلامیه­ها، بیانیه­ها و سخنرانیهایشان، فلسفه حج را تبیین و
تحلیل نموده­اند و بر ما است که در این راه گامهای نیرومندتر و مؤثرتری برداریم تا
این هدف والا تحقق یابد.

حال از چه ابزاری باید استفاده کرد؟ این را نمی­توان به راهپیمائی­های وحدت با
مسلمین و براءت از مشرکین منحصر کرد بلکه باید از هر راه ممکن در این راه استفاده
نمائیم. تماس‌های مکرر با مسلمین چه بصورت جمعی و چه بصورت انفرادی، بحث با علمای
مسلمین و راهنمائی آنها، دعوت به وحدت و یگانگی در کنار خانه خدا، اعلام تنفر و
تبری از طاغوت­ها و مشرکین به صورت­های گوناگون که باید در همان جائی که پیامبر
اکرم(ص) بتهای جاهلیت را در هم فرو ریخت، بتهای شاخدا رو بی­شاخ، بتهای با زبان و
بی­زبان، بتهائی که به صورت انسانها درآمده­اند و از هر درنده­ای درنده­ترند، باید
اینها را شکست، ابهتشان را در هم فرو ریخت و به مردم فهماند که از آنها بیزاری
جویند و به آنها علام تنفر و انزجار نمایند.

مسئله دیگر برقرار کردن روابط با مسلمانان، همانگونه که در روایت امام صادق(ع)اشاره
شده بود، آن هم با زبان آنها، تبلیغات زبانی و قلمی، تجلیل مسائل انقلاب اسلامی،
تشکیل سمینارها و جلسات، و خلاصه هر نوع ارتباط، دعوت و تماسی در جهت تحقق این هدف
والا باید به کار گرفته شود.

بنابراین، جمهوری اسلامی که در جهان اسلام، پیشتاز و پیشگام است لازم است که
از مسئله حج و ویژگیهائی که دارد و آن همه نیروهای مؤمنی که در آنجا جمع می­شوند
بیشترین استفاده­ها را به نفع اسلام و مسلمین بنماید. و من معتقدم که هنوز جدی با
حج برخورد نکرده­ایم و به قول معروف«در خم یک کوچه­ایم» یعنی باید پیش از این از
استعدادها و امکانات خدادادی و مادی برای رساندن پیام انقلاب به مسلمانان در ایام
حج استفاده کرد. باید در آن مجمع عظیم اسلامی، محرومیت­ها، دردها، ضعف­ها و نقاط
قوتی که جوامع اسلامی دارند، مورد بررسی دقیق قرار گیرد و همانگونه که باید از
نقاط قوت به نفع اسلام استفاده کرد، لازم است که تک تک مشکلات بررسی شده و در پی
چاره­جوئی برآئیم، و این میسر نیست مگر با یاد گرفتن و آموختن زبانهای گوناگون و
بکارگیری امکانات فرهنگی دیگر از قبیل: کتاب، جوزه، سخنرانی، مصاحبه و گفتگو با
مردم به زبان خودشان. امید ما این است که گامهای مؤثرتر و جدی­تر در این زمینه
برداشته شود، ان شاءالله.

جنابعالي به عنوان نماينده اين نظام و رهبري آن در اين مراسم عظيم،‌چه برنامه
هائي جهت تحقق هر چه بهتر اهداف فوق تنظيم کرده ايد؟

 

اجرای پیام­های امام

– قبل از هر چیز باید پیام­ها و فرمایشات حضرت امام را در این مورد موبمو اجرا
کنیم، یعنی من معتقدم اگر مطالبی را که امام در اعلامیه­ها و پیام­هایش به عموم
امت اسلامی و پیام­های معظم له به نمایندگان خود و سرپرستان حجاج ایرانی بیان
داشته­اند، کوشش در اجرا و پیاده کردن آنها شود، بی­گمان آن هدف مقدس دنبال شده و
به مقصد رسیده­ایم.

امام همواره از ما می­خواهند که حج حقیقی را به مردم نشان دهیم و این فکر عمیق
در مردم بوجود بیاید که در ایام حج باید مشکلات سیاسی کشورهای اسلامی مودر بررسی
قرار بگیرد و باید در این مجمع عمومی هر کس خود را موظف بداند که در راه رسیدن به
استقلال و آزادی تلاش کند و راستی اگر چنین فکری برای مسلمین پیدا شود، بزرگترین
نعمت برای آنها و بزرگترین خطر برای دشمنانشان خواهد بود. این اندیشه­ی بلند است
که در عده­ی قلیلی از مسلمین پدید آمده و تا کنون چقدر برکت بدنبال داشته و دشمنان
را سخت بوحشت انداخته است، پس اگر روزی این اندیشه تعمیم یابد و مسلمانان به این
نکته پی ببرند و به مسئولیتها و رسالتهای خویش توجه پیدا کنند، بدون شک پرچمدار
مستعضفین در سراسر جهان خواهند شد و طبیعی است که در آن صورت اثری از استکبار و
تجاوز نخواهد ماند.

ما باید این راه مقدس را ادامه دهیم و تعقیب کنیم و گرچه امکانات و توانمان
ضعیف است، با همه امکانات به پیش رویم و از استعداد بیشتری در این زمینه بهره­برداری
کنیم تا اینکه به شکوفائی نائل آئیم.

در اینجا ذکر این نکته لازم است که اما نیز تکیه بر مسائل خارجی و روابط بین­المللی
را همواره در پیام­های حج کرده­اند و شاید نود در صد مطالب و رهنمودهای ایشان در
این زمینه، در پیام­های حج گنجانده شده است و به عبارت دیگر کنگره جهانی حج، همان
ظرفی است که امام آن را انتخاب کرده­اند برای بیان مسائل بین­المللی اسلامی و
روابط خارجی در سطح کشورهای اسلامی. مثلا هر جا امام خواستند، مشکل فلسطین را مطرح
کنند یا اشغال افغانستان را محکوم نمایند یا فاجعه­ی لبنان را تذکر دهند از این
مناسبت استفاده کرده­اند. و همچنین بیشترین موردی که وحدت بین مسلمین مطرح شده و
بیشترین جائی که تهاجمات شدید علیه ابر قدرتها شده در همین پیام­ها است و این حاکی
از همان اهداف دراز مدتی است که نظام اسلامی در رابطه با حج دارد و خواهد داشت و
باید در آن جهت تا حد امکان حرکت و برنامه­ریزی کند.

تکیه بر مردم

بنابراین، اولین کار ما این است که به سخنان امام توجه بیشتری نمائیم و مسائلی
را که ایشان در این پیام­ها مطرح کرده­اند، دبنال کنیم.

و برای تحقق بهتر اهداف اسلام و امام، بنظر من تنها راه این است که تکیه
بیشتری روی«ناس» و ملت­های اسلامی بنمائیم. در اینجا باز عمق فکری امام و
دوراندیشی و آینده­نگری و ژرف­بینی ایشان به وضوح دیده می­شود که ایشان جامعه شناس
واقعی هستند چرا که شناختی واقعی از ملتهای اسلامی و عمق نفوذ اسلام در قلوب آنها
دارند و احساس می­کنند که چه زمینه­ها و استعدادها و فطرت­های پاک با آن فرهنگ
اصیل اسلامی در مردم وجود دارد که اگر اندکی تلاش شود و آن گرد و غبارهای انحرافی
که دشمنان ایجاد کرده­اند زدوده شود و پرده­ها و لایه­ها کنار رود، زمینه­های درونی
شکوفا می­شود و انقلاب اسلامی نخست در قلبها وانگهی در لسان­ها و از آن پس عملاً
به تمام جهان صادر می­شود.

در اینجا با ذکر این نکته لازم است که امام در رابطه با مسأله صدور انقلاب و
نضهت­های آزدیبخش هرگز روی سازمان­ها و تشکیلات و احزاب و حتی شخصیتها به عنوان
محور انقلاب تکیه نکرده­اند بلکه تایید هم نکرده­اند و حتی احیاناً حاضر به ارتباط
با آنها هم نیستند و این حاکی از آن است که امام با روشن­بینی­اش، واقعیت جوامع
اسلامی را درک کرده و می­دانند که تنها از راه حج و با تکیه بر«ناس» می­توان
انقلاب اسلامی را گسترش داد یعنی مطمئن­ترین کانال و بهترین مجرا برای رسیدن به
این مقصد، تماس مستقیم و بدون واسطه با ملتهای اسلامی در ایام حج می­باشد. و به
عبارت دیگر: این پایگاه مطمئن و این ایام مقدس و این مواقف عظیم است که راه را
برای رسیدن به اهداف بین­الملل انقلاب اسلامی هموار می­سازد.

این روال و آهنگ امام بوده است که همیشه مخاطب ایشان ملتها بوده­اند وهرگز
گروه­ها و احزاب و دستجات بخصوصی مورد نظر ایشان نبوده و با همین تکیه و پافشاری
نمودن بر ملت­ها، انقلاب بزرگ اسلامی را با آن همه مشکلات طاقت فرسائی که دشمن
فراراه آن بوجود آورده بود، به ثمر رساندند. ما هرگز فراموش نمی­کنیم که در نخستين
روز از سال 42 بود که مدرسه فیضیه را کوبیدند و می­خواستند زهر چشم از قم بگیرند و
با راه افتاند به کوچه­ها، ایجاد رعب و وحشت کردند و بدترین خشونت را اعمال کردند،
در همان لحظات که وضعیت قم خیلی بحرانی شده بود و حتی مجروحین را از بیمارستان
بیرون می­کردند، امام نشسته بود می­گفت: آنها بهترین کار را کردند!! به این معنی
که در مقابل مسلمانان، جنایت کردند و این دیگر هیچ نیازی به اطلاعیه ندارد. خود
مردم می­بینند و می­روند به شهرستانها گزارش میدهند و این احمقها با جنایاتشان
هزاران مبلغ علیه خودشان درست کردند. و درست همین قضایا سبب شد که آن زمینه­سازی
برای مقابله با رژیم بشود و در پانزده خرداد آنچنان جمعیت عظیمی براه بیافتند و
شاه را محکوم کنند.

و حتی در اوائل پیروزی انقلاب نیز تکیه امام بر مردم بود و اصلا اعتنائی به
دسته­ها و گروهها نداشت و هر وقت به امام می­گفتند: مغزهای متفکر با سابقه دارند
از کشور خارج می­شوند! امام می­فرمود: مغزهای متفکری که وابسته به مردم­اند،
میمانند ولی آن مغز متفکری که می­رود از ملت نیست و ما هم او را نمی­خواهیم.

از همه بالاتر اینکه خدای تبارک و تعالی نیز روی«ناس» تکیه کرده است. در قرآن
240 بار کلمه«ناس» تکرار شده است و در آیات حج هر جا نام خانه­ی خدا است، خداوند
آن را برای مردم و «للناس» بیان می­کند. و چون این مطلب خیلی اهمیت دارد و به نظر
ما تنها راه پیشبرد اهداف اسلامی در حج، تکیه کردن بر«ناس» است، لذا چند آیه از
آیات حج را برای تیمن و تبرک یادآور می­شویم که در آنها کلمه­ی«ناس» آمده است:

سوره بقره­ی- آیه 125«و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و أمناً».

سوره بقره- آیه 199 «ثم افیضوا من حیث افاض الناس و استغفروا الله»

سوره­ی آل عمران- آیه 96 «ان اوّل بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکاً»

سوره مائده- آیه 97 «جعل الله الکعبه البیت الحرام قیاماً للناس»

سوره آل عمران- آیه 97 «و لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا».

سوره توبه- آیه 3 «و أذان من الله و رسوله الی الناس یوم الحج الاکبر ان الله
بریء من المشرکین و رسوله».

سوره حج- آیه 25 «و المسجد الحرام الذی جعلنا للناس سوا العاکف فیه و الباد»

سوره حج- آیه 27 «و اذّن فی الناس با لحج یأتوک رجالاً و علی کلّ ضامرٍ».

بنابراین آهنگ حرکت امام از آغاز تاکنون، در رابطه با«ناس» بوده است که این
آهنگ کاملا منطبق با اسلام است.

در هر صورت، باید کوشش و تلاش ما این باشد که از دستورات و فرمایشات امام در
رابطه با وحدت مسلمین و تنفر از مشرکین و تأمین اهداف اسلامی، تبعیت کرده و پیروی
کنیم و باید در این راه از تمام شیوه­ها و امکانات استفاده نمائیم تا اینکه بخواست
خداوند این فریضه عظیم با محتوا و ابعاد متعددش بجا آورده است.

تمام زائران ایرانی، نماینده­ی امام­اند .

در اینجا لازم به تذکر است که گرچه اینجانب بعنوان نماینده­ی امام معرفی شده­ام
ولی نه تنها من که تمام برادران و خواهرانی که به حج مشرف می­شوند، نماینده­ی امام
به معنای عام و نماینده­ی جمهوری اسلامی هستند. اینان پیام رسانان انقلاب هستند که
باید با اعمال و کردار و رفتار خویش، پیام خون شهیدان را بگوش جهانیان برسانند.

حجاج محترم ایرانی باید با برخوردها و حضورشان در صحنه­ها و روش معقولی که در
همه‌ی مراسم از خود نشان می­دهند، رسالت و مسئولیت خود را با افتخار و سربلندی به
دوش بکشند و باید توجه داشته باشند که زائرین ایرانی، زائرین معمولی نیستند بلکه
باید الگو و سرمشق برای هزاران هزار عاشق و مشتاق انقلاب باشند که از سراسر جهان
برای الگو گرفتن از ایرانیان به حج مشرف می­شوند و تمام اعمال آنها را زیر ذره­بین
می‌گذارند. و همچنان که عاشقان انقلاب به آنها با دقت می­نگرند، دشمنان انقلاب نیز
برای ضربه زدن به انقلاب و اسلام، ریزه­کاریهای آنان را زیر ذره­بین می­گذارند که
از آنها سوء استفاده کنند و به انقلاب لطمه وارد آورند و گمان نمی­کنم یک حاجی
ایرانی با آن تعهد و ایمانی که دارد، راضی باشد که اعمال او موجب لطمه زدن به
انقلاب و لکه­دار کردن اسلام- خدای نخواسته- بشود.

با اینکه بسیاری از ایرانیان تسلط کافی بر زبان عربی ندارند و برای آنها خیلی
مشکل و دشوار است که انقلاب را برای دیگران تشریح کنند و ثمرات آن را بیان نمایند
ولی بدون شک، اعمال و رفتار آنها بهترین مبلغ برای انقلاب خواهد بود. البته بهتر
است که برادران و خواهران مطالعات اسلامی، اجتماعی و سیاسیشان را افزایش دهند و
روش برخورد و بحث را با مسلمانان فراگیرند ولی آنها که نمی­توانند با اعمالشان و
بدون اینکه سخنی بر زبان بیاورند، می­توانند انقلاب را ترویج نمایند.

روایت بسیار جالبی از امام صادق (ع)نقل شده است که آن را یادآوری می­کنیم:

حضرت در سفارشی که به شیعیان و پیروان­شان دارند میفرمایند:

«اوصیکم بتقوی الله و اداء الامانه لمن ائتمنکم و حسن الصحابة لمن صحبتموه و
أن تکونو لنا دعاة صامتین»- شما را بتقوای پروردگار و پرداختن امانت به کسی که شما
را امین دانسته و برخورد نیکو با هر کس که شما را همراهی کرده سفارش می­کنم و از
شما می­خواهم که دعوت کنندگان ساکت و بی­سروصدا برای ما باشید!

شیعیان که از این سخن امام، سخت شگفت زده شده بودند پرسیدند: چگونه لب بسته
مردم را به سوی شما دعوت کنیم؟

حضرت در پاسخ فرمود: «تعلمون بما امرناکم به من العمل بطاعة الله و تعالمون
الناس بالصدق و العدل و تؤدون الامانة و تدمورن بالمعروف و تنهون عن المنکر و لا
یطلع الناس منکم الاّ علی خیر، فاذا رأوا ما انتم علیه علموا فضل ما عندنا
فتنازعوا الیه»[6] به آنچه
دستور داده­ایم از اطاعت پروردگار عمل کنید، با مردم رفتاری صادقانه و عادلانه
داشته باشید، امانت را بپردازید، امر بمعروف و نهی از منکر کنید و مردم جز خیر و
خوبی چیزی از شما نبینند، پس اگر شما را در چنین حالی دیدند، به برتری آنچه نزد ما
است پی می­برند، و لذا به سوی ما روی می­آورند.

اگر ما به این سفارش بسیار ارجمند امام صادق (ع)در همه جا خصوصا در ایام حج که
با مسلمانان دنیا برخورد داریم، و از تمام دنیا برای شناخت انقلاب ما بسوی ما روی
می‌آورند، بمورد اجرا گذاریم و مسلمانان در برخوردها و معامله­های ما، اسلام حقیقی
را دریابند، قطعاً رضایت امامان و در نتیجه رضایت خداوند را کسب کرده و دین خود را
نسبت به انقلاب ادا کرده­ایم. و بالاتر اینکه مردم را بسوی امامان خود رهنمون
ساخته­ایم ولی اگر خدای نخواسته بعکس آنچه امام بما دستور داده عمل کنیم،
برخوردمان با مسلمانان خشن و بی­عاطفه باشد، در مورد مشکلات مسلمین بی­تفاوت
باشیم، از آنچه مایه­ی اختلاف و تفرقه است نپرهیزیم، در جماعت مسلمانان شرکت
نکنیم، برای خرید و فروش کالاهای دشمنان سر و پا بشکنیم و خلاصه رفتارمان دور از
اسلام باشد، هم دل امامان را به درد آورده­ایم و هم غضب خدای را- و العیاذ بالله-
برای خود خریده­­ایم و در نتیجه مردم را از انقلاب و تشیع دور ساخته­ایم و این
گناهی است نابخشودنی.

آری! ما اگر با اخلاق پسندیده و رفتار اسلامی خود، با مسلمین برخورد کنیم، نظر
آنها را نه تنها بخودمان که به امامان و رهبرانمان جلب می­کنیم و این همان دعوت
صامتانه­ای است که مورد نظر امام صادق (ع)است. ولی اگر خدای نخواسته بوظایف و
اصالت­ها و تعهد انقلابی خویش توجه نداشته باشیم، مردم نه یک فرد که یک نظام
اسلامی را زیر سؤال می­برند، چون ما الگو و نمونه­ای از این نظام نوپای اسلامی
هستیم.

حجاج محترم باید کوشش کنند در کوچه و بازار و مراسم و مواقف و حتی در خانه­ها
برخوردی اسلامی و متین داشته باشند و در مواقعی که نماز بر پا می­شود، حتماً در
جماعت مسلمین شرکت و هنگام خرید در بازار فراموش نکنند که چشم­ها به آنان دوخته
شده و مبادا کاری کنند که دل صاحب شریعت را بدرد آورند.

 



[1]– عیون الاخبار- ج 2- ص 90.